eitaa logo
مشام
776 دنبال‌کننده
106 عکس
93 ویدیو
10 فایل
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ارسال اشعار @mehrshadvahedi
مشاهده در ایتا
دانلود
ياامام رضا ياسريع الرضا يا امام رضا گوشه چشمي آقا يا امام رضا محتاجِ اين گدا وَ جَرَی بِقّدرَتِكَ القَضَا از صحن گوهرشاد تا پنجره فولاد ذكر همه ذرات در عالم ايجاد ذكر همه مشتاقان سلطان به سلامت باد عليلم ذليلم دخيلم رو ميبندم به ضريحت لبمو ذكر مليحت نديدم هيچ جا شبيهت به رضايت معروفی به ظرفِ دل مظروفی مثل پيغمبرِ خاتم مهربوني و عطوفی ميخونن ارمنيا هم بَه چه آقای رئوفی ( قربون كبوترات آقا فدا حج فقرات آقا فدا مشهدالرضات آقا ) ———————————- بند دوم يااُختُ الرِّضا يا اَنيسَ الرِّضا يااُختُ الرِّضا بَطنِ حجب و حيا يااُختُ الرِّضا محتاج اين گدا يا وجيههً اشفعي لنا دل در تب و تابه بانوي حجابه هر دعايی امشب آنی مستجابه محبوب رضا هستيم بی بی مارو دريابه عليمه كريمه مقيمه كفتر دلم رو بامت بس كه عاليه مقامت ميدن انبيا سلامت آينه دار رضايی شافع روز جزايی دختر حضرت زهرا دختر شير خدايی مُهرِ تاييد براتِ زائراي كربلايی عيديمو تو اين شبا ميخوام دو تا گنبد طلا ميخوام سفر كرب و بلا ميخوام شعر و نغمه : مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران https://eitaa.com/masham14
عاشقی..،نقطه ی پایانی درماندگی است عاطفه..،مزّه ی شیرینیِ سرزندگی است عشق..،در مکتبِ توحیدی ما،بندگی است فِیضِ دارندگی اصلاً به برازندگی است مثل پرونده ی فقریم که مختومه شدیم از طفولیّتمان خادم معصومه "س" شدیم آفتابی است که در ظلمت شب گُم نشود رود نوری است که درگیر تلاطم نشود باغ سبزی است که در ذهن تجسم نشود هیچ جایی حرم فاطمه ی قم نشود... "السّلام ای حرمت شرح پریشانی ما" السلام ای نفسِ شاه خراسانی ما چهره ی زشت زمین با قدمت زیبا شد جسم بی جان تمامیِّ جهان احیا شد سند فخر عجم تا به ابد امضا شد تربت شهر تو تسبیح بهشتی ها شد آن زمینی که شده لانه ی جبریل"قُم" است شوره‌زاری که به دریا شده تبدیل"قُم" است گنبد زرد تو خورشید فلک گسترمان آسمانِ حرم ات آرزوی آخرمان کاش دستی بکشی بر روی بال و پرمان سایه ی مادری ات کم نشود از سرمان دومین شافعه ی محشر ما هستی تو مثل زهرا بخدا مادر ما هستی تو آه ای شادیِ در حالِ عبور بابا خنده ات مایه ی لبخندِ سرور بابا بانیِ دردِدل وادی طور بابا به خداوند تویی سنگ صبور بابا "به فداکِ..." مگر از آن لبِ تر می اُفتاد هر زمان نامه ی تو دست پدر می افتاد انبیا شیفته ی مبحث خاصَ‌ ات..،بانو جان ‌فدایِ دلِ توحیدشناس‌ ات بانو می شود با چه کسی کرد قیاس ات بانو! مریم و آسیه شاگرد کلاس ات بانو نمی از قطره ی علم تو خودش یک دریاست حوزه ی علمیه از برکت تو پابرجاست جای جای حرم‌ ات جنّت رضوانی هاست گوشه ی صحن تو خلوتگهِ بارانی هاست عبد کوی تو شدن اوج مسلمانی هاست دامنت منشاء رزق همه ایرانی هاست تشنگان را به لب جوی طهورا بفرست "چادرت را بتکان روزی ما را بِفِرست" بَرَکات تو به جانِ عَجَمت می چَسبد ای کریمه ، چقدر اشک غمت می چسبد گریه کردن سر خوانِ کرمت می چسبد "یا رضاااا "داد زدن..،در حَرَمَت می چسبد زائرت از همه دلگیر شده..،رحمی کن بخدا مشهد من دیر شده..