فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 باید خریدار چه کالایی باشیم؟
#شرح_قرآن ، صفحه ۱۷۴
#با_هم_آغاز_کنیم
#حجت_الاسلام_سرلک
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
👤توییت استاد #رائفی_پور
✍ در دوره موسوی که پارلمان نخست وزیر و کابینه را تعیین می کرد رئیس پارلمان، هاشمی بود سپس با تغییر قانون اساسی ،۸ سال خودش رئیس جمهور شد در دوران اصلاحات هفتاد درصد کابینه خاتمی ، هاشمی چی ها بودند در دولت احمدی نژاد به حاشیه رفتند و با روی کار آمدن روحانی بازگشتند #دولت_نهم_هاشمی
https://twitter.com/A_raefipur/status/1394386294550237185?s=20
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگی از بیانات رهبر انقلاب درباره حضرت آیتالله بهجت
🔺دعایی که آیتالله بهجت به آیت الله خامنهای توصیه کردند
🗓 انتشار بهمناسبت سالگرد ارتحال
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره عجیب راننده تاکسی ...
چرا ذکر اثر نداره ...؟!
#استاد_مسعود_عالی
✍
@Masafe_akhar
⭕️ #حدیث_روز
🔸امام علی (ع):
🔹عقل راهنمايى مىكند و نجات مى دهد و نادانى گمراه مىكند و نابود مىگرداند.(تصنیف غرر الحکم و درر الکلم،ص۵۱)
@Masafe_akhar
Part06_مطلع عشق.mp3
16.63M
📗#معرفی_کتاب📗
کتاب "مطلع عشق " بر اساس مجموعه ای از پندها و نصایح رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای به زوج های جوانی که توفیق یافته اند پیوند زناشویی خود را با آهنگ کلام ایشان آغاز نمایند ، تدوین شده است.
این پندها و نصیحت ها که در پس و پیش خطبه عقد ایراد شده است در قالب چهار کلام و هفت رهنمود دسته بندی شده است. کلامها در واقع ره توشه نظری و رهنمود ها ره توشه عملی، به شمار می روند. در کلامها، دانستنی هایی ضروری در مورد ازدواج و خانواده مطرح می شود و در رهنمود ها ، مهارتهای زندگی مشترک و توصیه هایی به زوجهای جوان.
در این کتاب که به همت حجت الاسلام حاج علی اکبری گرداوری شده است فرمایشات معظم له در میان حدود ۳۰۰ خطبه عقد جمع آوری شده است.
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #طنز
🔸از فروش واکسن فایزر در ناصرخسرو تا ارثی شدن پراکندن شایعه
@Masafe_akhar
وقتی حضرت موسی (ع) از نزد خضر برگشت و آن حوادث عجیب مثل سوراخ کردن کشتی و تعمیر دیوار و کشتن آن نوجوان به وقوع پیوست، برادر او هارون از موسی در مورد دانش خضر پرسید.
🦋حضرت موسی (ع) فرمود: این امر، دانشی است که نداشتن آن ضرر ندارد ولی حادثه ای عجیب تر روی داد! هارون پرسید: چه حادثه ای؟ حضرت موسی (ع) گفت: من و خضر کنار دریا ایستاده بودیم که پرنده ای شبیه به چلچله ظاهر شد. با منقار خود قطره ای آب برداشت و به طرف مشرق پرتاب کرد. بار دوم قطره ای دیگر برداشت و آن را به طرف مغرب انداخت. بار سوم آن را به طرف جنوب و بار چهارم به طرف شمال پرتاب کرد. و در دفعه پنجم به طرف آسمان و دفعه ششم به خشکی و دفعه هفتم به دریا انداخت و سپس پرکشید و پرواز کرد.
ما دو نفر حیرت زده ماندیم و سر این کار را نفهمیدیم تا اینکه خداوند فرشته ای را به صورت آدمی فرستاد و به ما گفت: چرا شما را متحیر می بینم؟ گفتیم: در کار این پرنده متحیریم. گفت: منظور او را نمی دانید؟ گفتیم: خدا بهتر می داند.
