#مطالعه_در_چند_دقیقه
کتاب:سه دقیقه در قیامت
بخش #سی_یکم ارسالی
حق الناس و حق النفس ٢
اما يكي از مواردي كه مردم نسبتاً به آن دقت کمتري دارند، حقاه لله است. ميگويند دست خداست و انشاءالله خداوند از تقصيرات ما ميگذرد.حقالناس هم که مشخص است. اما در مورد حقالناس يعني حق بدن، تقريبا حساسيتي بين مردم ديده نميشود! گويي حق بدن را هم خدا بخشيده!
اما در آن لحظات وانفسا، موردي را در پروندهام ديدم كه مربوط به حق بدن(حق النفس) ميشد. در روزگار جواني، با رفقا و بچههاي محل، براي تفريح به يكي از باغهاي اطراف شهر رفتيم. كسي كه ما را دعوت كرده بود، قليان را آماده كرد و با يك بسته سيگار به سمت ما آمد. سيگارها را يكي يكي روشن كرد و دست رفقا ميداد. من هم در خانه اي بزرگ شده بودم كه پدرم سيگاري بود، اما از سيگار نفرت داشتم.
آن روز با وجود كراهت، اما براي اينكه انگشت نما نشوم، سيگار را از دست آن آقا گرفتم و شروع به كشيدن كردم! حالم خيلي بد شد. خيلي سرفه كردم. انگار تنگي نفس گرفته بودم. بعد از آن، هيچوقت ديگر سراغ قليان و سيگار نرفتم. اما در آن وانفسا، اين صحنه را به من نشان دادند و گفتند: تو كه ميدانستي سيگار ضرر دارد چرا همان يكبار را كشيدي؟ تو حق النفس را رعايت نكردي و بايد جواب بدهي. همين باعث گرفتاري ام شد!
در آنجا برخي افراد را ديدم كه انسان هاي مذهبي و خوبي بودند. بسياري از احكام دين را رعايت كرده بودند، اما به حقالناس اهميت نداده بودند. آنها به خاطر سيگار و قليان به بيماري و مرگ زودرس دچار شده بودند و در آن شرايط، بهخاطر ضرر به بدن گرفتار بودند.
ادامه دارد...
@masire_shahadat