eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.3هزار عکس
17.5هزار ویدیو
345 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 حسین مقدسی دوست و همرزم شهید می‌گوید:🎤 هادی همیشه می‌گفت: «دعا کنید تروریست‌ها تسلیم بشوند تا اینکه کشته بشوند.» یک بار تعریف می‌کرد در منطقه‌ای با فاصله چند متری از تروریست‌ها قرار داشتیم. می‌دیدیم که یکی از آنها پایش قطع شده است. در حالی که دوستانش قبر او را می‌کندند، تیمم کرد و نمازش را خواند. هادی اعتقاد داشت که برخی از این تروریست‌ها فریب‌خورده هستند و کاش می‌شد طوری آنها را اصلاح کرد و به راه آورد. 🏴🕯 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🦋 شرق حلب و میدان مین برجای مانده از تروریست‌ها، همان مکان و بهانه‌ای است که ۱۶ آبان ماه ۱۳۹۵، هادی زاهد را به مسلخ عشق کشاند. او در این روز، برای گفت‌وگو با تعدادی از اکراد سوری به منطقه موردنظر رفت و ندانسته به همراه یکی از مجاهدان عراقی وارد میدان مین شد و همانجا پایش روی مین رفت و به شهادت رسید. برادر شهید می‌گوید: «هادی موقع شهادت، لبخندی بر لب داشت که دیدنش حس خاصی به آدم می‌بخشید. در فیلمی که از او برجای مانده، این لبخند به وضوح نمایان است. حتی وقتی پیکرش را به ایران منتقل کردند، ما این لبخند را روی لب‌هایش دیدیم.» 🏴🕯 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲🏻دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان یادمان شهدای فتح‌المبین🇮🇷
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
ثواب فعالیت امروز کانال هدیه به روح مطهر 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ان شاءالله شفاعتشون شامل حال تک تکمون 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 شادی روح شهدا صلوات. 🕊🍀🥀🕊☘🥀🕊☘🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
التَّقديرُ في لَيلَةِ تِسعَ عَشرَةَ، والإبرامُ في لَيلَةِ إحدى وعِشرينَ، وَالإِمضاءُ في لَيلَةِ ثَلاثٍ وعِشرينَ سرنوشت (مُقَدَّر شدن)، در شب نوزدهم است محكم ساختن، در شب بيست و يكم امضا (حتمى سازى)، در شب بيست و سوم 📚 الكافی، ‌جلد4‌، صفحه159 🏴 🏴
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹 💐 دشمن می داند که با جنگ خارجی نمی تواند بر اسلام پیروز شود و به همین دلیل بین مسلمانان اختلاف می اندازند تا از این راه به نیت شوم خود برسد و شما باید با نابود کردن آنها و پرهیز از اختلاف ، این نقشه دشمنان اسلام و شیطان بزرگ را خنثی کنید ، به امید آنکه پرچم اسلام به دست شما امت حزب الله ایران درتمام جهان گسترده گردد . 🌹 🕊 🌹 🌹 🌺 💐🌼
دعای روز بیست و دوم بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ فَضْلَکَ وأنـْزِل علیّ فیهِ بَرَکاتِکَ وَوَفّقْنی فیهِ لِموجِباتِ مَرْضاتِکَ واسْکِنّی فیهِ بُحْبوحاتِ جَنّاتِکَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرّین. خدایا بگشا به رویم در این ماه درهای فضلت وفرود آر برایم در آن برکاتت را وتوفیقم ده در آن برای موجبات خوشنودیت ومسکنم ده در آن وسطهای بهشت ای اجابت کننده خواسته ها ودعاهای بیچارگان
PAR22.MP3
19.89M
🥀🏴🌹🕊🌹🏴🥀 هر کس در یک آیه از کتاب خدا را کند، مثل این است که در ماه‌هاى دیگر را کرده باشد. ترتیل خوانی استاد پرهیزکار 💐 💐 🥀🏴🌹🕊🌹🏴🥀
🏴 🏴 امشب شب قدر است، یقین میبخشی بـا ذکـرِ«حسین» و اشک و آه آمده ام 🏴🏴🥀
🕊🕊🌹🕊🌹🕊🕊 زولبیا و بامیه ماه رمضان در ایران طبخ می‌شود و مورد علاقه عموم است. ما امکاناتی برای پختن زولبیا و بامیه نداشتیم. ضمن اینکه دوست داشتیم حال و هوای رمضان‌های ایران بیشتر برای بچه‌ها زنده شود و خاطره‌های آنان را از سفره‌های افطار در کشور خودمان زنده کنیم. به همین دلیل دست به ابتکاراتی زده شد. نانی که عراقی‌ها به ما می‌دادند. چیزی بود به اسم نان سمون که خمیر زیادی داخلش بود. بچه‌ها این نان‌ها را جمع کرده، خمیر داخلش را درمی‌آوردند و با ترکیب چیزهایی به آن و سرخ کردنش سعی می‌کردند چیزی شبیه به زولبیا و بامیه درست کنند و سر سفره افطار بچه‌ها بگذارند. راوی : یاد باد آن روزگاران یاد باد شادی روح و و سلامتی و 🕊 🌹🕊