🧚♂فرشته گفت: این پرنده با عملش می گوید: به حق آنکه شرق و غرب زمین را آفرید و آسمان را بر پا داشت و زمین را به حرکت آورد و بگستراند، بطور قطع خداوند در آخرالزمان پیامبری را خواهد فرستاد که نامش محمد (ص) است. او را وصیی است بنام علی (ع) که علم شما دو نفر روی هم در مقابل دانش او همانند این قطره است در مقابل این دریا.
📚بحار الانوار، ج 40، ص 177.
@Masafe_akhar
🌺 شفای کودک معلول توسط حضرت عباس(ع)
شیخ عباس کلیدار سرداب تعریف میکرد...
حدود 30 سال پیش در یک روز جمعه بنده در حرم نشسته بودم که شب فرا رسید و یک مرد جوان عرب بیابان گرد وارد حرم شد، در حالی که فرزندی علیل بهروی دست داشت که آن فرزند پسر حدود 8 سال سن داشت و به دلیل معلولیت توان هیچ گونه حرکتی حتی تکلم نداشت و مانند تکه ای گوشت بهروی دست پدر جابه جا می شد.
خادم حرم حضرت ابوالفضل(ع) افزود: ساعت 12:30 دقیقه شب بود که پدر این کودک معلول به همان لهجه عربی و محلی خود با ابوفاضل صحبت می کرد و گلایه داشت که: «آقا اباالفضل! من از تو اولاد سالم خواسته ام، اما اولاد ناقص داده ای و چه فایده دارد، من 8 سال است که مبتلای این بچه شده ام حال این بچه را بگیر و برای خودت باشد».
شیخ عباس می گوید: به چشم خود دیدم آن پدر جوان کودک 8 ساله معلول خود را به سمت ضریح چنان پرت کرد که صدای برخورد سر کودک با میله های ضریح به بیرون از ایوان رسید و کسانی که در بیرون از حرم نشسته بودند، کنجکاو شدند که این صدای چیست و پس از این واقعه خود پدر نیز به سرعت از حرم گریخت و رفت.
شیخ عباس گفت: با دیدن این منظره بسیار ناراحت شدم و پیش خود گفتم: ای بی حیا! این چهکاری بود کردی! و پس از آن که پدر طفل را پیدا نکردم؛ بسیار گریستم، فرزند را در بغل گرفتم و با خود گفتم: این بچه بیمار چه گناهی دارد، و سر او را در بغل گرفتم.
شیخ عباس افزود: این جریان ادامه داشت تا ساعت 1 بعد از نیمه شب رسید، در حالی که بچه را در بغل آرام می کردم کمکم متوجه شدم انگشتان پای بچه حرکت کرد. ابتدا فکر کردم توهم دارم و چشمانم را مالیدم که مبادا در حالت خواب بوده ام، اما دیدم کمکم پاهایش حرکت کرد سرش را روی زانو گذاشتم و در حالی که اشک می ریختم، دیدم یک چشم او باز شد و پس از آن چشم بعدی باز و بعد نگاه کرد و گفت: پدر و مادرم کجا هستند؟
شیخ عباس گفت: در این بین سایر خدام حرم را صدا زدم که بیایند و ببینند که آیا من اشتباه نمی کنم که آنها نیز تأیید کردند بچه می تواند حرکت و صحبت کند.
شیخ عباس افزود: این پدر و فرزند از اعراب بادیه نشین بودند که به شغل زراعت و کشاورزی مشغول بودند و پس از شفای این طفل 8 ساله، چشمان او باز شد دنبال پدر و مادرش می گشت. به او گفتم: پسرم، آیا می توانی سر و دست و پاهایت را حرکت دهی؟ و او گفت: بله! به راحتی می توانم دست و پا و چشمانم را حرکت دهم، فهمیدم معجزه ای شده و قمر بنیهاشم(ع) او را شفا داده است.
شیخ عباس افزود: سپس عبایی روی پسر انداختم و سه بار او را دور ضریح حضرت ابوالفضل(ع) طواف دادم و او را در اتاقی قرار داده و این واقعه را به استاندار، کلید دار و مرجع تقلید آن زمان خبر داده و در دفتر حرم ثبت کردیم و از طریق بلندگو اعلام کردیم مردم برای دیدن معجزه ابوالفضل(ع) بیایند و طفل شفایافته را بهروی منبر گذاشته خود در کنارش نشستم.
شیخ عباس گفت: از کودک پرسیدم: زمانی که پدرت تو را به سوی ضریح پرت کرد، آیا سرت درد نگرفت؟ گفت: اصلاً متوجه نشدم، اما ناگهان دیدم دو دست بریده از سمت ضریح بیرون آمده و من را در آغوش گرفت و سرم را در بغل گرفته و آن دو دست ابتدا به پاها سپس به دست و پس از آن چشمان و سرم کشیده شد و احساس کردم هیچ مشکلی از نظر معلولیت ندارم و می توانم دست و پا، زبان و چشم خود را حرکت دهم و هیچ مشکلی ندارم.
شیخ عباس افزود: وقتی صبح شد، مردم برای دیدن این معجزه هجوم آوردند و حدود 20 بار پیراهن به تن این کودک شفایافته کردیم که هربار به وسیله مردم تکه تکه شد و به نیت تیمّن و تبرّک، مردم بخشی از لباس کودک را با خود بردند.
شیخ عباس کشوان افزود: پس از این ماجرا پدرش آمد و گفت: یا ابوفاضل! چرا معطل کردید و چرا زودتر شفا ندادید؟!
وی گفت: پس از آن به توصیه خادمان حرم، این فرزند شفایافته بهروی مرکبی قرار داده شد و از صبح تا غروب در کربلا چرخانده شد و مردم از این واقعه مطلع شدند.
وی در پایان اظهار امیدواری کرد: دست های قمر بنی هاشم(ع) بهروی سر ما و همه ارادتمندان اهل بیت قرار بگیرد و خداوند مسلمانان و شیعیان را از شر دشمن در امان بدارد و جزای خیر در دنیا و آخرت عطا کند.
@Masafe_akhar
وقتی حضرت موسی (ع) از نزد خضر برگشت و آن حوادث عجیب مثل سوراخ کردن کشتی و تعمیر دیوار و کشتن آن نوجوان به وقوع پیوست، برادر او هارون از موسی در مورد دانش خضر پرسید.
🦋حضرت موسی (ع) فرمود: این امر، دانشی است که نداشتن آن ضرر ندارد ولی حادثه ای عجیب تر روی داد! هارون پرسید: چه حادثه ای؟ حضرت موسی (ع) گفت: من و خضر کنار دریا ایستاده بودیم که پرنده ای شبیه به چلچله ظاهر شد. با منقار خود قطره ای آب برداشت و به طرف مشرق پرتاب کرد. بار دوم قطره ای دیگر برداشت و آن را به طرف مغرب انداخت. بار سوم آن را به طرف جنوب و بار چهارم به طرف شمال پرتاب کرد. و در دفعه پنجم به طرف آسمان و دفعه ششم به خشکی و دفعه هفتم به دریا انداخت و سپس پرکشید و پرواز کرد.
ما دو نفر حیرت زده ماندیم و سر این کار را نفهمیدیم تا اینکه خداوند فرشته ای را به صورت آدمی فرستاد و به ما گفت: چرا شما را متحیر می بینم؟ گفتیم: در کار این پرنده متحیریم. گفت: منظور او را نمی دانید؟ گفتیم: خدا بهتر می داند.
🧚♂فرشته گفت: این پرنده با عملش می گوید: به حق آنکه شرق و غرب زمین را آفرید و آسمان را بر پا داشت و زمین را به حرکت آورد و بگستراند، بطور قطع خداوند در آخرالزمان پیامبری را خواهد فرستاد که نامش محمد (ص) است. او را وصیی است بنام علی (ع) که علم شما دو نفر روی هم در مقابل دانش او همانند این قطره است در مقابل این دریا.
📚بحار الانوار، ج 40، ص 177.
@Masafe_akhar
از شیطان پرسیدند:
گمراه کردن شیعیان چه سودی دارد؟!
گفت:
امام اینها که بیاید
روزگار ما سیاه خواهد شد
اینها که گناه میکنند امامشان دیرتر می آید...
