eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
43.1هزار عکس
18.7هزار ویدیو
383 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
مملکت باکری می خواهد رسیدیم به دژبانی لشکر عاشورا. دژبانیی که به دستور [مهدی] باکری برپا شده بود. دژبان آمد پای ماشین و گفت «آقا نمی‌شود بروید.» گفتیم «برای عبور از این جاده چه چیزی باید داشته باشیم؟» با همان لهجه گفت: «برگه تردّد.» باکری هم درآمد که «من باکری هستم.» گفت: «شما باکری باش. به من گفته‌اند امضای باکری. من فقط امضای باکری را می‌شناسم.» هر کاری کردیم، دژبان نگذاشت وارد جاده شویم. باکری گفت: «خُب همین الآن امضا می‌کنم.» گفت: «نه؛ باید بروید قرارگاه برگه بگیرید و بیاورید.» باکری خوشش آمد. پیاده شد و صورتش را بوسید و گفت: «خُب، حالا که نمی‌گذاری برویم، ما هم برمی گردیم.» خاطرات سردار جعفر جهروتی زاده
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
مداحی شهید حسین معزغلامی.mp3
13.85M
🎧 خجالت میکشم که من، سرم رو تنمه حسین 🎤بانوای: شهید حسین معزغلامی (آخرین مداحی شهید)
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
بچه که بودیم، یه دقیقه میرفتیم خونه دوستمون... بهمون میگفتن: مامانت میدونه اومدی اینجا ؟! نگران نشـه؟!🍃 حالا تـو چند ساله اینجایـی...! مامانت خبـر داره اومدی اینجا ؟ نگرانت شـده‌ها...💔
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
بسیار زیبا 👌❤️❤️❤️❤️ خواب (س) رو دیده بود بی بی فرموده بودن تو به خاطر ما از گذشتی ما هم شهیدت میکنیم. موقعی که داشت میرفت سوریه بهم گفت: سید برام حضرت رقیه بخون گفتم نمیخونم، داری میری حسین هااات، گفت از بچه هام دل کندم، روضه می خوندم های های میکرد. . هر خانمے ڪہ چادر بہ سر ڪند و عفت ورزد، و هر جوانی ڪہ نماز اول وقت را در حد توان شروع ڪند، اگر دستم برسد سفارشش را بہ مولایم امام حسین (ع) خواهم ڪرد و او را دعا مے ڪنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالے قرار گیرد. 🌷
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
«انْتَ وَلِیُّنا حَقّا» ؛ که بیراهه زدن‌هایت هم "صراط " بود... سربازِ عشق که باشی تکلیف برایت " مقدّس " است، و تاج افتخار آنست که در غربتِ نگاه ها و اندیشه ها، در جستجوی قُربِ عظیم سَر سپرده‌ی پیشوایت باشی ! " اضطرارِ امام " که در وجودت جوانه بزند ؛ فرقی نمیکند از کدام یک آموخته ای و به کدام یک دین خود را عرضه می داری ... در رکاب می مانی تا؛ حواله‌ی مُلک ری به نامت بهشت شود، به نام‌ تو که برای شناساندنِ نورِ ولایت خود ناشناخته بودی!
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