✨جدل اخ است☺️
👈مردها اصولا از اینکه خانومها با آنها جدل کنند، متنفر هستند. درست است که در فضای خانه باید فضای گفتگو باشد، اما گفتکو با جدل متفاوت است.
👈 برخلاف گفتگوی مفید که میتواند خیلی از مشکلات به نظر لاینحل را حل یا آسان سازد، جدل نمیتواند این کارکرد را داشته باشد و مهمتر اینکه اقتدار مرد را میشکند.
👈خانومها توجه داشته باشید مردی که اقتدارش بشکند، شبیه ستون کمر شکسته است.
🌾بنابراین از هر طریق ممکن، اقتدار را در همسرانمان تقویت کنیم تا شاهد قوت و انگیزه بیشتر در او و موفقیت بیشتر در زندگی شخصیمان باشیم.
#ایستگاه_فکر
به قلم ترنم
عکسنوشته گلنرجس
🆔 @masare_ir
بسمالله الرحمن الرحیم
💠 زنهای مؤمن در جامعه ما سعی کنند قدر زن ایرانی مسلمان را بدانند... زنی که خود را در دامنهی قلهای میداند که در اوج آن، فاطمه زهرا سلامالله علیها _بزرگترین زن تاریخ بشر_قرار دارد؛ آن زن، زن مسلمان ایرانی است. این زن باید دیگر از این بازیچههای فراهم آمدهی تمدن غربی و روشهای توطئه آمیز آن، رو بگرداند و به آن بی اعتنایی کند.*
💫🍃🌸🍃
🌾خانم فهیمه عابدینی نوشته:«اولین باری که چادر روی سرم انداختم، روزی بود که پدرم یه عبای عربی برای من هدیه خرید. اون روز هیچ وقت فراموش نمیکنم. نه ساله بودم که چادر سر کردم و اون روز احساس کردم که بزرگتر شدم و منم می تونم؛ مثل مادرم نقطهی عطف خانواده باشم. فهمیدم که دیگه کوچیک نیستم، من میتونم کارهای بزرگترا رو انجام بدم... الان که به این سن رسیدم میفهمم که سیاهی چادرم کوبندهترین مشت بر دهان دشمن است.»
*زن و بازیابی هویت حقیقی، ص ۹۳
بیاناترهبرمعظممدّظلّهالعالی
#چالش
#ارسالی_اعضا😍
#اولین_چادرم
🆔 @masare_ir
✨در حضور یار
دوباره آمدهام،بندهای گنهکارم
تمامِ آبرویم را به تو بدهکارم
پوریا باقری
🌾آری آمدهام با دستانی خالی و دلی پرامید، باشد که باز بینم دیدار آشنا را، نیاز آوردهام نیازی بسیار،لطفش را میجویم و محبتش را خواهانم.
🌺چه خوش لحظهای است لحظهی ملاقات یار و چقدر دلچسب است زمانی که بفهمی مورد اجابت دوست قرار گرفتهای!
💠الها! نادیده بگیر کوتاهی در بندگی را و آغوش پر مهرت را برایمان باز کن.
گر تو برانی به که روی آوریم؟
🌺🍃روز عرفه،روز بندگی و خواهش از حضرت خداوندی،بر مسلمین و تمام جویندگان درگاهش خجسته باد.🍃🌺
#مناسبتی
به قلم پرواز
عکسنوشته حلما
🆔 @masare_ir
🌷روی بی انضباطی حساسی؟
🍃جلسه داشتيم. بعضيها دير رسيدند. باقري را تا آن روز نميشناختم. ديدم جواني بعد از خواندن چند آيه شروع كرد به صحبت. فكر كردم اعلام برنامه است.
🌾بعد ديدم قرص و محكم گفت: «وقتي به برادرا می گوییم ساعت نُه اينجا باشید، يعني نُه و يك دقيقه نشود.» روی انظباط جلسات حساس بود.
📚 یادگاران جلد ۴؛ فرزانه مردی،خاطره شماره۲۴
#سیره_شهدا
#شهید_باقری
عکسنوشته حسنا
🆔 @masare_ir
✨پرواز عاشقان بیریا
🌺هفتم تیر است و برپا شور عشق
گشته برپا آتشی در طور عشق
منصور نظری
🌾ز یاران عاشق حکایت کنیم:
حکایت جانبازی و سر نهادن در آستان جانان
چه عشقی دل پسندتر از عشق معبود و چه عاشقانهای عاشقانهتر از: در حضور محبوب بودن.
