eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
13.8هزار دنبال‌کننده
25.5هزار عکس
36.6هزار ویدیو
318 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
⭕️ 🔸امام علی (ع): 🔹نقطه اوجِ خصلت‏هاى اخلاقى، ایثار است.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۳۹۶، ح ۹۱۷۱) @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
جلسه چهاردهم - شرح ۳ دقیقه در قیامت.mp3
20.56M
✖️شرح و بررسی کتاب ▫️جلسه 14 🔺تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 📚 شرح و بررسی رخدادهای کتاب و احاديث و روايات مرتبط با موضوع کتاب 👤 توسط حجت الاسلام امینی خواه @Masafe_akhar
نقل است برادران حضرت یوسف علیه السلام با نیرنگ خود، ایشان را که نوجوانی بود از پدر جدا کردند و تصمیم گرفتند او را در میان چاه بیندازند. هنگامی که آنها حضرت یوسف علیه السلام را به ریسمانی بسته و به داخل چاه روانه کردند، ناگاه لبخندی بر لبان یوسف نقش بست! یکی از برادرانش با تعجب گفت: اکنون وقت خنده نیست، چرا یوسف می خندد؟! حضرت راز خنده اش را چنین بیان کرد: من گاهی فکر می کردم چندین برادر نیرومند دارم و در حوادث روزگار پشتیبانان خوبی خواهم داشت، ولی اکنون می‌بینم که همان ها مرا به چاه می‌افکنند! خنده من به خاطر این است که چرا به جای تکیه نمودن به برادرانم، به خدا توکل نکردم؟ یعنی خنده ام خنده شادی نیست، بلکه خنده عبرت است. ✍ @Masafe_akhar
‍ 🦋عاشقان، اینجاکلاس درس ماست 💙ماهمه شاگرد و استادش خداست 🦋درس آن راه کمال و بندگیست 💙شیوه ی انسان شدن در زندگیست 🦋با عمل تنها بود این آزمون 💙از مسیر عقل رفتن تا جنون 🦋باید اینجا چشم دل را وا کنی 💙تا که در عرش خدا ماوا کنی 🦋درس اول در وصالش، اشتیاق 💙درس آخر، وصل و پایان فراق 🦋شرط اول، عاشقی، تسلیم عشق 💙ورنه بیخود دیده ای تعلیم عشق ┏━━✨✨✨━━┓ ❄️ @Masafe_akhar ❄️ ┗━━✨✨✨━━┛
آنچه نیکی میکنی، پیش کسی اظهارش مکن گر خدا داند بس است، کالای بازارش مکن سخن زیبا همیشه بوی باران می دهد بسپار در دفتر دل، خط دیوارش مکن وعده گر دادی، همیشه بر سر قولت بمان چونکه نتوانی، بگو، دیگر امیدوارش مکن ای که از روی لجاجت زود قضاوت میکنی بیگناه را همچو منصور بر سر دارش مکن روح پاک و جسم سالم بهر ما یک نعمتیست پس بیا با کینه و حسرت بیمارش مکن ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حیدری خطاب به رئیس جمهور: چرا وعده هایی دادید که می‌دانستید نمی‌شود؟ 🔹روحانی : راه وارد شدن به صلح مذاکره بود/ این که در مذاکره به جایی نرسیدیم را قبول ندارم @Masafe_akhar
🔸مراسم تنفیذ سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری تا دقایقی دیگر 🔹مراسم تنفیذ حکم سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری اسلامی ایران امروز ساعت ۱۰:۳۰ صبح در حسینیه امام خمینی با حضور جمعی از مسئولان نظام برگزار خواهد شد. @Masafe_akhar