@Masafe_akhar
روزمان را با #قرآن آغاز کنیم
🌹پیام قدرت به دشمن
سوره إبراهيم (14): آيه 12]
وَ ما لَنا أَلاَّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى ما آذَيْتُمُونا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ (12)
و چرا ما بر خدا توكل نكنيم، در حالى كه او ما را به راههاى (سعادت) ما هدايت كرده است؟ قطعاً ما در برابر هر آزارى كه شما نسبت به ما روا داريد، مقاومت خواهيم كرد و اهل توكّل بايد فقط بر خداوند توكّل کنند
🌹امام خامنه ای در همایش دهها هزار نفری «خدمت بسیجیان» در ورزشگاه آزادی ۱۳۹۷/۰۷/۱۲
هم مسئولین کشور، هم آحاد مردم و بخصوص جوانان عزیز، ما بایستی به دشمن پیام قدرت بدهیم، نه پیام ضعف؛ در حرف ما، در رفتار ما، در منش زندگی ما، دشمن باید احساس کند با یک مجموعهی مقتدر مواجه و روبهرو است؛ اگر در ما احساس ضعف بکند، جَری میشود و شدّت عملش را افزایش خواهد داد؛ مراقب باشید
تدوین : رجبعلی بازیاد
@Masafe_akhar
امیرالمؤمنین عليه السلام:
مهربانى با مردم را پوشش دل خويش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حيوان شكارى باشى كه خوردن آنان را غنيمت دانى، زيرا مردم دو دسته اند، دسته اى برادر دينى تو، و دسته ديگر همانند تو در آفرينش مى باشند. اگر گناهى از آنان سر مى زند يا علّت هايى بر آنان عارض مى شود، يا خواسته و ناخواسته، اشتباهى مرتكب مى گردند، آنان را ببخشاى و بر آنان آسان گير، آن گونه كه دوست دارى خدا تو را ببخشايد و بر تو آسان گيرد. همانا تو از آنان برتر، و امام تو از تو برتر، و خدا بر آن كس كه تو را فرماندارى مصر داد والاتر است، كه انجام امور مردم مصر را به تو واگذارده، و آنان را وسيله آزمودن تو قرار داده است
قسمتی از نامه 53 نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر
@Masafe_akhar
🛑چرا باید خدا را عبادت کنیم با اینکه از ما بی نیاز است؟
✅روزی جوانی نزد حضرت موسی علیه السلام آمد و گفت: ای موسی خدا را از عبادت من چه سودی می رسد که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟
🌼حضرت موسی علیه السلام فرمود:
یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می کردم.
🐐 روزی بز ضعیفی بالای صخره ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی برایش بیفتد.
🌴با هزار مصیبت و سختی خودم را به صخره رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز !
🌼خدا داند این همه دویدن من دنبال تو وصدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می رود.
💥 می دانی موسی از سکه ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی نیاز است.
❄️دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر خطر گرگی است که تو نمی بینی و نمی شناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست.
🌟ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی رسد، بلکه با عبادت می خواهد از او دور نشویم تا شیطان بر ما احاطه پیدا نکند و در دام حیله های شیطان نیفتیم...
🌟"وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ "
و هر کس از یاد خدا رویگردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست (زخرف 36)
@Masafe_akhar
❄️💠❄️💠🌹🌹🌹💠❄️💠❄️
📙الانوار النعمانیه
✍#دین_و_زبان_حضرت_آدم_چه_بود؟
آدم به زبان عربی صحبت می کرد اما بعد از ارتکاب به گناه و آمدن به زمین لهجه او به (سریانی) تغییر یافت.
از زمان حضرت آدم علیه السلام تا زمان حضرت نوح(ع) مردم هیچ دینی نداشتن
فقط دارای یک سلسله عقاید کلی و مجموعهای از اخلاقیات بودهاند.
آدم هنگامی که بر زمین فرود آمد، بر نگین انگشتری خود، این جمله را نقش نمود؛ محمّد رسول اللّه و علی ولی اللّه .
رابطه نماز عصر ومغرب با ادم درچیست؟
تعیین وقت نماز عصر به این علت است که آدم در آن ساعت از درخت ممنوعه تناول کرد و از بهشت رانده شد و نماز مغرب ساعتی است که خداوند توبه آدم را پذیرفت. رکعت اول نماز مغربی که آدم به جای آورد برای خطایی بود که مرتکب گشت، رکعت دوم بخاطر خطای حوا و رکعت سوم به جهت توبه اش اَدا شد.
