eitaa logo
پایگاه بسیج خواهران مسجدالرضا ع
128 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
240 فایل
اطلاع رسانی برنامه های مسجدالرضاع برای ارتباط با آدمین کانال @sadeqif
مشاهده در ایتا
دانلود
📝🍃 🍃 •[ 🎤 ]• 💠 🖌| 🔥 موضوع: نظم نوین جهانی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔻 تبدیل تهدید به فرصت، اصل و رویکردی شناخته شده برای کشورهاست. چه آنجا که ایران، تهدید ظهور را به فرصت گسترش کمی، کیفی و جغرافیایی مقاومت در منطقه تبدیل کرد؛ و چه جایی که روسیه تهدید گسترش ناتو به شرق را با حمله برق‌آسا به اوکراین پاسخ داد و ناتو و گرایش پیوستن به آن را در میان کشورهای اروپای شرقی عقب راند. 🔸 آمریکا (صهیونیسم) هم از قاعده فرصت‌سازی مستثناء نیست و دنبال بهره‌برداری از جنگ روسیه و اوکراین به نفع اهداف و سیاست‌های همیشگی خود است: 1⃣ براندازی کم‌هزینه روسیه از درون به واسطه عصیان علیه جنگ و پوتین 2⃣ معرفی روسیه به عنوان عامل و مسبب قحطی و ایجاد موج روس ستیزی در دنیا 3⃣ پیگیری پروژه کاهش جمعیت جهان به‌واسطه مرگ و میر ناشی از قحطی 4⃣ ایجاد آشوب به قصد براندازی در حوزه مقاومتِ درگیر با تحریم و خشکسالی 5⃣ واداشتن کشورهای جهان سوم به فروش هرچه بیشتر و ارزان‌تر منابع فسیلی خود 6⃣ دامن زدن به جنگ و نزاع میان کشورهای درگیر بحران غذا و افزایش فروش تسلیحات نظامی. 🔻 بحران‌های و خصوصا را باید دو نقطه عطف بزرگ تاریخی در تغییر نظم کنونی دانست که چهره دنیا را به‌کلی دگرگون کرده و بی‌تردید منجر به برخورد تمدن‌ها و جنگ جهانی سوم خواهد شد. 🔖 🔖 🖇 🍃 📝🍃
•[ 🎤 ]• 💠 🖌/ 🔥 موضوع: نقشه راه در جنگ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔻حمایت تسلیحاتی گسترده غرب از دولت زلنسکی در کی‌یف شدیدا قابل‌تأمل می‌باشد. هدف آمریکا از این بحران سازی گسترده در جهان، تغییر شکل مداخله‌گرایی جهانی واشنگتن به بهانه مواجهه با این بحران‌هاست. 🔹در یک تحلیل زیربنایی، می‌توان تصریح کرد که بحران اوکراین، نقطه آغاز رویارویی روسیه و غرب نیست بلکه « نقطه آشکارساز» تقابل کاخ سفید و کاخ کرملین در ابتدای هزاره سوم محسوب می‌شود. طرفداران ناتویی شدن اوکراین اصلی‌ترین نقش را در تبدیل کشور خود به زمین منازعه جدید غرب و روسیه در ابتدای هزاره سوم بازی کرده‌اند. 🔸واشنگتن و اتحادیه اروپا در هدایت اوکراین به‌سوی این دوراهی سخت و دشوار نقش پررنگی داشته‌اند. واقعیت امر این است که غرب هم‌ اکنون نسبت به اوکراین دید دوگانه‌ای دارد! براین اساس اوکراین حتی یک عضو بالقوه اروپا یا ناتو نیز شمرده نمی‌شود و صرفا حکم یک قربانی آماده در اولین خاک‌ریز نبرد « روسیه و غرب» را خواهد داشت. 🔺آمریکا و انگلیس به‌عنوان دو عضو ارشد هر دو اصرار دارند که جنگ اوکراین در برهه کنونی متوقف نشود، حتی اگر کی یف و خارکیف و ماریوپل به تلی از خاکستر تبدیل شوند! یکی از اصلی‌ترین دلایل سوق دادن دو کشور سوئد و فنلاند به‌سوی عضویت در ناتو، تقویت همین بحران مزمن بوده است. به عبارت بهتر، غرب تلاش می‌کند حتی در صورت پایان یافتن جنگ اوکراین، اصل منازعه را میان روسیه و بازیگران اروپایی حفظ کند. سیاست و راهبرد کلان آمریکا در چنین شرایطی کاملا مشخص است! 🔖 🖇 🖇 🖇 @masjedol_reza 🍃 📝🍃
