✨ فرار از چهره شدن
🍃محمود به شدت از چهره شدن فرار می کرد و مدام در پی گمنامی بود.
⚡️به شدت از عکس فراری بود و نمی گذاشت سخنرانی هایش را ضبط کنند. قبل از عملیات خیبر که آخرین روزهای حیات ظاهری اش بود، شهید علی بینا یک ضبط صوت کوچک تهیه کرد و با احتیاط رفت پیش محمود. از او خواست که صحبت کند و او صدایش را ضبط کند تا برای کسانی که می خواهند دنباله رو ایشان باشد، یادگاری بماند.
🌾محمود خیلی عصبانی و ناراحت شد و شروع کرد به گریه کردن. خاک بر سرش می ریخت و می گفت: «خاک بر سر من، من که لیاقت ندارم این سربازان امام زمان (عج) از من الگو بگیرند.» آنقدر فتیله را برد بالا که شهید بینا از خیر ضبط گذشت.
راوی: جواد انصاری فر؛ هم رزم شهید
📚گردان نیلوفر ؛ خاطرات شهید محمود پایدار. نوشته: محمد رضا عارفی، صفحه ۵۱ و ۹۱
#سیره_شهدا
#محمود_پایدار
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte