✨﷽✨
#عابد_مغرور
✍روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت. در راه به عبادت گاهی رسید که عابدی در آن جا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد. در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود از آن جا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند و همان جا ایستاد و گفت: خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده ام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟ خدایا! عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر.
مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور مکن. در این هنگام خدای برترین به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو: ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی، اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینی، اهل دوزخ.
📚محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج۱
↶【به ما بپیوندید 】↷
________________
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌 #سخنرانی-کوتاه
#بندگی #نماهنگ
🌐موضوع :چجوری به فامیلمون بگم
سگ نگهداشتن اشتباهه؟!
✅ سه حدیث کوتاه و معتبر در مورد نگهداری و نجاست سگ
🎙حجة الاسلام محمد رضا #هاشمی
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️مسلمانی، نماز نیست ...!
🎙#استاددانشمند
شیخ رجبعلی زندگی ساده ای داشت ،
خودش خیاطی می کرد و با دسترنج خودش به سختی روزگار می گذراند ، شیخ
مستاجری داشت که در قسمتی از خانه ی او ساکن بودند ، زن و شوهر جوانی بودند که احتیاج به منزل داشتند ، 20 ریال هم ماهیانه به شیخ اجاره می دادند.
پس از مدتی مستاجر شیخ رجبعلی خیاط صاحب فرزند شد ، مرد مستاجر به خانه ی شیخ رفت ،شیخ در گوش راست نوزاد اذان و در گوش چپ اقامه گفت و برای فرزندش دعا کرد.
مادر و پدر نوزاد خوشحال از جای خودشان برخاستند تا به خانه بروند که شیخ به پدر نوزاد گفت: کمی صبر کن باهات کار دارم ...
مرد مستاجر کنار شیخ نشست ، شیخ گفت:
" داداش جون فرزند دار شدی خرجت بالاتر رفته ، از این ماه به جای 20 ریال 18 ریال اجاره بده ، 2 ریالشم واسه فرزندت خرج کن ، این 20ریال رو هم بگیر اجاره ی ماه گذشته ایه که بهم دادی ، هدیه ی من باشه برای قدم نوزادت"
روحش شاد و یادش گرامیباد...
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : پیام اختصاصی برای تو !
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عابدینی
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : با این نگاه قرآن بخوانیم
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عابدینی
@Masafe_akhar
🌿روزی چند نفری که در جستجوی آرامش و رضایت درون بودند، نزد یک استاد رفتند و از او پرسیدند:
استاد شما همیشه یک لبخند روی لبت است و به نظر ما خیلی آرام و خشنود به نظر میرسی، لطفا به ما بگو که راز خشنودی شما چیست؟
استاد گفت: بسیار ساده!
من زمانی که دراز میکشم، دراز میکشم.
زمانی که راه میروم، راه میروم.
زمانی که غذا میخورم، غذا میخورم.
ان چند نفر عصبانی شدند و فکر کردند که استاد آنها را جدی نگرفته است.
به او گفتند که تمام این کارها را ما هم انجام میدهیم, پس چرا خشنود نیستیم و آرامش نداریم؟
استاد به آنها گفت:
زیرا زمانی که شما دراز می کشید به این فکر میکنید که باید بلند شوید،
زمانی که بلند شدید به این فکر میکنید که باید کجا بروید،
زمانی که دارید میروید به این فکر میکنید که چه غذایی بخورید.
فکر شما همیشه در جای دیگر است و نه در آنجایی که شما هستید!
زمان حال، تقاطع گذشته و آینده است و شما در این تقاطع نیستید بلکه در گذشته و یا آینده هستید... به این علت است که از لحظههاتان، لذت واقعی نمیبرید
زیرا همیشه در جای دیگر سیر میکنید و حس میکنید زندگی نکردهاید و یا زندگی نمیکنید.
@Masafe_akhar
✅خوابهای خود را برای هرکسی تعریف نکنید!
✍عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله ) بود، زنى شوهرش به سفر رفت ، او در غیاب شوهر، خوابى دید و به حضور رسول خدا آمد و گفت : در خواب دیدم تنه درخت خرما در خانه ام شکسته شد. پیامبر به او فرمود: شوهرت با سلامتى باز مى گردد. پس از مدتى شوهرش ، با سلامتى بازگشت . بار دیگر شوهر او به سفر رفت ، و او همان خواب را دید و نزد پیامبر رفت و خواب خود را گفت ، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: شوهرت سالم باز مى گردد .پس از مدتى شوهرش با سلامتى بازگشت .
