eitaa logo
مشقِ عشق ٬ دمشق
329 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
589 ویدیو
19 فایل
مشقِ عشق ٬ دمشق حرفهاي دل یک جامانده از شهدا ، شهدايي كه روزي رفقايي بودن كنارم والان روياهاي ديدار درسر ميپرورانم كه شايد باز لايق شوم دفتر مشق ما سرمشقش٬عشقه دم و بازدم ما سرمنشأش٬عشقه محل عاشقیمون دمشقه https://eitaa.com/mashghe_eshgh_dameshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
مشقِ عشق ٬ دمشق
#اعتــــــصاب▫️ #شهیدمهــدی_کبیـــرزاده🌹 مشق عشق٬دمشق @mashghe_eshgh_dameshgh
🔺🔺🔺 یک روز آمد و پرسید: «باباجان! خمس اموالت رو دادی؟!» تعجب کردم؛ با خودم گفتم: «پسرِ ‌‌‌دوازده _ ‌‌‌سیزده ساله رو چه به این حرف‌ها؟!» با اینکه پایبندی خاصی به مسائل شرعی داشتم، حرفش را به شوخی گرفتم و گفتم: «نه پسرم، ندادم؛ امسال رو ندادم». از فردای آن روز دیگر لب به غذا نزد و دو روز به بهانه‌های مختلف، اعتصاب غذا کرد. وقتی خوب پاپیچش شدم، فهمیدم به خاطر همان بحث خمس بوده! شهید مهدی کبیرزاده کتــاب دسته یک، ص141 🌹🌸🎋 امــام زمـــان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ... هر کس بدون دستور ما در مال ما تصرف کند مرتکب گناه شده است و هر کـس ذره‌ای از مـال ما را بخورد پس گویا آتش در شکم اوست بحـــــــــــــــارالانـــــــوار، ج53، ص 183 مشق عشق٬دمشق @mashghe_eshgh_dameshgh
روزی چند مرد👨 جوان رسیدند خدمت علامه حسن زاده آملی گفتند: آقا یه نصیحتی بفرمایید، تا استفاده کنیم. علامه فرمودند: سعی کنید با نامحرم رابطه نداشته باشید ، چه زن 👩 باشد چه مرد👨. پرسیدند:آقا مگر مرد هم برای مرد نامحرم میشود ❓❗️‼️❓❗️‼️ علامه فرمودند:هرکس که با خدا ارتباط ندارد نامحرم است. مشق عشق٬دمشق در پیام رسان ایتا 👇 https://eitaa.com/mashghe_eshgh_dameshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشقِ عشق ٬ دمشق
دلم شهادت میخواد... می گویند چرا می خواهی شهید شوی؟😔 می گویم دیده اید وقتی یک معلم را دوست داری خودت را می کشی در کلاسش نمره ی 20 بگیری و لبخند رضایتش دلت را آب کند؟؟ من هم دلم برای لبخند خدایم تنگ شده می خواهم شاگرد اول کلاسش بشوم... ♥ شـــ ــهــــ ا د ت ♥😔 "شهادت مرگ انسانهای زیرک و هوشیار است که نمیگذارند این جان، مفت از دستشان برود و در مقابل ،چیزی عایدشان نشود"😭 اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک ... " شهادت پایان نیست، آغاز است؛ تولدی دیگر است؛ تولد ستاره است که پرتو نورش عرصة زمان را در می نوردد و زمین را به نور ربّ الارباب، اشراق می بخشد، و شهدا، واسطة پیوند آسمان و زمین هستند و جز از طریق آنان، راهی برای جلب عنایات خاصة حضرت حق وجود ندارد." ❤️شهید سید مرتضی آوینی مشق عشق٬دمشق در پیام رسان ایتا 👇 https://eitaa.com/mashghe_eshgh_dameshgh 🌸❣🌸❣💓❣🌸❣🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب شب میلاد علے ابن حسینہ امشب دل ما زائر بین الحرمینہ🌸🍃 بہ همہ اهل ولا سیـد و سـرور اومـده یاحسین (ع) چشم تو روشن اومده 🍃🌸میلاد سرو قامت آل یاسین مبارک🍃🌸 🌹مشق ،عشق ،دمشق🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جونم فداش😍...ایشالله حدااقل بتونیم کاری کنیم که باعث خوشحالیش بشیم...قربون خنده هاش❤️😍😍 🌹مشق ،عشق ،دمشق🌹 @mashghe_eshgh_dameshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#شهید_جواد_محمدی_منفرد🌷 https://eitaa.com/mashghe_eshgh_dameshgh
