eitaa logo
مرکز فرهنگی مسجد حضرت فاطمه زهرا (س) فردوس
363 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
76 فایل
اطلاع رسانی مرکز فرهنگی مسجد شامل: هیئت سائلین الزهرا (س)شهرستان فردوس پایگاههای بسیج شهید شوشتری و کریمه اهلبیت کانون فرهنگی هنری فاطمیون مراسم هفتگی:شب‌های دوشنبه بعد نماز مغرب و عشا با قرائت سوره واقعه و زیارت حضرت زهرا س ارتباط با مدیر: @safa744
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 . 📚گاهی زمان کافی برای سفر نداشتیم.کیف دانشگاهمان را برمیداشتیم.نیمه ی شب که برمیگشتیم نجف آباد،در مسجدی نماز صبح را می خواندیم و بعد می رفتیم طرف ایستگاه سرویس دانشگاه. به دو دلیل سریع رفت سربازی:یکی که می خواست زن بگیرد و دوم اینکه میخواست برود کربلا. او رفت سربازی و من ادامه ی تحصیل دادم.کلا همه چیز تمام شد. دیگر نمیتوانستم تنها بروم تختِ فولاد. تا سربازی اش در دزفول تمام شد،زنگ زد به من و گفت:((می خوام بریم یک سفر معنوی معرفتی.)) گفتم:((کجا؟)) گفت:((از دزفول می ریم قم،بعد هم مشهد.)) تاقبول کردم،گفت:((دمت گرم!)) رفتم دزفول. ساعت دَه صبح سوار اتوبوس شدیم به سمت قم. یک زیارت چندساعته و باز نشستیم در اتوبوس و راهی مشهد شدیم.وقتی رسیدیم،گفت:((اول بریم غسل زیارت کنیم.))رفتیم حموم عمومی. از نزدیک حرم خیلی آرام قدم برمیداشت.اصلا به فکر خرید نبود؛فقط زیارت. کل ادعیه را خواندیم به لطف محسن.می خواستم از زیرش دربروم؛می گفت:((بشین بخونیم!)) تمام سفر خانه به دوش بودیم. کل وسیله مان توی ساک دستی بود.هرجا جور می شد،می خوابیدیم:داخل حرم،حسینیه،یاحتی پارک.برای این سفر پول نداشتم.هنه ی هزینه ها را خودش تنهایی حساب کرد.مدام می گفت:((دوست دارم باهم یک سفر معنوی رفته باشیم.)) افتاد به فکر کار.می گفت:((کارمون هم باید جوری باشه که خودمون رو وقف امام زمان کنیم،اون هم از راه کار فرهنگی.)) مدتی رفت((کتاب شهر)). بعد هم که ازدواج کرد و یک دفعه شنیدم رفته سپاه،لحظه ی عقدش به گریه افتادم.من را کنار کشید و گفت((گریه نکن.منم گریم میگیره.))کم کم از هم بی خبر شدیم.کم و بیش در فضای مجازی با هم در ارتباط بودیم. یکی از رفقا زنگ زد و گفت:((شنیدی محسن اسیر شده؟!))باورم نشد. محسنی که من میشناختم،خیلی تیز و زرنگ بود.محال بود به این سادگی دست دشمن بیفتد.مدام گریه می کردم.علیرضایی که همیشه مثل کوه پشت محسن بود،این بار پشتش را خالی کرد.سرش را بریدند و من آن لحظه پیشش نبودم که از او دفاع کنم.و این خردم کرد. . 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 . @masjed_f
@Ebnehydar.mp3
9.48M
هوای این روزای من هوای سنگره 🎙سید رضا نریمانی تک تک کلمات این نوحه وصف حالِ این لحظاتِ بچه شیعه‌هاییه که نگران زینبیه‌ان...💔😭🥀 https://eitaa.com/masjed_f