6.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
15.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 ۶۴ بمب قرار بود در سالگرد شهید سلیمانی منفجر شود
🔹رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح کرمان: خبرهایی از تهدیدات دشمن داشتیم و قبلاً تعداد ۱۶ بمب آماده انفجار در کرمان کشف شد که مخصوص گلزار شهدا و مرقد شهید سلیمانی ساخته شده بود.
🔹بالای ۶۴ بمب نیز در سراسر کشور کشف شد که قرار بود در مراسم شهید سلیمانی منفجر شود که عوامل آن دستگیر شدند.
🔹هر دو انفجار قبل از گیت بازرسی بوده و عوامل انتحاری قبل از گیت بازرسی انفجار را انجام دادند.
🔹عامل انتحاری تا جایی که گیت بازرسی وجود داشته جلو آمده و همان جا که راه برای او مسدود شده خود را منفجر میکند.
🔹اگر در این انفجار، بسته انفجاری تعبیه شده بود حتماً در زمین یک گودی ایجاد میکرد.
🔹چون این بسته از زمین ارتفاع داشته و به بدن فرد انتحاری متصل بوده است ترکشهای آن به اطراف پخش شده و زمین آسیبی ندیده است.
#ثامن
#ثامن_یزد
🔰قصاب لرستان چه کسی بود؟
🔹ویلیام او داگلاس، قاضی دیوان عالی آمریکا که سفری به لرستان داشته در کتاب «سرزمین شگفتانگیز و مردمی مهربان و دوستداشتنی» از زبان پیرمردی که از جریان قتلعام و سرکوب مردم لر جان سالم بهدر برده، درباره لشکرکشی رضاخان به فرماندهی سپهبد امیراحمدی (کاری که از آن بهعنوان فجیعترین قومکشی تاریخ معاصر ایران یاد میشود) چنین مینویسد: «سرهنگ چندین نفر از جوانان ما را که اسیر کرده بود جمع کرد و بلافاصله دستور داد با زغال آتش روشن کنند.
🔹او دستور داد یک تابه آهنی بزرگ آماده کنند و تابه را روی آتش بگذارند تا خوب تفته و قرمزرنگ بشود، آنگاه دستور داد یکی از جوانان لُر را بیاورند. دو نفر سرباز دستهای جوان را محکم گرفتند و سومی هم با یک شمشیر تیز در عقب او ایستاد سپس با اشاره سرهنگ، سرباز جلاد با شمشیر سر جوان را قطع کرد. هنگامی که سر از بدن جدا شد و به کناری افتاد، سرهنگ فریاد کشید: بدو... بدو و همزمان یکی از افراد تابه سرخ شده را روی گردن بریده چسباند. جسد بیسر از جا بلند شد و یکی دو قدم دوید و بعد افتاد.
🔹سرهنگ مثل اینکه از این عمل شنیع خود رضایت حاصل نکرده باشد فریاد کشید: آن جوان بلند قد را بیاورید. فکر میکنیم که او بهتر از اینها بدود. خلاصه آن بیچاره را هم آوردند و این بار با دقت بیشتری سر او را بریدند و تابه آهنی را روی گردن بریده محکوم قرار دادند بهطوری که این بار جسد بیسر توانست یکی دوقدم بیشتر بدود، خلاصه این عمل سبعانه ادامه پیدا کرد تا اینکه یکبار سرهنگ خودش شخصا در این عمل شنیع شرکت کرد و این بار خود مسئولیت گذاشتن تابه آهنی تفته را روی گردن قبول نمود ولی چون او بهموقع نتوانست تابه را روی گردن بریده قرار دهد، لذا وقتی جلاد سر را از تن جدا کرد خون از گردن محکوم در حدود یک متر فواره زد و سر و روی او و همه اطرافیان را خونی کرد.
🔹پس از اینکه چند نفری از جوانان با این وضع فجیع کشته شدند، فکر تازهای در مغز دیوانه سرهنگ خطور کرد تا بر سر مسافت دویدن اجساد بیسر شرطبندی کنند و بر سر تعداد قدمهایی که اجساد میتوانند بدوند برد و باخت راه بیندازند. خلاصه این جنایت بارها و بارها تکرار شد تا آنجا که بالاخره اجساد و سرهای همه محکومین هر کدام یک طرف روی زمین تلنبار شد. گفتنی است که هربار که این عمل وحشیانه انجام میشد خود سرهنگ و افسران و درجهداران و سایر افراد مثل تماشاچیان مسابقه فوتبال با دست زدن و هورا کشیدن و هلهله، دوندگان را تشویق میکردند که قبل از افتادن هر چه بیشتر بدوند.»
#ثامن
#ثامن_یزد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا