6.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روحانی:
از مذاکرات وین نترسید
🔺جناب روحانی حقیقتش، طی این هشت سال شما یه بلایی سر مردم آوردید که مردم دیگه از همه چیز میترسن.
🌷🕌🌷
@masjed_14_m
1_183123669.mp3
2.88M
صوت بسیاااار آرام بخش و زیبای
حضرت امام خمینی رضوان الله علیه
در مورد ماه مبارک رمضان.
خیییلی زیباست.
التماس دعاااا🌺
🌷🕌🌷
@masjed_14_m
📚داستان حبه انگور
حاج اقای قرائتی نقل میکند:
روزی به مسجدی رفتیم که امام مسجد دوست پدرم بود گفت داستان بنا شدن این مسجد در این شهر قصه عجیبی دارد ، برایتان تعریف کنم:
روزی شخص ثروتمندی یک من انگور میخرد و به خدمتکار خود میگوید انگور را به خانه ببر و به همسرم بده و به سر کسب و کاری که داشته میرود ، بعدازظهر که از کارش به خانه برمیگردد به اهل و عیالش میگویدلطفا انگور را بیاور تا دور هم با بچه ها انگوربخوریم.
همسرش باخنده میگوید:
من و فرزندانت همه انگور ها را خوردیم ،خیلی هم خوش مزه و شیرین بود...
مرد با تعجب میگوید:
تمامش را خوردید...
زن لبخند دیگری میزند و میگوید بله تمامش را...
مرد ناراحت شده میگوید:
یک من(سه کیلو)انگور خریدم یه حبه ی اون رو هم برای من نگذاشته اید
الان هم داری میخندی جالب است خیلی ناراحت میشود و بعد از اندکی که به فکر فرو میرود...
ناگهان از جا برخواسته از خانه خارج میشود...
همسرش که از رفتارش شرمنده شده بوداو را صدا میزند...ولی هیچ جوابی نمی شنود.
مرد ناراحت ولی متفکر میرود سراغ کسیکه املاک خوبی در آن شهر داشته...
به او میگوید:یک قطعه زمین میخواهم در یک جای این شهر که مردمش به مسجد نیاز داشته باشند وآنرا نقدا خریداری میکند ، سپس نزد معمار ساختمانی شهر رفته ، و از او جهت ساخت و ساز دعوت بکار میکند...و میگوید:بی زحمت همراه من بیایید...او را با خود بر سر زمینی که خریده بود برده و به معمار میگوید: میخواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان هم جلو چشمانم ساخت و ساز را شروع کنید....
معمار هم وقتی عجله مرد را می بیند...تمام وسایل و کارگران را آورده و شروع کرد به کار کردن و ساخت و مسجد میکند...،
مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن میشود به خانه برمیگردد.
همسرش به او میگوید:
کجا رفتی مرد...
چرا بی جواب چرا بی خبر؟؟؟؟
مرد در جواب همسرش میگوید..:
هیچ رفته بودم یک حبه انگور از یک من مالی که در این دنیا دارم برای سرای باقی خودم کنار بگذارم، و اگر همین الان هم بمیرم دیگر خیالم راحت است ، که حداقل یک حبه انگور ذخیره دارم.
همسرش میگوید چطور...مگه چه شده؟اگر بابت انگورها ناراحت شدید حق باشما بوده ما کم لطفی کردیم معذرت میخواهم....
مرد با ناراحتی میگوید:
شما حتی با یک دانه از یک من انگور هم بیاد من نبودید و فراموشم کردید البته این خاصیت این دنیاست و تقصیر شما نیست...جالب اینست که این اتفاق در صورتی افتاده که من هنوز بین شما زنده هستم،چگونه انتظار داشته باشم بعد از مرگم مرا بیاد بیاورید و برایم صدقه دهید؟؟؟وبعد قصه خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف میکند....
امام جماعت تعریف میکرد که طبق این نقل مشهور بین مردم شهر
الان چهارصد سال است که این مسجد بنا شده،
400سال است این مسجد صدقه جاریه برای آن مرد میباشد ،چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت...
ای انسان قبل از مرگ برای خود عمل خیر انجام بده و به انتظار کسی منشین که بعد از مرگت کار خیری برایت انجام دهد،
محبوب ترین مردم تو را فراموش میکنند حتی اگر فرزندانت باشند...
⏳از الان بفکر فردایمان باشیم.
🌷🕌🌷
@masjed_14_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کنایه زاکانی به سخنان دیروز روحانی
🔹 رئیس مرکز پژوهشهای مجلس: آقای روحانی زمانی میگفتند من کی وعده صد روزه دادهام؟ آقای روحانی فکر میکنند مردم دچار احساس مشکل هستند در حالیکه مردم واقعا مشکل دارند.
🔹راستیآزمایی برداشتن تحریمها را آقای روحانی فقط روی کاغذ بلدند؛ مثل همانی که در برجام بود و اتفاقی نیافتاد اما آقای روحانی میگفت دیدید بلدیم ما!