،رحمی کن کاش در بین قنوت سحرت یاد شوم من آلوده ی دلباخته هم شاد شوم چه هراسی است،اگر طعمه ی صیّاد شوم مطمئنَّم که به دستان تو آزاد شوم چون برادر..،به تو هم آمده خوش‌خو باشی به گمانم که تو هم ضامن آهو باشی! خاک ایران شرف عرش مُعلّی دارد چون دو طوبای بهشتیِ خدا را دارد مشهدش"حیدر" و قم "حضرت زهرا" دارد روی دیده قدم آل نبی جا دارد شُکر..،این خاک دلِ پاکِ ولی را نشکست شهر قُم حُرمَتِ ناموس علی را نشکست بی حیایی وسط کوچه ندیده است کسی ضربه ی سیلی مُهلک نچشیده است کسی معجر دخترکی را نکشیده است کسی لاله ی گوش!؟!به قرآن ندریده است کسی آه ای عمه ی سادات..،چه دیدی در شام آه ای زینب کبری..،چه کشیدی در شام مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
بند دل حضرت سلطانی....ذکر لب شاه خراسانی صحن و سرات قبله ی حاجاته...تو زینب مردم ایرانی ............ صحن تو بهشت...نصه روایته با تو سرنوشت...ختمه به جنته خاکم رو سرشته خدا با تربته....صحن تو بانو ............ اسمت آبروم..شد آرزوم...صحن تو هر نفس باشه روبروم ای نور تمام..با احترام ..اسمت رو میبرم هر لحظه مدام سدتی معصومه —————————— معصومه ای ثانی زهرایی....والاترین گوهر دنیایی وقتی که دل میبری از بابات .....حتما تو هم ام ابیهایی .......... شش دونگه دلم...خورده به نام تو ما فوق بیان....شان و مقام تو ذکر نوکریم .....هر دم کلام تو ....منظومه ی عشق ................ دریای کرم...صاحب حرم...هر کس با تو باشه میشه محترم ای کوه حیا...اخت الرضا...هستی کریمه ای از آل عبا سیدتی معصومه شعر و نغمه : مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
خورشید هشتم منو قبله ی هفتم منی تو اومدی و رافت خدا شده باز علنی ملائکه دارن میدن به فاطمه چشم روشنی ......... تو که شاه خراسانی ....شرف الشمس ایرانی یکی از خادمات شده قاسم سلیمانی تویی که شرط توحیدی ...به دل خسته امیدی خدا جنتو ساخت وقتی یک لحظه خندیدی یا ضامن آهو مدد ———————————- میون طوفان بلا صحن تو مثل ساحله حریم تو خونه ی ماست نمازم اونجا کامله عکسی که انداخته مشیه با حرم تو خوشگله .......... خوبه دل مبتلا باشه ....نذر ایوون طلا باشه خوبه که همیشه ذکرمون یا رضا باشه ای پناه دل تنها......پسر حضرت زهرا آقا دست توء روزی اشک نوکرها یا ضامن آهو مدد ——————————- خودت که بهتر میدونی چقدر آقا دوست دارم خیلی دلم تنگه برات جز تو کسی رو ندارم منتظرم دوباره باز سر رو ضریحت بذارم .......... با تو بودن چه شیرینه ....محشرم با تو تضمینه مادرت فاطمه داره ماها رو می بینه شاه جود و عطایی تو ....علی موسی الرضایی تو بخدا بانی سفر کربلایی تو یا ضامن آهو مدد شعر و نغمه : مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
تو را هر کس که دارد دوست ، او را دوست می دارم به شوق وصل کویت کو به کو را دوست می دارم وساطت خواهِ تو کَلب و ضمانت خواهِ تو آهو گریز آیهٔ « لا تُقنِطوا » را دوست می دارم هوایی حریمت را زمینیِ حریمت کن ورودی حرم از چار سو را دوست می دارم مرا در صحن خود گُم کن مگر پیدا کنم خود را من این گُمگشتگی این جستجو را دوست می دارم دَمِ ایوان طلایت حس ایوان نجف دارم نظر بر اینکه آنجا ذکر « هو » را دوست می دارم روایت می کند معراج را در