مشقِ عشق ٬ دمشق
#شهید_جواد_محمدی_منفرد🌷 https://eitaa.com/mashghe_eshgh_dameshgh
بسم رب الشهدا و الصدیقین بسم رب عاشقان پرپر شده بسم صاحب خونهای بر زمین ریخته شده سلام علیکم و رحمه الله امشب یادی کنیم از شهدایی که عاشقی رو در رفتن شناختن ... رفتن از دنیایی که من و امثال من ٬ نتونستیم دل بکنیم و موندیم امشب که نه هر شب اصلا هر لحظه از زندگیمون رو با یادشون میگذرونیم سخت و دردناک ولی شیرین و ماندنی حدودا ساعت شش بعدازظهر بود تو منطقه ای که تازه ازدشمن گرفته شده بود و تلاش زیادی برای پس گیریش میکرد هر از گاهی تک هر از گاهی بارش خمپاره و کپسول و دایماشکارچی هاش نشسته بودن و از ما لاله لاله لاله ٬ اونم لاله های زیبا و خوشبو سوا میکردن یکی از سر یکی از قلب یکی از سینه شرایط خیلی سختی بود گاها تشنگی گاها گرسنگی گاها بی مهماتی و گاها عدم درایت و فرماندهی بعضیها دولت هم که یک سوی ماجرا دولت حسن کلیدساز سهمیه ی جنگ تعطیل بودجه بسته تو دل دشمن بی هیچ پشتوانه ای اما بچه ها با اعتماد به خدا واهل بیت اونجا بودن پس همه چی گلستان ... تو این شرایط خدا و اهل بیت سلام الله علیها برامون معجزاتی داشتن که گاها ازجنس انسانیت از جنس شهدا شهدایی مثل شهید جواد محمدی شهیدمرتضی عطایی اره حدودا ساعت شش بعدازظهر بود هجوم سنگین دشمن توپخانشون بی وقفه میزد عین مور و ملخ ادم میریختن حدودا دوهزار نفر نیرو برای مایی که ظاهرا و تعدادا چهارصد نفر بودیم حدودا اژدهای هفت سر تو کتابها خونده میشه که وقتی یک سرش رو بزنی چند تا سر دیگه در میاره ولی در واقعیت همین بود و بدون بزرگنمایی و عین واقعیت ٬ هر چی میزدیم کم نمیشدن که هیچ ٬ اضاغه هم میشدن هوا رو به تاریکی میرفت و فقط دهانه ی اتش سلاح ها دیده میشد جای شلیک رو شلیک میزدیم خاموش میشدوباز از جای دیگه بیشتر شلیک میشد نیروهای سوری ابروی چپ خط رو به عهده داشتن جایی که اگرسقوط میکرد عین اب خوردن قیچی میشدیم و همه ی بچه ها زنده زنده اسیر میشدن شهید بزرگوار مرتضی عطایی مسیولیت فرماندهی محور رو به عهده داشت و شهید محمدی بانام جهادی ابوفاضل و کد بیسیم ابوعلی یک جانشین ابوعلی بود نیروهای سوری بیسیم زدن که درگیری بالاس و نیروی کمکی میخوان ابوعلی جواد رو باسه تا ازبچه های فاطمی روانه کرد سمت سوری ها جواد هم از همه جا بیخبر رفت نگو سوریها باز هم خیانت ٬ فرار٬ خط شکسته٬ دشمن نفوذ... جواد داشت میرفت تو دل دشمن ولی بیخبر اونها هم اجازه دادن حسابی نزدیک بشه و درگیری و جواد و دوتا از بچه ها زخمی اسیر میشن و یک نفر بدون اطلاع عقب میکشه عادت دارن وقتی از ما اسیر میگیرن بیسیم رو میگیرن جلوی دهنش