#امنیتوطن2
همیشه هم بعد از همچین مهمونیهای شبانهای با هم درگیر میشدن و صدای شیشه شکستن و فحش دادن بدتر محله رو به هم میریخت.
همسایهها خیلی ازشون عاصی بودن و مدام دنبال این بودن که این خانواده رو از محل بیرون کنن اما کاری از دستمون بر نمیاومد.
موقع اغتشاشات شده بود و خیابانهای تهران خیلی به هم ریخته بود.
یه مشت جوون که با فریب رسانههای بیگانه و وعدههای پوچ به خیابانها میاومدن و خودشون رو برده یک عده خائن مسکردند که اونام خودشون بردههای کشورهای عربی و غربی بودن و تحت فرمان اونها میخواستن کشور قدرتمند ما رو به آشوب بکشم .
یه شب که از خواب بیدار شدم برای دخترم شیر درست کنم همونطور که داشتم شیشه شیر رو توی دستم تکون میدادم چشمم از پنجره به بیرون خونه افتاد و تو اون تاریکی متوجه حضور مشکوک چند نفر توی کوچه شدند.
ادامه دارد.
کپی حرام.