سلام علیکم
من سال ۸۰ همزمان با ازدواجم در مراسم دهه محرم منزل قدیمی استاد که مکان موسسه است شرکت کردم و از همان موقع کتابهایی را خوندم اما این آشنایی پراکنده بود تا اینکه در جلسات آشنایی با آثار اندیشمندان درمحضر استاد درودی با نظام فکری ایشان آشنا شدم .
دونکته مرا مجذوب اندیشه و نگاه ایشان کردم.
اول : نظر ایشان درباره نقطه نهایی زندگی است از همه میشنیدیم و همه جا میخواندیم که هدف رسیدن انسان به کمال است اما استاد بسیار دقیق و با استناد قرآنی هدف را رشد قرار میدهد✨این نکته بسیار درست و غیر قابل خدشه بود و من لذت بردم.
دوم : نگاه استاد به برخلاف بعضی از اندیشمندان به اسلام به عنوان یک دین کامل ، حقیقی است و نه لفظی
بسیاری معتقدند اسلام کلیات را بیان کرده و در جزئیات وارد نشده و بقیه را به عهده عقول و علوم بشری گذاشته و بعضی معتقدند اسلام فقط گزاره های درباره بهتر زیستن دارد و دعو نظریه پردازی ندارد !
اما ظرفیت کامل اسلام را استاد به خوبی دیده اند.فقط روی آن کار نکرده ایم متاسفانه،
خداوند به شما و همه کسانی که در مسیر شناساندن تفکر استاد صفائی حائری قدم برمیدارند توفیق عنایت کند.
سلام
بنده از طریق یکی از شاگردان استاد با ایشون آشنا شدم
به نظر من ایشون بنیانگذار مفهومی به نام «مهندسی سلوک» بودند و دنیای معنویت مباحث و زاویه ی نگاه مرحوم صفایی رو به انسان گمشده در تزاحم و تعارض های امروز روزگار بدهکار بود.
«مرتضی مرادی»
من خیلی خیلی قبل با استاد آشنا شدم
زمانی که جوانی 16ساله بودم و دایی شهیدم و برادر عزیزم محمود پیروزفر از آقای صفایی میگفتن و از صفای دلشون
اینکه خونه شون به روی همه باز است.
اینکه سفره شون پر برکت است.
و اینکه چقدر زبان قال و زبان حالشون یکی است.
و به واسطه برادرم با کتابهای ایشان آشنا شدم.
مسئولیت و سازندگی
نامه های بلوغ و...
و بالاخره 22 تیرماه، برادرم همسفر ایشون بودن که تصادف رخ داد.
و امان از 22تیر ماه....
پیروزفر
سلام و درود برشما..
اولین بار از طریق اکسپلورر اینستاگرام با عکس نوشته های زیبای استاد آشنا شدم و از همانجا عضو کانال اینستاگرام شدم....
امیدوارم فعالیت در فضای مجازی رو همینطور جدی تر بگیرید.👍⚘
سلام
وقتی دراوج سختی زندگیم قرار داشتم، خانه یکی از مشتری هایم رفتم تا یکی از وسایل خانه اش را تعمیر کنم روی درب یخچال یک جمله از استاد نوشته بود عبارت:«غم را نمیتوان کم کرد،باید خودت را زیاد کنی» استاد.ع.ص
چنان من را زیر و رو کرد چنان آتش امیدی در اوج تاریکی هایم روشن کرد که بعد از چند سال زندگی من عوض شد و تمام معادلات زندگی من تغییر کرد و معنا دار شد...
کسی که تا دیروز نسیم بلا آن را با خود به اعماق کفر میبرد دیگر ریشه دار شده و حتی شغل و حرفه و نقش من عوض شد من خودم رو مدیون ایشون میدونم و به یادشون هستم🙏
سلام من با استوری هایی که مربی فرزندم ازصدای ایشون میگذاشتن آشنا شدم وآنچنان این صدا به دل من نشست که پیگیر صوت ها ونوشته های ایشان شدم تااینکه بااین گروه آشنا شدم
تقدیر این بود که دیرهنگام با استاد صفایی حائری آشنا شوم که آن نیز سریّ دارد اما اکنون خود را همچون تشنه ای میبینم که در هیاهوی سرابها به آب رسیده ام!
هر چند مثل سالهای جوانی، دیگر هیجان زده نیستم و هیچ چیز قبل از صدها تردید و هزاران بار تحقیق نمیتوانست برای من جذاب باشد اما نوای حق عین.صاد غوغایی در دلم به پا کرده و چنان جاذبه ای دارد که مرا به دنبال خود میکشد!
چه اشکهایی که با سوز صدای استاد بر چشمانم جاری میشود اشکهایی که تنها با نام حسین ع جاری بود!
قصهی غربت استاد صفایی برایم باورکردنی نبود و به خاطر کوتاهی ها و جفاها، خود را مدیون ایشان میدانم و مسوولیت ها را دو چندان کرده که غریبانه و در گمنامی میزیست و قشر زیادی از مردم و جوانان در زمان حیات ایشان از اندیشهی ناب وی محروم ماندهاند.