بار سوم شوهر او سفر کرد، آن زن همان خواب را دید، وقتى که بیدار شد اینبار خدمت پیامبر نرفت، همان اطراف مرد چپ دستى را دید و خواب خود را براى او نقل کرد، آن مرد گفت : واى!شوهرت میمیرد! این خبر به پیامبر صلی الله علیه و اله رسید، پیامبر فرمود: الا کان عبر لها خیرا: آیا او نمى توانست خواب آن زن را تعبیر نیک کند؟ ( چراتعبیر نیک نکرد؟) بر طبق روایات خواب آنگونه كه تعبیر می شود ،اتفاق می افتد .پس هرگاه یكی از شما خوابی رادید آن را به جز نزد عالم و یا ناصحی بازگو ننماید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: کسى که خواب دیده، خواب او بر فراز او به صورت پرنده است تا آن هنگام که تعبیر نشده است، اما هنگام که تعبیر شد، آن پرنده سقوط مى کند(هر گونه که تعبیر شد ممکن است همان گونه اتفاق بیفتد)
بنابراین خواب خود را جز براى آن کسى که دوست صمیمى تو است و یا تعبیر خواب مى داند، براى هر کس نقل نکن. و در جای دیگر فرمود: خواب خود را براى هیچکس جز مؤمنى که دور از حسادت است ، نقل نکن تعبیر بعضى از خوابها، فورى ، یا پس از ساعاتى ، آشکار مى شود، ولى تعبیر بعضى از خوابها ممکن است سالها یا دهها سال بعد از خواب دیدن ، واقع گردد. مثلا تعبیر خواب حضرت یوسف (که در خواب دید یازده ستاره و ماه و خورشید او را سجده مى کنند ) بعد از چهل سال ، آشکار شد.
📚فرازهای برجسته از سیره امامان شیعه (علیه السلام)محمد تقی عبدوس و محمد محمدی اشتهاردی
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : اگر دلتنگ امام زمان شدی ...
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عابدینی
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : هر آیه، یک ندا برای بیداری
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عابدینی
@Masafe_akhar
📚#داستان_کوتاه
پیرمرد محتضری که احساس می کرد مردنش نزدیک است، به پسرش گفت: مرا به حمام ببر. پسر، پدرش را به حمام برد.
پدر تشنه اش شد. آب خواست. پسر قنداب خنکی سفارش داد برایش آوردند و آن را به آرامی در دهان پدر ریخت و پس از شست وشو پدر را به خانه برد.
پس از چندی پدر از دنیا رفت و روزگار گذشت و پسر هم به سن کهولت رسید روزی به پسرش گفت: فرزندم مرگ من نزدیک است مرا به حمام ببر و شست وشو بده.
پسر نااهل بود و با غر و لند پدر را به حمام برد و کف حمام رهایش کرد و با خشونت به شستن پدر پرداخت.
پیرمرد رفتار خود با پدرش را به یاد آورد. آهی کشید و به پسر گفت: پسرم تشنه هستم.
پسر با تندی گفت: این جا آب کجا بود و طاس را از گنداب حمام پر کرد و به حلقوم پدر ریخت.
پدر اشک از دیده اش سرازیر شد و گفت: من قنداب دادم، گنداب خوردم. تو که گنداب می دهی ببین چه می خوری؟
👌#مهربان_باشیم
که چرخ فلک گرد است و میچرخد
💠 @Masafe_akhar
#تلنگر
💠✨ از بزرگی پرسیدند فلسفه حرام بودن نگاه به نامحرم چیست؟
گفت :
👀 میبینی،میخواهی،به وصالش نمیرسی،دچار افسردگی میشوی!
👀 میبینی،شیفته میشوی،عیب هارا نمیبینی،ازدواج میکنی،طلاق میدهی!
👀 میبینی ،دائم به او فکر میکنی،از یاد خــدا غافل میشوی،از عبادت لذت نمیبری!
