🔴 پرسش و پاسخی از محضر #امام_هادی علیه السلام
🔰 مرحوم شیخ طوسی، راوندی و دیگر بزرگان به نقل از اسحاق بن عبداللّه علوی حکایت کند:
🍃 روزی از روزها پدرم با عمویم با یکدیگر اختلاف کردند، درباره آن چهار روزی که در طول سال برای روزه گرفتن، نسبت به بقیّه روزها فضیلت و اهمّیتی بیشتر دارد. لذا برای حلّ اختلاف و گرفتن جواب صحیح تصمیم گرفتند تا به ملاقات و زیارت حضرت ابوالحسن، امام هادی علیه السلام بروند.
👈 و در آن روزها، حضرت در محلّی - به نام صریا - نزدیک مدینه ساکن بود؛ و هنوز به شهر سامراء منتقل نشده بود. به همین جهت، به قصد زیارت و ملاقات آن حضرت حرکت نمودند، هنگامی که وارد منزل امام هادی علیه السلام شدند و در محضر شریفش نشستند،
💠 حضرت قبل از هر سخنی اظهار فرمود: نزد من آمده اید تا از روزهائی که در طول سال بهتر است، در آن ها روزه گرفته شود، سؤال نمائید؟
🔸 عرضه داشتند: بلی، یاابن رسول اللّه ! ما از محلّ خود فقط برای همین موضوع، آمده ایم.
💠 حضرت فرمود: پس بدانید که آن ها چهار روز است:
🔸روز هفدهم ربیع الاوّل سالروز میلاد مسعود پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله،
🔹 روز بیست و هفتم رجب سالروز بعثت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله،
🔸 روز بیست و پنجم ذی القعده سالروز دَحْو الاْ رض ؛ و آن روزی است که زمین از زیر کعبه الهی پهن و گسترده شد -.
🔹 و روز هیجدهم ذی الحجّه سالروز #غدیر_خُمّ - که پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله از طرف خداوند متعال، حضرت علیّ بن ابی طالب علیه السلام را به عنوان (امیرالمؤ منین ) و خلیفه بلافصل خویش، منصوب و معرّفی نمود.
📚 اثبات الهداء ج ۳ ص ۳۶۳
📎 #اعتقادی
📎 #امامت
📎 #عید_غدیر
📎 #غدیر
💢پرسش:
🔰کسی می گفت چرا براي اهل بيت گريه و عزاداري کنيم؟ آن ها که جایشان در بهشت است؟
✍️پاسخ:
✅مگر گريه ما بر افراد به خاطر اين است که آنها بعد از مرگ جايشان بد است؟؟!! مگر ناراحتي ما براي امام حسين اين است که آنها الآن در ناراحتي هستند؟؟!! مگر پدري که براي مرگ کودک خردسال خود گريه مي کند گمان کرده که الآن او در جهنم و ناراحتي است؟؟!! با اين حساب سوال شما ما بايد براي شمر و يزيد گريه کنيم نه امام حسين (ع) چون آنها در جهنم هستند و بايد به حال آنها گريست!!!
✍️اول بايد بدانيد ما چند نوع گريه داريم: گريه ترحم، گريه شوق، گريه اعتقادي ، گريه احساسي ، گريه ترس ، گريه حزن و حسرت، گريه فقدان
▪️وقتي ما براي امام حسين گريه مي کنيم و اشک مي ريزيم براي اين است که اولا ولي خدا را دعوت کردند و بي يار و ياور گذاشته و کشتند ثانيا گريه بر مصائب امام حسين مي کنيم که چقدر به آن حضرت ظلم شد حتي به طفل 6 ماهه او هم رحم نکردندثالثا براي اين که ولي خدا را از ما گرفتند رابعا براي اين که حسرت مي خوريم چرا نبوديم که ولي خدا را ياري کنيم و به فيض شهادت نائل شويم خامسا براي شوق به شهادت و رسيدن ياران امام به آن فيض عظيم و ...
