eitaa logo
مسجد کنی
352 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
261 فایل
⚠️ من امروز باید بگویم که تکلیف است براى مسلمانهاحفظ مساجد امروز جزء امورى است که اسلام به او بسته است. ✍️صحیفه امام، ج‏۱۳، ص: ۲۱ ✅ارتباط با ادمین👇 @M_jalalyan @TohidDanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۵_آوریل،‏_۲۰.۴۱_وافی_1(1)1682468093103.mp3
38.1M
💦شرح دعای بیست و پنج صحیفه سجادیه (دعای پدرو مادر در حق فرزند)1️⃣ 💙با بیان حجت‌الاسلام مرتضی وافی 👈ادامه دارد.... @BONYAD_SAHIFEH https://ssif1.ir
952_8260252544869.mp3
38.95M
🔈 *حجاب در همه ادیان و در همه قرن‌ها وجود داشته است * پدیده بی‌حجابی در طول تاریخ به چه شکلی رخ داده است؟ * تقابل‌گذاری قرآن کریم نسبت به زنان و مردان بیمار دل * نفی بی‌حجابی برای چه کسانی است؟ (از منظر قرآن کریم) * بی‌حجابی انتخاب چه کسانی بوده است؟ *نگاه بی‌حجابی و توسعه اقتصادی در جامعه غرب * مخالفت فمنیسم‌ها با بی‌حجابی * سه ویژگی برجسته زنان از نظر امیرالمؤمنین علی علیه السلام * سوبسید گرفتن زن در قبال نشستن در منزل * به چه دلیل دیه مرد نسبت به زن دو برابر است؟ * امنیت زن بر اثر داشتن حجاب * جملات ناب مقام معظم رهبری در رابطه با بی‌حجابی های اخیر * میل فطری انسان‌ها به حجاب * فضیلت شمردن در منزل ماندن زن از نظر اسلام * دلیل مشورت نکردن با زن‌ها * توصیه سوره احزاب به فراگرفتن علم زن‌ها در منزل * حجاب و بی‌حجابی از زنان قله شروع خواهد شد ⏰️مدت زمان : ۱:۳۴:۰۸ 📆1401/01/27 🔔@Aminikhaah_Media
هدایت شده از رادیو معارف
11.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 بهترین روش مصرف دارچین برای تقویت روح طبی 🔸دکتر حسن اکبری، متخصص طب سنتی پاسخ می‌دهند. 🆔 @RadioMaaref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💦افزایش ۷۴ درصدی هوش اخلاقی با آموزش دعای مکارم الاخلاق 🔸به گزارش پایگاه خبری مفتاح به نقل از طلیعه، سیدعلی مرعشی، روانشناس و استاد دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: یکی از کارهای خوب انجام گرفته در زمینه رویکردهای اخلاقی سازه ای در روانشناسی و مدیریت، هوش اخلاقی است به این معنی که انسان چقدر ذکاوت دارد که تشخیص دهد چه کاری اخلاقی است یا چه کاری اخلاقی نیست؟! 🔸وی افزود: ما بر اساس مولفه هایی که در هوش اخلاقی وجود دارد، این فرضیه که محتوای دعای ۲۰ صحیفه سجادیه با عنوان مکارم الاخلاق می تواند هوش اخلاقی افراد را بالا ببرد. به همین منظور از چند دانشگاه مختلف نمونه ۵۰ نفری را انتخاب کردیم و این نمونه ها را به طور تصادفی به آزمایش و شاهد تقسیم کردیم. به گروه آزمایش، دعا را آموزش دادیم و به گروه شاهد هیچ آموزشی داده نشد. قبل از آموزش از هر دو گروه پیش آزمون و بعد از آزمایش پساآزمون گرفتیم. 🔸وی تصریح کرد: تحلیل آماری نشان داد گروهی که دعای مکارم الاخلاق را آموزش دیده بود، نسبت به گروه آموزش ندیده به افزایش ۷۴ درصدی هوش اخلاقی رسیده است. این یافته نشان می دهد دعای مکارم الاخلاق دارای جنبه آموزشی است که می توان آن را به دنیا معرفی کرد و دارای پشتوانه پژوهشی است. مبانی این یافته، اسلامی و سنخ آن روانشناسی است. به این ترتیب می توان یافته های متعددی را پیدا کرد. وقتی یافته ها با هم مرتبط شوند نظریه را بوجود می آورند. نظریه های مختلف در کنار هم مکتب روانشناسی اسلامی را ایجاد می کنند. این روش از جزء به کل رسیدن است. 