eitaa logo
مشام
671 دنبال‌کننده
59 عکس
68 ویدیو
10 فایل
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ارسال اشعار @mehrshadvahedi
مشاهده در ایتا
دانلود
36.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این ذکر جهانی شده الحمدلله ذکر جهانی 🎙گروه سرود نجم الثاقب تهیه شده در ماوا شاعر : مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران Https://eitaa.com/masham14
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
با اجرای و شاعر: مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران Https://eitaa.com/masham14
شاد و خوشحال بود و می خندید خانه را زینب آب و جارو کرد خانه نه ! خانقاه بود آن جا طفل را هر که دید هوهو کرد که خدا با تولد عباس هر چه در چنته داشت را رو کرد مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران https://eitaa.com/masham14
گرچه بر لب از حیا ، انکار باشد بهتر است بر جبینم از قضا اقرار باشد،بهتر است جز صراط مستقیم رو به ابروی کج ات روبرویم جای در دیوار باشد بهتر است من به "لا اکراه فی الدین" معتقد هستم...ولی میشناسم خویش را اجبار باشد ،بهتر است عاشق بی دست و پای در غمت افتاده را از سر خود وا نکن ، بگذار باشد ، بهتر است از کمانداران دور چشم تو فهمیده ام در کنار حرمت گل ، خار باشد ، بهتر است لااقل همسایه ات هستم ، اگر همسفره نه جان من! "الجار ثُمَ الدّار" باشد، بهتر است ناز می آید به تو ، من هم چنین آموختم: در پس هر خواهشی ، اصرار باشد ،بهتر است دیدن در خواب.. نه! میداند اهل میکده وقت نوشیدن اگر هشیار باشد بهتر است خیر "دنیا" را که خوردم،قید "جنت" را زدم در دو دنیا حرف ، حرفِ یار باشد ، بهتر است مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران https://eitaa.com/masham14
به دست سرد جهالت نبود اگر نیزه نداشت مطمئنا از خودش هنر، نیزه میان بارش چشمان مادر تاریخ کشیده سُرمه ی خون در غم پسر، نیزه به فکر توطئه ی ناتمام "صفین" ست همان قبیله که قرآن نشانده بر نیزه قسم به عدل که این جنگ نابرابر بود و این مصاف نمی خواست اینقدر نیزه زدند بر تن صدپاره، صد نفر چکمه زدند بر تن صد تکه، صد نفر نیزه که این غریب کشی متهم فراوان داشت و بوده از همه جرم تو بیشتر نیزه! آهای با توام ای بی حیای سابقه دار آهای با توام ای میخ پشت در، نیزه تو قرن هاست که آتش بیار معرکه ای چه خیر دیده ای از اینهمه شرر نیزه تو رازهای زیاد نگفته ای داری تو بودی از همه نزدیک تر به سر، نیزه... مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران https://eitaa.com/masham14
طنین عشق به مافوق کهکشان می رفت صدای شورِ بشر تا به لامکان می رفت نفس نفس پر و بال فرشتگان می رفت خبر به دست ملائک به آسمان می رفت تمام عرش ز شوق شنیدش پا شد خبر رسید به بالا..،حسین بابا شد به رودخانه تمنای وصل دریا داد به جبرئیل کمی فرصت تماشا داد به دست مریم اربابمان،مسیحا داد خدا ودیعه ی خود را به ام لیلا داد عروس فاطمه با یک ‌گُلَش بهار آورد برای دلبر کُون و مکان نگار آورد گلاب های جهان مست عطر شب‌بویند هزار شانه‌به‌سر لابه‌لای گیسویند تمام بیشه به دنبال ناز آهویند به شیرزاده به غیر از علی چه می گویند؟! حسین در بغل خویش لای‌لایش کرد برای بار نخستین علی صدایش کرد ستاره تا که نگاهی به قرص ماه انداخت نماز بندگی عرش را به راه انداخت هزار یوسف دلداده را به چاه انداخت تمام آینه ها را به اشتباه انداخت دو تیغ ابروی اکبر به مرتضی رفته چِقَدر خُلقاً و خَلقاً به مصطفی رفته