eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.5هزار عکس
17.6هزار ویدیو
348 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
در بخشی از کتاب خیامی مصلح می‌خوانیم: ده ما، مدرسه راهنمایی نداشت. برای ادامه تحصیل باید به روستای چکنه می‌رفتیم. پدرم دوست داشت درس بخوانیم. چکنه از روستای ما دور بود. نمی‌شد هر روز برویم و برگردیم برای همین پدرم در چکنه برایمان خانه گرفت. چند سال آن‌جا درس خواندیم و روزهای تعطیل برای کمک به پدرم و دیدار خانواده به روستای خودمان بر می‌گشتیم. راهنمایی را تمام کردیم. چکنه اما دبیرستان نداشت. محمدعلی و من علاقه‌مند بودیم سوادمان بیشتر از سیکل باشد. هر چند آن زمان سیکل هم برای خودش مدرکی بود. بالاخره پدرم به خاطر ما حاضر شد به مشهد مهاجرت کند. سال ۵۴ بود که زندگی‌مان را به مشهدالرضا آوردیم و ساکن محله تلگرد شدیم. من در دبیرستان ثبت نام کردم و محمدعلی و عباس‌ علی برای اتمام دوره راهنمایی به مدرسه خواجه نصیر رفتند.
یک سال بعد از شهادت حمیدرضا، محمدجواد در عملیات کربلای چهار به شهادت رسید. محمدجواد غواص بود و 124 روز بعد از شهادتش، پیکرش در کانال ماهی پیدا شد و همه می گفتند معجزه بوده که جنازه اش همانجا مانده و به دریا نرفته است، چون در همان منطقه ای که شهید شده بود، مانده بود. عملیات کربلای چهار در دی ماه بود، اما محمدجواد قبل از شهادت، لباس زمستانی اش را به شوهر خواهرش داده بود که اگر شهید شد، به بیت المال برگردد. "گوهر قلی زاده" مادر شهیدان خیامی نیز در این دیدار گفت: من 10 فرزند، 8 پسر و دو دختر داشتم که دو تا از امانت ها را به خداوند پس دادیم. همیشه پسرها را تشویق می کردم که به جبهه بروند و به آنها می گفتم اگر شهید بشوید، سعادتی برای شماست و اگر خدمت بکنید، رضای خداوند است. زمانی که خبر شهادت حمیدرضا را شنیدم سجده شکر به جا آوردم چون خوشحال بودم که این راه را رفته. هرچند که مادرم و دلم برای فرزندم می سوزد. من در شهادت فرزندانم راضی به رضای خدا بودم اما بالاخره مادر هستم. در آن چهارماهی که از محمدجواد خبر نداشتیم، کسی اشکم را ندید اما نمی توانستم طاقت بیاورم و سخت ترین زمان، همین مدت چشم انتظاری بود و شب ها تا صبح با کوچک ترین صدا بیدار می شدم و منتظر رسیدن محمدجواد بودم. اخلاق بچه ها خیلی خوب بود و با هر شرایطی می ساختند و محمدجواد در رشته حقوق دانشگاه قبول شده بود و نرفت. گفته بود فعلا من در جبهه بهتر به درد می خورم و اگر زنده بمانم درس هم می خوانم.
والدین شهیدان خیامی🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدان خیامی🌷 روحشان شاد🌷 یادشان گرامی🌷
💠 سلام امن‌ترین پناه عالم «اللهم عجل لولیک الفرج»
🔴 ببین امام زمانت از انجام این کار راضی است یا نه! 🔹 حضرت آیت‌الله قدس‌سره: 🔵 چقدر سخت است، اگر برای ما این امر ملکه نشود که در هر کاری که می‌خواهیم اقدام کنیم و انجام دهیم، ابتدا رضایت و عدم رضایت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف را در نظر نگیریم و رضایت و خوشنودی او را جلب ننماییم! 📚 در محضر بهجت، ج١، ص٨٩
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌹 از امیرالمومنین علیه السلام : !!! 🔹جابر گويد: امير المؤمنين علی علیه السلام شنيد كه مردى به قنبر دشنام می‏داد و قنبر نيز می‏خواست به او جواب گويد، 🌸 حضرت او را صدا زد اى قنبر! آهسته، ناسزا گوى خود را در زبونى رها كن تا خداى رحمان را خشنود سازى، و شيطان را به خشم آورى، و دشمنت را كيفر و شكنجه دهى... 🔹سوگند به آن كس كه دانه را شكافت و جانداران را آفرید شخص با ايمان خداى خويش را به چيزى مانند حلم و بردبارى خشنود نسازد، و شيطان را به چيزى مثل سكوت و خاموشى به خشم نياورد، و هيچ احمق و نادانى به عكس العمل مانند سكوت در مقابل او كيفر و شكنجه نگردد. 📚 امالى شيخ مفيد با ترجمه استادولى،ص129