هر قدم زائر هبوط عرش در فرشی نِکو را دوست می دارم پُر از پروانهٔ کسب است اطراف ضریح تو محل کسب نور از ماهرو را دوست می دارم اگر سلطان تو باشی آرزو بر بنده عیبی نیست اگر بُرهان تو باشی آرزو را دوست می دارم سَقایت میکنی ساقی به سقاخانه مَستان را من این مِی خوردن از خُم با سَبو را دوست می دارم خدا در قابِ اَو اَدنای صحنت جلوه ها دارد یکایک جلوه های « وَحدَه و » را دوست می دارم أَأَدخُل گفتم و گفتی مکن مَعْطل بیا داخل دَمِ باب الجوادت گفتگو را دوست می دارم برایت آستین بندگی را می زنم بالا میان حوض فوّاره وضو را دوست می دارم یکی رفت و یکی آمد شکاف جمعیت پُر شد از اینسان بی نَخ و سوزن رفو را دوست می دارم از آن نقّاره ها جز یا رضا بیرون نمی آید لب نقّاره های ذکر گو را دوست می دارم تواضع کرد گنبد حکم پرچمداری اش دادی جلال سرفرازِ سَر به تو را دوست می دارم مرا آبستنِ حاجات کرده رأفتت سلطان ویارِ بنده با شَه روبرو را دوست می دارم نظیر پیر سلمانی که محو پیچشِ مو شد روان چون شانه شرح مو به مو را دوست می دارم درون صحن ها از هر طرف زوار می ریزد از این منظر به دریا وصلِ جو را دوست می دارم رضای زود راضی شو دخیل باز می داند دلیل اینکه من این خُلق و خو را دوست می دارم برائت شرط اثبات مُحَبت در مُحِبت شد وجود خیر در شَرِ عدو را دوست می دارم یکی یکدانه ای در دانه دانه اشک شوق من سَرِ حُبِ تو این بُغضِ گَلو را دوست می دارم تو را ای بارش بخشش بدون چتر می خواهم تَرَم کن ، زیر باران شستشو را دوست می دارم پُر است از هر زبان و گویش اینجا « دوستت دارم » من اما قصهٔ « I IOVE YOU » را دوست می دارم نمی از آبِ رو دادم یَمی از آبرو دادی یَم از نَم آبرو از آبِ رو را دوست می دارم همیشه رونمایی ؛ روز ، خورشیدی و شب ، ماهی دورویی را نه اما این دو رو را دوست می دارم اَمان اللهی و حُب تو ایمان ، بغض تو کفر است اساسِ « الَّذینَ آمَنوا » را دوست می دارم ندارم غیر جان معنا کنم « مِمّا تُحِبّون » را رضا دِه ، « لَن تَنالو البِرَّ حَتیٰ تُنفِقوا » را دوست می دارم یقینا هست اسرار مَگویی از بگو خوشتر مگویم چونکه اسرار مَگو را دوست می دارم مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
تا که اسم تو رو میبرم من، دیگه کامم شیرینه دلِ سنگ مو میشکونم اینجا، مثِ تیکّه‌ی آئینه آره تعویضِ گُل روو ضریحت ، دیدنم داره آقاجون فدای حرمت شب عیدی ، همه جا پُره آذینه داره می‌ریزه گل روی سر دنیا زائرت شده حداکثر دنیا مشهدت شده دیگه آخر دنیا میخونم با هلهله امام رضا حقیرم مقابلِ امام رضا شبِ جشنه دستِ خالی نمیریم به ماها میده صله امام رضا (علی موسی الرضا) ——————————- مگه میشه از عشق تو جانا ، من آخه دست بردارم توی نا امیدیِ زمونه ، به تو خیلی امیدوارم همون عکس سیاه و سفیدم ، شاهد من شد اینکه من از اون قدیم و ندیم آقا، گداییت بوده کارم خونوادگی این محبت‌و داریم نوکریم ، ینی این اصالت‌و داریم لطف‌ته اگه این سعادت‌و داریم سر سپرده ی توام امام رضا نذری خورده ی تو ام امام رضا تا که زندَم اینو اقرار میکنم کشته مرده ی تو ام امام رضا (علی موسی الرضا) ——————————— پیش حوضِ حریم تو هربار ، گناهامو میشورم همه حرفامو پیش تو گفتم، با تو خیلی آخه جورم تو رئوفی و مثل تو هیچ‌وقت ، نمیشه دیگه پیدا اگه دم زدم از کرم آقا ، بخدا تویی منظورم بی‌پناهم و تنها مَأمنی آقا دست رد به دلم نمیزنی آقا میخونم با زبون مازنی آقا مِن بَوِم تِسِه فِدا امام رضا مِره بَنده تی بِلا امام رضا مِن بَگِردِم شه خاره آقارِه که مِره وَرنی کربِلا امام رضا (علی موسی الرضا) شعر و نغمه : مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