🤲 دعای مادر پزشک و جراح مشهور (د.ایشان) روزی برای شرکت در یک کنفرانس علمی که جهت بزرگداشت و تکریم او بخاطر دستاوردهای پزشکی اش برگزار میشد ، باعجله به فرودگاه رفت . بعد از پرواز ناگهان اعلان کردند که بخاطر اوضاع نامساعد هوا و رعد و برق و صاعقه ، که باعث از کارافتادن یکی از موتورهای هواپیما شده ، مجبوریم فرود اضطراری در نزدیکترین فرودگاه را داشته باشیم . جعبه چوبی راز باکس با جمجمه هایی از سنگ معدنی اصل دکتر بلافاصله به دفتر استعلامات فرودگاه رفت و خطاب به آنها گفت : من یک پزشک متخصص جهانی هستم و هر دقیقه برای من برابر با جان خیلی انسانها هاست و شما میخواهید من 16ساعت تو این فرودگاه منتظر هواپیما بمانم ؟ یکی از کارکنان گفت : جناب دکتر ، اگر خیلی عجله دارید میتونید یک ماشین کرایه کنید ، تا مقصد شما سه ساعت بیشتر نمانده است ، دکتر ایشان با کمی درنگ پذیرفت و ماشینی را کرایه کرد و براه افتاد که ناگهان در وسط راه اوضاع هوا نامساعد شد و بارندگی شدیدی شروع شد بطوری که ادامه دادن برایش مقدور نبود . ساعتی رفت تا اینکه احساس کرد دیگه راه راگم کرده خسته و کوفته و درمانده و با نا امیدی به راهش ادامه داد که ناگهان کلبه ای کوچک توجه او را به خود جلب کرد . کنار اون کلبه توقف کرد و در را زد ، صدای پیرزنی راشنید : بفرما داخل هرکه هستی ، در باز است … دکتر داخل شد و از پیرزن که زمین گیر بود خواست که اجازه دهد از تلفنش استفاده کند . پیرزن خنده ای کرد و گفت : کدام تلفن فرزندم ؟ اینجا نه برقی هست و نه تلفنی ، ولی بفرما و استراحت کن و برای خودت استکانی چای بریز تاخستگی بدر کنی و کمی غذا هم هست بخور تا جون بگیری . دکتر از پیرزن تشکرکرد و مشغول خوردن شد ، درحالی که پیرزن مشغول خواندن نماز و دعا بود . که ناگهان متوجه طفل کوچکی شد که بی حرکت بر روی تختی نزدیک پیرزن خوابیده بود ، که هرازگاهی بین نمازهایش او را تکان میداد . پیرزن مدتی طولانی به نماز و دعا مشغول بود، که دکتر به او گفت : بخدا من شرمنده این لطف و کرم و اخلاق نیکوی شما شدم ، امیدوارم که دعاهایت مستجاب شود. پیرزن گفت : و اما شما ، رهگذری هستید که خداوند به ما سفارش شما را کرده است . ولی دعاهایم همه قبول شده است بجز یک دعا دکتر ایشان گفت : چه دعایی ؟ پیرزن گفت : این طفل معصومی که جلو چشم شماست نوه من است که نه پدر دارد و نه مادر ، به یک بیماری مزمنی دچار شده که همه پزشکان اینجا از علاج آن عاجز هستند . به من گفته اند که یک پزشک جراح بزرگی بنام دکتر ایشان هست که او قادر به علاجش هست ، ولی او خیلی از مادور هست و دسترسی به او مشکل است و من هم نمیتوانم این بچه را پیش او ببرم . میترسم این طفل بیچاره و مسکین خوار و گرفتار شود پس از الله خواسته ام که کارم را آسان کند .دکترایشان در حالی که گریه میکرد گفت : به والله که دعای تو ، هواپیماها را ازکار انداخت و باعث زدن صاعقه ها شد و آسمان را به باریدن وا داشت . تا اینکه من دکتر را بسوی تو بکشاند و من بخدا هرگز باور نداشتم که الله عزوجل با یک دعایی این چنین اسباب را برای بندگان مومنش مهیا میکند. و بسوی آنها روانه میکند. وقتی که دستها از همه اسباب کوتاه میشود ، فقط پناه بردن به آفریدگار زمین و آسمان بجا می ماند . 🌺(پیامبر اکرم (ص)می فرمایند:دعای مادر از موانع اجابت دعا می گذرد.) . @Masafe_akhar
مادر تو برایمان دعا کن❤️🙏 دعا کن عاقبت بخیر بشیم😔🙏 آمین 🙏 ┏━━✨✨✨━━┓ ❄️ @Masafe_akhar ❄️ ┗━━✨✨✨━━┛ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