🔴اندر حکایت آجیل خوری/آجیل دستدوم، بهترین راهکار این روزها🤔
با توجه به گرون شدن آجیل میشه مردم رو در این ایام قبل عید به پنج دسته تقسیم کرد:
1_کسایی که قدرت خرید آجیل رو دارن و میخرن
2_کسایی که قدرت خرید آجیل رو دارن و نمیخرن
3_کسایی که قدرت خرید آجیل رو ندارن و نمیخرن
4_کسایی که قدرت خرید آجیل رو ندارن ولی میخرن😳
دسته اول که مایهدارن و میتونن بخرن، خیلی طبیعیه کارشون. خریدن یا نخریدن آجیل فرقی براشون نداره، اینارو کاری باهاشون نداریم.
دسته دوم که وضعیت مالی نسبتا خوبی دارن و میتونن بخرن، ولی بخاطر اینکه خیلیا ندارن و نمیتونن بخرن. ایناهم نمیخرن. اینا خیلی کارشون درسته. پولشو داره ولی مثل بقیه جامعه زندگی میکنه. بابقیه همدردی و همدلی میکنه.
دسته سوم هم که نداره و نمیخره، مثل دسته اول طبیعیه کارشون.
اما دسته چهارم که نداره ولی میخره، اینا خیلی عقدهاین بخدا. نداری نخر دیگه اَه. دیگه الان بحث چشم و همچشمی و کلاس نیست، هرکی آجیل بخره باعث ناراحتی دیگران میشه. البته بهجز دسته پنجم.
دسته پنجم کسایی هستن که آجیل نمیخرن ولی منتظرن برن خونه دیگران یه دل سیر آجیل بخورن، اینا همونایی هستن که بعدا اختلاسگر میشن😄 اینا وقتی میرن تو آجیل فروشی از هر آجیل یهدونه برمیدارن تست میکنن بعد نمیخرن. تو یه آجیل فروشی رو شیشه پستهها برگه چسبونده بود که دونهای هزار تومنه، لطفاً تست نکنید، ماخودمون تست کردیم عالیه.
حداقل آجیل ارزون یا دستدوم بخرید، قبلا هم یهبار درباره آجیل دستدوم صحبت کردم، آجیلی که برای یه پیرزن بوده، دندون نداشته فقط میک زده. فقط یکم بیمزه و بینمکه، باید نمک و ابلیمو بزنید و یکم سرخش کنید.
آقا بهخدا آجیل نخوریم نمیمیریم. یه پیامی تو همه کانالا پخش شده بود که محققان ثابت کردن که خوردن آجیل باعث طول عمر میشه، تو این یک زمینه محققان خیلی غلط کردن. اون تو زمان ارزونی آجیل بوده، اگه راست میگن الان بیان ثابت کنن، الان همینکه بخوان یه مقدار آجیل بخرن آزمایشهارو انجام بدن احتمال سکته تو خود محققان بالا میره، پس آجیل در زمان کنونی باعث کاهش عمره، تا تحقیقات بعد خدانگهدار.