💠تمام وجودشان را در کف گرفتند و تا ملکوت پر کشیدند که زنده بماند هدفشان، پایدار گردد مرامشان.
✨با اسلام زیستند با انقلاب ادامه دادند و با صداقت جان دادند که دشمنان دین و انقلاب را مایوس سازند.
🌹چه خوش روزی بود روز رسیدن به یار و ملاقاتش.
روز وصال یاران به یار ابدی، تسلیت باشد بر دوستداران راهشان
🏴سالروز شهادت مظلومانه شهید بهشتی و هفتاد دوتن از یارانش تسلیت باد.🏴
#مناسبتی
به قلم پرواز
🆔 @masare_ir
بسمالله الرحمن الرحیم
💠 منزلت زن مسلمان بالاتر از غرق شدن و پرداختن به امور بی ارزش است؛ لذا زنان مسلمان و انقلابی باید مراقب دستهای پنهان و پلید شیطانها و دشمنان باشند.*
💫🍃🌸🍃
🌾خانم میراحمدیان نوشته: «هر چه فکر کردم اولین باری که چادر سرم کردم رو به یاد نیوردم؛ ولی با مرور گذشتههام حس شیرینی در رگهام جاری شد.
روزای مدرسه بود و ما سه خواهر که تفاوت سنیمان بیش از یکسال نمیشد. شکل و تیپ پوشیدنمون شبیه هم بود؛ مثل سهقلوها.
یکسال مادرم یه پارچه چادری به رنگ سورمهای با برگهایی برجسته به اقتضای سنمان خرید. وقتی آنها را دوخت و برای اولین بار پوشیدیم، مسیر خانه تا مدرسه را که میرفتیم، نگاه تحسینبرانگیز دیگران ذوقزدهمان میکرد. گوشهی چادر را محکم میگرفتیم و در مُشت خود مچاله میکردیم تا از این همه سرخوشی قدردانی کنیم.
الان هم وقتی میبینم افرادی را که به خاطر چادری بودنمان، احترام و ادب بیشتری را نسبت به ما دارند، حس غرور و افتخار دارم.
میخوام سخن آخرم خطاب به بانوان سرزمینم باشد:
و تــو ای بانُـو..!
بـدان...
جنـگ و میݩ و ترڪش
همهاش بـهـانـهـ بـود
شهـید فقط خواسـت ثابـٺ کند
چادر در این سرزمین تابخـواهی
فـدایی دارد...»
*نقش و رسالت زن، ص ۱۲۲
بیاناترهبرمعظممدّظلّهالعالی
#چالش
#ارسالی_اعضا😍
#اولین_چادرم
🆔 @masare_ir
✨در آستان جانان
💠رسید زمانی که باید نفست را قربانی کنی قربانی معشوقت، تا بیواسطه بپذیردت. از او به یک اشاره، از تو به سر دویدن.
🌾آری باید رفت، باید گذشت و باید پذیرفت.
رفت در محضر یار،گذشت از تمام وجود
و پذیرفت تمام خواستههایش را
چشم دل باز کن که جان و جانان را ببینی
و نادیده بگیری هر چه را که غیر اوست.
🌷دل سفر کن در منا و عید قربان را ببین
چشمههای نور و شور آن بیابان را ببین
غلامرضا سازگار
🌾سر گوسفند نفس را با تیغ تقوای الهی قطع کن و در محضرش قدم بگذار، خدا دوستت دارد و همواره با توست و منتظر تو.
🌹عید قربان بر دوستداران حق و حقیقیت مبارک و فرخنده باد.🌹
#مناسبتی
به قلم پرواز
عکسنوشته حسنا
🆔 @masare_ir
✨جلوهای از محبت به حضرت زهرا (س) در سیره شهید محمد ابراهیمیان
🌾شهید محمد ابراهیمیان شب حمله همه پیشانی بندها را ریخته بود به هم. داشت دنبال سربند «یا فاطمة الزهرا (س)» می گشت.