📚سرگذشت ادم و حوا(سوره بقره،طه و...)
✍
@Masafe_akhar
✨﷽✨
✅روایتی تکان دهنده و زیبا
🔴شب اول قبر آیتالله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام
بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم.
کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟!
پرسیدم:
آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر میآمد، شروع کرد به تعریف کردن:
وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت.
درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل میدیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشهای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی میآید. صداهایی رعبآور وحشتناک!
به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود!
بیابانی بود برهوت با افقی بیانتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک میشدند.
تمام وجودشان از آتش بود.
آتشی که زبانه میکشید و مانع از آن میشد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف میزدند و مرا به یکدیگر نشان میدادند.
ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمیآمد. تنها دهانم باز و بسته میشد و داشت نفسم بند میآمد.
بدجوری احساس بیکسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم.
صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین!
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد.
هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم.
آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم،
اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید:
آقای حائری! ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که:
بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند.
راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید.
وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند:
من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم.
آقای حائری! شما 38 مرتبه به زیارت من آمدید من هم 38 مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبهاش بود 37 بار دیگر هم خواهم آمد..
📘ناقل آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی(ره)
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Masafe_akhar
✨﷽✨
#تلنگر
✍شخصی ﺑﺎ یک ﺟﻤﻠﻪ همسرش را ﺭﻧﺠﺎند و سپس ﭘﺸﻴﻤﺎﻥ ﺷﺪ. اﺯ ﺭاﻩ ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮای ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺩﻝهمسرش ﺗﻼﺵ ﻛﺮﺩ. اﺯﺟﻤﻠﻪ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﺮ ﺩاﻧﺎی ﺷﻬﺮ ﺭﻓﺖ. ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ: برای ﺟﺒﺮاﻥ ﺳﺨﻨﺖ ﺩﻭ ﻛﺎﺭ ﺑﺎﻳﺪ اﻧﺠﺎﻡ دهی؛ﺟﻮاﻥ ﺑﺎﺷﻮﻕ ﺩﺭﺧﻮاﺳﺖ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺭاﻩ ﺣﻞ ﺭا ﺑﺮاﻳﺶ ﺷﺮﺡ ﺩﻫﺪ
ﭘﻴﺮ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪ ﮔﻔﺖ: اﻣﺸﺐ ﺑﺎلشتی اﺯ ﭘﺮ ﺑﺮﺩاﺷﺘﻪ ﻭ ﮔﻮﺷﻪ ﺁﻥ ﺭا ﺳﻮﺭاﺥ ﻛﻦ ،ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻛﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻣﺤﻼﺕ ﺑﺮﻭ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺧﺎﻧﻪ ای ﻳﻚ ﭘﺮ ﺑﮕﺬاﺭ ﺗﺎ ﭘﺮﻫﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ. ﻫﺮﻭﻗﺖ اﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭا ﻛﺮﺩی ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺑﻴﺎ ﺗﺎ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺩﻭﻡ ﺭا ﺑﮕﻮﻳﻢ
ﺟﻮاﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺭا ﺑﻪ آن کار ﻃﺎﻗﺖ ﻓﺮﺳﺎ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﺪ. اﻧﮕﺸﺘﺎﻧﺶ اﺯ ﺳﺮﻣﺎی ﺷﺒﺎﻧﻪ ﻳﺦ ﺯﺩﻩ ﺑﻮد تا بالاخره کار تمام شد. ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﻨﻮﺩی ﮔﻔﺖ: ﻣﺮﺣﻠﻪ اﻭﻝ ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﺣﺎﻻ ﭼﻪ ﻛﻨﻢ
ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ ﺣﺎﻻ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﺮﻫﺎ ﺭا ﺟﻤﻊ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺑﺎﻟﺶ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ اﻭﻟﺶ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ. اﻭ ﺑﺎ ﺳﺮاسیمگی ﮔﻔﺖ: اﻳﻦ ﻏﻴﺮ ممکن اﺳﺖ ﺑﺴﻴﺎﺭی اﺯ ﭘﺮﻫﺎ ﺭا ﺑﺎﺩ ﭘﺮاﻛﻨﺪﻩ ﻛﺮﺩﻩ. ﻭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﺗﻼﺵ ﻛﻨﻢ ﺑﺎﻟﺶ ﻣﺜﻞ اﻭﻟﺶ نمیشود
ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭﺳﺖ اﺳﺖ!ﻛﻠﻤﺎتی ﻛﻪ اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ میکنی ﻣﺜﻞ ﭘﺮﻫﺎیی ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺑﺎﺩ اﺳﺖ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﺎﺯ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﮔﺸﺖ...ﺩﺭ اﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺩﺭﺑﺮاﺑﺮ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩاﺭی دقت کن!
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Masafe_akhar
1400-02-28(rafiei).mp3
11.88M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا
👤 #حجت_الاسلام_رفیعی
📚 موضوع: بررسی شخصیت اصحاب پیامبر اکرم ( جناب عدی بن حاتم )
🗓 سه شنبه بیست و هشتم اردیبهشت ماه ۱۴۰۰
🗂 حجم : ۱۲ مگابایت
@Masafe_akhar
🌷ﻣﺮﺩﻯ ﻧﺰﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻮﻋﻰ ﺑﻴﻤﺎﺭﻯ ﺷﻜﺎﻳﺖ ﻛﺮﺩ. ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻳﻚ ﺩﺭﻫﻢ ﺍﺯ ﻣﻬﺮ ﺯﻧﺖ ﺑﮕﻴﺮ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭﻯ ﻋﺴﻞ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﻯ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﺏ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺨﻮﺭ؛ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻤﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺷﻔﺎ ﻳﺎﻓﺖ .
✅ﻛﺴﺎﻧﻰ ﺭﺍﺯ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺁﻳﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺧﺼﻮﺹ ﺭﻭﺍﻳﺘﻰ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ(ص)ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺍﻳﺪ؟
🌷ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻧﻪ ،ﻭﻟﻴﻜﻦ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻳﺎﺕ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺳﺘﻨﺒﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﻛﻪ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ:
🦋ﻓﺎﻥ ﻃﺒﻦ ﻟﻜﻢ ﻋﻦ ﺷﻰ ﺀ ﻓﻜﻠﻮﻩ ﻫﻨﻴﺌﺎ ﻣﺮﻳﺌﺎ؛ (نساء/4) ﻭ ﺍﮔﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭﻯ ﺍﺯ ﻣﻬﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﻴﺐ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺑﺨﻮﺭﻳﺪ ﺧﻮﺵ ﻭ ﮔﻮﺍﺭﺍﻳﺘﺎﻥ ﺑﺎﺩ.
🦋ﻭﻧﻴﺰ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﻳﺨﺮﺝ ﻣﻦ ﺑﻄﻮﻧﻬﺎ ﺷﺮﺍﺏ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺍﻟﻮﺍﻧﻪ ﻓﻴﻪ ﺷﻔﺎﺀ ﻟﻠﻨﺎﺱ ؛ (نحل/69) ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻳﺪ ﺍﺯ ﺷﻜﻤﻬﺎﻯ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻮﺷﺎﺑﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺭﻧﮕﻬﺎﻯ ﺁﻥ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺮﺩﻡ .
🌹ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﻭﻧﺰﻟﻨﺎ ﻣﻦ ﺍﻟﺴﻤﺎﺀ ﻣﺎﺀﺍ ﻣﺒﺎﺭﻛﺎ؛ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺁﺑﻰ ﺑﺎﺑﺮ ﻛﺖ ﻓﺮﻭﺩﺁﻭﺭﺩﻳﻢ .
ﭘﺲ ﺑﻪ ﺣﻜﻢ ﺁﻳﻪ ﻫﺎﻯ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﮔﻮﺍﺭﺍﻳﻰ ﻭ ﺷﻔﺎ ﻭ ﺑﺮﻛﺖ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ، ﺍﻣﻴﺪﻭﺍﺭ ﮔﺮﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﻬﺒﻮﺩﻯ ﺣﺎﺻﻞ ﺷﻮﺩ.