خبر دهید به خُم ها شراب ناب آمد به چشمه‌سار بگوئید روح آب آمد به گوش شب برسانید آفتاب آمد کریم زاده ای از نسل بوتراب آمد نبی که نیست ولیکن نبوتش علنی است اصول تربیت او حسینی و حسنی است از آن زمان که گِلم را به عشق اَفشُردند مرا به دست کسی غیر یار نسپردند تمام شهر ز خوانش طعام می بُردند هزار جُون سر سفره اش نمک خوردند فقیرهای درش گرم سروری هستند غلام های حسین از دم اکبری هستند به آفتاب بگو خلوتی اجاره کند به ذره گر نظر لطف،ماه‌پاره کند اگر به خاک سر کوی خود اشاره کند به آسمان رود و عرش را نظاره کند هنوز برکه ی ما عکس ماه را دارد گدای پشت درش حکم شاه را دارد شکوه کوه حرا شانه های شهزاده عبای سبز محمد عبای شهزاده قیامتی است نماز عشای شهزاده بلال ها همه مات صدای شهزاده علی به کنگره ی شهر تا اذان می گفت حسینِ فاطمه در هر فراز..،جان می گفت نسیم با سر زلفش همیشه درگیر است غلاف آهنی اش جایگاه شمشیر است لب تشهدی اش پرتگاه تکبیر است درست مثل اباالفضل این پسر،شیر است همیشه شانه به شانه کنار عباس است به نام حضرت زهرا چقدر حساس است عقاب از نفس کرکسی نمی ترسد و باغ یاس ز خار و خَسی نمی ترسد رقیه در بغلش از کسی نمی ترسد ز درد و غصه و دلواپسی نمی ترسد رشید اهل حرم،رهبر سپاه حسین پناه فاطمیات است جان‌پناه حسین بنا بر این شده مثل عمو علم بزند تمام لشکر کفار را بهم بزند و قبل از آنکه دمِ رفتن از حرم بزند کمی برای پدر جانِ خود قدم بزند چِقَدر با قد و بالاش عشق می کرده حسین وقت تماشاش عشق می کرده مخدّرات برایش نقاب آوردند برای نور جبینش حجاب آوردند حنای سرخ به قصد خضاب آوردند برای باز شکاری عقاب آوردند تمام خیمه در این لحظه اضطراب گرفت پدر برای علی‌اکبرش رکاب گرفت دلاورانه به کشتار خصم تیغ گشود به ضربه ای سر و دست از عدوی پست ربود به کوری همه ی آن حرامیان حسود حسین با رجز او به وجد آمده بود شبیه صاعقه بر فرق کفر می بارد علی علیِ علی‌اکبر آفرین دارد چه می شود که کسی ناگهان کمین بخورد چه می شود که پری تیرِ سهمگین بخورد چه می شود اگر ابروی ماه چین بخورد خدا نیاورد این مصطفی زمین بخورد... قد بزرگ عشیره دم حرم تا شد خبر رسید که شهزاده ارباًاربا شد لهوفِ ماه گرفتار پنجه ی شب شد ورق ورق همه ی دشت از او لبالب شد رشید خیمه لگدمال سم مرکب شد چگونه پیکر او در عبا مرتب شد؟! نپرس اینکه چه آمد به روز اکبر او هنوز مثل معماست شکل پیکر او مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
لب او را انار بنویسید روی او را بهار بنویسید زلف بر شانه‌اش رها شده را طعنه بر آبشار بنویسید هفته هامان به جمعه اش که رسید روز آن را قرار بنویسید مرگ مارا برای این معشوق مرگ با اختیار بنویسید بنویسید تا که خوانده شود از عبایش دعا تکانده شود بنویسید ما هواداریم تا سحر از فراق بیداریم با همین کوزه شکسته ی اشک سر این سفره آب می آریم تکه ابریم ولکه ی رنگیم تکه ابریم و اشک می باریم جان ما بر لب آمده اما باز هم جان به تو بدهکاریم «جان ما غوره های کال شما گرچه ناقابل است مال شما» سبز پوش بهار فروردین بانی روزی تمام زمین یوسف چشم های نابینا پاکی دست های بنیامین التماس دعا ی عاشق ها گریه های شهید زین الدین ارنی الطلعه الرشیده ی ما آسمانی ترین قنوت زمین وقت آن است سفره پهن کنی شده با لقمه های نان جوین ما نمک گیر لقمه ی نانیم پهن کن که گرینه می مانیم آسمان انقلاب خواهد کرد اشک را مستجاب خواهد کرد لطف تو شامل گدا که شود ذره را آفتاب خواهد کرد روز محشر در آن شلوغی ها عشق ما را خطاب خواهد کرد ما شنیدیم گریه بر جدت آبمان را شراب خواهد کرد آیت الله خز علی فرمود روی قولت حساب خواهد کرد خوب وبد را سوا نکن آقا دست ما را رها نکن آقا مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران https://eitaa.com/masham14/41
