✋✋سلام سلام سلام و شب بخیر اعضای خوب کانال ✋✋✋
🎉🎉🎉براتون یک سورپرایز داریم🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊
فکر می کنید چی باشه؟🤔
بللله🙃😁😁😀😀
📣📣📣مسابقه داریم،چه مسابقهای؟
میپرسید چطوریه؟ 🧐
الان میگم😊😊
مسابقه به دو شیوه انجام میشه:
📣 ۱- هر کدوم از عزیزانی که بتونن بنر تبلیغی کانالمون رو منتشر کرده و تا تاریخ ۱۴٠٠/٠۵/٠۵ به بیشترین بازدید برسونند، بهشون جاااایزه میدیم. 🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁
🎁پس هر کس جایزه دوست داره، زود تشریف بیاره به این آیدی، ایشون شیوه کار رو براتون توضیح میدن. 👇👇👇
@hosssna64
۲- از مطالب با هشتگ #ایستگاه_فکر از فردا ۱۴٠٠/٠۴/۲۲ تا روز۱۴٠٠/٠۵/٠۵ ده سؤال چهار گزینه ای طرح میشه.
یک روز فرصت پاسخ دهی بهتون میدیم.
یعنی روز ۱۴٠٠/٠۵/٠۶ رو فرصت پاسخدهی دارید.
شب عید غدیر پاسخ هاتون رو برای آیدی @taghatoae ارسال میکنید.
ساعات پایانی روز عید غدیر نتایج هر دو مسابقه اعلام میشه.
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨شکوفه
چه زیباست اگر لطافت لبخند شکوفه را لطف آن خدایی بدانیم که هنوز از انسان نومید نیست.
#صبح_طلوع
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨چطوری از شیطان فرار کنیم؟
🌼یزد آن موقع کوچکتر بود. مردم بیشتر همدیگر را میشناختند. هرچه میشد همه جا میپیچید. محمد هم به خاطر درسش و هم برای خطش خیلی معروف شده بود. اسمش سر زبانها افتاده بود.
🌷در یک روز دیدم دستهایش را حنا بسته. به مسخره گفتم «محمد! این دیگر چه کاری است؟»
🌟گفت «این طوری کردم که از شرّ این دختر مدرسهایها راحت شوم. بگویند اُمُّل است و کاری به کارم نداشته باشند.»
📚 یادگاران؛ جلد ۱۶؛ کتاب رهنمون، نویسنده: محمد رضا پور،خاطره شماره ۱۴٫
#سیره_شهدا
#شهیدمحمدعلیرهنمون
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
💠خلوتی دو نفره
✅وقتی با همسرتان به مشکلی برمیخورید و میخواهید سر آن قضیه با او صحبت کنید، ابتدا سعی کنید به آرامی و بدون داد و قال مشکلتان را مطرح کنید.
🔘زمانی برای این کار انتخاب کنید که همسرتان حوصله و وقت کافی داشته باشد.
🔘در خلوت دو نفره و به دور از جمع مشکلتان را مطرح کنید.
🔘از جملاتی استفاده کنید که مانع از کوره در رفتن او شوید. مثلا بگویید: خوبیهای زیادی داری، اما یک مسئله جزئی باعث ناراحتی من شده است یا من به مشکلی برخوردم و میدونم که مثل همیشه مشکلم رو میتونی حل کنی.
#همسرداری
#ایستگاه_فکر
#به_قلم_بهاردلها
#عکسنوشتهکوثر
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍فیس و افاده
🕰تیک تاک ساعت میان هیاهوی سکوت نیمه شب مثل پتک بر سر نسیم می کوبید. دقیقه به دقیقه به ساعت نگاه میکرد و عقربهها را دنبال میکرد. پشت پنجره می رفت و به در خیره می شد. دلش مثل سیر و سرکه می جوشید. به گوشی خیره شد، تماسهای بی پاسخ امیدش را به او بریده بود. به خودش دلداری داد:« میاد، دیر نکرده، حتما میاد.»
📚روبروی کتابخانه ایستاد، کتابی برداشت. شاید با خواندن کتاب دقایق زودتر بگذرند. خطوط مشکی را دنبال کرد، لابه لای خطوط مشکی ذهنش به بعدازظهر قدم گذاشت و خط اخم میان ابروهای نازک نسیم را عمیق کرد.
☀️خورشید از حیاط خانه هنوز پا بیرون نگذاشته بود که نسیم مانتو سبز و با لبههای ریش ریشش را پوشید و مقابل آینه ایستاد، کرم روی صورتش مالید و زیر لب غر زد: « باز باید فیس و افاده مادر و دخترو تحمل کنم . فیس و افاده طبق طبق ... »
🌸یکدفعه در آینه میثم را با اخمهای گره کرده دید. میثم با صدای آرامی گفت:« نظرت درباره مادر و خواهرم اینه؟! واقعا که... »
🌺قلب نسیم لرزید ولی زبانش محکم چرخید:« بله نظرم همینه پرمدعا و پر از فیس و افادند جفتشون و خودتم خوب می دونی که حقیقت داره.»
☘میثم دندانهایش بر هم فشرد. انگشتانش را میان کف دستش فشرد. رعد وبرق وار مقابل نسیم ایستاد. جثه کوچک نسیم زیر سایه قامت و هیکل چهارشانه میثم لرزید. میثم فریاد زد:« پس بهتره خونشون نری و پسرشونم نبینی.»
#داستان
#همسرداری
#به_قلم_صبح_طلوع
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از:حسنا🌸
به:خدای مهربان🌺
✨ سلام بر رحمت بیمنتها
🌟خدایا از این که امروز به من فرصت زندگی کردن دادی از تو ممنونم.
