سنگی که از فلاخنِ تقدیر میرهید
کاری به تُرد بودن آیینهها نداشت
#حسین_منزوی
@mashaar🌱
دلم
مى خواست مى شد
ديدنت را هر شب و هر شب . . . . .
#حسين_منزوی
@mashaar🌱
"میان عاشق و معشوق فرق بسیار است"
نیاز با من اگر ، ناز ، با تو خواهد بود...
#حسین_منزوی
@mashaar🌱
عجب چه میکنی از عشق دوست در دل من
که گاه نابترین باده، در شکستهْ سبوست
#حسین_منزوی
@mashaar🌱
بیا آبی بزن بر آتش تُند تَنشهایم
که دل در بیقراریهاش، آرام از تو میگیرد
#حسین_منزوی
@mashaar🌱
به فراقم از تو زخم است و به وصلم از تو مرهم...
#حسین_منزوی
@mashaar🌱
وگر فرو بنشیند ز خونِ من، عطشی
چه جایِ واهمه؟ تیغ از شما، ورید از من!
#حسین_منزوی
@mashaar🌱
از تو چگونه بگسلم؟ وقتی خیالت با دلم
میپیچد و از هر طرف سوی تو میپیچاندم
#حسین_منزوی
@mashaar🌱
نبضِ مرا بگیر و ببر نامِ خویش را
تا خون بدل به باده شود در رگانِ من
#حسین_منزوی
@mashaar🌱
گیرم این باغ، گلاگل بشکوفد رنگین
به چه کار آیدم ای گل! به چه کارم بی تو؟
#حسین_منزوی
@mashaar🌱
ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب
گفتند که بیدارید،گفتیم که بیداریم...
#حسین_منزوی
@mashaar🌱