🔸دست پر منابع اسلامی در حوزه روانشناسی وی اضافه کرد: شیوه رسیدن از کل به جزء هم وجود دارد. در منابع اسلامی مساله های زیادی درباره موضوعات روانشناسی وجود دارد که می توانیم استخراج کنیم و آیه ها و روایات را با موضوع روانشناسی از منابع اسلامی در کنار هم قرار می دهیم. در نتیجه دارای نظریه از نظر اسلامی می شویم. در این شیوه کلان به خرد ابتدا نظریه ساخته می شود و سپس درباره آن پژوهش می شود. 🔸مرعشی بیان کرد: دعایی در صحیفه سجادیه به نام دعای بیماری وجود دارد که امام سجاد(ع) آن را در هنگام بیماری می خواند. ما معتقدیم محتوای بیماری می تواند چهار مرحله انکار، خشم، اضطراب و افسردگی که فرد در مواجهه با شنیدن بیماری مهلک با آن روبرو می شود را رفع کند. این دعا شناخت درمان معنوی است و نگاه فرد به موضوع بیماری را تغییر می دهد. 🔸این روانشناس افزود: امام سجاد(ع) در این دعا می فرماید: «خداوندا این بیماری به قدرت تو بر من عارض شد. خدایا من تورا شکر می کنم به خاطر سلامتی که تاکنون داشتم. خدایا من نمی دانم در زمان سلامت باید بیشتر شکر می کردم یا اکنون؛ زیرا آن زمان سلامتی به من نشاط می داد تا عبادت کنم و برای عاقبتم مفید بود و حالا بیماری باعث می شود که گناهانم بخشیده شود و این برای آخرت من مفید است.» این دعا مکالمه دوستانه با خدا و رضا و تسلیم در برابر او و ضد اضطراب و غم است. 🔸این استاد دانشگاه افزود: چرا ما می گوییم صحیفه سجادیه، قرآن صاعد است زیرا پاسخی است که امام(ع) به پیام خدا داده است. پیام خدا در این دعا این است که آگاه باشید دوستان خدا غمگین و مضطرب نمی شوند، یعنی تعادل روانشناختی خود را از دست نمی دهند. ما فرض داریم اگر این دیدگاه ها را به بیماران منتقل کنیم اضطراب و خشم آنها کاهش پیدا می کند. 🔸تاثیر دعای مکارم الاخلاق بر درمان بیماری های صعب الاعلاج 🔸مرعشی با اشاره به پژوهش انجام گرفته دیگر در رابطه با بیماران صعب العلاج گفت: پژوهش دیگری نشان می دهد اگر وضع روانشناختی بیماران صعب العلاج را بهبود ببخشیم احتمال بهبود جسمانی آن بیشتر می شود زیرا فشارهای روانی عملکرد فیزیولوژیکی بدن را برهم می زند. پس احتمال دارد این دعا غیر از حفظ سلامت روان فرد احتمالا در بهبود بیماری کمک کند. در انتهای این دعا امام سجاد(ع) می فرماید: «خدایا گناهان مرا ببخش و من را بهبود بده.» 🔸وی ادامه داد: می توان این آیه را بر بیماران مختلف امتحان کرد. افرادی که بیمار می شوند استعداد پذیرش این مسائل را دارند. خداوند می فرماید: «گاهی انسان ها را در مشکل می اندازم تا بدانند خدا هم وجود دارد.» گرفتاری های پیش آمده برای این است که هدف خود را گم نکنیم و به مسیر بازگردیم. 🔸مرعشی اظهار کرد: ما از آیه «کسانی هستند که برای رضای خدا و برای تثبیت نفس انفاق می کنند» هم برداشت روان شناسانه داریم. ما تثبیت نفس را در این آیه فرض بر داشتن ثبات روانی می کنیم، یعنی کسی که بهداشت روانی بهتر داشته باشد اما در بعضی از تفاسیر تثبیت نفس به عقاید تفسیر می شود در حالی که عقاید منظور نیست.