🌷بچه ها گفتند: «مگر فرقی می کند، یکیش را بردار؟» گفت: «من مادر ندارم. دلم خوش است وقتی شهید شدم، حضرت فاطمه (س) بیایند بالای سرم و برایم مادری کنند.»
📚خط عاشقی ۲ (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)، گرد آوری: حسین کاجی، بازنویسی: مهدی قربانی، خاطره ۱
#سیره_شهدا
#شهید_ابراهیمیان
عکسنوشته حسنا
🆔 @masare_ir
✨ فرآیند دوطرفه
🌹گذشت و بخشش در زندگی زناشویی به معنی قبول کردن خطاهای همدیگر و فراموشی آن میباشد. این نوع عملکرد از مهمترین عواملی است که به پایداری و سلامت رابطه زناشویی کمک میکند.
🌾همهی زوجها در طول زمان با مشکلات و اختلافها روبرو میشوند و این مسائل میتواند منجر به خشم، دلسردی و حتی جدایی شود، اما بخشش و قبول کردن گذشت، میتواند به بازسازی رابطهها کمک کند.
💠البته باید گفت که بخشش به همراه صحبت کردن و اصلاح رفتارهای نادرست به عنوان یک فرآیند دوطرفه اثربخش است.
#ایستگاه_فکر
#همسرداری
به قلم بهاردلها
عکسنوشته گلنرجس
🆔 @masare_ir
✍خواب
💠دخترک روی مبل خوابیده بود، صدای فریاد پدر و مادرش که بالارفت، از جا پرید. نگاهی به اطراف انداخت. مریم، ساک بزرگی روی دست گرفته بود و به سمت در میرفت.
🌷مهناز از روی مبل دوان دوان به سمت مادر دوید که ناگهان پدرش سر رسید و دستهای او را گرفت. هرچه مهناز تقلا کرد، زورش به دستهای درشت و قوی پدر نرسید.
🍃 در مقابل چشمانش مریم بی آنکه حتی نگاهش کند، رفت و در را محکم بست. احساس فشار زیادی روی قلبش کرد. بلند بلند گریه می کرد و پایش را روی زمین می کوبید اما مادر رفته بود و پدر بیآنکه ذرهای به گریههای او توجه کند، دستانش را گرفته بود.
☘ آن قدر پا به زمین کوبید که عاقبت از خواب بیدار شد. برای اینکه مطمئن شود خواب است یا بیدار، موهای بلندش را کشید. خبری از سر و صدا نبود. چراغ را روشن کرد. ساعت سه صبح بود. به سمت اتاق خواب رفت. دیشب پدر و مادر، باهم دعوای سختی کرده بودند و مریم گفته بود: « من اینجا نمی مانم.»
🌾مهناز، بی آنکه آخر دعوا را ببیند، خوابش برده بود اما حالا پدر ومادر، کنار هم خواب بودند. نفس راحتی کشید و آرام خودش را کنار مادرش، جا داد. نفس عمیقی کشید و دوباره خوابید.
#داستانک
#خانواده
به قلم ترنم
🆔 @masare_ir
✨تا حالا با خودت فکر کردی بعد مرگ چی برات میمونه!؟
🍃از آسمان که به پایین نگاه کنی هرچی که بالا میری کم کم دیگه آدم ها رو نمیبینی!
بالاتر که میری خونه ات رو هم نمیبینی باز وقتی بالا میری کل اون شهر به شکل یک نقطه کوچیک در میاد..
چی موند!؟ جز یک نقطه از کل شهر..
🌾وقتی از این دنیا بری همه اش محو میشه هیچی نمیمونه!
از جسم مادی تو، زندگی مادی تو، چیزی نمیمونه؛ و تنها چیزی که میمونه خودتی و اعمال خودت.
🌺پس چه چیزی باعث میشه آنقدر به خودمون مغرور بشیم!؟؟
چه چیزی باعث میشه بیخود خودمون رو صرف کارهای بیهوده کنیم و به دنیای مادی و نفس ببازیم..!؟
🌹یادت باشه تو مالک چیزی هستی که مرگ نتونه از تو بگیره!
#تلنگر
به قلم ساز باران
عکسنوشته گلنرجس
🆔 @masare_ir