هر روز دل پر میزند در ساعت هشت محکم گدا در میزند در ساعت هشت دلتنگ تر سر میزند در ساعت هشت یعنی که ساغر میزند در ساعت هشت هشتم امام من فدایت هفت جدم بودند عاشق بی‌نهایت هفت جدم "حِصنی" که فرموده امامم "لا‌ اِلٰه" است حِصنِ حَصین من فقط این بارگاه است هر گوشه‌ی صحنش برایم خانقاه است ذکرم در آن گوشه فقط از مدح شاه است شعری که در صحنش سرودم لذتی داشت شعرم عنایات و نگاه حضرتی داشت لب وا نکردم در حرم ، قبل از دعایی _ سنگ حریمت میکند حاجت روایی تا در مسیر مرقدت آیم گدایی حاجت روایم میکند شیخ بهایی قبل از تمنا ابتدا حاجت گرفتیم ما از همین علامه ها حاجت گرفتیم اصرار کردم اشتباهم را همیشه اما نشان دادی تو راهم را همیشه هربار عوض کردی نگاهم را همیشه در حوض تو شُستم گناهم را همیشه آلودگی های مرا اصلا ندیدی دست تو را دیدم در اوج نا امیدی یک پیر مرد روستایی صاف و ساده بار خودش را بسته و کرده اراده سمت خراسان راه افتاده پیاده از دوور می‌بیند تو را در بین جاده او سالهای سال در این رفت و آمد حاجت گرفته از تو شاهنشاهِ مشهد حالا قرارم با تو فصل مشترک شد شور وصالم آه خیلی کم نمک شد ای خوش عیارِ من ، دلم سنگ محک شد روی عقیق زرد من اسم تو حک شد شمس الشموس عالمِ امکان رضا جان روزی رسانِ کشور ایران رضا جان ما دیر پیشت میرسیم و شرمساریم ما را ببین آقا همین گوشه کناریم در راه وصلت لحظه ها را می‌شماریم با خانواده مشهدت را دوست داریم با ویلچر مادربزرگ پیرم آمد می‌گفت اینجا چیزهایی گیرم آمد مانند گلهای حرم من را عوض کن از شیشه، دل نازکترم من را عوض کن با ربنای مادرم من را عوض کن مولای عاشق پرورم من را عوض کن مست نفس های بهشتی‌ات دو عالم حال مرا هم خوب کن قبل از محرم مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
نام مارا نوشته اند "غلام" ، نام فامیلمان "امام رضا" به دل ماست روح "امام حسین" ، به تن ماست جان "امام‌ رضا" مادرم جای شعر لالایی ، همه شب از کرامتت میگفت پدرم زیر گوش من خوانده ، لابه لای اذان امام رضا کودکی های من کنار تو بود ، بین این صحن ها بزرگ شدم سالها با کبوتران حرم ، خورده ام آب و نان امام رضا کودکی ام چقدر زود گذشت، دل من تنگ شد برای خودم من حسابی عوض شدم اما ، تو همانی همان امام رضا حرم تو همیشه غوغا بود ، آخرین خانه ی امید همه هفتمین قبله گاه زائرها ، هشتمین آسمان امام رضا بین آغوش صحن ها بودند ، زائرانی که گریه میکردند دختری لال ، ناله زد بینِ ، اشک و لکنت زبان امام رضا مادرش بین صحن ها افتاد ، پدرش گریه کرد و داد کشید یا امام رئوف ممنونم ، حضرت مهربان امام رضا پیرمردی که اهل باران بود ، چشمه ای داشت بین چشمانش با نوای کریمخانی خواند ، خادم روضه خوان امام رضا من که روی سیاه آوردم، کوله بار گناه آوردم به تو آقا پناه آوردم ، بده برگ امان امام رضا مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham
دلمو گره زدم به یک نخ پرچمت اومدم حاجتمو رو به ضریح گفتمت میدونم نمیزنی به سینه ای دست رد تو کریم تر از اونی هستی که میشناسمت لب هامون خندونه، تو کویر قلبمون بارونه مژده می دن امشب ، خدا هم مدح تو رو میخونه مولا مولا حضرت دلبر مولا مولا شاهی و سرور —————————— دل من مثل کبوتری پِیِ گندمه تو هوای گنبدِ زردِ تو سردرگمه بی قراره پای میخونه ی اسمال طلات آره باز صحبت باده و شراب و خُمه از غصه آزادم، آره آواره ی گوهرشادم از دنیا دل کندم، دخیل پنجره ی فولادم دوسِت دارم حضرت سلطان دوسِت دارم صاحب ایران —————————— همه دلداده و آواره ی این مسیریم به یه لقمه از غذای حضرتیت اسیریم امشب این بچه ها یک حاجته ویژه دارن آخرش کرببلامو نو ازت می گیریم قلبم رو شیدا کن، گره کور دلم رو وا کن اینبارم اسمم رو ، توی لیست اربعینت جا کن ای امید اول و آخر دوسِت دارم سایه ی رو سر شعر و نغمه : مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
احساس می کنم که همین‌جاست جنتم هر وقت در حریم تو گرم زیارتم هرگز به جز تو از تو نمی خواهم ای رئوف این است آرزوی من این است حاجتم آهو شدم فقط که نوازش کنی مرا من صید مبتلا‌شده ی این ضمانتم یک سال می شود که به مشهد نیامدم یک سال می شود که فقط آهِ حسرتم خلوت‌گُزین صحنِ گوهرشاد تو..،منم یک شب سری بزن به من و کنج‌عزلتم در شهر شُهرتم شده دیوانه ی رضا در ماجرای عاشقی‌ات درس عبرتم گندم‌به‌دست..،گوشه ای از بارگاه تو با جبرئیل های حرم گرم صحبتم گاهی هوای مشهد و گاهی هوای قم... شکر خدا کبوتر بام کرامتم وقتی که شاه مملکت ماست شاه طوس پس خوش‌به‌حال من که در این مُلک،رعیتم جاروکش حریم تواَم..،نوکر تواَم گرد و غبار صحن تو شد تاج عزتم خورشید عالمِین،همین گنبد‌ِ طلاست بر بام تو دمیده شود صبح دولتم من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی کنم من سالیان سال کنار تو راحتم کُلِّ عشیره..،نان‌خور موسی بن جعفریم قربان این گداشدنِ با‌اصالتم ای مهربان‌تر‌ از پدرم! دوست‌دارمت... از کودکی همیشه تو کردی حمایتم مُهر تو مُهر نیست..،مسیحایِ طوس ماست صد مُرده زنده می شود از عطر تربتم صد جرعه از شراب بهشتی اگر دهند با چای حضرتی‌ست فقط اوج لذتم محشر، شفیعِ گریه‌کنانِ تو فاطمه است زهرا به یُمن اشکِ تو کرده شفاعتم کامل‌ترین عبادت من نام حیدر است ذکر علی علی شده کُلِّ دیانتم سرباز حیدریم،نجف پادگان ماست... در لشگر امیرِ عرب گرمِ خدمتم صحن رضاست آینه ی صحن مرتضی... من محو در تجلیِ این بی نهایتم سلمانِ سرسپرده ی سَلمانیِ تواَم لطفاً بیا به دیدن من وقت رحلتم بابُ الجواد؛ بابِ مُرادِ دل من است عمریست داده ای به همین راه عادتم نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد با ذکر یا رقیه بهم ریخت لُکنتم ای عُهده‌دار مجلس عطشان کربلا! من آن حسین‌گویِ دمِ دربِ هیئتم تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده ای من سینه‌چاکِ لطمه‌ی ذکر مصیبتم یَابْن‌َالشَّبیب‌گُفتنِ تو می کُشد مرا... گفتی:که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم ▪️ یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
