15.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نگویید جا ماندهایم!
کسی که قلب و روحش رفته جامانده نیست.
جامانده کسی است که عشق و شور و طلب زیارت #اربعین به ذهنش هم نمیرسد و علاقهای ندارد.
اگر به هر دلیلی اشتیاق رفتن هست و شرایطش نیست، خیری بوده و ثواب نیت را بردهاید. شاکر باشید و نگویید جامانده ایم.
✍️آیت الله جوادی آملی
عضویت درکانال مسجد حضرت ام البنین(س)👇
https://eitaa.com/masjedomolbanin
9.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 لحظه قبض روح پیرزن سنّی
⭕️ از کرامات امیرالمومنین علیه السلام
عضویت درکانال مسجد حضرت ام البنین(س)👇
https://eitaa.com/masjedomolbanin
🌱🕊
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃
گرگ و سگ
گرگ گرسنه ای در جنگل به دنبال غذا میگشت که ناگهان رودر روی سگ درشت اندام، نیرومند و زیبایی قرار گرفت. اول خواست به او حمله کند، اما سگِ واقعا درشت و گنده ای بود. بنابراین گرگ تصمیم گرفت به او نزدیک شود و درِ صحبت را باز کند. حتی از آن سگ به خاطر موهای زیبا و عضلات درشتی که داشت تعریف کرد و به او تبریک گفت. سگ نیز به گرگ گفت: «خب اگر از سر و وضع و قیافه من خوشت آمده است، کاری ندارد. کافی است همنوعانت را رها کنی، از خیر این جنگل بگذری که در آن از گرسنگی میمیری و با من بیایی.»
-«آنوقت چه باید بکنم؟»
-«کار زیادی نیست. فقط باید دربرابر گداها پارس کنی تا بروند یا برای ارباب دمی تکان بدهی. درمقابل، او هم به تو غذا میدهد و سر و گردنت را نوازش میکند.»
گرگ که از درد گرسنگی در عذاب بود و به خوشبختی خودش ایمان و اطمینانی نداشت، بدون معطلی راه افتاد و به دنبال سگ رفت.
همینطور که میرفتند، چشمش به گردن سگ افتاد که پوستش پیدا بود و مقداری از موهایش ریخته بود. پرسید: «چرا گردنت این طوری است؟»
-«چیزی نیست. اهمیتی ندارد.»
-«بگو ببینم، چیه؟»
-«به خاطر قلاده ای است که به گردنم میبندند...»
-«با قلاده تو را میبندند؟ یعنی هرجا که دلت بخواهد، نمیتوانی بروی؟»
-«نه، هميشه نمیتوانم! ولی مهم نیست!»
-«ولی برای من خیلی مهم است. آزادی من از داشتن همه دنیا مهمتر است. من همه غذاهای تو و همه گنج هایت را به خودت واگذار میکنم، چون آنها به چنین قیمتی نمیارزند.»
گرگ با گفتن این حرف پا به فرار گذاشت. به جنگل برگشت تا بتواند در آن آزادانه بگردد.
براساس حکایت های ژان دو لا فونتن، شاعر فرانسوی
#در_محضر_فیلسوف
گرگ حاضر است از گرسنگی بمیرد، اما در بند نباشد.
به نظر میآید که این داستان میگوید نمیتوانیم همه چیز را باهم داشته باشیم!
