هدایت شده از مدرسه نهج البلاغه (۲)
#جلسهصدوبیست
💠 خطبه ۸۳ /بخش چهارم
🔘 مروری بر جلسه قبل:
امام علیهالسلام در توصیف دنیا و دلکندن بندگان از دنیا و زدودنِ محبتِ دنیا از دلهای عبادالله عباراتی را بیان میفرمایند.
این از مواردی است که در سراسر نهجالبلاغه بهطور مشهود و صریح با عباراتی بینظیر دیده میشود؛ چراکه حبّ دنیاست که مردم را از آخرت باز میدارد و به سمت انواع معاصی میکشاند. حبّ دنیا در نهجالبلاغه، در یک دوز پایین (به اصطلاح پزشکان) تجویز شده و آنهم در حد وسیله و ابزار است.
اگر کسی دنیا را بهعنوان ابزار و وسیله و مَرکَبی برای رسیدن به آخرت بخواهد، خوب است؛ هم او میتواند از دنیا استفاده کند، و هم اینکه ممدوح بوده ، بد و ناپسند تلقی نمیشود.
اما اگر به دنیا علاقهای بیشاز این داشته باشد، همان چیزیاست که امیر علیهالسلام از آن نهی فرموده و سعی میکنند مردم به این ورطه نیفتند.
از آنجا که دنیا زرقوبرق و جاذبههای زیاد دارد، طبعاً در برابر آنهمه جاذبه اینگونه سخن گفتن از دنیا لازم است؛ چون خیلی نافذ و همهگیر است. مثل یک بیماری همهگیر و سریعالانتقال و از پادَرآورنده است که باید سریع اطلاعرسانی شود و جهات منفیاش دائماً بازگو شود؛ والّا افراد بهراحتی دست از آن برنمیدارند.
لذا میفرمایند: این دنیا آبشخورش گلآلود است، به آب هم که میرسی، آب هم آلودهاست.
(ﻳُﻮﻧِﻖُ ﻣَﻨْﻈَﺮُﻫَﺎ) منظرِ زیبایی دارد؛ لکن وقتی کسی مجذوب دنیا بشود، به هلاکت میرسد.
(ﻏُﺮُﻭﺭٌ ﺣَﺎﺋِﻞٌ) غرور و فریبی زودگذر است که وقتی انسان به آن مبتلاء شد، میبیند دوام و بقاء ندارد. مثل درخشش برقی که یکلحظه میجهد و محیط را روشن میکند و بلافاصله انسان را در خاموشی فرو میبَرَد.
(ﻇِﻞٌّ ﺯَاﺋِﻞٌ) سایهای که زود برچیده میشود و آفتاب سوزان جای آن را میگیرد و کسی در پناه او نمیآساید.
(ﺳِﻨَﺎﺩٌ ﻣَﺎﺋِﻞٌ) تکیهگاهی که نمیشود به آن اعتماد کرد (کج و مایل است)
👈در ادامه امام علیهالسلام یک تشبیه تمثیلی عجیبی دارند که سعی میکنیم ابتداءً تشبیه را عرض کنیم و بعد آن را با جملات نهجالبلاغه مطابقت دهیم.
ایشان در جملات بعدی، دنیا را به یک سوارکاری تشبیه میکنند که بر اسب خود سوار شده و صیاد (شکارچی) است؛ در حالیکه همراه خودش تیر و کمان و کمند (ابزار شکار) هم دارد.
برای شکار که شمشیر لازم نیست. از این رو شکارچیها در قدیم با خودشان تیر و کمان برمیداشتند و گاهی که قصد داشتند حیوان را زنده شکار کنند، کمند هم با خود میبردند که البته استفاده از کمند مهارت زیادی میخواست.
حالا فرض کنید این سوارکار وارد منطقه آهوان شده ، همان اول که وارد میشود آهوان میرَمَند. او خیلی باید حوصله کند، ساعتها آرام بر اسبِ خود بنشیند تا کمکم با او انس بگیرند و اعتماد کنند. نزدیک و نزدیکتر شوند تا حدی که فکر کنند بیخطر است.
همینطور که آهویی نزدیک اسبِ شکارچی میشود، ناگهان اسب یک لگدی به سمت آهومیپَراند تا او را زخمی کند. طبعاً وقتی آهو میخواهد بگریزد، شکارچی از کمندش استفاده کرده و آهو که تلاش میکند رها شود، با پرتاب تیر یا تیرهایی به سمتش از پای در میآورد. در این حالت است که سوار میرود و طنابش را به گردن حیوان میاندازد و اسیرش میکند.
عاقبتِ این آهوی اسیر و مجروح شده آتش است و اجاق گاز.
امام علیهالسلام میفرمایند:
✨ﺣَﺘَّﻲ ﺇِﺫَا ﺃَﻧِﺲَ ﻧَﺎﻓِﺮُﻫَﺎ✨
وقتی گریزان از دنیا با دنیا انس بگیرد.
مثل همان سواری که رفته به شکار و آهوان از او میگریزند. کمکم مأنوس شده و نزدیک میآیند.
کسی هم که از دنیا میگریخته و با دنیا ارتباطی نداشته کمکم انس میگیرد و دلخوش میشود و به جمعآوری دنیا مایل میشود.
(نافر: کسی که گریزان و دورشونده، کسی که نفرت دارد)
✨ﻭَ اﻃْﻤَﺄَﻥَّ ﻧَﺎﻛِﺮُﻫَﺎ✨
کسی که دنیا برایش ناپسند بوده، اطمینان پیدا میکند به دنیا.
خیلی از افراد هستند بهخصوص برخی جوانان و نوجوانان که تمایل به استقلالطلبی نسبت به همه چیز و همه کس و بهویژه دنیا دارند. یعنی نوجوانان در حوالی سن بلوغ، نه فقط نسبت به والدینشان احساس استقلال میکنند، در همه چیز این حس استقلالطلبی را دارند.
مثلاً وقتی میخواهد به سفری برود والدین گوشزد میکنند که ابزار و وسایلت را بردار و او میگوید نه لازم نیست، نیاز ندارم. اینها اینگونهاند و کمکم مأنوس میشوند به دنیا.
✨ﻗَﻤَﺼَﺖْ ﺑِﺄَﺭْﺟُﻠِﻬَﺎ ✨
وقتی به دنیا نزدیک شدند، دنیا به آنها لگد میزند .
#شوقمعرفت۱
🌴🌴🌴