مقدر ميكند امشب خدا در آسمان بدرش " وما ادراكما " از ابتدا تا " مطلع الفجرش " ؟ به طوف خانه جبريل امين همواره ميگردد مداوم بر سر بال ملك گهواره ميگردد چنان ميزد پدر بوسه به روى دست و پاى او كه دل ميبرد از عالم طنين خنده هاى او به وجد آورده از يمن قدومش شور عالم را دمادم مى زدايد با هبوط نور خود غم را رسيده منجى عالم رسيده حجت مطلق كه معنايى دگر بخشيده بر تفسير "جاء الحق " يقينا كعبه هم امروز چشمى منتظر دارد كه صاحب خانه بر ديوار خانه دست بگذارد به جام عشق ميريزد مىِ "يا اهل العالم" را كه سرمست از ندايش ميكند رندان مَحرم را علم بر دوش ميگيرد به تن كرده است جوشن را به عدل حيدرى ميسازد آن فرداى روشن را به خود تاريخ ميبيند دوباره غزوه اى ديگر عليه كفر مى آيد به ميدان ال پيغمبر به راه جاده ميبندم نگاه بيقرارم را مگر پايان دهد روز ظهورش انتظارم را پريشان حال افتاده است در ظلمت همه دنيا مثال كشتى بى نوح سرگردان در دريا بيا تا كه نماند تنگ دستى ها به هر دستى تو تنها ملجأ مانده ز اولاد على هستى مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران https://eitaa.com/masham14
سرود امام زمان (عج) وقتی بیای /لبارو خندون می‌کنی دنیامون و/ یه پا گلستون می کنی با خنده هات/ همه رو مجنون می کنی یه روزی میرسه که// دنیا بهاری میشه تو میرسی و خوشی// تو دلا جاری میشه پلیدی میره وجاش // نور ازلی میاد غمی نمی مونه تا // پسره علی میاد وقتی بیایی،قدم رو چشما میزاری عشقت و تو ، تموم دلها میزاری زنده میشن، قلبای مُرده تا شما مرهمت و ، رو زخم دنیا میزاری ((یا صاحب الزمان// الغوث الامان)) __________________ با بودنت/ خوشی میاد، غم میمیره عطر تو رو/ تموم عالم میگیره هرکی گدات/ میشه از این در نمیره نوره بهاره ظهور// اگه برسه به ما خونهء همهء شهر// میشه خونهء خدا سرود شکوفه ها // به همه میده امید وقتی یروزی بگن // پسر علی رسید اونکه توراهت باشه بی شک میخری سینه شیطان وبادستات میدری رو کعبه میری و جلو چشم همه پرچم یا علی رو بالا میبری ((یا صاحب الزمان// الغوث الامان)) ________________ جونم فدات/این دل و از من بپسن(د) کی میشه این/بوسه به دستات برسن عَجِّلْ عَلیٰ / ظُهوُرکَ یابن الحسن بیاعزیزه دلم// بیا به زودی زود انتقام شیعه رو//بگیر از آل سعود بیا منجی بشر // پسره ابوتراب باهیبت علوی//کن اسرائیل وخراب پرچم ظلم و از تو عالم میکَنی قاضی میشی تو داده گاه عَلنی وقتی حقیقتارو افشا میکنی اون دو حروم زاده رو گردن میزنی ((یا صاحب الزمان// الغوث الامان)) شعر و نغمه : مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران https://eitaa.com/masham14
قسم به آب..، به روز نخستِ پیدایِش قسم به باد..، به طوفانِ عاصیِ سَرکِش قسم به خاک..، به آن کوه‌های بی جنبش قسم به شعله‌ی خورشید، وقت هر تابش دلیل خلقت ربّانی جهان آمد بگو به اهل زمین، صاحبَ الزَّمان آمد زبان گشودی و تا عرش ذکر «یارب» رفت قلم به دست گرفتی، دل مُرَکَّب رفت نفس کشیدی و بادصبا..، مؤدَّب رفت دمی که پرده گرفتی ز چهره‌ات..