#حسین_دارابی
@masaf_raefipour2
🔴 پاسخی به ٩٠ درصد شبهات دینی
درشبهات دینی که مطرح میشه، نکته مهمی که باید توجه کرد، اینه که، مبنای فکر افراد ضددین که شبهات رو مطرح میکنن، این هست که، فقط ظاهر، مادیت و جسم رو نگاه میکنن و کاری به باطن،
معنویت و روح ندارن و به دنبال اون، فقط به دنیا توجه دارن و کاری به آخرت ندارن. درحالیکه در اسلام اصل بر روح، معنویت و آخرت هست، وقتی شبهههای این افراد رو نگاه میکنیم کاملا این نکات مشهوده
چندمثال
1⃣ شبهه اول:
دیدی ضریح تا دیروز شفا میداد، الان تعطیلش کردن
همونطور که میبینید به ظاهر و ماده فقط توجه دارن، ضریح آهنی رو عامل شفا میدونن، درحالیکه امام معصوم، که زنده هست و مارو میبینه و ما بخاطر زیارت اون بزرگواران میریم حرم، خود امام رو عامل شفا میدونیم، نه ضریحش
نکته بعدی، شفا رو فقط در درمان بیماریهای ظاهری میدونن. درحالیکه شفا، علاوه بر این، یک معنای بلند معنوی داره و یک تفضل معنوی از امام معصوم است. همچنین تعطیل شدن حرم رو تعطیل شدن دین و زیارت و توجه به اهل بیت میدونن، بازهم توجه به ظاهر
2⃣ مثال شبهه دوم
دیدید با تعطیل شدن مساجد و نمازجمعهها و بیکارشدن آخوندا، هیچ اتفاقی نیفتاد، ولی با تعطیلی بیمارستانها و پزشکا، زندگی همه بخطر میفتاد، حالا کدومشون مهمن. این آخوندا چیکار کردن برامون؟ اختراعی کردن؟ چه کار مثبتی کردن؟
جواب: فارغ از اینکه این شبهه اطلاعات غلطی داره میده و مساجد تعطیل نشده و اخوندا بیکار نشدن و دارن جهادی کار میکنن مشکل مردمو حل میکنن
✳️حالا فرضا اطلاعات این شبهه صحیح باشه و مساجد تعطیل شده، کار آخوندا تعطیل شده. میگن چه اتفاقی افتاده؟
بازهم فقط به ظاهر و دنیا توجه شده، از مسجد انتظار دارن بیماری رو درمان کنن، یا مثلا درآمدزایی مالی داشته باشه و بالاخره یک جوری به دنیای افراد رو بصورت خیلی محسوس و ملموس آباد کنه، درحاليکه مسجد اصلا برای مسائل مادی نیست، که البته تاثیر داره ولی اصل کارکرد مسجد برای معنویت است و از دیدگاه اسلام و انسانهای دیندار، اصل بر معنویت و توجه به روح هستش.
❌روحانی رو با پزشک مقایسه میکنن، روحانی اسمش معلومه، با روح سروکار داره، نه باجسم. کاری به این ندارم که عملکرد برخی از روحانیها بد بوده و باعث بدنام شدن این قشر شده. ولی روحانی برای سلامت روح ما، و حرکت ما به سمت آخرت و ابدیت هست، کارش اگر از پزشکان حساستر و مهمتر نباشه، کمتر نیست. اصلا رسالت پیامبران در دنیا، برای دنیا نبوده، اگرچه به دنیای مردم هم توجه داشتن. ولی پیامبران و امامان اومدن که توجه به آخرت بدن و به سمت ابدیت هدایت کنن
بله بیمارستان تعطیل بشه، مردم میمیرن، خیلی بیمارستان مهم هست، ولی مقایسه مسجد و بیمارستان یک قیاس مع الفارق هست. هر دومهم هستن و وجود هرکدوم منافاتی با وجود دیگری نداره، هرکدوم کارکرد خودشون رو داره، بیمارستان برای درمان بیماری جسمی هست و مسجد و حرم برای مسائل روحی که از نظر دیدگاه دینی مهمتره. کسی که فقط به دنیا و ماده توجه داره، معلومه نمیفهمه تاثیر اماکن مقدس برای چیه. البته اگر تعطیلی اماکن مقدس طولانی بشه، اثرات مخربی که برجای میگذاره رو درجامعه مشاهده خواهیم کرد. کما اینکه در ماه محرم و ماه مبارک رمضان، تاثیر اجتماعیش رو میبینیم و به شدت جرم و جنایت کم میشه، چون این دوماه تاثیر زیادی در انسانسازی داره. پس تعطیل شدن مساجد و حرمها بیتاثیر نیست. اثرش رو بعدا نشون میده
⬅️با توجه به این توضیحات الان باید جواب اینگونه سوالات رو بدید، که ادیسون برق اختراع کرد و کلی خدمت به بشر کرد، علما چیکار کردن برامون؟
3⃣ شبهه سوم
مگه روزه گرفتن برای این نیست که حال فقرارو درک کنید؟ بجای روزه گرفتن به چندتا فقیر کمک کن، با روزه تو هیچ فقیری سیر نمیشه
بازهم به ظاهر و بعد دنیایی روزه توجه شده. روزه رو فقط در نخوردن و گرسنگی کشیدن میدونن و از تاثیرات عمیق روحی و معنوی روزه غافل هستن. همچنین اینکه امر خداست و لازم الاجراست رو کاری ندارن
