eitaa logo
مسیر اتصال به امام عصر...
4هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
32.8هزار ویدیو
136 فایل
《 نور الهی و معرفت ولایت 》 هدف ما ترویج مطالب مهدویت , حوادث‌های آخرالزمان ، سخن بزرگان ، توسلات حوادث هولناک قبل از ظهور ، مسائل روز و... خادم @masir_etesal
مشاهده در ایتا
دانلود
✍می‌گویند روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد. شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او می‌گوید اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد می‌دهد و می‌گوید آن را پخته و بفروشد بصورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد. مرد کشک ساب می‌رود و پاتیل و پیاله ای خریده شروع به پختن و فروختن فرنی می‌کند و چون کار و بارش رواج می‌گیرد طمع کرده و شاگردی می‌گیرد و کار پختن را به او می‌سپارد. بعد از مدتی شاگرد می‌رود بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز می‌کند و مشغول فرنی فروشی می‌شود به طوری که کار مرد کشک ساب کساد می‌شود. ⇦ کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی می‌رود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم می‌کند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود به او می‌گوید: «تو راز یک فرنی‌پزی را نتوانستی حفظ کنی حالا می‌خواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ تو برو کشکت را بساب.» در مسیر اتصال... https://eitaa.com/darmasereatesal
💕 درویشی را ضرورتی پیش آمد، گلیمى از خانة دوستش بدزدید. حاکم فرمود تا دستش قطع کنند. صاحب گلیم شفاعت کرد که من او را بخشیده ام گفتا : به شفاعت تو از حد شرع این دزد منصرف نمیشوم. صاحب گلیم گفت: آنچه فرمودی راست گفتی ولی هر که از مال وقف چیزی بدزدد قطعش لازم نیاید و هر چه درویشان را هست وقف محتاجان است. حاکم دست از مجازات او برداشت و ملامت کردن گرفت که جهان بر او تنگ آمده بود که دزدی کرد ، ولی چرا از خانه چنین دوست صمیمی ای؟ گفت: اى حاکم نشنیده‌اى که گویند: خانه دوستان برو و به در دشمنان مکوب. چون به سختى در بمانى تن به عجز اندر مده دشمنان را پوست بر کن، دوستان را پوستین مسیر اتصال به امام عصر💚 ... https://eitaa.com/masereatesal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوان عفیفی کہ بدون به آرزو خودش رسید💍🧕🏻 🎙|🌱 👌بسیار دلنشین و زیبا مسیر اتصال به امام عصر💚 ... https://eitaa.com/masereatesal
✨﷽✨ ✍️گویند: شبی ابراهیم ادهم همۂ تاج و تخت و پادشاهی‌اش را برای رسیدن به خدا از دست داد و درویشی بیابان‌نشین شد. تابستانی روزی گرم به میدان شهر رفت تا او را شاید کسی برای لقمه‌ای نان به کارگری برد. آنقدر گرسنگی بر تن خود داده بود که بسیار لاغر و نحیف شده بود و کسی او را برای کارگری هم نمی‌برد. جوانی دلش به حال او سوخت او را با خود به مزرعه‌اش برد و بیل به دستش داد تا زمین را شخم زند، ابراهیم از فرط گرسنگی و ضعف زمین خورد ولی از خدای خود شرم کرد که لقمه‌ای نان از او بخواهد. جوان گرسنگی او را چون دید، لقمه‌ای نان به او داد و چون ابراهیم قوّت گرفت به سرعت کار کرد. نزدیک غروب، جوان دستمزد او حاضر کرد اما ابراهیم نگرفت و گفت: دستمزد من لقمه‌ای نان بود که خوردم و تا دو روز مرا سرپا نگه می‌دارد. جوان گفت: با این حال نحیف در شگفتم در حسرت این باغ من نیستی؟ ابراهیم گفت: به یاد داری بیست سال پیش این باغ را چه کسی به تو هدیه داد؟ آن کس امیر لشگر من و تو سرباز او بودی و این باغ یکی از ده‌ها هزار باغ‌های ابراهیم ادهم بود و من ابراهیم ادهم هستم. بدان! زمانی پادشاهی داشتم ولی خدا را نداشتم، هر چه سرزمین فتح می‌کردم سیر نمی‌شدم چون می‌دانستم برای من نیست و روزی کسی که مرا سرنگون می‌کند همۂ آن‌ها را از من خواهد گرفت. نفس‌ام هرگز سیر نمی‌شد. اکنون که همۂ باغ و ملک و تاج و تخت را رها کرده‌ام و خدا را یافته‌ام، هر باغ و کوهی را که می‌نگرم آن را از آنِ خود می‌دانم. 💢بدان! هر کس خدا را داشته باشد هر چه خدا هم دارد از برایِ اوست و هر کس خدا را در زندگی‌اش ندارد، اگر دنیا را هم فتح کند سوزنی از آن، مال او نیست. 🏴 مسیر اتصال به امام عصر💚 ... https://eitaa.com/masereatesal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️پاداش عجیب خدا برای منتظران ظهور زیبایی از پیرمردی که در زمان امام صادق علیه السلام منتظر ظهور بود! 📚کفایة الاثر ج1 ص264 مسیر اتصال به امام عصر💚 ... https://eitaa.com/masereatesal
🔻گاهی خداوند از بنده‌ای خوشش می‌آید ولی از کارهایش بدش می‌آید....❗️ ◽️آقایی می‌گفت: داشتم می‌رفتم مشهد، داخل قطار صحنه نامناسبی دیدم، از تماشا کردن مضایقه نکردم. ◽️رفتم خدمت مرحوم آیت الله العظمی میلانی، ایشان یک جلسه خصوصی با مرحوم علامه طباطبایی داشتند. این دو بزرگوار نشسته بودند. ◽️من هم به یاد ماجرای قطار افتادم و شروع کردم در دلم به خودم بد گفتن ◽️آقای میلانی که با آقای طباطبایی صحبت می‌کردند، ناگهان حرفشان را قطع کردند و... ◽️برگشتند به سوی من و فرمودند: آقای فلانی! گاهی خدا از بنده‌ای خوشش می‌آید، ولی از کار او بدش می‌آید....! ◽️این را گفتند و دوباره با علامه‌ طباطبایی مشغول صحبت شدند،من در آن لحظه نفهمیدم که چه شد و آقا چه فرمودند، بعداً متوجه شدم که ایشان درباره خاطره‌ای را که در دلم می‌گذشت،تذکر دادند مسیر اتصال به امام عصر💚 ... https://eitaa.com/masereatesal
‌ 📚 سلیمان عليه السلام گنجشگی را دید که به ماده ی خود می گفت؛ چرا خود را از من باز میداری؟ در صورتی که اگر خواهم بارگاه سلیمان به منقار بردارم و به دریا اندازم🕊 سلیمان عليه السلام از شنیدن سخن او لبخند زد. سپس آن دو را به نزد خود خواند و بدو گفت: آیا به راستی توانی چنان کنی؟ گفت: ای پیامبر خدا نه، اما گاه شود که مرد خود را در چشم زن خویش آراید. عاشق را سرزنش نشاید. سلیمان به گنجشک ماده گفت: او تو را دوست همی دارد، زِ چه رو خود را از او باز میداری؟ گفت: او عاشق من نیست. بل مدعی عشق است. چرا که با من، جز من را نیز دوست همی دارد. سخن گنجشک ماده بر دل سلیمان نشست. وی سخت بگریست و چهل روز از مردمان در پرده شد و خداوند را میخواند که دل وی را برای محبت خویش خالی کند و از آمیختن با محبت غیر خود باز دارد. مسیر اتصال به امام عصر💚 ... https://eitaa.com/masereatesal
1.09M
▫️حکایت جذّاب دیدار مردی از بلخ با امام سجّاد علیه السلام 📚 بحارالانوار ج۴۶ ص۴۷. أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج https://eitaa.com/masereatesal
4_5987931494415339539.mp3
3.37M
▪️با توسّل به سه‌ساله ارباب، کربلایی شد! ✋ آرزومندان کربلا بشنوند؛ 😭🕊 https://eitaa.com/masereatesal
4_5807523643709722975.mp3
4.96M
🔸ببخش تا بخشیده شوی 🎧 زیبایی از سیره امام سجاد علیه‌السلام در شب آخر 📚 إقبال الأعمال ج‏۱، ص ۲۶۰. https://eitaa.com/masereatesal
4_5951921964619665026.mp3
6.76M
▪️حکایت شهادت حضرت حمزه علیه السلام... 📚 طُرَف من الأنباء و المناقب، ص125 حضرت حمزه علیه السلام https://eitaa.com/masereatesal
4_5836999561880541891.mp3
6M
🔸مردِ تقوا زیبایی از عنایات امام عصر علیه السلام به مرحوم آیت الله خوانساری https://eitaa.com/masereatesal