✔️پس گريه ما بر امام حسين علت هاي مختلفي دارد اما:
علت اينکه در روايات اينقدر بر گريه سفارش شده است و ائمه(سلام الله عليهم) نيز عزا مي گرفته و به آن تشويق مي کرده اند اين است که عاشورا يک مکتب عقلي و فلسفي است که مي بايست در ميان مردم تا قيامت باقي بماند، اما هر مکتب عقلي براي ماندگاري بايد با عاطفه انسان پيوند بخورد، يعني عشق و محبت و شور و حرارتِ آن است که ضامن بقاء آن مکتب است. به همين خاطر پيامبر(صلي الله عليه و آله) مي فرمايند:
▪️«إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا»؛ به درستي که در قتل حسين(سلام الله عليه) حرارتي است در دلهاي مومنين که هرگز سرد نميشود» نشان از اهميت اين حرارة و شور در بقاي اين مکتب در قلوب مومنين دارد.
گريه براي پيامبر(صلي الله عليه و آله) و اهل بيت(عليهم السلام) تلفيقي از عشق و مصيبت است، يعني شدن عشق و شدت مصيبت، حجم و سطح اين گريه را تعيين مي کند، بالا و پايين رفتن هر کدام از اين دو شاخص در شدت گريه تاثير دارد، اگر عشق نباشد شخص مقابل به بدترين وجه هم کشته شود ممکن است انسان ناراحت شود اما گريه نکند، و اگر عشق باشد اما مصيبت نباشد باز هم در کاهش گريه نقش خواهد يافت.
▪️حسين عليه السلام مکتب عملي در اسلام تأسيس کرد و نمونه عملي قيام هاي اصلاحي است خواستند مکتب حسين زنده بماند خواستند حسين سالي يک بار با آن نداهاي شيرين و عالي و حماسه انگيزش ظهور پيدا کند... خواستند تربيت حسيني زنده بماند و پرتوي از روح حسيني در اين ملت بتابد...
👈حيات و زندگي شما بستگي به اين حادثه دارد انسانيت و شرف شما بستگي به اين حادثه دارد اسلام را با اين وسيله مي توانيد خوب زنده نگه داريد... هرچه ما در اين راه کوشش کنيم به شرط اينکه هدف اين کار را تشخيص بدهيم بجاست اما متأسفانه عده اي اين را نشناختند خيال کردند که بدون اينکه مردم را به مکتب حسين عليه السلام آشنا کنيم به فلسفه قيام حسيني آشنا کنيم عارف به مقامات حسيني کنيم همين قدر که مردمي آمدند و نشستند و يک گريه اي را نفهميده و ندانسته کردند ديگر کفاره گناهان است (حماس? حسيني،شهيد مطهري، ج1 ص 78)
🌱- اين که سفارش فراوان به اشک ريختن و عزاداري کردن نمودهاند براي آن است که اشک بر شهيد اشتياق به شهادت را به همراه دارد خوي حماسه را در انسان زنده و طعم شهادت را در جان او گوارا ميگرداند
▪️چون اشکْ رنگ کسي را مي گيرد که براي او ريخته ميشود و همين رنگ را به صاحب اشک نيز ميدهد از اين رو انسان حسيني منش نه ستم ميکند و نه ستم ميپذيرد (حماسه و عرفان آيت الله جوادي آملي ص 312)
📎 #اعتقادی
🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
🔹🌟🍀🌟🔹
✅پرسش:
🔰جریان هزاران نفری که قران می فرماید: «خداوند فرمان مرگ بر آنان داد و آنان مردند و مجددا زنده شدند» چیست؟
✍️پاسخ:
✅در آیه 243 سوره مبارکه بقره می خوانیم:
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ (1)
👈آيا نديدى جمعيتى را كه از ترس مرگ، از خانه هاى خود فرار كردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند (كه به بهانه بيمارى طاعون، از شركت در ميدان جهاد خوددارى نمودند). خداوند به آنها گفت: بميريد! (و به همان بيمارى، كه آن را بهانه قرار داده بودند، مردند). سپس خدا آنها را زنده كرد، (و ماجراى زندگى آنها را درس عبرتى براى آيندگان قرار داد.) خداوند نسبت به بندگان خود احسان مىكند، ولى بيشتر مردم، شكر (او را) بجا نمى آورند.