👀 میبینی،باهمسرت مقایسه میکنی،ناراحت میشوی،بداخلاقی میکنی!
👀 میبینی،لذت میبری،به این لذت عادت میکنی، چشم چران میشوی،درنظر دیگران خوار میگردی!
👀 میبینی،لذت میبری،حب خدا دردلت کم میشود،ایمانت ضعیف میشود!
👀 میبینی،عاشق میشوی،از راه حلال نمیرسی،دچار گناه میشوی!
@Masafe_akhar
🔆 #پندانه
✍ نعمت بزرگی بهنام زندگی
🔹داشتم از گرما میمردم. به راننده گفتم:
دارم از گرما میميرم.
🔸راننده كه پير بود، گفت:
اين گرما كسی رو نمیكشه.
🔹گفتم:
جالبه ها، الان داريم از گرما كباب میشيم، ۶ ماه ديگه از سرما سگلرز میزنيم.
🔸راننده نگاهم كرد. كمی بعد گفت:
من ديگه سرما رو نمیبينم.
🔹پرسيدم:
چرا؟
🔸راننده گفت:
قبل از اينكه هوا سرد بشه، میميرم.
🔹خنديدم و گفتم:
خدا نكنه.
🔸راننده گفت:
دكترا جوابم كردن، دوسه ماه ديگه بيشتر زنده نيستم.
🔹گفتم:
شوخی میكنيد؟
🔸راننده گفت:
اولش منم فكر كردم شوخيه، بعد ترسيدم، بعدش افسرده شدم ولی الان ديگه قبول كردم.
🔹ناباورانه به راننده نگاه كردم. راننده گفت:
از بيرون خوبم، اون تو خرابه. اونجايی كه نمیشه ديد.
🔸به راننده گفتم:
پس چرا دارين كار میكنين؟
🔹راننده گفت:
هم برای پولش، هم برای اينكه فكر و خيال نكنم و سرم گرم باشه، هم اينكه كار نكنم چیكار كنم؟
🔸به راننده گفتم:
من باورم نمیشه.
🔹راننده گفت:
خودم هم همينطور، باورم نمیشه امسال زمستون رو نمیبينم، باورم نمیشه ديگه برف و بارون رو نمیبينم، باورم نمیشه امسال عيد كه بياد نيستم.
🔸به راننده گفتم:
اينجوری كه نمیشه.
🔹راننده گفت:
تازه الانه كه همه چی رو دوست دارم، باورت میشه اين گرما رو چقدر دوست دارم؟
🔸ديگه گرما اذيتم نمیكرد، ديگه گرما منو نمیكُشت.
🆔 @Masafe_akhar
"داستان زیبای حضرت موسی و شبان از مثنوی معنوی"
📝حضرت موسی در راهی چوپانی را دید که با خدا سخن میگفت. چوپان میگفت: ای خدای بزرگ تو کجا هستی, تا نوکرِ تو شوم, کفشهایت را تمیز کنم, سرت را شانه کنم, لباسهایت را بشویم پشههایت را بکشم. شیر برایت بیاورم. دستت را ببوسم, پایت را نوازش کنم. رختخوابت را تمیز و آماده کنم. بگو کجایی؟ ای خُدا. همه بُزهای من فدای تو باد.های و هوی من در کوهها به یاد توست. چوپان فریاد میزد و خدا را جستجو میکرد.
موسی پیش او رفت و با خشم گفت: ای مرد احمق, این چگونه سخن گفتن است؟ با چه کسی میگویی؟ ای بیچاره, تو دین خود را از دست دادی, بیدین شدی. بیادب شدی. این چه حرفهای بیهوده و غلط است که میگویی؟ خاموش باش, برو پنبه در دهانت کن تا خفه شوی, شاید خُدا تو را ببخشد. حرفهای زشت تو جهان را آلوده کرد, تو دین و ایمان را پاره پاره کردی. اگر خاموش نشوی, آتش خشم خدا همه جهان را خواهد سوخت,
چوپان از ترس, گریه کرد. گفت ای موسی تو دهان مرا دوختی, من پشیمانم, جان من سوخت. و بعد چوپان, لباسش را پاره کرد. فریاد کشید و به بیابان فرار کرد.