، شب رفت به یُمن طَلعَت رویِ تو می‌کنم خیرات به آخرین سحرِ آلِ صُبح‌دم صلوات نسیم، عطر تو را هر کجاست، می‌جوید تو آن گُلی که زمانِ بهار می‌روید خوشا مشامِ تَری که «وصال» می‌بوید به قول خواجه‌ی شیرازمان که می‌گوید: «به حُسن و خُلق و وَفا کس به یار ما نرسد به یارِ یک‌جهتِ حق‌گزارِ ما نرسد» چه یوسفی‌ست که هجرش کشیدنی باشد! غم فراق ظهورت چشیدنی باشد چِقَدر ناز نگاهت خریدنی باشد علی علیِ لب تو شنیدنی باشد به عشق ذکر تو، ذاکر شویم..، می‌چسبد نجف کنار تو زائر شویم می‌چسبد نیازِ اهل یقین را شکوه ناز، تویی برای قبله‌ی توحیدیان نماز، تویی دری که سمت خداوند گشته باز، تویی قسم به بیتِ خدا، فارس الحجاز تویی به کعبه تکیه بده صبح روز سروری‌ات سرم فدای دم ذوالفقار حیدری‌ات تمام می‌شود این هجر ناتمام آقا به احترام تو دنیا کند قیام آقا فقیر سفره‌ی تو می‌شوم مدام آقا کریم زاده‌ی نسل حسن، سلام؛ آقا شبیه جد کریمت، سخاوتت علنی است کرامت تو به قرآن کرامتِ حسنی است کلام نافذ تو واژه واژه بی همتاست نگاه آبیِ تو بی کرانه‌ی دریاست فقیر کوی تو بودن عروج هرچه گداست محبت تو شبیه محبت زهراست شبیه فاطمه پُر دامنه است شوکت تو چقدر حضرت زهرایی است خصلت تو صدای بانگ اذانِ چهارده معصوم تپش..، تپش..، ضربانِ چهارده معصوم ای آخرین جریانِ چهارده معصوم عزیزِ فاطمه‌جانِ چهارده معصوم تویی که منتقم خون فاطمه هستی به داستان خداوند، خاتمه هستی برای نوح، دمت ساحلی به دریا شد مسیح، ذکر تو را بُرد..، کور بینا شد خلیل با مدد تو بلای بت‌ها شد ولایت تو عصایی به دست موسی شد شروع نقطه‌ی توحید هر قیام، تویی رسول‌های اولوالعزم را امام تویی به شعله می‌کشدم آن غم شب‌افروزم شبیه شمع، سحرهای هجر می‌سوزم هنوز چشم به فصل وصال می‌دوزم تویی مُحول الاَحوالِ عید نوروزم نوید آمدن تو پیام امّید است برای شیعه زمان ظهور تو..، عید است برای قفل ظهورت، کلید بودم کاش میان لشکر عشق‌ات، شهید بودم کاش منم همان که به یارش رسید بودم کاش شبیه شیخِ مفیدت، مفید بودم کاش چقدر دل به هوس‌ها سپرد نوکر تو به درد فصل ظهورت نخورد نوکر تو برای دفع بلا هر زمان که لازم هست به سوی لشکر کـُفـّار صد مهاجم هست هنوز سینه‌ی سنگین من مقاوم هست میان شاهرگم خون حاج قاسم هست اگرچه رفت علمدار..، این علم برجاست به روی شانه‌ی ما بیرق خدا بالاست چه سال‌ها که بدون تو بی بهار گذشت چه هفته‌ها که به ما در فراق یار گذشت چه روز‌ها که به این عاشق تو زار گذشت تمام جمعه‌ی عمرم در انتظار گذشت بس است دوریِ از ما..، بس است..، خسته شدیم به فاطمه قسم آقا..، بس است..، خسته شدیم برای بُردَن نام خوش‌ات دهان برسان لبی بساز برایم سپس زبان برسان به دست سینه‌زنِ‌ من کمی توان برسان مرا به کرببلای «حسین جان» برسان تو را به جان رقیه..، مخواه غم باشم فقط اجازه بده اربعین حرم باشم چقدر آه کشیدی ز دست این اقبال غروب روز دهم طبق سُنَّت هرسال شنیده‌ایم..، تو دیدی چه شد در آن گودال... همان دمی که ز گریه تو می‌روی از حال؛ بهم زند اثر ناله‌ی تو هیئت را حسین می‌کِشی و می‌کُشی جماعت را رسید نیمه‌ی شعبان..، دلم پُر آشوب است نگاه کن به دلی کز گناه معیوب است چقدر گریه به پای فراق مطلوب است مرا سحر برسانی به جمکران..، خوب است میان مسجد تو روضه ای به پا بکنیم برای مشک علمدار، گریه‌ها بکنیم خبر رسید به ایمان، ستون دین افتاد وقارِ بیرق شاهَنشَهی زمین افتاد امید تشنگیِ خیمه در کمین افتاد بلند‌مرتبه سقّا ز صدر زین افتاد کسی که چشم ندارد..، کمین خورَد سخت است کسی که دست ندارد..، زمین خورد سخت است مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر خوانی استاد مهدی زراعتی مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
خورشید پشت ابر شعر و اجرا : مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