🌷🕌🌷
@masjed_14_m
شب زیارت مخصوص سیدالشهداست
🌷السلام علیک یا اباعبدالله🌷
وعلی الارواح التی حلت بفنائک
علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل
والنهار ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
وعلی اولادالحسین
وعلی اصحاب الحسین
لبیک یاحسین
🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸
هدیه به حضرت زهرا و مادر بزرگوارشان
.مناجات امام زمان عجل الله فرجه
شب جمعه است، بیا حال مرا بهتر کن
فکر دلواپسیِ قلب منِ مضطر کن
این شب جمعه اگر مقصد تو کرببلاست
نزد ارباب دعایی به منِ نوکر کن
گذر عمر منِ بی سر و پا بر تو نخورد
عزم دیدار مرا در نفس آخر کن
عمر من رفت و تو را درک نکردم آقا
فهم من درخورِ درک تو نشد باور کن
چِقَدَر نام تو بردم به زبانم، یک بار
تو صدایم بزن و خوش دلم ای دلبر کن
سهم من از تو فراق تو شده غم دارم
منّتی بر سر من نِه، تو غمم کمتر کن
عاشق کرببلا، عاشق دیدار توأم
هر دو را قسمت من حق شه بی سر کن
کربلا با تو صفا دارد و بی تو سخت است
سختی راه، بر این خسته تو راحت تر کن
روضه ی جدّ غریبت شب جمعه باز است
باز روضه تو نخوان، فکر دل مادر کن
مادری کز تَه گودال صدا زد، ای شمر
خنجرت را نکش و شرم زِ پیغمبر کن...
...خنجرت را بکشی، حنجر من می سوزد
فکر بد حالی من، نزد گل پرپر کن
من نه، اصلاً تو بیا فکر حرم باش آخر
فکر زینب کن و فکر دل این خواهر کن
پیش زینب، به حسینم نزن اِنقدر لگد
بدنش ریخت بِهم، رحم بر این پیکر کن
فكر نیزه نکن و از سر او دست بکش
لااقل قبل بریدن گلویش را تَر کن
وقت غارت شده، رحمی تو به ناموس علی
رحم بر خیمه و بر کودک و بر معجر کن
عاقبت می رسد آن منتقم خون حسین
صبر کن، فکر خودت شمر تو در محشر کن
کانال رسمی اشعار مذهبی فضل الهی
#مجتبی_دسترنج
🌷🕌🌷
@masjed_14_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️حسن روحانی: "دهه نود که مال دولت یازدهم و دوازدهم است، دههای بود که دو بار در عرصه دیپلماسی به میدان آمدیم و دشمنانمان را شکست دادیم. اگر بگوییم این دهه، دهه پیروزی، نجات ملی، پیشرفت و جهش تولید و توسعه بوده اشتباه و ناصواب نگفتهایم."
🔻پ ن: یکی از راه های براندازی، عصبانی کردن مردم است!
🔻بنزین را یک شبه سه برابر کردن، گران کردن عامدانه دلار، رها کردن بازار، گران کردن انواع خوراکیها و فرستادن مردم به صف مرغ، ورشکست یا فقیر کردن مردم با کاهش ارزش سرمایه در بورس و ... و بعد هم نگاه به دوربین و صحبت کردن از موفقیت بی سابقه!
🌷🕌🌷
@masjed_14_m
هدایت شده از بیسیمچی
📸 اشکهای بیمار با دیدن عکس شهید حاج قاسم سلیمانی
🔸وهابزاده، مشاور وزیر بهداشت این عکس را از بیمارستان گلستان اهواز منتشر کرد و نوشت: بچههای جهادی در بخشهای کرونایی، چای و دمنوش توزیع میکردند که این بیمار با دیدن تصویر از تخت پایین آمد و شروع به گریه کرد.
از احساسات خالصانه این بیمار، همه بخش، پزشکان و پرستارها اشک میریختند.
@bicimchi1
هدایت شده از بیسیمچی
فرازی از وصیتنامه شهید قباد شمسالدینی:
مسئولین بدانند اگر عهد خود با شهدا را فسخ کنند، آنها را نمیبخشیم.
این حکومت خون نمیدهد تا شکمها از مال دنیا پر شود، خون میدهد تا اسلام ناب محمدی برقرار و عدالت حاکم شود.
@bicimchi1
هدایت شده از بیسیمچی
آمد جفیر، فکر کردم برای سخنرانی آمده. داخل چادر شد و بلافاصله یک صف ده پانزده نفری مقابل چادر کشیده شد.
با خودم گفتم حتماً نیروها میخواهند مشکلات خودشان را با او در میان بگذارند.
رفتم داخل چادر که سلام و احوالپرسی کنم. دیدم بساط سلمانیگریاش را باز کرده و سر رزمندهها را اصلاح میکند.
شهید احمد سلیمانی معاونت ستاد و مسئولیت طرح و عملیات تیپ ثارالله
@bicimchi1
هدایت شده از بیسیمچی
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی:
ما افتخار میکنیم مشایخی مال ماست که در شب خوفناک عملیات کربلای 5 گفت:
من پاهای خودم را با ریسمان میبندم که عقبتشینی نکنم، برادرها! شما را قسم میدهم اگر خواستم عقبنشینی کنم، مرا با تیر بزنید.
#شهید_محمد_مشایخی
@bicimchi1
هدایت شده از بیسیمچی
چهار سال بعد از شهادت علی، حاج قاسم به دیدن ما آمد. با گریه و ناراحتی به او گفتم:
شما ۴ سال به من گفتی علی اسیر است، برمیگردد؛ این دیگر چه اسارتی بود؟»
گفت: «دخترم! مگر علی اسیر نبود؟»
گفتم: «اما شما به من گفتی او زنده است.»
گفت: «مگر غیر از این است که شهدا زنده هستند؟ این آیه قرآن است، من از خودم نمیگویم.»
راوی: همسر شهید مدافع حرم #علی_سعد
@bicimchi1