PTT-20200923-WA0003.opus
578.5K
__________💠🇮🇷💠____________
◽️نشست بصیرتی سیاسی
🔹موضوع:
تبیین دستاورد های دفاع مقدس
🎙سخنران:کارشناس سیاسی جناب آقای صالحی
#قسمت_دوم
💢سوالات خود را تا ساعت ۱۷ به آیدی
@bi_pelak99
ارسال کنید.
___________💠🇮🇷💠_____________
PTT-20200923-WA0009.opus
510.9K
________💠🇮🇷💠____________
◽️نشست بصیرتی سیاسی
🔹موضوع:
تبیین دستاورد های دفاع مقدس
❓جواب سوالات
#قسمت_دوم
_______💠🇮🇷💠_____________
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈┈••✾•🔹﷽🔹•✾••┈┈•
💠نشست بصیرتی جنایت های آمریکای رو به افول
#قسمت_دوم
💢جنایات آمریکا در ایران
🎙 سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای خسرو محمد رضایی
#ویژه_خواهران
سوالات خود را به آیدی زیر ارسال کنید.
@bi_pelak99
•┈┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈┈•
#نشست_بصیرتی
#افول_آمریکا
#ثامن_3
____________|🇮🇷|____________
❥|•@mashghe_nokarane🕊
690.2K
#نشست_بصیرتی
━━━━━●──────
⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻
🎙سخنران: کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای نوابی
🗒با موضوع عدالت و مبارزه با فساد
#قسمت_دوم
❇️سوالات خود را تا ساعت ۱۳ به آیدی زیر ارسال کنید:
@bi_pelak99
__________☘🌹☘_________
__________|🇮🇷|____________
❥|•@mashghe_nokarane🕊
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
وصیتنامه الهی سیاسی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
#قسمت_دوم
خدایا! از کاروان دوستانم جاماندهام
خداوند، ای عزیز! من سالها است از کاروانی به جا ماندهام و پیوسته کسانی را به سوی آن روانه میکنم، اما خود جا ماندهام، اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند.
عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن [است] کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.
عزیزم! من از بیقراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابانها گذارده ام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان میروم.
کریم، حبیب، به کَرَمت دل بسته ام، تو خود میدانی دوستت دارم.
خوب می دانی جز تو را نمی خواهم.
مرا به خودت متصل کن.
خدایا وحشت همه ی وجودم را فرا گرفته است. من قادر به مهار نفس خود نیستم، رسوایم نکن.
مرا به حُرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب کرده ای،
قبل از شکستن حریمی که حرم آنها را خدشه دار می کند، مرا به قافله ای که به سویت آمدند، متصل کن.
معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم. بارها تو را دیدم و حس کردم، نمی توانم از تو جدا بمانم. بس است، بس. مرا بپذیر، اما آنچنان که شایسته تو باشم.
#مرد_میدان
#مسابقه
__________|🇮🇷|____________
❥|•@mashghe_nokarane🕊
558.8K
━━━━━━◉───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
#نشست_بصیرتی
💠موضوع:
حماسه نهم دی ماه
و
بسیج، دهه بصیرت، مکتب سلیمانی
🎙سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای صالحی
#قسمت_دوم
#ویژه_خواهران
#ثامن_سمیرم
─┅═🍃🌹🕊2⃣🕊🌹🍃═┅─
____________|🇮🇷|____________
❥|•@mashghe_nokarane🕊
چرایی و چگونگی استمرار نظام اسلامی.m4a
4.04M
━━━━━━◉───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
#نشست_بصیرتی
💠موضوع:
انقلاب اسلامی
بالنده و مقتدر
چون کوه استوار
🎙سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای اسماعیلی
#قسمت_دوم
#ویژه_خواهران
#ثامن_سمیرم
─┅═🍃🌹🕊2⃣🕊🌹🍃═┅─
___________|🇮🇷|____________
❥|•@mashghe_nokarane🕊
5f4942b8a40bd9605fd40881_1149987150826768676.mp3
5.42M
━━━━━━◉───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
#نشست_بصیرتی
📋موضوع: جهاد و امید آفرینی
پیامد های ناامیدی در قرآن کریم
🎙سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای محمدرضایی
ارسال سوال به آیدی:
@bi_pelak99
#قسمت_دوم
#ثامن_سمیرم
─┅═🍃🌹🕊2⃣🕊🌹🍃═┅─
@mashghe_nokarane
ضرورت بحث.m4a
1.82M
━━━━━━◉───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
#نشست_بصیرتی
💠موضوع:
قدرت ریاست جمهوری در ایران
🎙سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای اسماعیلی
#قسمت_دوم
#ویژه_خواهران
#ایران_قوی
#مشارکت_حداکثری
─┅═🍃🌹🕊2⃣🕊🌹🍃═┅─
________|🇮🇷|____________
❥|•@mashghe_nokarane
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
📚 کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🗒 #قـسمت_دوم
چند روز بعد، با دوستانِ مسجدی پيگيری كرديم تا يک كاروانِ مشهد برای اهالیِ محل و خانواده شهدا راه اندازی كنيم. با سختی فراوان، كارهای اين سفر را انجام دادم و قرار شد، قبل از ظهرِ پنجشنبه، كاروانِ ما حركت كند. روز چهارشنبه، با خستگی زياد از مسجد به خانه آمدم. قبل از خواب، دوباره به ياد حضرتِ عزرائيل افتادم و شروع به دعا برای نزديكی مرگ كردم. البته آن زمان سن من كم بود و فكر ميكردم كار خوبی ميكنم. نميدانستم كه اهل بيتِ ما هيچگاه چنين دعايی نكرده اند. آنها دنيا را پُلی برای رسيدن به مقامات عاليه ميدانستند. خسته بودم و سريع خوابم برد. نيمه های شب بيدار شدم و نمازشب خواندم و خوابيدم. بلافاصله ديدم جوانی بسيار زيبا بالای سرم ايستاده. از هيبت و زيبايی او از جا بلند شدم. با ادب سلام كردم.
ايشان فرمود:« با من چكار داری؟ چرا اينقدر طلب مرگ ميكنی؟ هنوز نوبت شما نرسيده.» فهميدم ايشان حضرتِ عزرائيل است. ترسيده بودم. اما با خودم گفتم: اگر ايشان اينقدر زيبا و دوست داشتنی است، پس چرا مردم از او ميترسند ميخواستند بروند كه با التماس جلو رفتم و خواهش كردم مرا ببرند. التماس های من بی فايده بود. با اشارهٔ حضرت عزرائيل برگشتم به سر جايم و گويی محكم به زمين خوردم!
در همان عالمِ خواب ساعتم را نگاه كردم. رأس ساعتِ 12 ظهر بود. هوا هم روشن بود ! موقع زمين خوردن، نيمهٔ چپِ بدن من به شدت درد گرفت. در همان لحظات از خواب پريدم. نيمه شب بود. ميخواستم بلند شوم اما نيمه چپ بدن من شديداً درد ميكرد!!
خواب از چشمانم رفت. اين چه رؤيايی بود؟ واقعاً من حضرت عزرائيل را ديدم!؟ ايشان چقدر زيبا بود.😍
‼️ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2330263603C0760e85adb