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 💗الهی به امید تو💗 درچهارمین روز هفته دل جان بسپاریم به تلاوت آیة الکرسی ان شاالله حاجتتون روا بیماری از شما و خانواده به دور سلامتی و عافیت بر قرار باشد در پناه خدا باشید 🍃 ان شاءالله 🤲
🍁همین الان که این پُست رو می‌خونی🍁 🍂 میلیون‌ها برگ در تهــران و تبـــریز 🍂 🍂 میلیون‌ها برگ در اصفهان و شیراز 🍂 🍂 میلیون‌ها برگ در اهواز و خراسان 🍂 🍂 بــــر روی زمـــیــــن افــتــــــــاد 🍂 🍁 و خدای ما، آمار همشون رو داره 🍁 بنظرتون چنین خدایی، آمارِ مشکلات و نیازهای ما، ضعف‌ها و قوت‌های ما رو نداره؟ 🤔🤔 ✨وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۚ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ ✨و کلیدهای خزائن غیب نزد اوست، کسی جز او بر آن آگاه نیست و نیز آنچه در خشکی و دریاست همه را می‌داند و هیچ برگی از درخت نمی‌افتد مگر آنکه او آگاه است و نه هیچ دانه‌ای در زیر تاریکی‌های زمین و نه هیچ تر و خشکی، جز آنکه در کتابی مبین مسطور است. 📖سوره مبارکه انعام آیه۵۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از چیز هایی‌ که خدا خیلی براش مهمه حفظ آبروی مؤمنین هست، که اگر کسی بخواد آبروی مؤمنی رو ببره با خودِ خدا طرفه....👋🏻 قالَ الصادِقُ (ع) : إذا رَقَّ العِرضُ اُستُصعِبَ جَمْعُه! وقتی آبرو ریخت و بی‌ارزش شد دیگر جمع‌آوری و جبران آن دشوار خواهد بود! 📙اعلام‌الدین ، ص ٣٠٣ ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎
🔅 : 🔹«ميانه رو بود. كارهاى متناقض انجام نمى‌داد. هيچ گاه غفلت نمى‌كرد تا مبادا مردم، غفلت كنند يا خسته شوند. در حق، كوتاهى نمى‌كرد و از آن، تجاوز هم نمى‌كرد.» . 📚 عيون أخبار الرضا : ج ١ ص ٣١٦ ح ١ ➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰 🔅 : 🔹 «از گنجهاى بهشت است: نيكى كردن، پوشيده داشتن عمل، شكيبايى در برابر گرفتاري‌ها و كتمان مصيبت‌ها» . 📚 التمحيص : ص ١٥٣ ح ٦٦
این اندازه ما نیس که ما را از دیگران متمایز می‌کند. این هوش و سطح فکری شماست که باعث تمایز شما نسبت به دیگران می‌شود...
✏️ایستگاه آخر ...اتوبوس از ایستگاه اول حرکت کرد، تمام صندلی‌ها پر بود و به ناچار وسط راهرو ایستادم. چند ایستگاه اول، همچنان به جمعیت اضافه می‌شد و من هم خسته‌تر، البته دیدن صحنه‌ی احترام نوجوان، که جایش را به پیرمردی عصا به دست داد، خستگی را از تنم به در کرد! هر چه به ایستگاه‌ پایانی نزدیک‌تر می‌شد، شلوغی هم رو به خلوتی رفته و از جمعیت کاسته می‌شد! کنار پیرمردی که از ایستگاه اول، سرش را به شیشه تکیه داده بود، یک صندلی خالی شد و نشستم. هوا کم کم رو به تاریکی می‌گذاشت و فضا کمی دلگیر شده بود! پیرمرد که انگار از همان اول حرفی در دل داشت، رو به من کرد و با لحنی پدرانه گفت: «جَوون دیدی ایستگاه اول چقدر شلوغ بود؟!» گفتم: «بله پدرجان.» گفت: «می‌بینی الان که به آخر خط داریم می‌رسیم، چقدر خلوت شده؟!» من که از این سوال و جواب حسابی گیج شده بودم، گفتم: «بله؛ چطور مگه؟!» لبخندی روی لبش نشست و گفت: «آخرالزمان هر چی به ایستگاه‌های آخر نزدیک‌تر می‌شیم، آدمای بیشتری از قافله‌ی دین پیاده می‌شن! از علما شنیدم حدیث داریم که دین نگه داشتن تو آخرالزمان مثل آتیش توی دست می‌مونه! پس تا جوونی مراقب خودت باش، و از کم شدن آدمای توی مسیر نترس...» من که حسابی از نگاه عمیق پیرمرد تعجب کرده بودم، یاد حدیثی (علیه‌السلام) افتادم که فرمودند: ⚠️به خدا سوگند شما خالص می‌شوید؛ ⚠️به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا می‌شوید؛ ⚠️به خدا سوگند شما غربال خواهید شد؛ 👈🏻تا اینکه از شما شیعیان باقی نمی‌ماند جز گروه بسیار کم و نادر!!! ✍️
🍁 ﮔﺎﻫﯽ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺩ؛ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ دو ﺑﺎﺭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻧﻤﺎ ﺷﺪ ... ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﺎ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﻔﺲ ﻣﯽ کشند ...
