eitaa logo
مسار
330 دنبال‌کننده
5هزار عکس
553 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 همگرایی ✅ صمیمیت ، یکدلی و رفاقت بین زن و شوهر همواره عامل موفقیت و سعادت خانواده است. 🔘 رسیدن به چنین رابطه‌ای بین زن و شوهر نیازمند همگرایی میان زن و شوهر است؛ بدین معنا که زن و شوهر در موقعیت‌های مختلف از خود انعطاف‌پذیری نشان داده و مصالح زندگی مشترک را بر منافع شخصی خود ترجیح دهند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍رد اشک 🌼زانوهایش را از دیواره سکو بالا کشید. بدن استخوانیش را بین سه گوش دیوار کاهگلی جا داد. زانو خم کرد. گوشه روسری را درون دهانش چپاند. سر روی زانو گذاشت. سیل اشک از چشمان بی رمقش جاری شد. همراه هق هق گریه به خواب رفت. ناگهان با گرمای دستی رو شانه‌اش از خواب پرید. سر بالا آورد. 🍃چشمان درشت سمیه رد اشکهای خشک شده روی صورت چروکیده او را دنبال کرد. با ناراحتی پرسید: «ننه چرا اینجا نشستی؟ چرا گریه کردی؟ »آرام روی صورت خشکیده او دست کشید. 🌸بغض راه گلوی مادر را بست. قدری سرش را بالا گرفت. دامادش هم آنجا بود. سرش را پایین انداخت. آهسته گفت: «شما اینجا چه می‌کنید؟ » 🍃- اومدیم به بابا سر بزنیم. ببینیم ... 🌼- چی رو ببینید؟ بدبختی من رو؟ 🍃- نه ننه جون. شما بگو چرا اینجا نشستی؟ مگه خونه جمیله نبودی؟ 🌸مادر بریده بریده جواب داد: «چ..ر..ا ... ولی ... گفت با شش تا بچه پدر مرده و شوهری که سالی به ماه سراغش رو می گیره و همش خونه زن اولشه نمیتونه از منِ در به در مراقبت کنه. » 🍃مادر آهی کشید: «آوردم اینجا و گفت اونی که شصت سال تو خونه اش استخون سوزوندی حالام باید ازت مراقبت کنه. » 🌸ابروهای سمیه درهم گره خورد. دست مادر را گرفت، گفت: «مگه من مرده باشم که شما رو پشت در بذارن و برن. والله نمیدونم چی بگم.» 🍃سمیه چشم به چشم شوهرش دوخت. رضایت را از چروکهای مهربان گوشه چشم او خواند. دست دیگرش را پشت کمر مادر گرفت. او را با کمک حمید بلند کرد. گفت: «نمیدونم چرا بابا بعد مریض شدنت به جای اینکه ازت مراقبت کنه، زن گرفت که حالا زنیکه سرت شاخ شده و به خونه راهت نمیده؟» 🆔 @tanha_rahe_narafte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴دلتنگ مادر پرم شکسته مثل کبوتر😢 دلم گرفته کجایی مادر😢 شهادت جانسوز امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت 🆔 @tanha_rahe_narafte
😎 بیایید با خودمان رو راست باشیم 🍃چند دقیقه ذهن‌تان را خالی کنید و فقط و فقط به این فکر کنید: 🤔چرا در زمان قدیم چیزی را روی سرنیزه قرار می‌داده‌اند و آن را بالا می‌برده‌اند؟ 😯مسلما معنای بی حرمتی کردن نداشته است. چون اگر چنین معنایی میداشت در جنگ نهروان نباید از قرآن بر سر نیزه کردن به نتیجه مطلوب می رسیدند. 🙃این کار را انجام می‌داده‌اند تا خواسته خودشان را در جایی که صدا به صدا نمی‌رسد به دیگران برسانند و حواسها به آنچه بر سر نیزه است، جلب شود. آنها به این وسیله افکار را از اصل ماجرا غافل می‌کردند. 🙂 همیشه و در هر زمان حواسمان باشد، قرآن‌های روی سرنیزه ما را از اصل منحرف نکند. 🌸امروز بیست و هشتمین روز چله زیارت عاشوراست. چله گیران عزیز هر زمان زیارت عاشورا را قرائت فرمودند با یک اعلام کنند تا از ادمین کانال @taghatoae دعای خیر هدیه بگیرند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
AUD-20210908-WA0000.mp3
6.12M
