#تصمیم_درست من عاشق ازدواج بودم و خواستگار های مختلفی داشتم یه خواستگاری داشتم که هم نظر خودم هم خانواده‌ام بهش مثبت بود پسر خوبی بود مثل خیلی از جوانای امروزی خونه و ماشین نداشت ولی خیلی کاری بود خیلی کار می‌کرد و اهل پس انداز بود خیلی تلاش می‌کرد که خودشو بالا بکشه، خانواده م وقتی تحقیقات محلی کردن گفتن هیچ مشکلی نداره و با هم ازدواج کردیم وقتی که ازدواج کردیم مشکلات خیلی زیادی داشتیم به مرور زمان متوجه شدم که ما به درد هم نمیخوریم نمیخوام بگم من خوب بودم اون بد بود یا من بد بودم اون خوب بود هر کدام در جایگاه خودمون بودیم ولی مشکلی که وجود داشت حرف همدیگر را نمی‌فهمیدیم بعد از چند جلسه مشاوره رفتن به ما گفتن که نمیتونیم باهم زندگی کنیم و باید جدا بشیم انقدر مشاجره کرده بودیم و با هم دیگه مشکل داشتیم که محبتی نسبت به همدیگر نداشتیم... ادامه دارد کپی حرام

#تصمیم_درست به خاطر صحبت های مشاوره از همدیگه جدا شدیم و نامه ای که داد به دادگاه، چون از طرف دادگاه رفته بودیم مشاوره از همدیگه جدا شدیم خانواده م خیلی غصه می خوردن فکر میکردن که پایان زندگی من بوده و من دیگه قرار نیست رنگ آرامش و خوشبختی رو ببینم پدر و مادرم شب و روز گریه میکردن گفتن که تو زندگیت دیگه درست نمیشه تو طلاق گرفتی برات حرف در میارن اما من همیشه مطمئن بودم که خدا بهترین چیزها را برای من کنار گذاشته فقط موقعیت و مسیر درست رو باید انتخاب کنم و به سمت اون چیزی که خدا برام گذاشته برم فقط باید به خدا اعتماد کنیم هم چقدر هم مشکل داشته باشیم. ادامه دارد کپی حرام

#تصمیم_درست به مرور زمان رفتم سرکار تو محل کار خودم با ی خانمی آشنا شدم که برای برادرش دنبال زن میگشت و از من خواستگاری کرد حقیقت زندگیمو بهش گفتم گفت اجازه بده مم با خانواده م صحبت کنم چند روز بعدش اومد بهم گفت که ما هیچ مشکلی با این موضوع نداریم اگر میخوای بیایم خواستگاری منم موافقت کردم و اومدن خواستگاری، وقتی اکلین بار همسرمو دیدم ظاهر خشنی داشت قیافه خیلی جدی داشت که من خودم ازش ترسیدم اما با هم آشنا شدیم خانواده ها رفت و آمد کردن متوجه قلب پاک و مهربونش شدم و با هم ازدواج کردیم زندگیی که با شوهر دومم داشتم خیلی سخت تر از چیزی بود که با شوهر اولم داشتم شرایط مالی و اوضاع زندگی سختی داشتبم ولی با هم دیگه همه چی رو ساختیم الان چند سال گذشته من از زندگیم خیلی راضی م شوهرم خیلی مرد خوبیه اطرافیانم شاید بگن اشتباه کردم جدا شدم ولی من از زندگی با شوهرم خیلی راضیم و هیچ مشکلی باهاش نداره ادامه دارد کپی حرام

#تصمیم_درست زندگی فعلی من مشکلات خاص خودشو داره اونجوریم نیست که کلا بی مشکل باشم و دغدغه ای نداشته باشم کمترین دردی که الا دارم طعنه و کنایه هایی هست که بهم میزنن بخاطر جدا شدن، گاهی اوقات فکر می کنم تصمیم درستی نگرفتم و اگر سر زندگیم می موندم و ایستادگی می کردم نتیجه بهتری حاصل میشد فکر می کنم تصمیم طلاق ما ی تصمیم اشتباه بوده، طلاق همیشه بهترین راه حل نیست خراب کردن آسونه اما اباد کردنه که سخته هرچی زمان بیشتر میگذره گاهی اوقات که فکر می کنم میبینم اشتباه کردم یه جاهایی اگر گذشت میکردم اگر سکوت می کردم یا حداقل یکم کوتاه میومدم الان اوضاع زندگی من اینجوری نبود ولی متاسفانه دیگه راه برگشتی نیست ادامه دارد کپی حرام

#تصمیم_درست اما این جدایی من باعث شد که من دیدم به زندگی عوض بشه و کمی عاقلانه تر و بهتر تصمیم بگیرم الان قشنگ میدونم که چه موقع باید حرف بزنم چه موقع باید سکوت کنم و یاد گرفتم که یه وقتا حتی حق با آدم هست ولی نباید حرفز زد من توی زندگی قبلیم به خاطر سن کمم خیلی جنگجو بودم و تلاش میکردم با لجبازی هام و به هر قیمتی که شده حرف خودم رو به کرسی بشونم اما الان یاد گرفتم که یه وقتا باید کوتاه بیام قرار نیست همیشه همه چیز به میل خود آدم باشه یه وقتا چیزی که می خوام به مرور زمان انجام میشه اما در عوض آرامش زیادی دارم راحت و آسوده دارم زندگی می کنم یه وقتا اینکه آدم از تصمیمش کوتاه بیاد چیز خاصی نیست ولی باعث میشه که حداقل اتفاقات بدتری براش نیافته خدا را شکر می‌کنم که اگر زندگی اولم رو با لجبازی های کودکانه از دست دادم حداقل الان یه زندگی دارم که همه حسرتش رو میخورن و بی نهایت خوشبختم پایان کپی حرام