•[ 🎤 ]• 💠 | 🖌 / 🔥 موضوع: حمایت ناتو از اوکراین ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🌐 خبر: زلنسکی، هزینه دفاع از کشورش را ۵ میلیارد دلار در ماه تخمین زده است. دبیرکل ناتو دیروز گفت که اوکراین می‌تواند کماکان بر روی حمایت تا زمانی که این جنگ ادامه یابد، حساب کند. ✅ : در هشت سال جنگ بین‌المللی علیه ایران به فرماندهی صدام، هزینه ماهانه دفاع از ایران چه قدر بود؟! در این هشت سال، تمام سرمایه‌های مادی و معنوی ایران صرف دفاع از کشور شد! 🔹 فقط یک قلم از سرمایه های معنوی ایران که از دست رفت، بیش از ۲۰۰ هزار نفر از بهترین جوانان ایرانی بود که در این جنگ از ایران گرفته شد که اگر صدها سال دیگر هم بگذرد، جبران نخواهد شد، سرمایه های مادی که... 🔸 در این هشت سال، ایرانی ها حتی برای دفاع از خودشان و تامین سلاح و مهمات و اقلام دفاعی مانند سیم خاردار، دسترسی آزاد و آسان به بازارهای جهانی را نداشتند و از بازار سیاه، با چند برابر قیمت تامین میکردند و در مقابل کشورهای اروپایی و عربی، آمریکا و شوروی، برای کمک به متجاوز( صدام) از هم سبقت می گرفتند. 🔺 جالب اینجاست که تمامی کشورهایی که در هشت سال جنگ علیه ایران، در مقابل مردم ایران بودن، هم اکنون پشت سرِ زلنسکی صف کشیده اند و برای کمک به او از هم سبقت میگیرند اما با این حال، هر روز شهری از شهرهای اوکراین سقوط می کند، اما مردم ایران با دستان بسته از تحریم، هشت سال در مقابل یک دنیا مقاومت می کنند و حتی یک وجب از خاکشان را به دشمنان نمی دهند و این بیش از چهل سال است که در مقابل تهدیدها و تحریمها و ترورها ادامه دارد. 🔖 🖇 🖇 (۲۳) @masjedol_reza 🍃 📝🍃
🕊💚🕊💚﷽💚🕊 💚🕊💚🕊 🕊💚🕊 💚🕊 🕊 📚 🔹 به‌قدری جدی شده بود که نمی‌فهمید چه فشاری به مچ دستم وارد می‌کند و با همان جدیت به جانم افتاده بود :«تو از اول با خونواده‌ات فرق داشتی و به‌خاطر همین تفاوت در نهایت ترک‌شون می‌کردی! چه من تو زندگی‌ات بودم چه نبودم!» و من آخرین بار خانواده‌ام را در محضر و سر سفره با سعد دیده بودم و اصرارم به ازدواج با این پسر سر به هوای ، از دیدارشان محرومم کرده بود که شبنم اشک روی چشمانم نشست. از سکوتم فهمیده بود در شکستم داده که با فندک جرقه‌ای زد و تنها یک جمله گفت :« یعنی این!» دیگر رنگ محبت از صورتش رفته و سفیدی چشمانش به سرخی می‌زد که ترسیدم. 🔹 مچم را رها کرد، شیشه دلستر را به سمتم هل داد و با سردی تعارف زد :«بخور!» گلویم از فشار بغض به تنگ آمده و مردمک چشمم زیر شیشه اشک می‌لرزید و او فهمیده بود دیگر تمایلی به این شب‌نشینی ندارم که خودش دست به کار شد. در شیشه را با آرامش باز کرد و همین که مقابل صورتم گرفت، بوی حالم را به هم زد. صورتم همه در هم رفت و دوباره خنده سعد بلند شد که وحشتزده اعتراض کردم :«می‌خوای چی‌کار کنی؟» 