🌺🍀💐🌼💐🍀🌺 شبهای قدر مراسم می‌گرفتیم. شب زنده‌داری داشتیم و مراسم قرآن به سر گرفتن تا صبح ادامه داشت. برای اهل بیت(ع) هم مراسم روضه و عزاداری برپا می‌کردیم. حسینیه نداشتیم. اما برخی خانه‌های تخریب شده در منطقه را حسینیه می‌کردیم که نه برق داشت و نه امکانات. عموماً به خاطر مشکلات جنگی مردم خانه های تخریب شده را رها کرده و رفته بودند و ما می‌توانستیم در برخی از آنها مراسم‌های ماه رمضان را برپا یا سفره‌های افطار و سحر را پهن کنیم. شب قدر سال 97 با دوستم روحانی شهید سید علی زنجانی بودم. او چندی بعد در حمله هوایی ترکیه به شمال غرب ادلب به شهادت رسید. در ماه رمضان سال 97 روضه‌های شب قدر را برای ما برگزار کرد. عموماً امام جماعت ما هم بود. او فرزند مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم زنجانی و مادرش لبنانی بود. در دمشق متولد شده بود اما در نوجوانی بعد از فوت پدرش به لبنان می‌رود. همسرش هم لبنانی بود. سید علی پنج سال در ایران دروس حوزوی خوانده بود. راوی: رزمنده و جانباز 🍀💐🌺
🥀🕊🌹🏴🌹🕊🥀 بسیاری از ، با زبان روزه شدند. برخی از رزمندگان ، سهمیه ناهارشان را می گرفتند، اما آن را به هم رزم هایشان می دادند و خودشان روزه می گرفتند. اولین بار که در جبهه رفتم، نزدیک شب قدر بود. شب قدر که رسید، به اتفاق چندین تن از هم رزم هایم، به محل برگزاری مراسم احیا رفتم. از مجموع ۳۵۰ نفر افراد گردان، فقط بیست نفر آمده بودند. تعجب کردم. شب دوم هم همین طور بود. برایم سؤال شده بود که چرا بچه ها برای احیا نیامدند، نکند خبر نداشته باشند. از محل برگزاری احیا بیرون رفتم. پشت مقر ما صحرایی بود که شیارها و تل زیادی داشت. به سمت صحرا حرکت کردم، وقتی نزدیک شیارها رسیدم، دیدم در بین هر شیار، رزمنده ای رو به قبله نشسته و قرآن را روی سرش گرفته و زمزمه می کند. چون صدای مراسم احیا از بلند گو پخش می شد، بچه ها صدا را می شنیدند و در تنهایی و تاریکی حفره ها، با خدای خود راز و نیاز می کردند. بعدها متوجه شدم آن بیست نفر هم که برای مراسم عزاداری و احیا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند. این اتفاق یک بار دیگر هم افتاد. بین دزفول و اندیمشک، منطقه ای بود که درخت های پرتقال و اکالیپتوس زیادی داشت، ما اسمش را گذاشته بودیم جنگل. نیروهای بعثی بعد از آنکه پادگان را بمباران کرده بودند، نیروهایشان را در آن جنگل استتار کرده بودند. آنجا دیگر تپه نداشت، اما بچه ها خودشان حفره هایی کنده بودند و داخل آن می رفتند و در تنهایی عجیبی با خدا راز و نیاز می کردند. 🏴 🕊🥀
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 خلبان معروف ارتش که بدنش توسط دشمن به دو نیم تقسیم شد ساعت ۱۰ صبح روز هشتم آبان ماه سال ۱۳۶۰ است که یک فروند جنگنده اف ۴ به خلبانی سروان کابین جلو و ستوان یکم نورالدین افضلی کابین عقب برای بمباران مواضع دشمن در کرکوک از پایگاه سوم شکاری پرواز می کند. آن ها موفق می شوند تا عملیات بمباران مواضع دشمن را با موفقیت انجام دهند و به سوی کشورمان پرواز کنند که در آسمان کرکوک توسط ۴ فروند جنگنده میگ عراقی محاصره می شوند. جنگنده آن ها توسط یک فروند موشک سام ۶ دشمن مورد اصابت قرار می گیرد، هر دو خلبان از جنگنده اجکت کردند و به سلامت با چتر نجات در روی زمین فرود می‌آیند. مردم محلی به طرف خلبانان هجوم می‌آورند و سروان به طرز فجیهی توسط آنان به می‌رسد، خلبان کابین عقب نیز با دخالت نیروهای نظامی جان سالم به در می‌برد و به اسارت در می‌آید. امیر خلبان محمد عتیقه چی درباره نحوه او می گوید که پس از اجکت موفق نیروهای بعثی عراق بدن را به دو جیپ بستند و از وسط به دو نیم تقسیم کردند و پیکر تکه تکه داود اکرادی در کرکوک به خاک سپرده می‌شود و پیکرش به ایران اسلامی بازنگشت. 🥀🕊🌹