👐شما در دعاهای اهل بیت هم نگاه کنید، میبینید که محور غالب دعاها معنویت و آخرت هست، حتی برخی دعاها که برای حل مشکلات مادی و دنیوی سفارش شده، آخرش دوباره به آخرت میپردازه. مثلا دعای حرز آسان امام جواد که قبلا گذاشتیم برای رفع بلا، اولش میگه خدایا شرور رو از من دور کن، اخرش میگه در قیامت هم منو نجات بده
✅بهرحال دیدگاهی که فقط ماده و دنیارو توجه میکنه، مسائل معنوی رو خرافه میدونه. و هرچیزی که به روح، معنویت و آخرت مربوط باشه رو محکوم میکنه و مسائل خرافی و غیر عقلانی بحساب میاره. پس لازمه در شبهات به این نکات توجه کنیم تا به راحتی اعتقاداتمون سست نشه
#حسین_دارابی
@masaf_raefipour2
@masaf_raefipour
🔴 جعفر پلنگ و غذای حضرتی
آقای راست نجات، معاون مهمانسرای حرم مطهر امام رضا علیه السلام، ماه گذشته در شب میلاد حضرت امام محمدالجواد علیه السلام این داستان جالب رو نقل کردن:
زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم، وظیفه داشتیم، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم: امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش.
نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم 🙄 بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو📣 اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید🙄
تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم: آقا جان🤲خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟!🤔 از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت: اسمش جعفر پلنگه
گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم.
جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی😥 جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم.
به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذاهم بهخودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت: آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و....
اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم.
ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاری م در حرم آمد!
آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم: بله؟!!!😲گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم و به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت: آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو!😔
وقتی نا امید شدم و خواستمبه خانه برگردم، پشت سرم، آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!😞 هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ😢
که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند
پیش شما اومدم😕
حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه😭یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده م بردم😇
#حسین_دارابی
🔴 تشخیص نوزاد دختر و پسر توسط اميرالمؤمنين (ع)
#قضاوتهای_امیرالمومنین (1)
طبق روايتى كه در منابع معتبر آمده، در زمان خليفه دوّم، دو زن به وى مراجعه كرده و هر كدام مدّعى بود نوزاد پسر تعلّق به وى دارد و دختر متعلّق به ديگرى است. ماجرا از اين قرار بود كه دو زن حامله بدون حضور ماما زايمان كردند. يكى پسر و ديگرى دختر زاييد، و بر سر اين كه پسر متعلّق به كدام يك، و دختر متعلّق به كيست با هم اختلاف پيدا كردند.
عمر با شنيدن شكايت آنها، اصحاب پيامبر(صلى الله عليه وآله) را جمع كرد و از آنها پرسيد: آيا در اين زمينه مطلبى از پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) شنيده ايد؟ گفتند: نه. گفت: چه كنيم؟ برخى پيشنهاد دادند كه از طريق قرعه مشكل را حل كنيم. خليفه اين راه حل را نپذيرفت. سپس گفت: كليد حلّ مشكل به دست على است. گمان مى كنم او بتواند راه صحيحى جلوى پاى ما بگذارد.
🔻خليفه و همراهان به درِ خانه امير مؤمنان رفتند. امّا على(عليه السلام) در خانه نبود. سراغ حضرت را گرفتند، گفتند: در نخلستان مشغول آبيارى درختهاى خرماست.