تا بگذری دمی ز سر کوی چشمِ ما جاریست روز و شب به خدا جوی چشمِ ما یعقوب‌وار در غمِ یوسف نشسته ایم رفته ا‌ست از ندیدن تو سوی چشمِ ما در جستجوی خیمه ی سبزت دویده است در هر کجای بادیه آهوی چشمِ ما هر روزِ هفته چشم به راهت نشسته است هرروزِ هفته ، دلبرِ خوشروی چشمِ ما یا ایها العزیز ، قدم رنجه کرده ای آقا خوش آمدی ، قدمت روی چشمِ ما مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
میرسه شه ...فاطمی تبار خورشید پسه ...ابر انتظار میاد و همه ...عالم می بینن که چطور با یک ...گل میشه بهار ....... علوی هیبته ....قامت قیامته فاطمی طينته ... طاوسه جنته با ظهورش شبه ...تیره سحر میشه نور امیده و ...دریای رحمته ......... میاد و روی کعبه علم میزنه با سر بند یا زهرا قدم می زنه میاد روزی که عالم می بینه داره میون بقیع چهار تا حرم می زنه ( یا مهدی عجل الله ) ———————— می رسه ز ره ... صاحب اختیار توی دستشه ...تیغ ذوالفقار زنده می کنه ...یاد حیدر و سمت کربلا ...میشه رهسپار ........ خاتم الاوصیاست ....فرزند فاطمه ست تو شجاعت مثه ...سقای علقمه ست با ظهورش تنه ...فتنه می لرزه چون میدونن که دیگه ....وقت محاکمه ست ......... میاد و گره از کارمون وا میشه زیمن قدومش دنیا زیبا میشه میاد ریشه ی ظلمو ز جا می کنه میاد باعث شادی زهرا میشه ( یا مهدی عجل الله ) ——————— اوج اقتدار ....مولانا علی میر شهسوار ...مولانا علی کشاف الکرب ...قتال العرب شیر لافرار ....مولانا علی ........... شه دل دل سوار ...یعسوب دین علی به همه مقتدا ......مسند نشین علی سید الاوصیا ...معبودالعارفین امیر المومنین .....حبل المتین علی ............. قدم می زنه طوفان به پا می کنه سر از پیکر دشمن جدا می کنه همین بس که تا شمشیر به دست می گیره شب و روز لشکر رو عزا می کنه ( یا حیدر علی مولا ) شعر و نغمه : مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
128.3K
بیا/تواین مسیرِه روبــه ظهور بــریم/بــه آخــره گــُذَر برسیم باهم/باسینه ای پُراز نورِعشق بیا/بــه بــهتریــن پــدر برسیم باهمه وجودت اراده کن دلتو راهی این جاده کن کوچهءدلت روجارو بزن خونهء دلت روآماده کن مهدی بیاد/بهار میشه همه جا مهدی بیاد/کنار میره غصه ها مهدی بیاد/قرار میگیره دلای بیقراره همهء منتظرا اونی که بایدبره به سمتِ نور//منو توأیم منتظر باشه بــــرا روزه ظهور//منو توأیم اونی کــــه باید پـایِ کار باشه//منو توأیم برا صاحبَ الزمان یــــار باشه//منو توأیم مــــنو توأیم///مــــنو توأیم///مــنو توأیم مهدی بیاد/بهار میشه همه جا مهدی بیاد/کنار میره غصه ها مهدی بیاد/قرار میگیره دلای بیقراره همهء منتظرا ((اللهم..... عجل لولیک الفرج)) ______________ بخـند/ بــزار بخــنده روح امــید بیا/ کــه بــه نــور ســحر برسیم اگه/دلت بهارو دوست داره خُبْ بیــا/ بــه بــهتریــن پــدر برسیم یروزی تموم میشه غُصّه ها میگذره تلخی این لحظه ها توکه منـــتظرنشستی بدون نبایدخسته شیم از طیِّ راه مهدی بیاد/شهرو گلستون میکنه مهدی بیاد/ عالم وخندون میکنه مهدی بیاد/خشکی این کویره ظلم وپُره بارون میکنه مهدی بیاد/بهار میشه همه جا مهدی بیاد/کنار میره غصه ها مهدی بیاد/قرار میگیره دلای بیقرار همهء منتظرا اونکه باید شب و بیدار کنه//منو توأیم همه عالـــــم وخــــبردار کنه//منو توأیم اونکه باید دل و سامان بده//منو توأیم به ایــــن انتــظارا پایان بده//منو توأیم مـــنو توأیم///مــنو توأیم///مــنو توأیم مهدی بیاد/بهار میشه همه جا مهدی بیاد/کنار