🔰تعبد انگاری یا عرف مداری {بخش اول}
🌀تحریر محل نزاع با ذکر دو مقدمه
🔸مقدمه اولی : در تراث فقهی احکامی بر مکیل و موزون و معدود مترتب شده است مانند اینکه گفته شده است مکیل را باید با کیل و موزون را با وزن و معدود را با شمارش فروخت یا در جای دیگر گفته شده است رباری معاوضی در مکیل و موزون جاری است نه در معدود.
🔹مقدمه ثانیه : در برخی از #روایات کالاهایی از جمله کالاهای مکیلی و یا کالاهای موزونی شمرده شده است یا اینگونه بوده که در زمان شارع مقدس چنین وضعیتی را داشته اند؛ مانند این روایت که در آن خرما از جمله مکیل ها شمرده شده است (ٍعَنْ أَبِي الرَّبِيعِ الشَّامِيِّ قَالَ: كَرِهَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَفِيزَ لَوْزٍ بِقَفِيزَيْنِ لَوْزٍ وَ قَفِيزاً مِنْ تَمْرٍ بِقَفِيزَيْنِ مِنْ تَمْرٍ/وسائل الشيعة، ج18،ص134)
⁉️حال سوال اساسی یا به عبارت دیگر نزاع اینجاست که آیا مواجهه فقیه با این نصوص باید #فرازمانی باشد بدین صورت که مثلا وقتی در روایتی طلا موزون و گندم مکیل دانسته شده است؛ برای همیشه همینگونه است و این دو از موارد موزونی و مکیلی هستند یا خیر روایت مزبور #اختصاص به #عصر_شارع دارد و در عصر های پسینی از شارع بایستی برای تشخیص مکیل یا موزون بودن به عرف عام رجوع کرد ؟ً!
💢در مقام دو اندیشه وجود دارد
▪️تعبد به آنچه که در نصوص وارد شده است
▫️عرف مداری و رجوع به عرف در تعبیرات
🗯ادامه دارد...؛در فرسته ی بعد دلایل هر یک از این دو اندیشه طرح میشود
🆔https://eitaa.com/masire_feghahat