eitaa logo
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
1.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
36 ویدیو
4 فایل
🌷 جایی برای احساسی ها... تکه شعر تکه نثر پرده را برداریم، بگذاریم که احساس، هوایی بخورد #سهراب_سپهری 🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
تا زمانی که جهان را قفسم می دانم هر کجا پر بزنم طوطی بازرگانم @mashaar🌱
مَن آن شاهینِ دِلتَنگَم که از سَرما و تَنهایی کُلاهِ پَشمـیِ صَـیّــاد را هَـم لانـه می‌بـیـنَـم @mashaar🌱
هیچ یادم میکنی آرام جان خسته ام ؟ هیچ یادم میکنی معشوقه ی ممنوعه ام؟ هیچ یادم میکنی شبها که من سرگشته ام ؟ در قرار عاشقی چون موجها گمگشته ام ؟ هیچ یادم میکنی آن سان که من یاد توام ؟ از فراق عشق تو چون لاله ای پژمرده ام ؟ هیچ یادم میکنی شیرین ترین شهدانه ام ؟ ای که شیرینی لبت، شیرین ترین ترانه ام هیچ یادم میکنی ای باده ی جانانه ام؟ ای که عشق تو زده آتش بر این غمخانه ام هیچ یادم میکنی در هجر تو جان داده ام؟ از غم نا دیدنت چون مرده جانان مرده ام @mashaar🌱
اگر حبیب تویی مشکلی ندارد عشق اگر طبیب تویی درد هم دوا دارد... @mashaar🌱
نيمه‌ى پُر منم و نيمه‌ى خالى هم تو خالى و پُر همگى قصه‌ى ليوانِ تو بود... @mashaar🌱
گفت از صبر و فقط فاصله ها را افزود فال حافظ غلط از آب درآمد چه کنم...؟ @mashaar🌱
با غمِ ایوب نیست، رنجِ مرا نسبتی صبرم از او کمتر است، دردم از او بیشتر!   @mashaar🌱
به تو گفتم که در این دور شدن ناچاری؟ سربه تایید تکان دادی و گفتی: آری! عین مرگ است اگر بی تو بخواهد برود او که از جان خودت دوست ترش میداری... ای که نزدیک تری از من دلتنگ به من بین ما نیست به جز فاصله‌ای اجباری من عروس توام ای از من و آغوشم دور خطبه را گریه ی من میکند امشب جاری زندگی چیست به جز خاطره‌ای افسرده؟ زندگی چیست به جز رنج و غمی تکراری؟ گله‌ای نیست به تنهایی خود دل بستم به غزل گریه‌ی هر روز، به شب بیداری روی دیوار دلم سایه‌ای از قامت توست مثل تنهایی من قد بلندی داری... @mashaar🌱
خودش را برد، عطر رفتنش در خانه جا مانده به شب‌های پس از او عطر شب‌بو بر نمی‌گردد! @mashaar🌱
خواستم از رنجش دورى بگويم يادم آمد عشق با آزار، خويشاوندى ديرينه دارد... @mashaar🌱
اصلاً قبول حرف شما، من روانی‌ام من رعد و برق و زلزله‌ام، ناگهانی‌ام این بیت‌های تلخِ نفس‌گیرِ شعله‌خیز داغ شماست خیمه زده بر جوانی‌ام رودم؛ اگر چه بی‌تو به دریا نمی‌رسم کوهم؛ اگر چه مُردنی و استخوانی‌ام من کز شکوه روسری‌ ات کم نمی‌کنم من، این من غبار، چرا می‌تکانی‌ام؟ بگذار روی دوش تو باشد یکی دو روز این سر که سرشکسته ی نامهربانی‌ام کوتاه شد سی و سه پل و دو پلش شکست از بعد رفتنت گل ابرو کمانی‌ام این بیت آخر است، هوا گرم شد؛ بخند من دوست‌دار بستنی زعفرانی‌ام..... @mashaar🌱