👈در تفسیر نمونه ذیل آیه فوق در شأن نزول آن این گونه آمده است:
👈در يكى از شهرهاى" شام" بيمارى طاعون راه يافت و با سرعتى عجيب و سرسام آور مردم يكى پس از ديگرى از دنيا مى رفتند در اين ميان عده بسيارى به اين اميد كه شايد از چنگال مرگ رهايى يابند آن محيط و ديار را ترك گفتند از آنجا كه آنها پس از فرار از محيط خود و رهايى از مرگ در خود احساس قدرت و استقلالى نموده و با ناديده گرفتن اراده الهى و چشم دوختن به عوامل طبيعى دچار غرور شدند پروردگار، آنها را نيز در همان بيابان به همان بيمارى نابود ساخت. از بعضى روايات استفاده مى شود كه اصل آمدن بيمارى مزبور در اين سرزمين به عنوان مجازات بود، زيرا پيشوا و رهبر آنان از آنان خواست كه خود را براى مبارزه آماده كنند و از شهر خارج گردند
👈آنها به بهانه اينكه در محيط جنگ مرض طاعون است از رفتن به ميدان جنگ خوددارى كردند پروردگار آنها را به همان چيزى كه از آن هراس داشتند و بهانه فرار قرار داده بودند مبتلا ساخت و بيمارى طاعون در آنها شايع شد آنها خانههاى خود را خالى كرده و براى نجات از طاعون فرار كردند و در بيابان همگى از بين رفتند
👈مدتها از اين جريان گذشت و حزقيل(2) كه يكى از پيامبران بنى اسرائيل بود از آنجا عبور نمود و از خدا خواست كه آنها را زنده كند خداوند دعاى او را اجابت نمود و آنها به زندگى بازگشتند. گر چه آيه فوق اشاره به عدد خاصى نكرده، و تنها واژه" الوف" كه به معنى هزارها است، به كار برده، ولى بعضى از روايات، تعداد نفرات آنها را ده هزار و بعضى هفتاد يا هشتاد هزار ذكر مىكند.
☘️نكته ديگرى كه در اينجا شايان توجه است مساله امكان" رجعت" است كه از اين آيه به خوبى استفاده مىشود.
🌸توضيح اينكه: در تاريخ گذشتگان مواردى را مى يابيم كه افرادى بعد از مرگ، به اين جهان بازگشتند مانند ماجراى جمعى از بنى اسرائيل كه همراه موسى (علیه السلام) به كوه طور رفتند كه در آيه 55 و 56 سوره بقره آمده و داستان عزير يا ارميا كه در آيه 259 همين سوره آمده، و همچنين حادثه اى كه در آيه مورد بحث به آن اشاره شده است.
✍️بنابراين مانعى ندارد كه همين مساله در آينده نيز تكرار شود. دانشمند معروف شيعه مرحوم" صدوق" نيز به همين آيه براى امكان مساله رجعت استدلال كرده و مىگويد: يكى از عقايد ما اعتقاد بر رجعت است (كه گروهى از انسانهاى پيشين بار ديگر در همين دنيا به زندگى باز مى گردند).و نيز مى تواند اين آيه سندى براى مساله معاد و احياى مردگان در قيامت باشد.(3)
📚پی نوشت ها:
1. بقره/243.
2." حزقيل" طبق بعضى از روايات سومين پيشواى بنى اسرائيل بعد از موسى (علیه السلام) بود.
3. تفسير نمونه، 28 ج2 ص 218.