☘قول میدهم هر روز بهتر از دیروز باشم و تو را ناراحت نکنم.
🍃 به دیگران مهربانی کنم هر چند آنها به من اهمیت ندهند و جواب محبتم را با نامهربانی جواب بدهند.
🌱اگر پول داشتم، دست نیازمندی را بگیرم و به او کمک کنم.
🌿اگر عزیزی دلش گرفته بود، محرم رازش باشم و درد دلش را بشنوم.
🌻از تو یاد میگیرم همهی خوبیها را
🌟با کمک خودت، ای خوب بیانتها
❤️دوستت دارم.
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ #نامه_خاص در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید.
#نامه_خاص
#مناجات_با_خدا
🆔 @parvanehaye_ashegh
💫فرصت دوباره
🌞بسم الله
بلندشو
به پیش برای زندگی تازه
به پیش برای یک بار دیگر فرصت داشتن
به پیش برای عاشقانگی...
یک شروع دوباره
و یک روز جدید
به امروز خوش اومدی🌹
به پیش....
#صبح_طلوع
#به_قلم_ترنم
#عکس_نوشته_کوثر
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨مدرسه جای چه کاریه؟
🌺محمد جواد وقتی وزیر آموزش و پرورش شد، دیگر کمتر در خانه دیده میشد. می گفت: احساس میکنم ده میلیون بچه دارم که باید به همهشان برسم.
🌿به اکثر مدارس سرکشی میکرد؛ از شمالیترین نقطه شهر تا جنوبیترینشان.
☘میخواند و مشاوره میگرفت و سیاستهای طاغوتی را تغییر میداد. گزارشها را بررسی می کرد و طرح میداد.
🌱میگفت: مدرسه باید جایی برای یاد گرفتن دانش کاربردی باشد. باید جایی باشد که خلاقیت در آن رشد کند؛ نه اینکه مکانی برای سنجش حافظه بچهها باشد.
📚 شهید باهنر، نویسنده: مرجان فولاد وند، صفحه ۴۹
#سیره_شهدا
#شهیدباهنر
#عکس_نوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
💠پاداش نظم
✅با توپ و تشر و فریاد، بچهها منظم نمیشوند؟ امتحان کنید، نتیجه عکس خواهید گرفت.
🔘بهترین راهکار این است که به محض اینکه کودکتان وسایلش را جمع کرد یا اتاقش را مرتب کرد، به او پاداش بدهید.
🔘پاداش، منظور پاداش مادی مثل جایزه و خوراکی نیست. بهترین پاداش، تشویق و تعریف کردن از کودک است.
#ایستگاه_فکر
#ارتباط_با_فرزندان
#صبح_طلوع
#عکس_نوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍اول مامان جون
😊محمد با چشم های سبزش، به صورت سفید و چروکیده مادرش نگاه کرد. مادر، لثه هایش را روی هم سابید و قربان صدقه محمد رفت:«مادر مواظب خودت باش...»
🐥مینا میان بابا محمد و مادر بزرگ نوک پا بلند شد، عین طوطی تکرار کرد:«بابا! برم؟ بابا...»
🐇 اما کسی به حرف هایش توجهی نکرد. مانند خرگوش از جایش پرید تا او را ببینند و دوباره گفت:«بابا! بابا...»
😠محمد اخم هایش را درهم کرد، با چشم هایی خط و نشان کشان، به مینا خیره شد و با صدایش دل مینا را لرزاند، گفت:«هیچ وقت وسط حرف بزرگ ترها نمی پری، فهمیدی؟»
😔 مینا سرش را پایین انداخت. چیزی درونش خرد شد و لبه های تیزش به قلبش نیشتر زد.
#داستان
#ارتباط_با_فرزندان
#به_قلم_صبح_طلوع
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از:حسنا🌹
به:شهیدبهشتی🌹
✨سلام بر تو ای شهید بزرگوار
🌹 شنیده ام که درباره کار معلمان گفته ای که معلمان باید در قبال حقوقی که میگیرند ، احساس مسئولیت داشته باشند و منظم کار کنند.
🌱من آن روزها را درک نکردهام و نمیدانم که اوضاع آموزش و پرورش چگونه بوده است.
🌿اما باید بگویم امروزه معلمانی که دغدغه ی تربیت درست بچه ها ی مردم را داشته باشند خیلی کم هستند.
🌱 متاسفانه معلم ها و شاید مدیرانی پیدا میشوند که به این مسئله زیاد اهمیت نمیدهند. در صورتیکه باید دانش آموزان خود را مثل فرزندان شان دوست داشته باشند و آنها را در هر زمینهای راهنمایی کنند.
🌷بلکه بعضی از آنها که شاید ناآگاه هم باشند در مدارس نقشه هایی را اجرا می کنند که دشمن خبیث ما آن را طراحی کرده است.
🌟کاش در قبال مسئولیت هایی که قبول می کنیم متعهد و دلسوز باشیم.
🌿 کاش..
🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼
#نامه_خاص
ارتباط با ادمین: @taghatoae
ادمین تبادل: @tajil0313
🆔 @parvanehaye_ashegh
✍️صبحی به زیبایی طلوع خورشید
🌇پروردگارا در این صبح زیبا
🌼دلی پر از مهر و بخشش، زبانی گره گشا و نیتی خالصانه به ما عطا کن
🌺به گونه ای که آرامش را به زندگی خود و دیگران، تزریق کنیم.
#صبح_طلوع
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشتهکوثر
🆔 @tanha_rahe_narafte