🔹خطبه ۸۵ و مِن خطبةٍ له علیه‌السلام و فیها صفاتُ ثمانٍ مِن صفاتِ الجلال این عنوان‌ها از امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیست. عموماً از مرحوم «شریف رضی» رحمة‌الله‌علیه است و بعضاً از کسانی که نهج‌البلاغه را تصحیح کرده‌اند. به عنوان مثال در نهج البلاغه صبحی صالح برخی از عنوانها از دکتر صبحی صالح است. بنابراین این عنوان جزء حدیث نیست. این خطبه یا این گزیده خُطَب شریف آغاز می‌شود با مبحث توحید و برشمردن برخی از صفات الهی؛ و اگر عنوان صفات جلال داده‌اند نه برای این است که این صفات جلال در مقابل صفات جمال است. چون صفات جلال صفات سلبیه است و صفات جمال صفات ثبوتیه. لیکن تمام این‌ها صفات سلبیه نیست. می‌فرمایند: ✨وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ✨ شهادت می‌دهم که معبودی جز خدای یگانه نیست. یکتایی که برای او شریکی وجود ندارد. با استفاده از این خطبه دو نکته را امروز به مناسبت و در ارتباط با معلمی متذکر می‌شویم. 🔖نکته اول: پرسشی که برای هر آشنای با نهج‌البلاغه وجود دارد این است که چرا و چگونه است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام در بسیاری از خطب خود به حمد و ثنای الهی می‌پردازند؟ در این تردیدی نیست که مخاطبین همه مسلمان و موحد بودند پس چرا آن حضرت مرتباً مبحث توحید را یادآور می‌شوند و آن نیز هر بار به یک عبارت. سخنرانان و مدرسین وقتی در آغاز کلامشان خطبه می‌خوانند، معمولاً خطبه‌ای را انتخاب می‌کنند و آن را در آغاز هر اهل منبر و سخنرانی می‌خوانند. لیکن خطب امیرالمؤمنین علیه‌السلام با جملات متفاوت و متنوعی آغاز می‌شود. چرا چنین است❓ برای اینکه امام علیه‌السلام همواره تاکید بر موضوع توحید دارند. یعنی گویی اگر عقیده افراد نسبت به این موضوع اصلاح شود، بقیه مسائل آسان خواهد بود؛ یعنی سایر مراحل، آنچه که در ذیل خطبه آمده است، نه پذیرش آن سخت می‌شود و نه عمل به آن سخت خواهد بود. ولی اگر کسی اشکالی در قسمت نخست داشته باشد یعنی یا عقیده او به توحید ضعف داشته باشد و یا عمل او (توحید عبادتی و یا عملی او) مشکلی داشته باشد، حال ما هر آنچه که بگویم، اگر هزار آیه قرآن بخوانیم یا نکات درخشان دیگری از مواعظ و تعالیم دیگر بیان کنیم، یا سودمند نیست و یا در جهت خلاف به کار می‌گیرد. که این بدتر خواهد بود. ای کاش فقط سودمند نباشد. لذا این برای هر معلم یک درس است . هیچ اشکالی نیز ندارد. معلم و اساتید متدینی هستند که فکر می‌کنند اگر سر کلاس مکانیک سیالات گفتند « به نام خدا » بد است و اینجا نباید گفت به نام خدا، با این که متدین و مسلمان است. خود او اهل نماز است. یا اگر در درس الکترومغناطیس گفتند «بسم الله الرحمن الرحیم»، مشکلی پیش می‌آید. خیر، هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد این حق استاد است که کلاس خود را به هر نحو که بخواهد شروع کند؛ آن هم در کشور اسلامی با مخاطبینی که تمام آنها و یا اکثر آنها متدین هستند. بنابراین چه اشکالی دارد که در کلاس‌هایی همچون کلاس پیراپزشکی، پزشکی یا کلاسهای تخصصی، کلاس را با نام خدا و با ذکر خدا شروع کند و یک دقیقه کلاس را به این کار اختصاص دهد؟ البته افراد در مرتبه اول ممکن است تعجب کنند که آیا استاد می‌خواهد منبر رود یا می‌خواهد درس دهد⁉️ ولی وقتی ببینند که ایشان درس خود را به نحو احسن ارائه می‌کند و این را به عنوان تیمّن و تبرک در آغاز کلاس می‌گوید، آن وقت یاد می‌گیرند و همین امر در ذهن آنها می‌ماند. من این مطلب را در کلاس دانشجویان درس برق و مکانیک امتحان کردم هیچ مشکلی پیش نیامد. متاسفانه برخی تصور می‌کنند دم از دین زدن در یک کلاس درس علمی جایگاهی ندارد. ما در دوران کارشناسی، استادی برای درس آمار و احتمال مهندسی داشتیم. ایشان در برکلی آمریکا تحصیل کرده بود، بسیار هم حاذق بود، خدا ایشان را حفظ کند. این استاد پیشنهاد داده بود هر جلسه کسی می‌آمد روی تابلو حدیث می‌نوشت و بعد درس آمار و احتمال را شروع می‌کرد؛ همه هم استقبال می‌کردند. بنابراین این ایرادی ندارد. حال برخی ژست‌های بی‌دینی می‌گیرند و فکر می‌کنند مؤثر است، این ژست‌ها مضر است. هم به حال شخصیت آنها مضر است، هم به آنها نمی‌خورد و هم به کار انها ضرر می‌زند. /خ۸۵/الف 🌴🌴🌴
ما از امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌آموزیم که همه جا کار خود را با مبحث توحید شروع کنیم. لیکن نکته‌ای که هست این است که بایستی به قصد انشاء این را بگوییم. یک وقت بنده چون یاد گرفته‌ام، همه جا می‌گویم "بسم الله الرحمن الرحیم " و کار را شروع می‌کنم. یعنی چون مرسوم است این حرف را می‌زنم. اما یک وقت توجه دارم که این « باء » بسم‌الله، باء ابتدا است یا باء استعانت. به اسم خدا شروع می‌کنم برای اینکه این کاری که می‌خواهم آغاز کنم به خوبی به پایان برسد. از رحمانیت و رحیمیت او کمک می‌طلبم. این می‌شود قصد انشاء، یعنی یک چیزی را انشاء می‌کنم؛ یعنی همان وقت با تمام وجودم از خدا استعانت می‌جویم. پس از آن اگر شهادت دادم، اگر الحمدلله گفتم، اگر تسبیح گفتم، همهٔ این‌ها به قصد ست نه به قصد . وقتی چنین شد برکات نیز به دنبال آن می‌آید و از راه بی‌گمان سخن استاد دردل مخاطبان تاثیر می‌گذارد، بدون اینکه خود آنها بخواهند. بدون اینکه استاد انرژی زیاد خرج کند. حال امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: ✨الْأَوَّلُ لَا شَيْ‏ءَ قَبْلَهُ ✨ خدایی که نخستین است و پیش از او هیچ نبوده است. اَوَلیّت خداوند اولیّت علی الاطلاق است؛ یعنی من جمیع الجهات و الحیثیات او اول است. اول زمانی نیست. اول الاوائل و اول الاوّلین است. به این معنا که پیش‌تر از او هیچ نبوده است. اصلا پیش‌تری قابل تصور نیست. نه این که پیش‌تری بوده و کسی نبوده‌است. هیچ قابل تصور نیست نه فوق او، نه قبل از او. اگر در اینجا نیز می‌فرمایند: "لَا شَيْ‏ءَ قَبْلَهُ"، برای تصور عموم است و گرنه قبل از او قبلی نبوده‌است. لَا شَيْ‏ءَ قَبْلَهُ. "الْأَوَّلُ لَا شَيْ‏ءَ قَبْلَهُ" مبدع کل است. یعنی آغازگر همه چیز است. «هستی» از او آغاز شده‌است. بدون این که هستی او آغازی داشته باشد. ✨ وَ الْآخِرُ لَا غَايَةَ لَهُ‏✨ خدایی که پایان و آخر است؛ و غایتی برای او نیست؛ یعنی آخر الاخرین است. مقصد و منتهای همه چیز است بدون اینکه خود، منتها ومقصدی داشته باشد. یعنی در آخریّت هم مطلق است. هم در اوّلیت مطلق است؛ و هم در آخریّت مطلق است. :👇 ✨لَا تَقَعُ الْأَوْهَامُ لَهُ عَلَى صِفَةٍ✨ اینگونه نگاه کردن به توحید، اندیشه انسان را بسط و گسترش می‌دهد؛ یعنی تا ازلیّت و تا ابدیّت می‌برد. یعنی اندیشه یک انسان موحد، سرمدی می‌شود. فرق بین موحد و غیر موحد در این است. غیر موحد خیلی عقب که برود تا « بیگ بنگ » پیش می‌رود؛ یعنی تا انفجار نخستینی که جهان با آن آغاز شد. انتهای آن نیز مرگ خورشید است. وقتی جهان پایان پیدا می‌کند. ولی موحد هیچ آغاز و انتهایی برای اندیشهٔ او نیست؛ یعنی تا این حد اندیشه گسترده است. ✨لَا تَقَعُ الْأَوْهَامُ لَهُ عَلَى صِفَةٍ✨ اوهام اگر دست به دست هم دهند، اگر به هم ضمیمه شوند و بر روی هم انباشته گردند حتی یک صفت او را نمی‌توانند توصیف کنند. 