🔰#اجزاء_در_تقلید{بخش پنجم}
💢وجوه صحیح اجزاء💢
2️⃣دلیل «لو کان لبان»
🔸مسأله تغییر تقلید یا اجتهاد و کشف خلاف در طرق و امارات از مسائل بسیار مورد ابتلاء است و در چنین مسائلی عدم اشتهار حکم برای بطلان آن کافی است
🔹پس شهرت نداشتن عدم اِجزاء، برای حکم به بطلان عدم اِجزاء کافی است؛ زیرا عمومیت ابتلاء، اقتضاء میکند که حکم موافق حق مشهور باشد و نظر مخالف حق، شاذ بماند؛ چرا که عمومیت ابتلا موجب شهرت نظر معصوم در مسأله است
🆔@masire_feghahat
تعلیقات_استاد_حسینی_بر_اسناد_أحادیث.pdf
حجم:
356.1K
🔰تعلیقات استاد حسینی شیرازی بر اسناد احادیث
🆔@masire_feghahat
🔰عرف و استخدام {بخش اول}
⏺استخدام صعنتی ادبی و به معنای آن است که از مرجع ضمیر، یک معنا و از خود ضمیر، معنای دیگری اراده شود؛ به عنوان مثال در بیت زیر
إذا نزل السماء بأرض قوم
رعيناه و إن كانوا غضابا
مراد از «السماء» باران بوده ولی مراد از ضمیر در «رعیناه» «گیاهان» میباشد.
🔘همچنین نوع دیگری از استخدام در جایی است که در کلام، عامی ذکر و به دنبال آن ضمیری به صورت متصل یا منفصل آورده شود که طبق قرائن خاص، این ضمیر به #بعضی از افراد عام برگردد، نه به همه افراد عام؛ برای مثال، در آیه شریفه: ﴿وَالْمُطَلَّقاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوء.. . وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذلِکَ.. . ﴾؛ «و زنان طلاق داده شده، باید مدت سه پاکی انتظار کشند،... و شوهرانشان اگر سر آشتی دارند، به باز آوردن آنان در این (مدت) سزاوار ترند.» (بقرة آیه۲۲۸)
🔸در اين آيه كلمه «المطلقات» جمع داراى الف و لام است، و جمع محلى به «الف و لام» افاده #عموم مى كند. پس حكم به عده به مدت سه طهر براى تمام زنان مطلقه است. چه زنان مطلقه اى كه طلاق آنان رجعى باشد، و چه آنانى كه به طلاق بائن مطلّقه شده باشند. امّا ضمير «بعولتهنّ» شامل زنانى مى گردد كه #طلاق_رجعى گرفته باشند. زيرا در طلاق رجعى است كه حقّ تقدم در رجوع با شوهر است.
🔹بنابراين درصورتىكه ضمير «بعولتهن» فقط به رجعيات برگردد آيا عام تخصيص خواهد خورد يا خير؟ اگر بگوييم عام تخصيص مى خورد در نتيجه بايد گفت آيه در مقام بيان عده زنانى است كه مطلقه به طلاق رجعى هستند، برخلاف آنجايى كه معتقد به عدم تخصيص عام باشيم كه در آن صورت آيه در مقام بيان عده جميع زنان مطلقه است.
♦️بعضى گويند «اصالة العموم» با «اصالة عدم الاستخدام» در تعارضاند. زيرا لازمه اجراى «اصل عموم» قول به استخدام است، چون در آن صورت از عموم يعنى مرجع ضمير يك معنى اراده شده، و از ضمير معناى ديگر- همان گونه كه لازمه «اصل عدم استخدام» تخصيص عام است و مراد از «المطلقات» همان رجعيات است. در نتيجه ضمير و مرجع ضمير متحد خواهند بود.
🆔@masire_feghahat
🔰استاد #شهیدی (زیدعزه)
◽️فقاهت سه معنا دارد:
1️⃣دین شناسی و #بصیرت در دین است. اختصاص به علم به فروع ندارد.
🔸در روایت داریم الا اخبرکم بالفقیه حق الفقیه، من لم یقنط الناس من رحمة الله ولم یؤمّنهم من عذاب الله. خب این فقیه یعنی دین شناس. دین بالمعنی الاعم نه خصوص فقه مصطلح. آیه نفر هم ظاهرا همین است، لیتفقهوا فی الدین فقط تفقه مصطلح نیست. لیتفقهوا فی الدین یعنی دین شناس بشوند، چه در عقائد، چه در تفسیر و چه در فروع دین.
2️⃣علم به احکام #فرعیه است اعم از اجتهاد یا تقلید.