🔹 دو شیشه بنزین و و مردی که با همه زیبایی و دلم را می‌ترساند. خنده از روی صورتش جمع شد، شیشه را پایین آورد و من باورم نمی‌شد در شیشه‌های دلستر، بنزین پُر کرده باشد که با عصبانیت صدا بلند کردم :«برا چی اینا رو اوردی تو خونه؟» بوی تند بنزین روانی‌ام کرده و او همانطور که با جرقه فندکش بازی می‌کرد، سُستی مبارزاتم را به رخم کشید :«حالا فهمیدی چرا می‌گفتم اون‌روزها بچه بازی می‌کردیم؟» 🔹 فندک را روی میز پرت کرد، با عصبانیت به مبل تکیه زد و با صدایی که از پس سال‌ها انتظار برای چنین روزی برمی‌آمد، رجز خواند :«این موج اعتراضی که همه کشورهای عربی رو گرفته، از و و و و و ، با همین بنزین و فندک شروع شد؛ با حرکت یه جوون تونسی که خودش رو آتیش زد! مبارزه یعنی این!» گونه‌های روشنش از هیجان گل انداخته و این حرف‌ها بیشتر دلم را می‌ترساند که مظلومانه نگاهش کردم و او ترسم را حس کرده بود که به سمتم خم شد، دوباره دستم را گرفت و با مهربانی همیشگی‌اش زمزمه کرد :«من نمی‌خوام خودم رو آتیش بزنم! اما مبارزه شروع شده، ما نباید ساکت بمونیم! یه ماه هم نتونست جلو مردم تونس وایسه و فرار کرد! فقط دو هفته دووم اورد و اونم فرار کرد! از دیروز با هواپیماهاش به لیبی حمله کرده و کار هم دیگه تمومه!» 🔹 و می‌دانستم برای سرنگونی لحظه‌شماری می‌کند و اخبار این روزهای سوریه هوایی‌اش کرده بود که نگاهش رنگ رؤیا گرفت و آرزو کرد :«الان یه ماهه سوریه به هم ریخته، حتی اگه ناتو هم نیاد کمک، نهایتاً یکی دو ماه دیگه بشّار اسد هم فرار می‌کنه! حالا فکر کن ناتو یا وارد عمل بشه، اونوقت دودمان بشّار به باد میره!» از آهنگ محکم کلماتش ترسم کمتر می‌شد، دوباره احساس مبارزه در دلم جان می‌گرفت و او با لبخندی فاتحانه خبر داد :«مبارزه یعنی این! اگه می‌خوای مبارزه کنی الان وقتشه نازنین! باور کن این حرکت می‌تونه به ختم بشه، بشرطی که ما بخوایم! تو همون دختری هستی که به خاطر اعتقاداتت قیام کردی! همون دختری که ملکه قلب پسر مبارزی مثل من شد!» 🔹 با هر کلمه دستانم را بین انگشتان مردانه‌اش فشار می‌داد تا از قدرتش انگیزه بگیرم و نمی‌دانستم از من چه می‌خواهد که صدایش به زیر افتاد و تمنا کرد :«من می‌خوام برگردم سوریه...» یک لحظه احساس کردم هیچ صدایی نمی‌شنوم و قلبم طوری تکان خورد که کلامش را شکستم :«پس من چی؟» نفسش از غصه بند آمده و صدایش به سختی شنیده می‌شد :«قول میدم خیلی زود ببرمت پیش خودم!» کاسه دلم از ترس پُر شده بود و به هر بهانه‌ای چنگ می‌زدم که کودکانه پرسیدم :«هنوز که درس‌مون تموم نشده!» و نفهمید برای از دست ندادنش التماس می‌کنم که از جا پرید و عصبی فریاد کشید :«مردم دارن دسته دسته میشن، تو فکر درس و مدرکی؟» 🔹 به‌ هوای سعد از همه بریده بودم و او هم می‌خواست تنهایم بگذارد که به دست و پا زدن افتادم :«چرا منو با خودت نمی‌بری سوریه؟» نفس تندی کشید که حرارتش را حس کردم، با قامت بلندش به سمتم خم شد و با صدایی خفه پرسید :«نازنین! ایندفعه فقط شعار و تجمع و شیشه شکستن نیست! ایندفعه مثل این بنزین و فندکه، می‌تونی تحمل کنی؟»... ✍️نویسنده: 🕊 💚🕊 🕊💚🕊 💚🕊💚🕊 🕊💚🕊💚🕊💚🕊