روزی با خداست برای هر جنبنده‌ای 📖 آیه ۶ سوره هود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نزدیک‌تر از رگم ♥️ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ» «آنچه خدا بخواد صورت میپذیرد و هیچ نیرویی جز قدرت خدا نیست» خودش داره میگه من اگه برات بخوام میشه و هیچکسی هم نمیتونه جلومو بگیره! داریم قشنگ تر از این؟
‍آموخته ام که نمی شود ذات خراب آدم ها را تغییر داد رفتار خودم را تغییر می دهم کسی که ذاتش خراب است خوب بودن و بد بودن برایش مهم نیست تنها دنبال نفع خودش هست ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌
الاغ گفت: رنگ علف قرمز است! گرگ گفت: نه سبز است! باهم رفتند پیش سلطان جنگل (شیر) و ماجرای اختلاف را گفتند شیر گفت: گرگ را زندانی کنید! گرگ گفت: ای سلطان، مگر علف سبز نیست شیر گفت: سبز است ولی دلیل زندانی کردن تو بحث کردنت با الاغ است!
‏یا رَبِّ لا تُعَلِّق قَلْبِی بِما لَیْسَ لِی... پروردگارا! قلب مرا به آن‌چه برای من نیست وابسته مگردان... 🤍🍃 معبــــودم..‌؛ یک بغل نیاز از من یک لبخند اجابت از تو :) 🧡 خدایا گشایشی ایجاد کن برای دلهایی که با بغض صدایت میکنند
زندگی همیشه تازه‌ست🌸 زندگی هرگز تکرار نمی شود... فقط هر روز نو می شود! هر لحظه نو، از امروز قدم به لحظه های تازه بگذار و روییدن دوباره را تجربه کن...🌱 شبتون پر از بهترین‌ها😍 و پر از اتفاقات خوب🌸🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃
هیچ اهمیتے نداره ڪہ مردم دربارہ شما چہ فڪرے میڪنند همیشہ لبخند بزنید و بگذرید 💚🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅شهید نصرالله شیخ بهائی:ای امت حزب الله تابع ولایت فقیه و رهبر باشید و عمل کنید
شهید نصرالله شیخ بهایی در سال ۱۳۳۶ در خانواده ای مذهبی در کرمان به دنیا آمد. پس از انقلاب در تظاهرات ضد رژیم شرکت می‌کرد با شروع جنگ تحمیلی چندین مرحله به ماموریت رفت و در عملیات بیت المقدس به عنوان فرمانده گردن انجام وظیفه می نمود. وی در عملیات رمضان مجروح گردید و با این حال حضور در جبهه را وظیفه اصلی خود می دانست. او در عملیات خیبر و در جزیره مجنون شیمیایی شد و سرانجام در عملیات کربلای ۵ در حین بازگشت بر اثر بمباران هوایی از ناحیه سر مجروح گردید و به حالت کما و چندی بعد به فیض شهادت نائل آمد . در حادثه آتش سوزی مسجد جامع به دست عمال رژیم پهلوی مورد ضرب و شتم قرار گرفت تا مدت ها آثار این جراحت ها در بدنش مشهود بود او سراپا گوش به فرمان امام بود. شهید شیخ بهایی می گفت سپاه باید معرفی شود روحانی با لباس روحانی و پاسدار با لباس سپاهی اش باید در جامعه حضور داشته باشد هیچ کس او را در سطح جامع بدون لباس سپاه ندید. هر کس او را به صفتی می شناخت یکی می گفت همان که اذان می گوید، یکی می گفت همان که امر به معروف و نهی از منکر می کند، دیگری می گفت همان که نوحه می خواند. وقتی به نماز جمعه میرفت کفش هایش را واکس میزد لباس هایش را اتو می کرد عطر میزد و تمیز و مرتب در ضیافت الهی نماز جمعه حاضر می شود. همسر شهید می گوید بعد از شهادتش یک بار او را در خواب دیدم و گفتم می گویند شهید هفتاد نفر را شفاعت می کند. آیا مرا شفاعت می کنی؟ گفت خدا مو را از ماست می کشد مواظب اعمال و رفتارتان باشید حساب خیلی سخت است. زمانی که جنازه او را آماده می‌کردند فرزندم پدرش را شناخت و فریاد کشید دیدم سر شهید قدری چرخید و به اندازه ای که انگار بخواهد فرزندش را ببیند و چشمانش باز شد تعجب همه را فرا گرفت دوربین ها شروع عکسبرداری کردند. همان شب او را درخواب دیدم گفتم آمدم بالای سرت چشمانت را باز کردی، در حالی که جان در بدنت نبود گفت می خواستم اراده خداوند را به شما نشان بدهم که می فرماید شهید زنده است.
ثواب اعمال امروز کانال رو هدیه میکنیم به روح شهید بزرگوار 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 شادی روح شهدا صلوات.