به این ترتیب تا ماه ها سازمان های اطلاعاتی غربی از بازداشت وی خبر نداشتند زیرا هرچه تلاش میکردند مهره های نفوذی آنان در ارگان های مختلف خبری از رویت این فرد نمی دادند و در آن سازمانی که این فرد بازداشت شده بود، جاسوسی از سوی دستگاه های اطلاعاتی غربی وجود نداشت.
در نهایت سازمان های اطلاعاتی غربی بعد از جستوجو فراوان به این نتیجه رسیده بودند که این فرد بهطور تصادفی کشته شده و به علت نبود هویت مشخص سقط شدنش بازتاب اطلاعاتی نداشته است.
از طرف دیگر این فرد تا مدت ها پس از بازداشت سکوت کرده و نقش یک پیرزن کم حافظه ساده لوح را بازی میکرده اما با زرنگی بازجو و با هماهنگی قاضی، وی به دستگاه قضایی تحویل داده نمیشود تا بازداشت وی آشکار نشود.
از طرف دیگر در این مدت که این پیرزن سکوت کرده بود و طبیعتا زیرمجموعه های عملیاتی تحت رصد او لو نرفته بود و عملیات های تدارکاتی اولیه و پروژه های تشدید آشوب زمانبندی شده با موفقیت در حال اجرا بود و به همین دلیل فرضیه بازداشت وی روز به روز ضعیف تر میشد.(خصوصا بعد از یک کشته سازی در اهواز)
پیرزن بعد از مدتی میبیند که خبری از تغییر وضعیت وی نشده و از سوی دیگر به او تلقین میکنند که عملیات بیرون شکست خورده و هیچکس برایش مهم نیست که چه بلایی به سر وی آمده است و همه اربابان اطلاعاتی وی فکر میکنند او سقط شده است.
بعد از آن(شگرد بچه های داخل) مقاومت پیرزن شکسته و شروع به اعتراف میکند.(از زمان شروع دبستان😂) و اینجا بازی زیبا یا جنگ بسیار بزرگ اطلاعاتی سازمان های اطلاعاتی ایران با سازمان های اطلاعاتی دشمن آغاز میشود.
سازمانی که وی را بازداشت کرده بود بعد از شنیدن اعترافات وی با یک دنیا اطلاعات ناب روبرو میشود که حتی بررسی آنها ماه ها زمان می برد و سرعت کار به شدت با اهمیت بود.
با تقسیم کار بین سازمان های امنیتی و نظامی ایران بیش از چند صد تیم عملیاتی تروریستی، افراد جاسوس و نفوذی های رده بالا در بدنه مدیریتی، منابع تامین و توزیع سلاح در خارج از مرزها و در داخل لو می رود و هر سازمان به سراغ بخشی از این نقشه بسیار خطرناک میرود.
بنا به اعتراف این فرد ،سازمان سیا از یک دهه قبل یک تشکیلات مجزا و مخفی با همکاری نزدیک سازمان های اطلاعاتی غربی و کشورهای عربی تشکیل میدهد ، یک بخش مجزا و کاملا مستقل که برای اجرای عملیات نقطه صفر در ایران تشکیل شده بود.
این مجموعه به شدت محرمانه بدون هیچ ارتباطی با سایر بخش های جاسوسی و خرابکاری روتین سازمان های اطلاعاتی، سعی میکند افراد مورد نیاز را شناسایی کرده و با آنها ارتباط گرفته سپس بخش عملیاتی را برای آموزش به خارج از کشور برده و سپس بعد از آموزش و تشکیل ساختار ها و هسته های اطلاعاتی به داخل کشور منتقل کند.
این افراد با تاکید دستور داشتند که به هیچ وجه وارد هیچ فعالیت ضدحاکمیتی نشده و حتی برای سران اصلی این زیرمجموعه ها نقش های رسانه ای و مدیریتی انقلابی نیز در نظر گرفته بودند.
در یک مثال یکی از سران اصلی که قرار بود در فاز دوم بعدی انقلاب شهر ها به نوعی با یک شوی رسانه ای توبه کرده و به مردم عادی بپیوندد جزو امنیتی های شناخته شده رسانه ای بود که سالها در بدنه دولت قبل فعالیت داشته است.
#قسمت_سوم
@zaghsiah
#قسمت_پایانی
این جا شاهد یکی از شاهکار های نیروهای امنیتی و اطلاعاتی کشور هستیم که در طی چندین ماه با سناریو سازی های مختلف باعث شدند این افراد یا گروه ها تحت ضربه بروند و تا لحظه آخر نیز سازمان سیا حتی شک نکرد این جاسوس پیر عامل نشت اطلاعات بوده و دستور لغو سایر عملیات ها و نجات یا فرار رهبران اصلی این برنامه را نداده بود.
بالاتر عرض کردم این خانم دو سال پیش از یکی از کشورهای همسایه وارد ایران شده بود.
بخشی از سگ کشی های تروریست های شمال عراق به دلیل افشا اطلاعات سران اصلی گروه های تروریستی و هسته های خاموش توسط این خانم بود
این عملیات ها در پوشش عملیات های دیگر حذف بزهای کوهی و تروریست های کردستان عراق انجام شد تا شکی برای لو رفتن هدف های اصلی ایران ایجاد نکند.
حجم ضربه بسیار بیشتر و سنگین تر از این چند خط است که امیدوارم ارگان های امنیتی ایران بعدا بیشتر افشاگری کنند.
محض اطلاع دوستان این پیرزن میتواند سوژه ساخت چندین فیلم و سریال شود.
به قدری بازداشت این فرد مهم بود و اطلاعاتی که داده شده اهمیت داشته که حتی بخش هایی از طالبان که قرار بود جزوی از این برنامه باشند نیز لو رفته و رهبران طالبان مجبور به همکاری ایران شده و این افراد دستگیر یا خنثی شده اند.