🌸 استرس رو از خودتون دور کنید 💫 روزمان را با نام و یاد امام حسین و امام زمان علیهماالسلام و صدقه دادن برای سلامتی حضرت حجت ارواحنافداه شروع می‌کنیم تا با این اعمال به آرامش روزانه برسیم. 🏴وضو می‌گیریم. رو به قبله روی دو زانو می‌نشینیم. دست ادب بر سینه می‌گذاریم و سلام می‌دهیم: ✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین✨ ✨ السلام علیک یا بقیة الله خیر لکم✨ 🆔 @tanha_rahe_narafte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍بهترین آغاز 🍃سلام همه‌ی زندگیم 🍃سلام امام حسین من 🍃سلام عزیز فاطمه 🍃سلام عشق امام حسن 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨نان خشک دوست داری؟ 🌹شهید مدرس آن چنان با ساده زیستی خو گرفته بود که حتی نمایندگی مجلس هم نتوانست ذره‌ای در اخلاق و منش ایشان تأثیر بگذارد. 🌺روزی آقا دیر به خانه آمدند. به خواهرشان “زهرا بیگم” گفتند:«همشیره! مقداری نان آب بزن و بیاور.» ایشان وقتی نان خشک‌ها را آورد و مقابل آقا نهاد، گفت:«آقا! شما با این نان خشک خوردن از پا می‌افتید. نان خشک هم که غذا نشد.» 🍀آقا فرمودند:«همشیره! از این حرف ها نزن. من مهمان جدمان علی بن ابی طالب علیه السلام هستم. مگر غذای ایشان غیر از این بود.» 📚 تنها در محراب،ص۴۹ 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠 نمایشی از گذشته ✅ شنیدید می گویند که هرکی هرچی داره از پر قنداقش داره؛ منظور پول داشتن یا نداشتن افراد نیست؛ بلکه منظور این است که هرچه در دوران کودکی آموخته باشید در بزرگسالی به همان شکل خواهید بود و برای تغییر آن باید تلاش زیادی انجام دهید. 🔘 وقتی چنین قانونی را می‌دانیم به نظرم ساده‌لوحانه است که دوران کودکی را نادیده بگیریم. 🔘 کودک مثل یک دستگاه ضبط صوتی و تصویری، همه چیز را ضبط و در تمام عمر آن را به نمایش می‌گذارد؛ پس حواستان باشد چه چیزی را در مواجهه با کودک و دیگران به نمایش می‌گذارید، کودک شما همان خواهد شد. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️نیمکت 🌸نیمکت در قسمت تاریک پارک قرار داشت. تلو تلو خوران به سمت آن رفت. دوست نداشت، چشم کسی به او بیفتد. سرش سنگینی می‌کرد. روی نیمکت نشست. باد سردی وزید. پاهایش را به یاد دوران جنینی بالا آورد. دست‌ها را دور آنها قلاب کرد. به حرکت برگهای زرد روی زمین خیره شد. همراه زوزه باد، صدای مادرش در گوشش پیچید:«خاک به سرت کنم. تو هیچی نمی‌شی. هر کار ازت خواستم انجام بدی، خراب می‌کنی.» 🌺مادر دوست داشت او دکتر شود. اما او از بوی الکل و خون و بیمارستان متنفر بود. میناکاری تنها کاری بود که با انجامش به آرامش می‌رسید. حمید از علاقه‌اش با پدر صحبت کرد. پدر با استادکاری قرار گذاشت تا حمید تابستان کنار دست او باشد و هنر او را بیاموزد. حمید خوشحال به خانه رفت. خبر را به مادر داد. مادر با شنیدن پر شدن اوقات فراغت حمید با کار کردن در مغازه محقر میناکاری فریادش تا آسمان هفتم رسید:«تو باید برای قبولی کنکورت بخونی. تمام وقتت رو باید بذاری تا شاید سال بعد تو کنکور رتبه بیاری. تو باید دکتری دانشگاه تهران قبول بشی.» ☘️حمید روی مبل گوشه پذیرایی نشست: «آخه مادر من، به منم حق انتخاب بده. من عاشق میناکاریم. اصلا با دیدن رنگها و طرحاش روحم شاد میشه.» 🌸مادر مقابل او ایستاد. رنگ صورت او همرنگ بلوز قرمزش شده بود. چشمهایش را بست و دهان باز کرد: «همین که گفتم. تا دکتری قبول نشی، حق نداری دست به کار دیگه ای بزنی.» 