📎 #اعتقادی
🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
💢پرسش:
🔰 آیا در روایات توصیه شده که افراد را هنگام سفر از زیر قرآن رد کنیم؟
✍️پاسخ:
✅در برخی روایات سفارش شده است که هنگام آغاز سفر و در طول مسیر، آیاتی از قرآن خوانده شود؛[1] اما با روایتی که صریحا به رد کردن مسافر از زیر قرآن اشاره کند برخورد نکردیم.
👈با این وجود این رسم و سنت نیکی است و در روایات، مواردی وجود دارد که به انسانها توصیه میکند تا خداوند را به قرآن سوگند دهند و یا قرآن را در برابر و بالای سرشان بگذارند:
1️⃣الف) امام سجاد(ع) در دعای سحر خود با خدا اینگونه مناجات میکرد: «...اللَّهُمَّ بِذِمَّةِ الْإِسْلَامِ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ وَ بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَیْک...».[2]
2️⃣ب) امام صادق(ع) فرمود: (اگر دردی به بدن شما رسید) دست خود را به جاى درد بگذارىد و بگویید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ الَّذِی نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ وَ هُوَ عِنْدَکَ فِی أُمِّ الْکِتَابِ عَلِیٌّ حَکِیمٌ أَنْ تَشْفِیَنِی بِشِفَائِکَ وَ تُدَاوِیَنِی بِدَوَائِکَ وَ تُعَافِیَنِی مِنْ بَلَائِکَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ تُصَلِّی عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ».[3]
3️⃣ج) امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) در شب عرفه این چنین دعا کرد: «... وَ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ الْقُرْآنِ الْعَظِیم...».[4]
4️⃣د) فردی به امام صادق(ع) از ترس بدهکاری و ظلم سلطان شکایت کرد. امام(ع) فرمود: در شب دو رکعت نماز بخوان و در رکعت اول حمد و آیة الکرسی و در رکعت دوم سورهی حمد و از آیه بیست و یک سورهی حشر (لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ...) تا آخر این سوره را بخوان و سپس قرآن را بر سر خود قرار بده و بگو: «بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ ...».[5]
و ...
💠بر این اساس، رد کردن مسافران از زیر قرآن - حتی اگر روایتی هم در این زمینه وجود نداشته باشد - رویکردی نمادین برای پناهبردن به قرآن بوده و اشکال و ایرادی ندارد؛ اما تا روایت صریحی در این زمینه مشاهده نشد، نمیتوان مدعی شد که معصوم(ع) به این مورد خاص توصیه فرموده است.
📚پی نوشت:
[1]. «خواندن آیات قرآن برای رفع خطر در سفرها»، 111769؛ «قرآن به سر گرفتن در شبهای قدر»، 41786.
[2]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج 2، ص 590، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، 1411ق.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 56، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. سید ابن طاووس، رضی الدین علی، الاقبال بالاعمال الحسنة، ج 1، ص 327، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1409ق.
[5]. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، هدایة الأمة إلى أحکام الأئمة(ع)، محقق، مصحح، ج3، ص 325، مشهد، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، چاپ اول، 1414ق.
📎 #اعتقادی
🌐منبع: سایت اسلام کوئست
💢 #حدیث_نگاشت
فلسفه عبادات
🔹 امام علی علیهالسلام:
💠 «...اُنْظُرُوا إِلَى مَا فِی هذِهِ الاَْفْعَالِ مِنْ قَمْعِ نَوَاجِمِ الْفَخْرِ، وَ قَدْعِ طَوَالِعِ الْکِبْرِ...»؛
🌿 «به آثار اين اعمال (نماز و روزه و زكات و سجده) بنگريد كه چگونه شاخههاى درخت تفاخر را درهم مىشكند و از جوانه زدن كبر و خودپسندى (در دلها) جلوگيرى مىكند».
📚 نهجالبلاغه، خطبه192.
📎 #گرافیک
📎 #اعتقادی
📎 #اخلاقی