🚩 لشکر غیبی امام هادی علیهالسلام
✍قطبالدین راوندی رحمهالله، فقیه و محدّث شیعه (م۵۷۳ق؛ که قبرش در میانۀ صحن اتابکی حرم حضرت معصومه علیهاالسلام است) روایت میکند که متوکّل یا معتصم یا یکی دیگر از خلفای عباسی لعنهمالله، امر کرد لشکرش را که نود هزار از ترکها و در سُرّ مَن رَأی (سامرا) بودند که هر کدام توبرۀ اسب خود را از گِل سرخ پر کنند و در میان بیابان وسیعی در موضعی روی هم بریزند؛ ایشان نیز چنین کردند و به منزلۀ کوه بزرگی شد و اسم آن را «تلّ مَخالی» نهادند؛ آنگاه بالای آن رفت و حضرت #امام_هادی_علیه_السلام را نیز به آنجا طلبید.
وقتی امام علیهالسلام به بالای آن تپه رسیدند، خلیفۀ ملعون به حضرت گفت: «تو را اینجا خواستم تا لشکریان مرا مشاهده کنی!» و امر کرده بود لشکریان را که با زینت و اسلحۀ تمام، حاضر باشند و غرضش این بود که شوکت و اقتدار خود را بنمایاند تا مبادا آن حضرت یا یکی از اهلبیتش، ارادۀ خروج بر او نمایند!
حضرت فرمودند: «میخواهی من نیز لشکرم را بر تو ظاهر کنم؟!» گفت: «آری!» آنگاه حضرت دعایی کرده و فرمودند: «پس نگاه کن!» چون نظر کرد، دید مابین آسمان و زمین از مشرق و مغرب، پر است از ملائکه که همگی مسلّح بودند! خلیفه چون این صحنه را دید، غش کرد! وقتی به هوش آمد، حضرت به او فرمودند:
💠 «ما به دنیای شما کاری نداریم و مشغول به امر آخرت خود میباشیم؛ بر تو باکی نباشد از آنچه گمان کردهای!»
(یعنی شما به غارت بیتالمال و آبادی دنیا و تباهی آخرت خود مشغول باشید و ما به آبادی آخرتمان اشتغال داریم؛ اگر گمانت این است که ما میخواهیم بر تو خروج کنیم، از این خیال راحت باش که ما این قصد را نداریم.)
📚 منابع:
الخرائج والجرائح (قطبراوندی)، ج۱، ص۴۱۴
کشف الغمّة (محدثإربلی)، ج۲، ص۹۰۲
https://eitaa.com/mojtameemamali_hmd