eitaa logo
مسیر بهشت🌹
7.2هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
10هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍تعریف دقیق تر کلمه ی نامحرم...🔻 🔸مرحوم علامه رحمة الله علیه: 🔹یکی از سفارشات مهم در امر سلوک الی الله پرهیز از نامحرم است . مطلقا از اغیار پرهیز کنید از آنها که از نور ولایت بهره ای ندارند احتراز کنید .. 📚یگانه دوران صفحه 184
🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🍃🌺🍃 🌺 : تلاوت سوره واقعه در شب جمعه سفارش شده است. امام صادق (ع) فرمودند: هر كس در هر شب جمعه سوره واقعه را بخواند، خداوند وی را دوست بدارد و نیز دوستی او را در دل همه مردم اندازد و در طول عمرش در این دنیا بدبختی و تنگدستی نبیند و آسیبی از آسیب‌های دنیا به او نرسد و از همدمان امیرالمؤمنین (ع) باشد و این سوره خصوصیتی نسبت به امیرالمؤمنین(ع) دارد كه دیگران با وی در آن شریك نیستند. آثار و بركات سوره مبارکه واقعه: ۱) رفع فقر و تنگدستی💚 ۲) ایجاد بركت🌺 ۳) محبوبیت💕  ۴) آسانی مرگ و بخشش اموات🍃 هنگام تلاوت من رو از دعای خیرتون محروم نفرمایید.
9.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 دین و پیغمبر می‌خوایم چکار ؟ خودمون عقل داریم !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿ذکر: «لا حَولَ و لا قُوّةَ إلّاباللَّه العلىّ العظیم» را زیاد بگوید که فقر را برطرف میکند
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 میگه یه لحظه فقط چشماتو ببینم😭 ما واقعا به شهدا مدیونیم🙂 لحظه وداع همسر شهید میلاد بیدی
🌷امام کاظم «علیه السلام» همانا بدنهای شما را بهایی جز بهشت نیست،پس آنرا به غیر بهشت نفروشید. 📗تحف العقول،ص۳۸۹
10.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تجربه ای از دنیای پس از مرگ چون در نمازم سهل انگار بودم و در اول وقت انجام نمی‌دادم دسترسی به اعمال خوبم نداشتم. اعمال خوبم در اتاقی بود که درب آن قفل بود و کلید آن نماز بود...
28.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠سیلی بیداری😨 اتفاقاتی که باعث تحول تجربه گر شد 🌺🍃🌺🍃🌺 زندگی پس از زندگی
سحرخیزی و اعتدال مزاج آيت الله شاه آبادی، استاد عرفان حضرت امام خمينی رحمه الله بودند درباره پدر بزرگوارشان می فرمايند: «موضوعی كه مرحوم والد به آن عنايت ويژه ای داشتند و آن را در قرب به حق مؤثر می دانستند، بيداری شب و سحرخيزی بود. میفرمودند «اگر برای نافله شب بيدار شديد و ديديد برای نافله خواندن آمادگی روحی نداريد، بيدار بمانيد. بنشينيد حتی چای بخوريد. انسان بر اثر همين بيداری، آمادگی برای عبادت را پيدا می كند». همچنين فرمود: «بيداری سحر هم برای مزاج مادی مفيد است و هم برای مزاج معنوی.» بارها در منبرهايشان مي فرمود: «برای دنيايتان هم كه شده، سحرها بيدار شويد. چون بيداری سحر، وسعت رزق، زيبايی چهره و خوش اخلاقی می آورد». 📚عارف کامل، ص ۴۸
۳ برای همین نسبت به حرفش بی تفاوت بودم و گفتم تو داری اشتباه میکنی و اصلا اینجوری نیست مامانم هیچ فرقی نمیذاره و با هر دوتون یه جور برخورد میکنه شوهرم طلب کار گفت تو هم طرف مامانت و میگیری و انگار نه انگار منم آدمم و شوهرتم اصلا دنبال این نیستی که بهم احترام بذارن و توام فقط به شوهر خواهرت اهمیت میدی انقدر بهم گفت که به مرور زمان منم فکر میکردم مادرم بین منو خواهرم فرق میزاره با اینکه بارها اخلافش بهم ثابت شده بود و خودمم میدونستم که مامانم فرق نمیگذاره ولی باور ذهنیم شده بود که مادرم داره فرق میذاره چند وقت گذشت خواهرم و شوهرش اومدن خونه مامانم و قرار شد شام اونجا بمونن مامانم گفت بیاید بالا دور هم باشیم اینجوری بیشتر خوش میگذره مامانم غذا زرشک پلو با مرغ درست کرد و ما هم رفتیم اونجا از لحظه ورودمون شوهرم اخمهاش تو هم بود تا موقع شام. سر شام که شد همه میدونستیم که دامادمون خیلی خجالتیه و تا براش غذا نذاریم چیزی نمیخوره بچه های من یه رون مرغ و اون یکی هم سینه مرغ و برداشت و موند ی رون دیگه از یه مرغ کامل همین مونده بود مامانم که دید دامادمون برا خودش مرغ نگذاشته مامانم برداشت یه رون مرغ رو گذاشت... ادامه دارد کپی حرام
۴ براش و بقیه تیکه ها موندن شوهرم يهو از جاش بلند شد و رفت هرچی مامانم گفت کجا میری جواب نداد سریع رفتم پایین پرسیدم چی شده چرا یهو رفتی کارت زشت بود گفت دیدی هرچی آشغال مرغ موند رو گذاشت جلو ما انگار نه انگار ما ادمیم ولی برای سوگولیش ی رون گذاشته ما آدم نیستیم؟ بهش گفتم خواهرم برنداشته بابام برنداشته بهترینها رو که بچه های تو برداشتن چرا چشمت اینارو نمیبینه فقط میبینی که مامانم یه رون مرغ برای شوهرخواهرم گذاشته تو اخلاق اونو نمیدونی که تا براش نذاری برنمیداره؟ صداشو برد بالا و گفت دهنتو ببند انگار فقط اون ادمه و من این وسط هیچیم خواهرم اومد خونمون که میانجیگری کنه شوهرم بیرونش کرد و گفت هرچی میکشیم از تو میکشیم و شوهرتِ برو بیرون از خونه من که نمیخوام ببینمت اونشب من از خجالتم دیگه بالا نرفتم و مامانم فرداش دوباره مرغ پخت و برام آورد پایین و گفت دخترم این مرغ و خواهرت از خونش برام آورده بود که پختم ما هنوز حقوق نگرفتیم تو خونه هیچی نداریم خواهرت میخواست بیاد اینجا بهش گفتم اونم ی مرغ از خونه ش اورد شوهرشم در جریان بود که بپزیم دور هم بخوریم و اونجوری شد خیلی خجالت کشیدم نمیدونستم چی بگم سرمو پایین انداختم و هیچی نگفتم مامانم ادامه داد و گفت عیب نداره هر چی شده مهم زندگیته این مرغم من اوردم براتون که شوهرت دیگه ناراحت نباشه خیلی خجالت کشیدم انقدر که زدم زیر گریه.‌.. ادامه دارد... کپی حرام