وقت است زبانوی کرامت بنویسم چون زائر در حال زیارت بنویسم بر جامعه شرحی به روایت بنویسم باخط شکسته دو سه رکعت بنویسم دیباچه ی وصف کرمش نور علی نور تحریر صفای حرمش نور علی نور در آینه اش لولو و مرجان متصور آیات خوش سوره ی انسان متصور در صحن عتیقش گل و ریحان متصور هر جا نگری شاه خراسان متصور قم گشته بهشتی که خدا در نظرش بود در دفتر معراج پیمبر خبرش بود تو نور زلالی که خدا هدیه نموده ست آن سوره ی والشمس تو را هدیه نموده ست از دامن صدیقه به ما هدیه نموده ست الحق که خداوند به جا هدیه نموده ست مائیم و دل ودسته گل روی تو بانو مدهوش تو و ضامن آهوی تو بانو بگذار تو را روح مناجات بخوانیم از مصحف اندیشه ات آیات بخوانیم انبوه احادیث و روایات بخوانیم مادر نشده عمه ی سادات بخوانیم ای از کرم و لطف تو دریا متصور با نام تو شد حضرت زهرا متصور هستیم چنان از خم کوثر متنعم بر سفره ی سادات سراسر متنعم هر دم ز عنایات برادر متنعم بر خوان کریمانه ی خواهر متنعم از مادری فاطمه سرشار حضوریم ما از کرم مادرمان مست غروریم از یمن شما شهر معطر شده بانو از آیه ی روی تو منور شده بانو فیضیه پر از روح مطهر شده بانو سرشار گل تازه ی قمصر شده بانو تو آینه ی روشنی از کوثری ای عشق سر تا به قدم فاطمه ی دیگری ای عشق مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
وقت آن است خداوند مدد فرماید به بیانم مددی بیش ز حد فرماید مدد از حضرت جبریل فراوان برسد واژه ها در طبق لولو و مرجان برسد کلماتی چو گل و لاله و ریحان آید پای این شعر خدایا به خراسان برسد وقت آن است خداوند به امداد آید بازهم نامه ی موری به سلیمان برسد دست تقدیر فراهم شود ان شاءا.. تا سلامِ منِ دل خسته به سلطان برسد بروم با پرِ جبریل به جایی که مپرس و شوم زائر آن صحن و سرایی که مپرس عرشِ هفتم شده آن بارگهِ زیبایش خلدِ هشتم شده با آینه کاری هایش زائر صحن وسرایی که ملک دربانش آستانی که سماوات بلاگردانش حرمی را که ملک خادم باب الکرمش حضرت ضامن آهو که شده سلطانش آستانی که رواقش شده بازار بهشت فقرای همه عالم شده بازرگانش السلام ای علم افراشته بر کشور ما هشتمین نورخدا،حضرتِ تاج سر ما عرشیان آمده از بهرِ مبارک بادت صف کشیدند درآن مسجد گوهرشادت جملگی معتکف صحن و سرایت آقا متوسل شده بر پنجره ی فولادت همه با دفتری از عشق فراآمده اند و به تحریر مقامات شما آمده اند که سرایند شما را به صفات دگری وصفتان را به بیان و کلمات دگری واژه ی وصف تو باید که معطر باشد آیه در آینه قرآنِ مصور باشد روحی از نفخه ی یاسین پیمبر باشد هل اتیٰ باشد و تفسیر ز کوثر باشد بهر توصیف تو از عرش قلم آوردند همه ی جن و بشر یکسره کم آوردند از مقامات شما درّ و گهر می‌ریزد جبرئیل است که می خواند و پر می ریزد السلام ای حرمت قبله ی آمالْ مرا عشقت از روز ازل داد پرو بال مرا چون کبوتر شدن اقبال دگر میخواهد نوکری حرمت حال دگر می خواهد با نگاهِ تو بود نوکر اگر نوکر شد و به درگاه خداوند مقرب تر شد آمدم در حرمت نغمه سرایی بکنم پرِ بغض آمده ام عقده گشایی بکنم آمدم مشهدتان باز گدایی بکنم و گدایی بکنم تا که صفایی بکنم پادشاهی کن و این بار گدا را بپذیر در حریم خودت این بی سر و پا را بپذیر... مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14