🌸☘کار خدا✨
از صبح☀️ تا شب 🌙در منطقه رملی دشت آزادگان راه رفتیم؛ هجده کیلومتر! ده دوازده نفری می شدیم.
در تنگه صعده آقامصطفی دعای کمیل📖 باحالی خواند؛ «... خدایا،🤲 تو دیدی که راه رفتن تو رمل ها مشکله؛ ما چطور هفت گردان را بیاریم پشت سر عراقی ها؟ تازه خسته و کوفته بزنند به دشمن! تو أرحم الرّاحمینی. برای تو سفت کردن رمل ها زیر پای بچه ها کار ساده ایه.»
دو هفته بعد، یک ساعت قبل از شروع عملیات فتح بستان باران شدیدی آمد و رمل ها سفت شد. گردان های خط شکن انگار توی هوا راه می رفتند... مصطفی کنار معبر ایستاده بود و گریه می کرد: «خدایا 🤲گفتم تو هر کاری بخوای می تونی بکنی...»
🦋 #شهیدحجت_الاسلام_مصطفےردانےپور🕯
#ظرافتهاےروحےشهدا 🥀
🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸
🆔 @masirshahid