میره غصه ها مهدی بیاد/قرار میگیره دلای بیقراره همهء منتظرا ((اللهم..... عجل لولیک الفرج)) ______________ باید/تواین راهِ پُراز پیچ وتاب مثه/شکوفــه بـه ثَمَــر برسیم تاکه/ دلامــون و خــزون نزده بیا/بــه بـهتــرین پــدر برسیم بیـــا مــــثل پسره مهزیار بگذریم از خوشی روزگار بیشتر از منو تـو آقا داره میکشه بـه پای ما انتظار مهدی بیاد/غصه وغم میره یقین مهدی بیاد/زنده میشه دین مبین مهدی بیاد/بپامیشه حکومت عدالت حق امیرِمومنین مهدی بیاد/بهار میشه همه جا مهدی بیاد/کنار میره غصه ها مهدی بیاد/قرار میگیره دلای بیقرار همهء منتظرا اونـــکه باید بمـــونه میون جنگ//منو توأیم جلـــوی جهـــل وبگیره بی درنگ//منو توأیم اونـــکه باید عالـــم و تکــون بده//منو توأیم نوره حـــق و به هــمه نـشون بده//منو توأیم مـــــنو توأیم///مـــــنو توأیم///مـــــنو توأیم مهدی بیاد/بهار میشه همه جا مهدی بیاد/کنار میره غصه ها مهدی بیاد/قرار میگیره دلای بیقرار همهء منتظرا ((اللهم..... عجل لولیک الفرج)) شعر و نغمه : مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
تو ای حضور همیشه، نگار دیرینه تو ای صداقتِ محضِ جمال آیینه تو ای شمیم هوایت دلیل آرامش تو ای قشنگ ترین معنی طمأنینه تو ای ستاره دنباله دار هر شب ما همانکه مهرتو مهمان شده‌است در سینه همانکه دیده ندیده دل از کفِ ما برد ندیده دل به تو دادم، شبیه تهمینه دلی که جای تو باشد عجیب قیمتی است میان سینه به لطف تو گشته گنجینه قرار ما سر جایش هنوز منتظرم نشسته ام دم جاده، دوباره آدینه... مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
مستیم که هشیار نگشتیم هنوز دلداده ی دلدار نگشتیم هنوز چون تشنه لبی که آب را میخواهد ما تشنه ی دیدار نگشتیم هنوز مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
نوری ز مشرق اَبَدیَّت بلند شد طوفان بی امان حقیقت بلند شد دنبال خاک بود خدا روز خلقتش برخاست شخص حیدر و تربت بلند شد کعبه جوابگوی علی‌دوست‌ها نبود... ایوان‌طلای مرقدِ حضرت بلند شد حَظّی میان هروله‌هامان نداشتیم... ذکرِ علی ز گوشه ی هیئت بلند شد وقتی که در به دست علی کَنده شد ز جا فریاد هرچه قلعه به حیرت بلند شد تا مرتضی گره به دو ابروی خود کشید در گردنِ بشر رگِ غیرت بلند شد گفتی:امیدتان؟!..،همه گفتیم:فاطمه مادر همیشه وقت شفاعت بلند شد این خاک،شیعه‌خانه‌ی ذُرّیّه ی علی است ایران همیشه پای ولایت بلند شد ما را گدای نیمه‌ی‌شعبان خویش کرد عطری که دور سفره ی غیبت بلند شد لب‌تشنگان چشمه‌ی جانیم تا ابد ما نان‌خورِ امام‌ِ زمانیم تا ابد پلکی بزن..،خزان "زمین" را بهار کن این سالخورده را به جوانی دچار کن اسفندها به یُمن شما عید می شود کهنه‌لباس جامعه را نونوار کن دلداده‌هات حسرت دلبر کشیده اند خود را برای این همه عاشق، نگار کن دُکّان دردِ دوری خود را بیا..،ببند غم را ز شغل دائمی اش برکنار کن هوش از سر همه بِبَرَد خنده های تو... روی نقاط ضعفِ دلِ شیعه کار کن گردن‌کشیِ یاغیِ عشق‌ات حکایتی است... ما را ذبیح ‌های دمِ ذوالفقار کن موری به پیشگاه سلیمان رسیده است ما را به روی فرش وصالت سوار کن کعبه به شوقِ تکیه ی تو ایستاده است فکری به حال خانه ی پروردگار کن مستت به جز شراب نجف، مِی نمی خورد این باده را نصیب گدای خُمار کن صحرانشین! کجای جهان خیمه‌گاه توست؟!... کُنجی برای گریه ی ما اختیار کن زهرم..،بگو بدل به عسل می کنی مرا آخر میان گریه،بغل می کنی مرا فقرِ مرا اگرچه جهانی جواب کرد دستت گرفت کاسه ی من را..