🌺حمید پا روی دلش گذاشت. تمام کتابها را قورت داد. بعد از قبولی کنکور، پدرش در سانحه‌ای از دنیا رفت. حمید مجبور شد، دانشگاه را رها کند. چاره‌ای جز کارگری نداشت. با تعارف کارگرها اولین سیگار را بین انگشتانش گرفت. بعد از مدتی مادرش ازدواج کرد. حمید در اتاق کوچک نیمه‌سازی با چند نفر کارگر دیگر هم خانه شد. او برای فراموش کردن آرزوهای برباد رفته‌اش به مواد مخدر پناه برد. تمام هستی‌اش، تمام آرزوهایش بر باد رفت. با بالا آمدن خورشید، باغبان پارک مشغول کار شد. حمید به حرکت برگهای زرد خیره شده بود. باغبان کنار او نشست. آهی کشید: «این روزا جوونا دیگه به پارک پناه میارن. پسرم، سرما میخوری. نمی‌خوای بری خونتون؟» 🍀باغبان بلند شد مقابل حمید ایستاد. حمید سر بلند نکرد. باغبان دست روی شانه او گذاشت. خواست حرفی بزند که جسم بی جان حمید واژگون شد. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
💌شما از: منتظر المهدی به: منجی عالم بشریت 🕊🌿سلام آقا جانم🌿🕊 حرفی که دارم با شما گفتن ندارد این حرف‌های بی‌صدا گفتن ندارد 🌿🕊🌿🕊🌿🕊 این دردها درمان ندارد غیر وصلت این غصه بی‌انتها گفتن ندارد 🌿🕊🌿🕊🌿🕊 چشم گنه‌کار من و دیدار رویت دردی که باشد بی‌دوا گفتن ندارد 🌿🕊🌿🕊🌿🕊 هر بار توبه کردم و هر بار … بگذر این ماجرای توبه‌ها گفتن ندارد 🌿🕊🌿🕊🌿🕊 آقا اگر کاری برایت کرده باشم باشم اگر بی‌ادعا، گفتن ندارد 🌿🕊🌿🕊🌿🕊 هر صبح و شب گریان غم‌هایت نبودیم حال دل این بی‌وفا گفتن ندارد 🌿🕊🌿🕊🌿🕊 آقا خودت یک کربلا روزی من کن اصلاً فراق کربلا گفتن ندارد 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید. ارواحنا له الفداء 🆔 @parvanehaye_ashegh
📖 قرآن‌های روی نیزه کدامند؟ 📌دیروز درباره قرآن‌های روی نیزه نوشتم. اما این قرآن‌های روی نیزه چه چیزهایی را شامل می‌شود؟ 🗞خبری در روزنامه، کلیپ یا فیلمی در شبکه‌های مجازی، حتی یک عکسنوشته یا صحبت‌های اقوام و آشنایان و در کل هر آنچه ما را از پیروی ولی فقیه و امام‌‌مان بازدارد، قرآن روی نیزه خواهد بود. ▪️توجیه‌ها، افکار ضد و نقیض و ... جز دسیسه‌های شیطان نیست. من به رهبرم، به امامم اعتماد دارم. گوش به فرمانش هستم. هر چه بگوید انجام می‌دهم. زندگی دو روزه دنیا ارزش ندارد با توجیه و ... از فرمان رهبرم سرپیچی کنم. روزی بحث برجام بود و عقلا چه خوش نازیدند به بکر بودن نحوه رفتارشان و فرمایش رهبر را به سخره گرفتند. 💉الان هم بحث واکسن و کرونا و ... و عقال دست به کار شده‌اند تا با علم ناقص‌شان مردم را از مرگ نجات دهند. شعار امام حسین علیه السلام را بر نیزه کرده‌اند. زیر بار ظلم و زور نمی‌خواهند بروند. در حالی که غافلند چه بد دارند رفوزه می‌شوند. دقیقا مثل گذشته... 🌸امروز بیست و نهمین روز چله زیارت عاشوراست. چله گیران عزیز هر زمان زیارت عاشورا را قرائت فرمودند با یک اعلام کنند تا از ادمین کانال @taghatoae دعای خیر هدیه بگیرند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
ziarat_ashura_hadadian-[www.Patoghu.com].mp3
7.48M
🌸 خدایا دستمان را بگیر 💫 روزمان را با نام و یاد امام حسین و امام زمان علیهماالسلام و صدقه دادن برای سلامتی حضرت حجت ارواحنافداه شروع می‌کنیم تا با این اعمال به آرامش روزانه برسیم. 🏴وضو می‌گیریم. رو به قبله روی دو زانو می‌نشینیم. دست ادب بر سینه می‌گذاریم و سلام می‌دهیم: ✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین✨ ✨ السلام علیک یا بقیة الله خیر لکم✨ 🆔 @tanha_rahe_narafte