شکنجه ش میدن صدای درد و اه و ناله رو بشنویم روحیمون بشکنه کاری که با جواد هم انجام دادن جواد مشهدی بود کارمند حراست یک شرکت هواپیمایی پرستیژ عالی کاریزمای قوی روابط اجتماعی فوق العاده دو تا بچه هر کدوم از اون یکی زیباتر خونه و شغل و موقعیت اجتماعی رو رها کرد با نام افغانستانی اومد با فاطمیون چتهاش رو هیچوقت یادم نمیره بامرتضی اصرارهاش تمناهاش که فقط بتونه خودش رو برسونه منطقه ولی شوخ بود و سرزنده بی نهایت دل پاک ولی جسور و نترس مرتضی طاقت نمی اورد چون عاشق جواد بود بی وقفه صداش میکرد ابوفاضل ابوفاضل ابوعلی جواد جواب بده اونقدر نگران بود مرتضی که حتی اسلحه برنداشت و دست خالی به سمت موقعیت جواد میدویید و هیچ خبری از جوادنبود ابو علی یک ابو علی یک ابوعلی چند دقیقه ای بعد از رفتنش ازش هیچ خبری نشد تت صدای بیسم ودرگیری و زخمی شدنش بازم سکوت دشمن تامرتضی هم بیفته تو دامشون مرتضی نزدیکترمیشد که تیراندازی رو شروع کردن و مرتضی نشون مادری رو همونجا گرفت پهلو پارگی خون صلی الله علیکی یافاطمه الزهرا یا ام ابیها دست به پهلو خودش رو کشون کشون کشید عقب و بیسیم زد نیروهات رو بکش اون سمت جواد رسیدیم سوارش کردیم فرستادیمش بهداری عین اوار رو سر دشمن خراب شدیم فاصله ی درگیری به پونزده متر رسید جواد دستشون بود با دو تادیگه هر چی داشتیم از ایمان و مهمات با خودمون بردیم بچه های اطلاعات بیسیم رو شنود کرده بودن و دشمن گفته بود اسیر داره میخواد منتقل کنه عقب جای تامل نبود بی مهابا بایدهرجوری بود جواد رو میگرفتیم و گرفتیم اما... ایام اعیاد شعبانیه س ببخشین نمیخواستم روضه بخونم اونم‌روضه ی باز اما یکی سر نصفه بریده یکی تیر خلاص تو سر و جواد ... یک خشاب تو صورتش خالی شده بود صلی الله علیک یا اباعبدلله ساعت حدودا شیش صبح بود که تونستیم دشمن رو عقب بفرستیم مرتضی از بهداری فرار کرده بود اومده بود خط خونریزی داشت و ضعف بدنش رو گرفته بود کل این ماجراهایک طرف به مرتضی خبر دادن شهادت جواد یک طرف بازم فرستادیمش بهداری و منتقل شد بیمارستان اما بازم فرار و اومد خط وقتی بالا سر جواد بودیم گفتیم https://eitaa.com/mashghe_eshgh_dameshgh
مشقِ عشق ٬ دمشق
بسم رب الشهدا و الصدیقین بسم رب عاشقان پرپر شده بسم صاحب خونهای بر زمین ریخته شده سلام علیکم و رح
ببین این با دشمن چیکار کرده چقدر مسخرشون کرده که اینجوری تلافی کردن دو روز قبل از شهادتش تو همون منطقه ای که شهید شد دلش گرفته بود نشسته بود به عشق اقاش امام رضا گریه کرده بود اخه عین مرتضی خادم افتخاری حرم بود و اون روز روز شیفتش بود همش میگفت الان باید تو حرم اقام میبودم و دل پاکش و قلب مهربونش باعث شد خادم خود اقا بشه تو بهشت یاد رفقا بدجوری بهم میریزتمون هم خودمون رو هم ابرومون رو اینکه سر سفره ای رسیده بودسم از بهترین طعام ها و میوه ها اما گرسنه بلند شدیم ... من رو حلال کنین اگر خاطرتون رو مکدر کردم اما تو این اعیاد و شادیها جای یک کسایی خیلی خالیه خیلی والسلام من التبع الهدی 🌷 https://eitaa.com/mashghe_eshgh_dameshgh