🔹اینکه امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود: یا معشر التجار الفقه ثم المتجر، این نه یعنی اول بروید مجتهد بشوید. نه، علم به احکام فرعیه پیدا کنید ولو تقلیدا.
3️⃣علم به احکام شرعیه است از روی #اجتهاد. که مقصود از تفقه در مصطلح فقهاء همین معنای سوم است.
🔸در تفسیر امام عسکری علیه السلام هم هست که: فأما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا علی هواه مطیعا لأمر مولاه فللعوام أن یقلدوه. این همان معنای سوم است.
🆔@masire_feghahat
🔰استاد سیدجواد #شبیری ( زیدعزه)
💢قیاس یا اطلاق مقامی؟!💢
🔸شیخ صدوق در مواردی فضل بن شاذان را متهم به قیاس نموده و فرموده : هذا سبیل من یقیس¹ ؛ اما به نظر می رسد که استدلال فضل بن شاذان، قیاس نبوده و نوعی تمسک به #اطلاق_مقامی است؛ البته این به معنای این نیست که در تمام آن موارد، استدلال فضل بن شاذان صحیح بوده است.
🔹توضیح مطلب این که گاهی حکمی بیان می شود که به ملازمات عرفیه، حکم دیگری از آن فهمیده می شود و شارع نیز ردعی از این ملازمهی عرفی نکرده است؛ سکوت شارع و عدم تخطئهی این ملازمه، کاشف از مقبولیت این امر در نزد شارع است.
🔻مثلا فرض کنید که در روایات، کیفیت غسل حیض بیان نشده است و تنها اصل وجوب آن مطرح شده است اما در مورد غسل جنابت، کیفیت آن نیز بیان شده است. در چنین شرایطی که کیفیت غسل جنابت در شریعت روشن شده و این غسل با کیفیتی که دارد، معهود است، وقتی اصل وجوب غسل حیض بیان می شود، به ملازمهی عرفیه فهمیده می شود که این غسل نیز به همان کیفیت معهود در مورد غسل جنابت است و وقتی این فهم عرفی توسط شارع #تخطئه نمی شود، درستی آن اثبات می شود.
*¹من لایحضره الفقیه ج4 ص269
🆔@masire_feghahat
@masire_feghahatرجال 3 23.6.1400_1_1.mp3
زمان:
حجم:
15.77M
🔰استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
🔸کلاس رجال جلسه سوم
🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)
۱۴۰۰/۶/۲۳
🆔@masire_feghahat
@masire_feghahatحدیث3 استاد حسینی شیرازی 30.11.1400.m4a
زمان:
حجم:
11.45M
🔰 استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
🔸جلسه سوم کارگاه حدیث
🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)
۱۴۰۰/۱۱/۳۰
🆔@masire_feghahat
🔰محدث بحرانی
💢روش شناسی💢
▪️انکار عرف
🔸بسیاری از اصولیین معتقدند برای فهم معانی و مدلولهای خطاب هایی که در شرع وارد بوده است مراتبی وجود دارد: اول، عرف شرعی؛ دوم، عرف عام و سوم لغت. در موردی که میان آنها تعارض رخ دهد، این مراتب رعایت می شود.
🔹اما محدث بحرانی این ترتیب را #مردود دانسته، و معتقد است: از روایات معصومین به دست می آید که در صورت مشخص نبودن مقصود از خطاب شرعی، باید #تفحص نمود و در صورتی که مراد از آن معلوم نشد، باید #احتیاط کرد و جایز نیست برای فهم خطاب شرعی به عرف عام و خاص مراجعه کرد
🔸زیرا اگر احکام مبتنی بر عرف عام شوند لازمه اش عسر و حرجی است که در آیه و روایت نفی شده است؛ از سوی دیگر باید عرف #تمامی_مردم روی زمین استعلام شود. بنا بر عرف خاص نیز موجب اختلاف در احکام شرعی می شود؛ در حالی که از روایات چنین به دست می آید که هر چیزی که منجر به #اختلاف گردد، نمی توان بر آن بناء گذاشت
🔻و انما المستفاد من اخبارهم كما مر انه مع عدم العلم بما هو المراد من الخطاب الشرعي يجب الفحص و التفتيش و مع العجز عن الظفر بالمراد يجب رعاية الاحتياط و الوقوف على سواء ذلک الصراط على أنه لايخفى ما في بناء الأحكام على العرف العام من العسر و الحرج المنفيين بالآية و الرواية فانه يوجب استعلام ما عليه كافة الناس في اقطار الأرض
📚الحدائق الناظرة فی احکام العترة الطاهرة،ج۱،ص۱۲۱
🆔@masire_feghahat