آنها به سمت نخلستان حركت كردند. وقتى كه به نزديكى مولا على(عليه السلام) رسيدند صداى تلاوت قرآنِ آن حضرت، آنها را ميخكوب كرد. حضرت مشغول تلاوت آيه 36 سوره قيامت بود: «أَيَحْسَبُ الاِنسَانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدىً»؛
(آيا انسان گمان مى كند بى هدف رها مى شود؟!) حضرت آيه شريفه را تلاوت مى كرد و اشك مى ريخت.
خدمت حضرت رسيدند و داستان را به طور كامل گفتند. حضرت خم شد، مشتى خاك برداشت، و فرمود: حلّ اين مسأله از برداشتن اين مشت خاك از زمين آسان تر است! و در پى آن فرمود يك تراز و دو ظرف هم اندازه بياورند. سپس به آن دو زن دستور داد ظرفهاى مذكور را از شير خود پر كنند. بعد ظرفهاى شير را وزن كرد. سپس فرمود آن كه شيرش سنگين تر است مادر پسر، و آن كه شيرش سبك تر است مادر دختر است؛ زيرا شير مورد استفاده پسر، كه طبع خشن ترى دارد، سنگين تر است، و شير مورد استفاده دختر، كه طبع لطيف و حسّاسى دارد، سبك تر است. بدين وسيله مشكل آن دو زن حل شد، و فرزند واقعى هر كدام به آنها رسيد.
منبع: من لا يحضره الفقيه، شیخ صدوق، ج 3، ص 19، باب (الحيل في الأحكام).
#قضاوتهای_امیرالمومنین (قسمت اول)
قضاوت بعدی، داستان شخص قاتلی که بدون قصاص و رضایت بخشید شده و دیهاش از بیت المال داده شد. تا غدیر داستانهای مختلفی میگذاریم حتما دنبال کنید
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
🔵 اتهام به قتل و بخشیده شدن قاتل
#قضاوتهای_امیرالمومنین (2)
مردي را در خرابهاي ديدند كه كاردی خون آلود در دست داشت، و در همان نزديكي نيز كشتهاي بود كه در خون خود ميغلتيد، مرد را دستگير كرده و نزد حضرت اميرالمومنین عليهالسلام بردند.
آن حضرت به متهم فرمود: چه ميگويي؟
متهم گفت: من آن مرد را كشتهام، علي عليه السلام طبق اقرارش دستور داد از او قصاص بگيرند. ناگهان مردي شتابزده نزد آن حضرت آمده و گفت: من آن شخص را كشتهام.
اميرالمومنين به مرد اول فرمود: چطور شد بر عليه خودت اقرار كردي؟
متهم: زيرا توانايي انكار نداشتم، بدان جهت كه افرادي مرا در خرابهاي با كاردي خون آلود بر بالين كشتهاي ديده بودند، و بيم آن داشتم كه اگر اقرار نكنم مرا بزنند.
حقيقت مطلب اين است كه من در نزديكي آن خرابه گوسفندي را ذبح كرده، پس در حالي كه كارد خون آلودي در دست داشتم به منظور قضاي حاجت داخل در خرابه شدم ناگهان كشتهاي را ديدم كه در خون خود ميغلتيد، بالين او رفته حيرت زده به او نگاه ميكردم كه ناگهان اين گروه وارد خرابه شده مرا به آن حال ديده دستگيرم نمودند.
اميرالمومنين عليهالسلام به حاضران فرمود: اينها را به نزد فرزندم حسن ببريد و از او حكم مسأله را بپرسيد.
حضرت امام حسن عليهالسلام در پاسخ آنان فرمود: به اميرالمومنين بگوييد اگر اين مرد مسلماني را كشته، ولي جان ديگري را از مرگ نجات داده است، و خداوند ميفرمايد:
و من احياها فكانما احيا الناس جميعا؛ هر كس جاني را احيا كند مثل اين است كه همه مردم را احيا كرده است.
هر دو آزاد ميشوند. و خونبهاي مقتول از بيت المال پرداخت ميگردد.
منبع : فروع كافي، ج ٧، ص ٢٨٩. تهذيب، ج ١۰، ص ١٧٣، حديث ١٩.
هرشب یک داستان از قضاوتهای امیرالمؤمنین، باماهمراه باشید
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0