خداوند به موسی فرمود: ای پیامبر ما, چرا بنده ما را از ما دور کردی؟ ما ترا برای وصل کردن فرستادیم نه برای بریدن و جدا کردن. ما به هر کسی یک خلاق و روش جداگانه دادهایم. به هر کسی زبان و واژههایی دادهایم. هر کس با زبانِ خود و به اندازه فهمِ خود با ما سخن میگوید. هندیان زبان خاص خود دارند و ایرانیان زبان خاص خود و اعراب زبانی دیگر. پادشاه زبانی دارد و گدا و چوپان هر کدام زبانی و روشی و مرامی مخصوصِ خود. ما به اختلاف زبانها و روشها و صورتها کاری نداریم کارِ ما با دل و درون است. ای موسی, آداب دانی و صورتگری جداست و عاشقی و سوختگی جدا. ما با عشقان کار داریم. مذهب عاشقان از زبان و مذهب صورت پرستان جداست. مذهب عاشقان عشق است و در دین عشق لفظ و صورت میسوزد و معنا میماند. صورت و زبان علت اختلاف است. ما لفظ و صورت نمیخواهیم ما سوز دل و پاکی میخواهیم. موسی چون این سخنها را شنید به بیابان رفت و دنبال چوپان دوید. ردپای او را دنبال کرد. موسی چوپان را یافت او را گرفت و گفت: مژده مژده که خداوند فرمود:
هیچ ترتیبی و آدابی مجو
هر چه میخواهد دل تنگت ، بگو
💠 ] @Masafe_akhar
📚راننده و گنجشك
دکتر گفت: باید پایت را قطع کنیم.
راننده کامیون که در بین راه از سرما یک پایش یخ زده بود از حرف دکتر خنده اش گرفت.
دکتر گفت: چرا می خندی؟
راننده کامیون گفت: وقتی نوجوان بودم در فصل زمستانی سرد مثل امسال دنبال یک گنجشک کردم. گنجشک به حفره ای که در دیوار حیاط بود پناه برد. من دستم را داخل حفره کردم و گنجشک را گرفتم. هنگام بیرون آوردن گنجشک یک پای آن از بدنش جدا شد.
در همین موقع مادرم فریاد زد: وااای! پای بچه ام قطع شد. من که می خندیدم گفتم: پای من که کنده نشد، پای این گنجشک قطع شد و اکنون من به حرف مادرم رسیدم و متوجه شدم که منظور آن روزش چه بود؟
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
حدیث نصب شده در محل سخنرانی رهبر انقلاب در دیدار معلمان . ۱۴۰۱/۰۲/۲۱
قال النبی صلی الله علیه و آله: «إنَّ مُعَلِّمَ الخَيرِ يَستَغفِرُ لَهُ دَوابُّ الأرضِ و حِيتانُ البَحرِ» | بحارالانوار، ج۲، ص۱۷
پيامبر خدا (ص): «همانا جنبندگان زمين و ماهيان دريا، براى آموزگار خوبيها آمرزش مى طلبند.»
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
رهبر انقلاب: دوازده سال دوره دانشآموزی بزرگترین فرصت برای نهادینه کردن ارزشها و آرمانهای انقلاب است
حضرت آِتالله خامنهای صبح امروز در دیدار معلمان: برای جمهوری اسلامی هیچ فرصتی بالاتر و بهتر از این دوازده سال (دوره دانشآموزی) نیست. این دوازده سال بزرگترین فرصت است برای جمهوری اسلامی که بتواند ارزشها را آرمانهای انقلاب را به درستی منتقل کند به این نسل و هویت اسلامی و ایرانی را در آن نهادینه کند. این دوازده سال بهترین فرصت است. خب این رسالت آموزش و پرورش است، رسالت معملین، ببینید خیلی کار بزرگی است، این خیلی کار عظیمی است، این فقط یک تعلیم عادی و معمولی نیست این تعلیم بنیادین است. ۱۴۰۱/۲/۲۱
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️شکستن درِ خونهی خدا ...!
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
وقتی میمیریم، ما را به اسم صدا نمیکنند
و درباره ما میگویند: جسد کجاست ؟
و بعد از غسل دادن میگویند :جنازه کجاست ؟
وبعد از خاک سپاری میگویند: قبر میت کجاست ؟
همه لقب ها و پست هایی که در دنیا داشتیم
بعد از مرگ فراموش ميشه
مدير ، مهندس ، مسؤول ، دکتر، بازرس...