اما بسیار خرسندم که گفتار و صوت و مکتوبات بسیاری از ایشان گردآوری شده که محل انس جویندگان حقیقت است و ای کاش ما نیز بتوانیم به مسئولیتهای خود واقف باشیم و از حرکت در جهت درست باز نمانیم...
دل نوشته :
با مرحوم صفایی از آنجا آشنا شدم که مادرم به خدا پیوست و مرا از تمام انس ش محروم کرد
چون در وصیت نامه ی مادرم این بود که منزل ش را وقف کنیم جهت برگزاری کلاس های دینی علمی فرهنگی، لذا برخاستم به تحقیق تا بیابم بهترین این کلاس ها را
به کمک یکی از دوستان م با گروهی اشنا شدم که آنها خودشان را از جمله شاگردان مرحوم صفایی میدانستند
در شاگردی از محضر شون اشنا شدم با دوره ٣۶ جلسه ای مبانی دین اصیل، آنجا بود که یافتم دین م ارثی سنتی بوده و با وراثت به من رسیده نه با انتخاب
و خیلی از سوالاتم که همیشه در من باید مدفون میشد والا حکم تکفیر م داده می شد جواب داده شد ، من جمله اینکه
— اصلا چرا زنده م؟
—چرا باید به این زندگی پردرد و رنج ادامه دهم؟
—کجای این خلقت با اینهمه ظلم و تبعیض حکیمانه س؟
— اصلا دین چه ضرورتی دارد؟
و......
و در لابلای مباحث و مبانی مرحوم صفایی رسیدم به اینکه
بهشت و جهنم همین جاست و با ما ست و در ماست
ما بعنوان انسان موجود مختاریم
دین اصلا اجبار و اکراهی ندارد
اینهمه مثلا دینداری، اصلا دینداری نیست و تقلید است و تعصب
و.....
خلاصه چیزی که یافتم این بود
بخوبی توانستم ببخشم، از کینه ها خالی شوم
اینکه قرار است حرکت کنم نه اینکه درجا بزنم
یاد بگیرم که آزاد باشم و به دیگران ازادی ببخشم
و......
جنابی
سلام
سال دوم ارشد بودم که استادمون سیر مطالعاتی شروع کرد. ما پیشنهاد کردیم طرح کلی اندیشه اسلامی ولی ایشون یک کتاب از استاد صفایی معرفی کردن.
حقیقتش اول چون نمیفهمیدم و حرف های استاد سنگین بود یه جبهه بدی نسبت به ایشون گرفتم ولی در ادامه، با عنایت خدا حرف های ایشون عجیب به دلم نشست.
ایشون جوری به دین نگاه می کنن که هیچ کس از اون زاویه دین رو مورد بررسی قرار نمیده.
یعنی نیمه گمشده ام را پیدا کردم
الحمدلله 🙏🏻
سلام ما جلسه ای خانوادگی داریم با یک استاد روحانی عالی.در یکی از جلسات ایشان اشاره ای به استاد داشتند و از اخلاص و صفای ایشان یاد کردند من بعد از آن پیگیر شدم و با جستجو در فضای مجازی بیشتر با ایشان و آثارشان آشنا شدم.و بعد با کانال شما و در دوره ای از تخفیفات سری کتابهای ایشان را تهیه کردم و حالا بنا به نیاز به این کتابها مراجعه می کنم علاوه بر این که کتاب نامه های بلوغ را برای نوجوانان فامیل تهیه و همراه کادو تولد به آنها هدیه می کنم. همچنین سعی می کنم کتابها را به دوستانم معرفی و امانت بدهم. من گم شده خود را در مورد تفسیر و دریافت از قرآن در نوشته های ایشان یافتم. خداوند روح ایشان در اعلی علیین قرین رحمت نماید.
استاد علی صفایی حائری! الگویی بی نظیر، استادی کم نظیر؛
قلمش شیرین، سخنش دلنشین، چهره اش نازنین!
از دوست قدیمی استاد صفایی حائری، استاد قائمی پرسیدم:
استاد صفایی چه ویژگی هایی داشت؟
گفت: ((طوری سخن می گفت که حرف هایش در قلب ها نفوذ میکرد. ویژگی منحصر بفرد او این بود که فقط سخنران نبود! بلکه عامل بود به حرف هایش! رنگ عمل به گفته هایش زده بود.))
عین صاد اسم مخفف اوست.
عالم بزرگواری که مباحث تربیتی را از دل قرآن و روایات برداشت کرده است.
او آثار گران بهایی به جا گذاشته است
در نامه های بلوغ می گوید: ((آدم بودن خیلی سخت تر از طبیعی بودن است.
چون آدم باید هر لحظه و هر عمل و هر حالت و هر برخوردی را بسنجد و بررسی کند و از عکس العمل های طبیعی به انتخاب های سنجیده روی بیاورد.))
من، تو را الگوی خود قرار داده ام ای اسوه نیکو دوستت دارم.
محمد مهدی پیری اردکانی✍
سلام
از طریق کانال با استاد آشنا شدم
وخیلی شگفت زده شدم
از جذابیت کلمات استاد
از خالص بودن جملات
از به دل نشستن آنچه از دل برآمده بود
از محتوا داشتن
از روش
از پیچیده نبودن
از نور
.
.
.