eitaa logo
حفظ مجازی برادران | ناصِحٌ اَمیِن
639 دنبال‌کننده
4هزار عکس
773 ویدیو
103 فایل
✨﷽✨ ✓مدرسه تخصصی مجازی حفظ قرآن کریم (ویژه برادران) ♡ ~باهدف تربیت حفاظ قرآن کریم شروع به فعالیت میکند🌱 ☆آیدی مراجعه ودریافت فرم ثبت نام: 📱شماره تماس جهت مشا 📍کانال واحد خواهران
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر‌شهر‌سقوط‌ڪرد آن‌راپس‌می‌گیریم مواظب‌باشید ایمانتان نڪند! 🏷 🌷🕊 ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• ❀ ‌@masirshahid ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
✨چه تصـویر زیبایے از تو در ذهن ها شکل مے گیرد فرمانده لشکر امام حسین(ع) باشے آن هم بـدون دست...✨ #سردار_شهید_حسین_خرازی 🌷 #دلٺنڱ_شهادتــــ 🌷🕊 ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• ❀ ‌#کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا ❀ @masirshahid ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
🛑 انسان می تواند از اتفاقاتی که برایش می افتد و مقدراتی که خدا برایش رقم می زند متوجه خواسته های خدا از خودش بشود . 🛑 البته ما در پیش آمدن حوادث خوب و بد در زندگیمان موثریم ، ولی اینکه اساسا در چه فضایی قرار می گیریم و چگونه بازتاب رفتارها ، تصمیمات و خواسته هایمان را می بینیم دست خداست 🌷 علیرضا پناهیان 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ اعضای محترم کانال 🌸 ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• ❀ ‌@masirshahid ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
#به_وقت_عاشقی ✨ 💫دلم، به مشبک های ضریحت چه محتاج است ... #امام_رضاجانم💚 صلوات خاصه🍃🌹 اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍀 ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• ❀ ‌#کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا ❀ @masirshahid ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سـلام خدمٺ اعضـاے محٺرم ڪانال🌹🍀 ✅با مشورٺ دوسٺـان بنـا شد ان‌شاءالله از این به بعد روزانـہ دو پارٺ از رمان زیباے در ڪانال قـرار بگیره...😍 ان‌شاءالله مورد رضایٺ شما رهـروان شہـدا قرار بگیره...🍄🌱 یاعـلے‌مـدد✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎬رمان نسل سوخته🎬 چشم ها را باید بست😓 تا چشمم به آقای غیور افتاد👀... بی مقدمه گفتم ... - آقا اجازه ... چرا به ما 20 دادید؟😐 ... ما که گفتیم تقلب کردیم ... آقا به خدا حق الناسه ... ما غلط کردیم ... تو رو خدا درستش کنید ..😩 خنده اش گرفت ...🤓 - علیک سلام ... صبح شنبه شما هم بخیر ..☺️ سرم رو انداختم پایین ...😶 - ببخشید آقا ... سلام ... صبح تون بخیر ...😓 از جاش بلند شد ... رفت سمت کمد دفاتر ...📚 - روز اول گفتم ... هر کی فعالیت کلاسیش رو کامل انجام بده و مستمرش رو 20 بشه ... دو نمره به نمره اون ثلثش اضافه می کنم ..😯 حس آرامش عمیقی وجودم رو پر کرد 😇... التهاب این 2 روز تموم شده بود ... با خوشحالی گفتم ... - آقا یعنی 20 ... نمره خودمون بود؟😎 ...دفتر نمرات رو باز کرد ... داد دستم ... - میری سر کلاس، این رو هم با خودت ببر ... توی راه هم می تونی نمره مستمرت رو ببینی ... 😍 دلم می خواست ببینمش اما دفتر رو بستم ... - نمره بقیه هم توشه چشممون می افته ... ممنون آقا که بهمون 20 دادید ...🙏 از خوشحالی ... پله ها رو 2 تا یکی ... تا کلاس دویدم ... پشت در کلاس که رسیدم ... 🚪 یهو حواسم جمع شد ...🙂 - خوب اگه الان من با این برم تو ... بچه ها مثل مور و ملخ می ریزنن سرش ... ببینن توش چیه؟ ... اون وقت نمره همدیگه رو هم می بینن ...☺️ دفتر رو کردم زیر کاپشنم ... و همون جا پشت در ایستادم تا معلم مون اومد ...🎓 نویسنده : 💚شہید سید طاها ایمانے💚 🍭ڪپے بہ شـرط دعـا براے ظہور مولا🍭 ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• ❀ ‌@masirshahid ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
💙رمان نسل سوخته💙 عزت از آن خداست ..🔮 دفتر رو در آوردم و دادم دستش ... - آقا امانت تون ... صحیح و سالم ...🙃 خنده اش گرفت ..☺️ زنگ تفریح، از بلندگوی دفتر اسمم رو صدا زدن ...مهران فضلی ... پایه چهارم الف ... سریع بیاد دفتر 😱 با عجله ... پله ها رو دو تا یکی ... دو طبقه رو دویدم پایین ... رفتم دفتر ... مدیر باهام کار داشت ... - ببین فضلی ... از هر پایه، 3 کلاس ... پونصد و خورده ای دانش آموز اینجاست😐 ... یه ریز هم کار کپی و پرینت و غیره است ... و کادر هم سرشون خیلی شلوغه ... تمام کپی های مدرسه و پرینت ها اونجاست ... از هر کپی ساده ای تا سوالات امتحانی همه پایه ها ... از امروز تو مسئول اتاق کپی هستی ...😳 کلید رو گذاشت روی میز ...🔑 - هر روز قبل رفتن بیا تحویل خودم یا یکی از ناظم ها بده ... مواظب باش برگه هم اسراف نشه ... بیت الماله ...😇 از دفتر اومدم بیرون ... مات و مبهوت به کلید نگاه می کردم... باورم نمی شد تا این حد بهم اعتماد کرده باشن ...🤗 همین طور که به کلید نگاه می کردم یاد اون روز افتادم ... اون روز که به خاطر خدا ...❤️ برای تاوان و جبران اشتباهم برگشتم دفتر .. و خدا نگذاشت ... راحت اشتباهم رو جبران کنم ...💪 در کنار تاوان گناهم ... یه امتحان خیلی سخت هم ازم گرفت ... و اون چند روز ... بار هر دوش رو به دوش کشیدم ...😓 اشک توی چشم هام جمع شده بود ... 😣 ان الله ... یعز من تشاء ... و یذل من تشاء ...خدا به هر که بخواهد ... عزت عطا می کند ...🤓💜 نویسنده : 👑شہید سید طاها ایمانے👑 ڪپے بہ شـرط دعا براے ظہور مولا❤️💚 ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• ❀ ‌@masirshahid ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
به عزیزان حاضر دراین جمع سلامتی همراه با خوشبختی عطا بفرما🥀 الهی امین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا