eitaa logo
روابط عمومی مرزبانی فراجا*مرزمقدس*
449 دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
5.8هزار ویدیو
130 فایل
مرزها ناموس هر کشورند، این کانال صفحه‌ایست برای انعکاس اخبار مرز و انعکاس دلاورمردیهای مرزبانان غیور ج.ا. ایران
مشاهده در ایتا
دانلود
در دل هر اسم، داستانی ناتمام نهفته است ▪️ این اسامی روایتی هستند از هزاران زندگی که در سکوت، زیر آوار، در سایه‌ی آمارها، خاموش شدند. ▫️ بر اساس فهرست‌های رسمی، بیش از ۶۰٬۰۰۰ نفر در حملات اسرائیل به غزه شهید شده‌اند. اما حقیقت، فراتر از عددهاست. ▪️ مجله پزشکی The Lancet تخمین زده که تعداد واقعی قربانیان ممکن است به بیش از ۱۸۶٬۰۰۰ نفر برسد. ▫️ در هر خط، کودکی‌ست که دیگر نمی‌خندد، مادری‌ست که دیگر نمی‌خواند، پدری‌ست که دیگر نمی‌دود. آن‌ها فقط عدد نبودند. آن‌ها انسان بودند. با رؤیا، با خاطره، با امید. این اسامی، مرثیه‌ای‌ست برای انسان‌هایی که قربانی شدند، بی‌آنکه صدایشان شنیده شود. و ما وظیفه داریم صدایشان باشیم. تا فراموش نکنیم. تا فراموش نکنند. 
🔍خطاب به ترامپ: شما هر از گاهی به قول خودتان پیامی مهم اعلام می کنید و با پروپاگاندای رسانه ای آن را برای مردم بزرگنمایی می کنید ،اما این را بدانید که تصمیم نهایی با ماست یعنی نتیجه را ما مشخص می کنیم.
‏️اوایل جنگ ۱۲ روزه بود، یه ماشین نظامی سپاه رو زدند. برای جابجاییش جرثقیل لازم بود، ولی سپاه جرثقیل دم‌دست نداشت. فوری زنگ زدن به یک راننده جرثقیل خصوصی. طرفم نه ظاهر انقلابی داشت نه اون موقع دل و دماغی برای این کار اسمش محمد بود. ️ اومد نگاه کرد گفت: من برای جابجایی این ۳۰ میلیون می‌گیرم. بچه‌ها کلی باهاش حرف زدن، گفتن کمتر بگیر، ما بودجه نداریم. آخر سر راضی شد با ۲۰ میلیون کارو انجام بده. ️وسطای کار محمد تشنه ش شد، گفت: آب بیارین. یه لیوان آب آوردن، یه قُلُپ خورد، با بی‌میلی بقیه‌شو گذاشت کنار. پرسید: آب خنک‌تر ندارین؟ شما خودتون از این آب می‌خورین؟ بچه‌ها گفتن: آره، همه مون همینو می‌خوریم. گفت: یعنی شما واقعاً با همین امکانات و همین آب می‌جنگین؟ گفتن: آره. دوباره مشغول کار شد. کار که تموم شد، بچه‌ها خواستن پولشو بدن ولی محمد گفت: نه، من از شما پول نمی‌گیرم و رفت.. ️فردا خودش برگشت پیش همونا. بچه‌ها گفتن: چی شد محمد؟ دیروز به زور اومدی، الان چرا خودت اومدی؟ ️گفت: دیشب رفتم خونه، ماجرا رو برای مادرم تعریف کردم. وقتی شنید شما تو چه شرایطی می‌جنگین، گفت: از این به بعد هر وقت بچه‌های سپاه کاری داشتن، باید براشون انجام بدی، پولم نگیری، وگرنه شیرمو حلالت نمی‌کنم. گفت: حالا شما هر کاری داشتین، من در خدمتم. ️چند روز گذشت. یه لانچر رو پهپاد زد. دوباره جرثقیل لازم شد. زنگ زدن به محمد، فوری خودش رو رسوند. وسط کار دوباره پهپاد حمله کرد و ایندفعه محمد، اون پسر مشتی و بامعرفت به شهادت رسید..‌ صلواتی هدیه کنیم به