💠 مأمن آرامش
✅زندگی پر مشغله امروزی روی شانههای مردان خانواده سنگینی میکند. آنها مثل کوه میایستند؛ ولی از جنس سنگ نیستند. دلشان میخواهد بعد ساعتها کار، بحث و استرس در مکانی آرام بروند تا برای دوباره کوه شدن و جنگیدن نیرو بگیرند.
🔘 خانمها هم در خانه و بیرون خانه ساعتها کار و تلاش میکنند و دلشان میخواهد ساعتی یا ساعاتی آرامش داشته باشند. جایی که همه بالاخره بعد از ساعتها کار به آنجا برمیگردیم برای یافتن آرامش، خانه است.
🔘 همه دوست دارند در پناهگاه خود آرامش بیابند و آماده روز جدید و نبردی دیگر شوند؛ اما هر خانهای مأمن آرامش نیست بلکه خانهای سرای آرامش است که با ورود به آن غرولند نشنونیم. لبخند ببینیم. خداقوت بشنویم. کنار هم بنشینیم و از لحظات خوب حرف بزنیم. در آخر بعد آرامش یافتن از دردها و گرفتاریها سخن بگوییم.
#ایستگاه_فکر
#همسرداری
#به_قلم_صبح_طلوع
#عکس_نوشته_کوثر
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️ترور احساسات!
🌸بوی رنگ مانند اکسیژن برای نفس کشیدنش لازم بود. ثانیههایی را که پشت بوم نقاشی به مهمانی رنگ و قلم میرفت، لذتبخشترین لحظات را به تصویر میکشید. سهیلا را همه با بوی رنگ و روغنش میشناختند.
🌺اولین هدیه به نامزدش تصویری از دوقوی سپید بود که گردنهای بلندشان را درهم گره زدهاند تا صدای عاشقانه زیستنشان گوش عالم را کَر کند. مسعود تابلو را جلوی چشمانش گرفت و به زحمت لبخندی را روی لبانش کاشت. خیلی اهل هنر نبود. اما دوست نداشت دل سهیلا را بشکند. سهیلا سردی نگاه مسعود را با تمام وجودش حس کرد. دلش میخواست همسرش با ذوق و شوق او را در آغوش بکشد و از اینکه ساعتها دلدادگیش را به تصویر کشیده است او را تحسین کند. اما خوب مسعود نه هنرمند بود و نه هنر دوست!
🌼 اولین روزهای بعد از عروسی که کم کم پای مهمانها از خانه تازه عروس کَنده شده بود، سهیلا تصمیم گرفت دست به قلم شود. بساط رنگ و روغن و سه پایه را از خانه پدری آورد و یک اتاق را به گالری نقاشی تبدیل کرد. انگار همه دنیا را به او دادهاند! یک اتاق اختصاصی برای یک خانم هنرمند!
☘️تابلوی سفید را روی سه پایه گذاشت. صورتش را رنگی کرد و یک سِلفی گرفت و برای مسعود فرستاد؛ زیرش نوشت: «من و اتاقِ نقاشی همین الان یهویی!!»
💠با ذوق منتظر ایموجیهای عشق و شوق مسعود بود! خبری نشد. به خودش گفت حتما سرش شلوغ است...
✨متوجه نشد زمان چطور گذشت؛ صدای ترمز ماشین، خبر رسیدن مسعود را زودتر از خودش آورد. سهیلا سریع بلند شد و تابلوی نقاشی را جلوی صورتش گرفت و روبروی در ایستاد تا مسعود در را باز کند. از خاموش شدن ماشین تا قِرج و قورج کلید پشت در، چند دقیقه بیشتر طول نکشید.
🌺مسعود با دیدن یک تابلوی نقاشی با نیمتنه سهیلا، سلام سردی کرد. با بیاعتنایی کیفش را روی زمین گذاشت و گفت: «فکر میکردم زیر یک سقف بیاییم از این بچه بازیا دست برمیداری! شنیده بودم هنرمندا یه تختشون کمه ولی باور نمی کردم زن خودم یه نصفه روز بشینه یه مشت دری وری بکشه اسمش رو بذاره نقاشی! به زندگیت بچسب زن. الان باید بوی قرمه سبزیت تا هفت تا محله بیاد! »
🌸ترور احساسات سهیلا تنها دستاورد این جمله بود. خیلی تلاش کرد چیزی نگوید. زندگی حتما باارزش تر از یک تابلوی نقاشی است. تابلو را به اتاق برد تا در تاریکی کمد به خاک بسپارد: «تا وسایلم رو جمع کنم، تو هم یه آبی به دست و صورتت بزنی شام آمادست. چه کار کنم کشک بادمجون بو نداره! »
❄️سالها میگذرد و دیگر کسی سهیلا را با بوی رنگ و روغنش نمیشناسد.
