یوسف زاده:
📷 #دوربین_خدا 📷
🥀سه روز، روزه گرفت. از او پرسیدم: چی شده؟ چرا غذا نمیخوری؟ گفت: دارم خودم را تنبیه میکنم. گفتم: مگر چکار کردی که خودت را تنبیه میکنی؟ گفت: یادت است آن روزی که بچههای تبلیغات لشکر، با دوربین، به گردان ما آمده بودند. گفتم: خوب. گفت: وقتی دوربین سمت من آمد، مرتب نشستم و موهایم را مرتب کردم. گفتم: خب، اشکالی دارد؟
🥀....آهی کشید و گفت: بعد از مصاحبه فکر کردم، با خودم گفتم: ابراهیم! این مصاحبهها را مگر چه کسی میبیند؟ آدمهایی مثل خودت. ولی با اینحال، تو خودت را مرتب کردی و درست نشستی و مواظب رفتارت بودی، 🚨اما میدانی که سالهاست در مقابل دوربین خدا قرار داری و هرطور که میخواهی زندگی میکنی و هیچ وقت هم خودت را جمع و جور نکردهای؟ این فکر مرا اذیت میکند که چرا بندههای خدا را به خدا ترجیح دادم؟ بنابراین خودم را تنبیه میکنم!🚨
خاطره ای به یاد #⃣ شهید ابراهیم محبوب فرمانده گردان حزب الله
#⃣ راوی: رزمنده دلاور غلامرضا سالم
#شهیدانه
@masjedjamehkadkan
" دیروز از هر چه بود گذشتیم،امروز از هرچه بودیم گذشتیم،آنجا پشت خاکریز و اینجا در پناه میز.دیروز دنبال گمنامی و امروز مواظبیم ناممان گم نشود.جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو میدهد،الهی نصیرمان کن تا بصیر شویم،بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم "
#شهید_وحدت_سردارشوشتری
#شهیدانه 🕊
@masjedjamehkadkan
#شهیدانه🌷
بزرگی میگفت:
تکیه کن به شهدا؛
شهدا تکیهشان به خداست ...
اصلا کنار گل بنشینی بوی گل میگیری
پس گلستان کن زندگیات را
با یاد #شهدا🥲🤍؛
🌿🌸
@masjedjamehkadkan
✅ خاطرات پرازغم ولی یادماندنی
👈 وقتی که در تصاویر یا خبرها می خوانم یا می بینم که اسرائیل برسرمردم بی پناه غزه بمب فسفر می اندازد یاد دوره دفاع مقدس و بمب های فسفری می افتم و هنوز گاهی که آن زمان ها و بمب ها را تجسم می کنم به خود می لرزم.
و یاد شعر صادق آهنگران که می خوند:
شمعِ شبهای دوعیجی میشدیم؛
میدونید این مصرع یعنی چی؟!
عراق تو منطقه دوعیجی بمبِ فسفری می نداخت.
فسفر وقتی با اکسیژن هوا ترکیب بشه
شعلهور میشه، رزمنده ها که زیر این بمب
ها گیر می کردن، فسفر به تنشون میچسبید،
و با هیچ وسیله ای دیگه خاموش نمی شد و اونا میسوختن و میسوختن و میسوختن...
و چه رزمندگانی که سوختن
و باد خاکستر هاشون رو برد...
به خدا قسم که ما خیلی مدیونیم!
چه خون هایی ریخته شد تا ماها شاید
بیدار بشیم، تا شاید بیایم پایِ کار و کاری کنیم
#شهیدانه
@masjedjamehkadkan
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با دسته گل عقدش اومده بود ،
با کارت عروسیش🎀✨
با دفترچه ای که همه ی مهمونای عروسیشو لیست کرده بود
حتی تاریخ عروسی هم مشخص کرده بود🫂+++
همه چیز اماده بود اما داماد... :))))🥀
داماد را با دستان خودش به دل خاک سپرد تا شاید خستگی اش در برود و روز عروسی کنار او باشد❤️🩹-
#شهیدانه
_همسر شهید:
آروم بخواب،آرامش جان من :)
🕌مجتمع فرهنگی مسجد جامع حاج سیدحسن کدکنی ره
@masjedjamehkadkan