#تلاش5 با یاد آوری اینکه سر جلسه امتحان کنکور بودم و از هوش رفتم بغضم گرفت. اشک تو چشمام جمع شد . با گریه گفتم _ مامان من اینجا چیکار می‌کنم؟ مامان با بغض گفت_ دخترم سر جلسه حالت به هم خورده و آوردنت بیمارستان. خواستم از جام بلند شم اما مامان مانع شد. با گریه گفتم_ می‌خوام برم به امتحانم برسم. مامان در حالی که سعی می‌کرد آرومم کنه گفتم_ حلما دخترم زمان جلسه تموم شده و تو جا موندی! دنیا رو سرم خراب شد. دیگه کنترلی برای اشکام نداشتم. اون همه تلاش کردم اما الان چی شد؟ جا موندم و نتونستم تو امتحانم شرکت کنم. مامان هرکاری می‌کرد نمی‌تونستم آروم بشم. ادامه دارد. کپی حرام.

🌷 امام باقر (علیه السلام) : 🖌 کار خیر و صدقه، فقر را می‌برد، بر عمر می‌افزاید و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور می‌کند. 📚 ثواب الاعمال ، ص۱۴۱ #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹 #نشرمطالب_صدقه_جاریه_است 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃

👤#استاد_دانشمند 🔹چرا هر چی تو گوشی هاتون می‌بینید باور میکنید و نشر میدید ؟ مگه دین ندارید ؟! #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹 #نشرمطالب_صدقه_جاریه_است 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃

♥️ #اميرالمومنين_علی_علیه‌السلام : إن استَنَمتَ إلى وَدودِكَ فَأحرِزْ لَهُ مِن أمرِكَ، و استَبقِ لَهُ مِن سِرِّكَ ما لَعَلَّكَ أن تَندَمَ عَلَيهِ وَقتا ما .; اگر به دوست خود اطمینان کردى، مقدارى از کارها و رازهاى خود را از او حفظ کن و براى خودت باقى نگه دار؛ زیرا ممکن است روزى از گفتن آنها پشیمان شوى. 📗غررالحکم :3721 #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹 #نشرمطالب_صدقه_جاریه_است 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃

📌هرموقع ضجّـــه زدی و زمین‌وآسمونو چنگ زدی، اون‌وقت آقا میاد! اگه سختی رو نپذیری، کار سخت‌تر میشه! #امام_زمان ♥️ #استاد_پناهیان 🇵🇸قدس رمز ظهور است🇵🇸 #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹 #نشرمطالب_صدقه_جاریه_است 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃

•#story برای مأموریت خودتو آماده کردی؟ +بالاترین آمادگی گناه نکردنه))) #سربازی‌امام‌زمان #ظهور #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹 #نشرمطالب_صدقه_جاریه_است 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃

▪️فایل صوتی “حدیث کساء” » با صدای علی فانی #حدیث_کساء چله حدیث کسا 🍃🌹🔸ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen

#تلاش 6 با گریه و زاری گفتم_ مامان من خیلی تلاش کردم. شما که شاهدی از همه چیزم گذشتم برای کنکور و درسم مامان. اما الان روز کنکور روی تخت بیمارستان افتادم. مامان من خیلی تلاش کردم این حقم نبود. مامان‌در حالی که بغلم گرفته بود گفت_ ان‌شاءالله که توش حکمتی بوده! توکل کن بر خدا درست میشه دخترم. داشتم دق می‌کردم اما چاره ای نداشتم . کنکور امسال جا موندم و تموم شد. شایدم به خاطر غرور زیادی اینطور شدم. سال بعد هم شرکت کردم اما نتونستم مثل سال قبلی بخونم و تلاش زیادی نکردم. سال بعد برای هوشبری قبول شدم و همون رشته رو خوندم. من برای هدفم خیلی تلاش کردم اما غرور زیادی مانعم شد! پایان . کپی حرام.

▪️🍃🌹🍃▪️ 🔸فایل صوتی صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها #امام_زمان عجل الله #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen

🎥🌷خواندن این سه آیه از قرآن که اجر شهادت دارد 🔹اگر در روز بخوانی یا در شب ثواب شهید عنایت میکنند 🎤 دکتر رفیعی

#دلنوشته_مهدوی یا صاحب الزمان، بودنت ضربان زمین و زمان است نگاهت خورشید گفتارت نسیم بهاریست خدایا وجودش را ظاهر، خورشید نگاهش گرمتر، گفتارش را ارامش بخش زندگیهامون قرار بده #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤 #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹 #نشرمطالب_صدقه_جاریه_است 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃

#ماتم 1 تو هفده سالگی با یاسر ازدواج کردم‌‌. درسته که به حرف خانواده زنش شدم اما واقعا عاشقش شدم. یاسر خیلی دوستم داشت و برای خوشبختی من هرکاری می کردم. سنم برای ازدواج زیاد نبود ولی در کل از ازدواجم راضی بودم چون شوهرم خیلی بهم می‌رسید و همه جوره هوامو داشت. اولین سالگرد ازدواجمون بود. حسابی خونه رو مرتب کردم. می‌خواستم یه چشن باشکوه بگیرم . برای شام غذای مورد علاقه شو درست کردم کارم که تو آشپزخونه تموم شد ‌به اتاقم رفتم. لباس رنگی ‌که شوهرم دوست داشت رو انتخاب کردم و تنم‌کردم‌ . جلوی آینه رفتم و برای سالگرد ازدواجمون حسابی به خودم رسیدم. آرایش کردم اما ملایم . خیلی ذوق داشتم و دلم می‌خواست یاسر زودتر بیاد. از هیجان داشتم پس می‌افتادم. امشب شب خیلی مهمی بود. ادامه دارد. کپی حرام.