#داستان
#همسرداری
#به_قلم_معراج
@tanha_rahe_narafte
40.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وحشتناک 😭😱😭😱😭😱
از شرم و خجالت انسان باید حداقل عرق کنه😢
۲۰دقیقه وقت بگذارید این کلیپ را حتما ببینید. متوجه خیلی از فتنههای خاموش و تنهایی رهبر میشوید.
دغدغه مندان انقلابی بیدار شوید.
#کلیپ
#حجت_الاسلام_وافی
🆔 @tanha_rahe_narafte
🥖چقدر مقید به لقمه حلال هستیم؟
💫بعد از گذشت سالها از حادثه عاشورا، صدای امام حسین علیهالسلام به گوش همه رسید. همه مردم میدانند، کسانی که روبروی امام ایستادند و او را شهید کردند به کسب لقمه حلال مقید نبودند.
🥀این یعنی اگر لقمه حرام از گلویمان پایین برود، روبروی او خواهیم ایستاد و حتی به شهادتش دست خواهیم آلود.
✨حالا چند لحظه با خودمان خلوت کنیم. فکر کنیم به کارهایمان، آیا ما با قوانین فقهی کسب و کار آشنا هستیم؟ آیا لقمه نانی که به دست میآوریم، حلال است؟
🌸امروز یازدهمین روز چله زیارت عاشوراست. چله گیران عزیز هر زمان زیارت عاشورا را قرائت فرمودند با یک یاعلی اعلام کنند تا برای آنهایی که اعلام نکردند، پیام یادآوری بفرستم.
#زیارت_عاشورا
#چله
🆔 @tanha_rahe_narafte
ziarat_ashura_mansuri-[www.Patoghu.com].mp3
4.1M
🌺 روزت رو دوست داری با چی شروع کنی؟
💫بیایید روزمان را با نام و یاد امام حسین علیهالسلام و صدقه دادن برای امام زمان ارواحنافداه شروع کنیم.
🏴وضو بگیریم. رو به قبله روی دو زانو بنشینیم. دست ادب بر سینه بگذاریم و سلام دهیم:
✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین✨
#زیارت_عاشورا
#منصوری
#چله
🆔 @tanha_rahe_narafte
🧡عشق حسین
⛺️عشق به حسین خیمه ای است، به مانند بلندای تاریخ؛ که به جان های عاشق و شیدا حیات می بخشد. زندگی بی عشق حسین زندگی نیست، مُردگی است.
این عشق و سوز و گداز را از خود خاندان کَرَم باید خواست.
#صبح_طلوع
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشته_مقداد
🆔 @tanha_rahe_narafte
بیست محرم
⚫️ دفن بدن جون در کربلا
بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جون غلام ابی ذر غفاری را پیدا کردند در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطر بود و سپس او را دفن کردند.
منتخب التواریخ، ص ۳۱۱
جون کسی بود که امیر المؤمنین علیه السّلام او را به ۱۵۰ دینار خرید و به ابوذر بخشید. هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیر المؤمنین علیه السّلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی علیه السّلام و سپس به خدمت امام حسین علیه السّلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد.
هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدّت گرفت او خدمت امام حسین علیه السّلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست.
#محرم
#عکس_نوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
8.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠افراط و تفریط نداشتن
✅برای آسیب نرسیدن به فرزندان، باید حد معقولی از پوشش در خانه رعایت شود.
🔘برخی معتقدند هر چه در خانه راحت تر و آزادانه تر بپوشند، فرزند نسبت به جنس مقابل کمتر کنجکاوی می شود.
🔘عدهای دیگر اعتقاد دارند پوشش بیقید و بند چشم و گوش بچه را باز میکند و بلوغ زودرس می آورد.
🔘 حواسمان باشد حتی فرزند 2-3 ساله ما همه چیز را میبیند و میفهمد و در حافظه ثبت میکند.
🔘افراط و تفریط در زمینه پوشش کار را خراب می کند؛ هم سختگیری بیش از حد و هم آزادی کامل در این موضوع اثرات مخربی به دنبال خواهد داشت.
✅بهترین پوشش برای خانمها این است که تنگ و بدن نما و یا کاملا ً باز نباشد.
#کلیپ
#ارتباط_با_فرزندان
#ایستگاه_فکر
#تولیدی_حسنا
#به_قلم_افراگل
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️سیخ داغ
🌸صدای جیغ و داد مریم و میثم روی اعصابش خط کشید. دستش را لبه ظرفشویی پر از بشقاب و کاسه گذاشت. چشم هایش را بست. صدای مادر حمید مدام در ذهنش پرسه می زد: «جهازتم پسرم برات خرید و آبروداری کرد... » صدای بچه ها پس فکرهایش مثل مته مغزش را می تراشیدند. داد زد: « ساکت باشین.»
🌺صدای جیغ و خنده بچه ها قطع نشد. اسکاچ را درون ظرفشویی پرت کرد. به سالن رفت. ماشین پلیس میان دست مریم و میثم مثل گوشت قربانی کشیده می شد. قطعه های پازل زیر پایشان تکه تکه شده بود. به سمتشان رفت. ماشین را از دستشان قاپید. فریاد کشید: «آت و آشغالاتون رو جمع کنین.»
☘️مریم و میثم آب دهانشان را قورت دادند. حیوانات جنگل ، عروسک و تکه های پازل را در بغلشان جمع کردند. سمیه با دست به آشپزخانه اشاره کرد:« تو سطل آشغال بندازیشون. »
🌸مریم لب برچید: «مامان! تازه بعد چند وقت واسم عروسک خریدین، دوستش دارم، نمی خوام بندازمش دور.» سمیه عروسک را از دست مریم کشید. با سر دوباره به آشپزخانه اشاره کرد. بچه ها لاک پشتی به سمت آشپزخانه قدم برداشتند. سمیه در سطل را برداشت، عروسک با موهای حنایی را اول از همه داخل سطل انداخت. مریم هق هق کنان بقیه اسباب بازی ها را روی زمین ریخت و از آشپزخانه رفت. میثم آب دهانش را قورت داد. اسباب بازی ها را در سطل ریخت و گفت: « ما فقط داشتیم بازی می کردیم.» سمیه با اخم به چشم های لرزان میثم خیره شد. میثم مثل جت از آشپرخانه بیرون رفت.
🌺سمیه روبروی ظرفشویی ایستاد. صدای جلز و ولزی کنار گوشش بلند شد. خورشت مثل آبشار از سر قابلمه سرازیر شده بود. در قابلمه را فوری برداشت. جیغ کشید و آن را رها کرد. نوک انگشتانش مثل کوره داغ شد و انگار سیخ داغ نقطه نقطه انگشتان سرخ و آماس کرده اش فرو میکردند. دستش را زیر شیر آب گرفت و با بغض به سطل آشغال نگاه کرد.
#داستان
#ارتباط_با_فرزندان
#به_قلم_صبح_طلوع
@tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از:افراگل
به: قطب عالم امکان
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌕 سلام و صلوات بر تو ای ماه بطحا
🌸آقاجان بارها شنیده ایم از مردم زمان امام حسین(علیه السلام) در دادگاه عدل الهی سؤال میشود، روز عاشورا که امامتان را شهید کردند، شما کجا بودید؟
☘مولا جان از ما هم خواهند پرسید، که وقتی امام زمانتان تنها، غریب، آواره و طرد شده بود، شما به چه مشغول بودید؟ 😔
🌷سیدی بر ما رحم کن و با دعاهای مستجابتان ما را بر توفیق یاری رساندنتان کمک بفرما
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
ارتباط با ادمین: @taghatoae
ادمین تبادل: @tajil0313
🆔 @parvanehaye_ashegh
🌺چقدر رهبر رو قبول داری؟
🤔آیا آنقدر قبول داری که وقتی فرمانی بدهد بدون چون و چرا بگویی به روی چشم؟ یا حتی اعمال و گفتار رهبر را با نظرات و افکار خودت تفسیر میکنی؟
🍃جامعه زمانی در امنیت و آرامش به سر میبرد که رهبرش را قبول داشته باشد. انتقاد و پیشنهاد داری بیان کن. هیچ اشکالی ندارد، ولی زمانی که رهبر تصمیم آخر را گرفت، چون و چرا نیاور. این را از حضرت زینب سلام الله بیاموزیم.
🌸امروز دوازدهمین روز چله زیارت عاشوراست. چله گیران عزیز هر زمان زیارت عاشورا را قرائت فرمودند با یک یاعلی اعلام کنند تا برای آنهایی که اعلام نکردند، پیام یادآوری بفرستم.
#زیارت_عاشورا
#چله
🆔 @tanha_rahe_narafte
ziarat_ashura_mansuri-[www.Patoghu.com].mp3
4.1M
🌺 صبح که از خواب بیدار میشی چیکار میکنی؟
💫بیایید روزمان را با نام و یاد امام حسین علیهالسلام و صدقه دادن برای امام زمان ارواحنافداه شروع کنیم.
🏴وضو بگیریم. رو به قبله روی دو زانو بنشینیم. دست ادب بر سینه بگذاریم و سلام دهیم:
✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین✨
#زیارت_عاشورا
#منصوری
#چله
🆔 @tanha_rahe_narafte