👈به عنوان مثال اگر بخواهیم با یک باتری ۱/۵ ولت، لامپ ۳ ولتی را روشن کنیم، یک باتری کفایت نمی‌کند. باید دوتا باتری را به دنبال هم سری کنیم تا یک چراغ قوه ۳ ولتی را روشن نماییم. اگر چهار و نیم ولت باشد باید سه تا باتری را سری کنیم تا بتوان آن را روشن کرد. حال اگر ما تمام اوهام خود را به صورت سریال به هم ببندیم برای اینکه بتوانیم خدا را توصیف کنیم، امکان ندارد. حتی یک صفت او را نمی‌توانیم توصیف کنیم. رحمانیت، علم و یا هیچ کدام از «صفات ذات » و حتی « صفات فعل » او را نمی‌توانیم توصیف کنیم /خ۸۵/الف 🌴🌴🌴
وَ لَا تُعْقَدُ الْقُلُوبُ مِنْهُ عَلَى كَيْفِيَّةٍ✨ قلب‌ها هرگز نمی‌تواند به کیفیتی برسد. (یعنی بگوید خدا این است.) کسی سوال کند رحمانیت خدا چگونه است؟ و در جواب گفته شود چنین و چنان؛ و دیگری به آنگونه‌ای دیگر توصیف کند. چنین چیزی امکان ندارد یعنی نمی‌توان کیفیتی برای خدا بیان کرد. ✨وَ لَا تَنَالُهُ التَّجْزِئَةُ وَ التَّبْعِيضُ✨ تجزیه و تبعیض نیز برای او راه ندارد. چون آنجا فرمودند کیفیت ندارد این قسمت بدین معناست که کمّیّت ندارد. چون کمّ، عَرَضی است که ذاتاً تقسیم پذیر است؛ بنابراین وقتی می‌فرماید تجزیه‌بردار نیست یعنی کمّیّت ندارد. تعریف کمّیّت این است که هر کمیتی بالذات تجزیه‌بردار است. یک متر را می‌توانید تجزیه کنید. یک کیلو را می‌توانید تجزیه کنید. خدایی که تجزیه و تبعیض به او راهی ندارد. یعنی نیست. کمیتی برای او معنا ندارد. کمیت‌های فیزیکی و یا غیر فیزیکی. حتی تجزیه عقلی بر نمی‌دارد؛ یعنی نمی‌توان برای خدا (آنگونه که در منطق می‌گویند) «جنس» و « فصل» تعریف کرد. نه «جزء عقلی»، نه «جزء خارجی» و نه «جزء وهمی». هیچ کدام را ندارد. ✨وَ لَا تُحِيطُ بِهِ الْأَبْصَارُ وَ الْقُلُوبُ‏✨ چشم ها که مشخص است به او احاطه نمی‌یابند قلب ها نیز چنین است. بحث احاطه است. مثالی که در روایات زده‌اند این است که ما می‌توانیم از نور خورشید بهره ببریم. اکنون آفتاب از پنجره می‌تابد و محیط ما را روشن می‌کند. اگر کسی احساس سرما کند می‌تواند برود زیر پرتو آفتاب و از حرارت آن بهره‌مند شود. ولی اگر کسی جرأت و جسارت به خرج دهد و بخواهد به خورشید به طور مستقیم بنگرد فقط آسیب می‌بیند. نه تنها از حرارت بیشتری بهره‌مند نمی‌شود بلکه آسیب نیز می‌بیند. بحث‌های خداشناسی نیز چنین است. انسان می‌تواند در سایهٔ هزار نام خدای متعال که در دعای جوشن کبیر آمده است زندگی کند. از حرارت هر کدامیک از این اسمها بهره مند شود. از نور آنها نورانیت کسب نماید. اما اگر خواست در یکی از آنها به دقت بنگرد؛ مثل اینکه «خداوند، عماد من لا عماد له» است به چه معناست؟ در آن متوقف شده و بیرون نخواهد آمد. دچار مشکل خواهد شد. تنها می‌توان از پرتو این‌ها بهره گرفت. لذا از چشم که انتظار نیست خدا را ببیند و نمی‌بیند، از قلب نیز انتظار احاطه نباید داشت. /خ۸۵/الف 🌴🌴🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا