#تاوان1
بعد از فوت پدرم داداشم خرج خونه رو میداد... مامانم همیشه بهش شک داشت و می گفت کارت چیه که همیشه دست پر می ای خونه.
اما داداشم جوابی نمی داد و می گفت مهم اینه که شکمتون رو سیر می کنم.
مامانم شروع کرد به دعوا و با عصبانیت گفت _ کجا کار میکنی که این همه پول بهت میدن؟
اشکان مدام طفره میرفت از جواب دادن و بازم این حرفو می زد که برای شما چه فرقی داره.
مامانم خیلی عصبانی شد و گفت
_چقدر تو بی وجدانی؟ انگار سر سفره پدر خدا بیامرزت بزرگ نشدی ؟
اشکان شاکی گفت_ مگه من چیکار کردم مامان جز اینکه به فکر شما هستم که یه خرجنون رو بدم.
مامان با بغضی که تو صداش بود گفت نه من نمیخوام تو خرجمو بدی! باید بدونم پولی که میاد تو این خونه حلاله يا نه.
ادامه دارد.
کپی حرام.