،ثواب کرد بخشندگیِ تو به حسن‌جان کشیده است این لُطف را عمو‌ی کریمِ تو باب کرد روشن‌ترین توسل خورشیدها..،سلام! ذکرت دعای شبزده را مستجاب کرد نام تو رمز سروری کشور من است پیرِ خُمِین با دم تو انقلاب کرد وقتی که گفت نوح قبیله:خَدَمتُهُ... یعنی به روی نوکری ما حساب کرد ما نوکریم..،نوکر جدِّ غریب تو ما را به این لقب خودِ زهرا خطاب کرد " هیئت؛ کلاس درس ولایت‌شناسی است " روضه ، مرا به کار برایَت مُجاب کرد "یامهدی" است باطن هر "یاحسینِ" ما... پس سینه‌زن مسیرِ درست،انتخاب کرد قلبی که پای هجر نسوزد..،کباب باد آن مجلسی که از تو نگوید خراب باد دستم هنوز طرح کبوتر نمی کشید یعنی دلم به شوق شما پر نمی کشید قصدم خودِ تویی..،بخدا نان نخواستم بوی غذا مرا دمِ این در نمی کشید خیلی برای آمدنت کم گذاشتم وَرنه،خجالت این همه..،نوکر نمی کشید هرکس مُفید بود برایت..،"مُفید" شد غیر از تو را به مُصحَف و منبر نمی کشید عُمر پدر به دیدن روی تو قَد نداد از شِدَّتِ فراق تو دیگر..،نمی کشید غرق گناه بودم اگر فاطمه نبود دست مرا اگر خودِ مادر نمی کشید...!؟ ما غیر کربلا که به جایی نمی رویم میل گدا به اینور و آن‌وَر نمی کشید ▪️ ▪️ با چکمه روی سینه ی او می نشست شمر... از کار خویش دست هم آخر نمی کشید بعد از حسین بود..،سنان رفت در حرم... ای کاش ختم روضه به معجر نمی کشید پنجا‌ه‌سال‌پرده‌نشین پیرِ پیر شد با شمر،عمه‌جان شما هم مسیر شد مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
بی قراره بی قراریم غصه داره این دیاریم باهدف بسمت وسوی نور/در مسیرحق باوری در جهاد تبیین حق / در دل امید آوری با بصیرتیم میان این هجوم دشمنان عزم بسته ایم تمــام آحـــاد شیعیان نسل شیعه راادامه میدهیم به بیکران تا شود سپاه تحت امر صاحبَّ الزمان بسته ایم/ماهمه//با امام خود عهدی میکنیم / زمزمه // ((لبیک یا مهدی)) ——————————— شیعهء صاحب زمانیم حامی مستضعفانیم پیروان نسل فاطمه/ مقتدای راه حیدریم در مسیر منجی بشر/ تابع و مطیع رهبریم در تمدن نوین ما هدف هدایت است دعوت بشر به سوی مقصد سعادت است رمز اعتقاد شیعه مکتب شهادت است میرسد به نور چونکه حامی ولایت است میشود/شامله//مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي آن که گفت / هرزمان // ((لبیک یا مهدی)) ——————————— پیروه خط امامیم حامیان این نظامیم تحت امر حضرت ولی/روبه سوی قدس عازمیم تا نفس که هست دشمنه/دشمنان حاج قاسمیم در تحیّرست سپاه ظلمْ ز اقتدار ما می هراسد از عماد و رعد و ذولفقار ما آن زمان که میرسد به نور انتظار ما نُصْرَتی لَکُمْ ُمعِّدَهْ میشود شعار ما مرگِ در/ این مسیر//بوده همچنان شهدی این شعار / برلبم // ((لبیک یا مهدی)) شعر و نغمه : مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران https://eitaa.com/masham14
تو بودی آنکه بر خاک زمین کار خدا کرده تو بودی آنکه روزی خلایق را جدا کرده نشستی گوشه ای مشغول تسبیح خدابودی و ابراهیم کم کم کعبه را دورت بنا کرده اگر بنّای بیتت شخص ابراهیم شد قطعا هزاران بار اسماعیل هایش را فدا کرده یقین آب بقا دارد بقا از باقیِ جامت اگر خضر نبی میلی بر آن آب بقا کرده نکردی رد گدایان را ولی دیدم به ردالشمس هبوطِ پلکِ تو خورشید راهم جابه جا کرده فلانی با فلانی رفت اما رو سیه آمد خدا تنها تورا شخصیت خیبرگشا کرده نمیدانم بشر هستی نمیدانم خدا هستی که بوده آنکه در معراج احمد را صدا کرده نمیدانم چرا از ذوق میخندم شنیدم که علی با دستهایش شیعیانش را جدا کرده نزائیده ست مادر مثل تو یا حضرت حیدر تو بودی آنکه بر خاک زمین کار خدا کرده مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