📚پیشگوی امام علی(ع)
✍
@Masafe_akhar
🌷سعید بن جبیر که از یاران با وفای امام سجاد (ع) می باشد، نقل می کند: یکی از دهقان های ایرانی که ستاره شناس بود، هنگامیکه حضرت برای جنگ (با خوارج نهروان) خارج می شد به نزد حضرت آمد و بعد از تحیت گفت: ای امیرالمومنین ستاره های نحس و شومی طلوع کرده است. در مثل این روز شخص حکیم باید خود را پنهان کند و امروز برای شما روز سختی است. دو ستاره به هم رسیده اند و از برج شما آتش شعله ور است و جنگ برای شما موقعیت ندارد.
حضرت علی (ع) فرمود: وای بر تو، ای دهقانی که از علائم خبر می دهی و ما را از سرانجام کار می ترسانی، آیا می دانی جریان صاحب میزان و صاحب سرطان است؟ آیا می دانی اسد چند مطلع دارد؟ مرد منجم گفت: بگذار نگاه کنم و سپس اصطرلابی را که در آستین داشت درآورد و شروع به بررسی و محاسبه کرد.
🌷حضرت علی (ع) لبخندی زد وفرمود: آیا میدانی شب گذشته چه حوادثی رخ داد؟ در چین خانه ای فرو ریخت. برج ماجین شکاف برداشت. حصار سرندیب سقوط کرد. فرمانده ارتش روم از ارمنیه شکست خورد (یا او را شکست داد). بزرگ یهود ناپدید شد. مورچگان در سرزمین مورچه ها به هیجان آمدند و پادشاه افریقا نابود شد. آیا تو این حوادث را می دانی؟
⭐️مرد منجم گفت: نه یا امیرالمومنین. حضرت فرمود: در هر عالمی هفتاد هزار نفر دیشب به دنیا آمد و امشب همین تعداد خواهند مرد؛ و این مرد (با دست خود به مردی بنام سعد بن مسعده حارثی (لعنه الله) که جاسوس خوارج در لشکر حضرت بود اشاره نمود) جزو همین اموات خواهد بود.
آن مرد جاسوس وقتی حضرت به او اشاره کرد، گمان کرد حضرت دستور دستگیری او را داده است در همان حال در جا از ترس جان داد. مرد منجم با دیدن این صحنه به سجده افتاد.
سپس حضرت در ادامه سخن فرمود: من و اصحابم نه شرقی هستیم و نه غربی، ماییم برپادارنده محور (دین و هستی) و نشانه های فلک. و اینکه گفتی از برج من آتش شعله می کشد، بر تو لازم بود که به نفع من حکم کنی نه بر ضرر من. چرا که نور آن (آتش) پیش من است و سوزاندن و شعله اش به دور از من؛ و این مساله ای پیچیده است، اگر حسابگر هستی آنرا محاسبه کن.
📚 الاحتجاج، ج 1، ص 355.
@masafe_akhar2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صدای_ماندگار
#قسم_دروغ_ابلیس
ابلیس برای گمراهی حضرت آدم(ع) چندین بار قسم دروغ خورد!
▫️رمضان 1376
▫️ تهران/حسینیه هدایت
➥ | شیخ احمد ڪـافی
@Masafe_akhar
‼️#احادیث_راه_های_گناه_نکردن
✨🌹•امیرالمؤمنین علی عليه السلام•✨🌹
📜•مهربانى با مردم را پوشش دل خويش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حيوان شكارى باشى كه خوردن آنان را غنيمت دانى، زيرا مردم دو دسته اند، دسته اى برادر دينى تو، و دسته ديگر همانند تو در آفرينش مى باشند. اگر گناهى از آنان سر مى زند يا علّت هايى بر آنان عارض مى شود، يا خواسته و ناخواسته، اشتباهى مرتكب مى گردند، آنان را ببخشاى و بر آنان آسان گير، آن گونه كه دوست دارى خدا تو را ببخشايد و بر تو آسان گيرد. همانا تو از آنان برتر، و امام تو از تو برتر، و خدا بر آن كس كه تو را فرماندارى مصر داد والاتر است، كه انجام امور مردم مصر را به تو واگذارده، و آنان را وسيله آزمودن تو قرار داده است•
🌿•قسمتی از نامه 53 نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر•
🔶🔸راه های گناه نکردن🔸🔶
🔸🔸
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاک اینجا بوی سیلی میدهد
با نوای "صابر خراسانی"
▪️ به مناسبت ایام تخریب قبور ائمه بقیع
@masafe_akhar2