پس فروتن و متواضع باشیم...
نه مغرور و متكبر...
پس به چی مینازید؟!!
عارفی گفت :
آنچه ازسر گذشت ؛ شد سرگذشت!
حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!
تاکه خواستیم یک «دوروزی» فکرکنیم!
بردرخانه نوشتند؛ درگذشت..
✍
@Masafe_akhar
✨﷽✨
ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ آیت ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠﺖ ﻗﻀﯿﻪ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺩﺍﺭﻩ
🔸ﭘﺴﺮ ﺑﺰﺭﮔﺸﻮﻥ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﺑﻌﺪ ﻓﻮﺕ "آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠﺖ" ﺳﻨﮓ ﺗﺮﺍﺵ ﻫﺎ ﯾﻪ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﺑﺮﺍﯼ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠﺖ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﻥ ﺭﻭﯼ ﯾﻪ ﺳﻨﮓ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻦ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﻌﻈﻤﯽ ﺳﻨﮓ ﺗﺮﮎ میخوﺭﻩ ﺭﻭﯼ ﯾﻪ ﺳﻨﮓ ﺩﯾﮕﻪ مینوﯾﺴﻦ ﻣﺮﺟﻊ ﺗﻘﻠﯿﺪ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺎﺯ ﺳﻨﮓ ﺗﺮﮎ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻩ
🔹ﺧﻼﺻﻪ ﻫﺮ ﭼﯽ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻦ ﺭﻭﯼ ﺳﻨﮓ ﺗﺮﮎ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻩ ﭘﯿﺶ ﭘﺴﺮ ﺍﺭﺷﺪ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠﺖ میرﻥ ﻭ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﭼﯽ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﻢ ﭘﺴﺮ ﺍﺭﺷﺪﺷﻮﻥ ﻧﻘﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻓﻮﺗﺶ ﻭﺻﯿﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮﺵ ﻓﻘﻂ ﺑﻨﻮﯾﺴﻨﺪ《 ﺍﻟﻌﺒﺪ 》ﭼﻮﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺷﻮﻥ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﻣﺮﺟﻊ ﺗﻘﻠﯿﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﻧﺒﻮﺩ ، ﻋﺒﺪ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩﻥ بود.
🔹 حدیث سنگینی است ...
✨امام کاظم علیه السلام میفرمایند:
اگر شیعیانم را زیر و رو کنم، جز ادعا چیزی دیگری ندارند و اگر آنان را آزمایش کنم سر از ارتداد درآورند و اگر ایشان را تصفیه نمایم از هزار نفر جز یک نفر خالص و بی غش نباشد و اگر غربالشان کنم با من جز خواص و نزدیکانم نمانند ، فراوانند افرادی که برپشتی ها تکیه می زنند و می گویند:ما شیعه علی علیه السلام هستیم!!!
شیعه علی علیه السلام کسی است که کردارش گواه رفتارش باشد.
📚 روضه کافی ج1 ص471
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : خواندن سیره انبیاء، یک مسئولیت و وظیفه است
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عابدینی
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : اثر عمل انسانها دائمی و متصل بهم است
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عابدینی
@Masafe_akhar
#تلنگر
دیروز می توانست پایان زندگی من باشد
☘ پس امروز و هر روزی که زنده ام لطفی از جانب خداوند است
خدایا! تو را شاکرم به خاطر نعمت هایی که به من عطا فرمودی. 🌺🌼
❤️ #رسول_گرامی اسلام (ص) می فرمایند:
آدم شكرگزار 🤲🏻 ۴ علامت دارد
💧در وقت نعمت شاكر است
💧هنگام بلا صابر است
💧به قسمت خدا قانع است
💧تنها خدا را ستايش می کند
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
@Masafe_akhar
1401-02-20(abedini).mp3
12.7M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا
👤 #حجت_الاسلام_عابدینی
📚 موضوع: انس با قرآن کریم
🗓 سه شنبه بیستم اردیبهشت ماه ۱۴۰۱
🗂 حجم: ۱۲ مگابایت
@Masafe_akhar