شبیه برف که درگیرِ آفتاب شده دلم ز شدّتِ هُرمِ فراق آب شده «میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست»... گناه کاریِ من،بین ما حجاب شده چقدر پیش نگاه تو معصیت کردم چقدر پیش تو این عاشق‌ات خراب شده به سیلی پدرانه همیشه محتاجم که سربه‌راه شد آن طفل که عتاب شده چقدر «آه» نوشتم..،به دست تو نرسید... فراق‌نامه‌ی من این چُنین کتاب شده به غیر پشت در خانه ات کجا برود؟! همان گدایِ سرافکنده‌یِ جواب‌شده وصال یار..،به جز سوختن مُیَسَّر نیست... بگو به شمع که پروانه ات مُجاب شده درختِ «آب» نخورده ثمر نخواهد داد دعا به لطف همین «گریه» مستجاب شده برای بَرده خریدن به من اشاره بکن به این سیاه بگو نوکرت حساب شده تو را به خونِ علی‌اصغرِ حسین..،بیا بیا که شیعه ی تو غرق در عذاب شده ▪️ ▪️ سه شعبه خورد به مشکی و آبرویی ریخت... رشید اهل حرم از خجالت آب شده عمو کجاست ببیند به جای جرعه ی آب طناب حرمله ها قسمت رباب شده مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
از شهر بابل در مراسم شب شعر مهدوی اسفند ۱۴۰۱ - تهران، فرهنگسرای شهید حاج قاسم سلیمانی مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ  حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ سال نو مبارک🌹🌹🌺🌺 ان شاءلله سالی پر از برکت و سلامتی برای شما عزیزان و خانواده محترم‌تون باشه مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
هنوز سبز نشد شاخه های بی ثمرت درخت خشکِ قنوتم..،کجاست برگ و برت گناه؛ظرفیتِ اشک را گرفت از تو آهای کاسه ی چشمم!چه آمده به سرت شکسته‌پر شده ای یاکریمِ بام کریم هوای نفس چه زخمی زده به بال و پرت خدا،خدای لبم را ز من مگیر..،خدا بیا و رحم کن ای رب به عبد بی هُنرت تمام سود مناجاتِ تو،دم صبح است ضرر نکرده کسی که نشسته تا سحرت رفیقِ بنده نوازی و ما فقیر نیاز نمی شود که بیفتد به حال ما،نظرت؟! به حرمت رمضان کاسه ی مرا پر کن ببین گدای قدیمی رسیده پشت درت امید طفل خطار کار مادر است فقط فدای فاطمه..،آن باوقارِ معتبرت زمان مُردن ما می رسد بزرگِ نجف علی بشارت دیدار داده بر بشرت به روزه‌دار بگوئید روضه،افطاری‌ست نه چند دانه‌ی‌ خرما،نه چای پُر شکرت فدای تشنه لبی که دو قطره گریه بر او برای وصل خداوند کرده تشنه‌ترت ▪️ ▪️ صدای خواهری از روی تل بلند شده: فدای حنجر خشک تو..،مادر و پدرت هزار نیزه و شمشیر و تیغ جای خودش... خدا بخیر کند..،نعل و جسم مختصرت! مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
بنده ی بی چشم و رو را بنده پرور خواسته آمده ماه اجابت کردن هر خواسته آی صاحبخانه! مهمان آمده..،ردش نکن حاجتش را سائلت تنها از این در..،خواسته گرچه بد کردم..،نوازش کن مرا..،تنبیه نه! عبد خاطی جز محبت چیز دیگر خواسته؟! یا غیاث المستغیثین! تو به فریادم برس داد من از دست نفس سرکشم برخاسته کار من تا بیخ پیدا کرد..،اشک من چکید اینکه وا گردد گره ها..،دیده‌ی تر خواسته داشتم رسوای عالم می شدم..،زهرا رسید سربلندی مرا همواره مادر خواسته ذوق افطاری ما خرمای نخل مرتضی است از همان جنس رطب هایی که قنبر خواسته وقت دفن بچّه‌شیعه می رسد بابای او ما نمی گوئیم..،این را شخص حیدر خواسته چندسالی قسمت ما کربلارفتن نشد... مضجع ارباب را آغوشِ نوکر خواسته ▪️ ▪️ مقتل آورده است آقای غریبم تشنه بود... آه!جای جرعه آبی شمر خنجر خواسته هیچ داغی از همین مرثیه بالاتر نبود: خواهرش از بی حیایی پست..،معجر خواسته مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14