حالا شما بگویید: حاضرید از چه چیزهایی، از چه امتیازهایی چشم بپوشید تا پول و اوضاع و احوال خوبی به دست بیاورید؟
عضویت درکانال مسجد حضرت ام البنین(س)👇
https://eitaa.com/masjedomolbanin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اکثریت نادان+اقلیت خائن =شکست
عضویت درکانال مسجد حضرت ام البنین(س)👇
https://eitaa.com/masjedomolbanin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️پزشکیان:اگر همین الان اتفاقی بیفتد، همین عزیزانی که کابینه پیشنهادی هستند، در خط مقدم اند/ مطمئن باشید از دفاع از کشور و نظام و رهبری کوتاه نخواهند آمد
رئیس جمهور در صحن مجلس:
🔹همه اعضای کابینه پیشنهادی افراد مشهوری هستند و لازم نیست یکی یکی اسم ببرم
🔹این قاعده ای است که از قبل بوده و این پروتکل را از من بپذیرید که زیاد از این پروتکل ها بلد نیستم؛ دلم می خواهد همانی باشم که بودم
🔹دوست ندارم تغییری در رفتار و زندگی ام ایجاد شود؛ نمی خواهم خودم را بالاتر از کسی بدانم؛ من هم مثل شما هستم برادر و دوست شما ام
🔹باید دست به دست هم بدهیم تا کار درست شود و این عزیزانی که الان در مقابل شما هستند را به عنوان دوست بپذیرید و کمک کنید
#پزشکیان #کابینه #رای_اعتماد
عضویت درکانال مسجد حضرت ام البنین(س)👇
https://eitaa.com/masjedomolbanin
*ماجرای مداحی ملاباسم برای اربعین چیست*
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
در مورد مداحی که *ملاباسم کربلایی* برای زائران اربعین خوانده و بسیار زیاد از سیمای ملی و دیگر رسانه های شیعیان جهان پخش میشود. ماجرایش چیست ؟
آیامیدانید که این شعرش را یکی از مراجع بزرگ نجف خواب دیدن که حضرت امام حسین علیه السلام این شعر را می خوانند برای زوار اربعین 😭 ایشان صبح که از خواب برخواستند همه شعر را به یاد داشته اند و بعداً توسط آقای *باسم کربلایی* مداحی می شود .
ترجمه نوحه را در زیر میخوانید
تا ان شاء الله زائران در بین راه معنی این نوحه را بدانند:
👇👇👇👇👇👇
*تِزورونی اَعاهِـدکُم*
به زیارت من میآیید، با شما عهد میبندم
▪
*تِـعِـرفـونی شَفیـعِلکُم*
میدانید که من شفيع شمایم
▪
*أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم*
اسامیتان را ثبت میکنم
▪
*هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید
▪
*وَ حَـگّ چَفِّ الکَفیل و الجود وَ الرّایه*
قسم به دستان ابالفضل و کرامت و پرچم او
▪
*أنا وْ عَبّاسْ وَیّاکُم یَا مَشّایه*
من و عباس با شماییم ای که با پای پیاده به سوی من میآیید
▪
*یا مَن بِعْتو النُفوسْ و جِئتـو شَرّایه*
ای که جانهایتان را به بهای زیارت من به کف گرفتهاید
▪
*عَلَیّ واجِبْ اَوافیکُم یَا وَفّـایه*
بر من واجب است تا به شما وفا کنم، ای وفاداران!
▪
*تواسینی شَعائرْکُم*
عزاداریهایتان به من دلداری میدهد
▪
*تْرَوّینی مَدامِعْـکُم*
و اشکهایتان مرا سیراب میکند
▪
*اَواسیکُم أنَـا وْ جَرْحـی أواسیکُم*
من و زخمهایی که بر تن دارم به شما دلداری میدهیم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید
▪
*هَلِه یَلْ ما نِسیْتْ و عَلْ وَعِدْ تِحْـضَـرْ*
خوش آمدید ای که وعدهتان را فراموش نکرده و بر سر موعد حاضر میشوید
▪
*إجِیْـتْ و لا یْـهَـمَّـکْ لا بَرِدْ لا حَرّ*
آمدید در حالی که نه گرما برایتان مهم بود و نه سرما
▪
*وَ حَـگ دَمْـعِ العَـقیله و طَبرَه الأکبَر*
قسم به اشک زینب و فرق شکافته اکبر
▪
*اَحَضْـرَکْ و ما أعوفَکْ ساعـه المَحْـشَرْ*
در محشر کنارتان خواهم بود و رهایتان نمیکنم
▪
*عَلَی المَـوعِـدْ اَجی یَمکُم و لا اَبْـعَـدْ و اعوفْ عَنْـکُم*
در وقت دیدار پیشتان میآیم و دور نمیشوم و رهایتان نمیسازم
▪
*مُحامیکُم وَ حَگ حِیدَرْ مُحامیکُم*
پشتیبانتان هستم به حقّ حیدر پشتیبانتان هستم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید
▪
*یَـا هَـلْـشایِلْ رایه وْ جایْ گاصِدنی*
ای آنکه پرچم به دست قصد دیدار مرا کردهاید
▪
*تِـعْـرُف رایَتَـکْ بی مَن تُذَکِّـرْنی؟*
میدانی که پرچمت مرا به یاد چه کسی میاندازد؟
▪
*بِلـکطَعو چْفوفه وْ صاحْ اِدْرِکْـنی*
به یاد آن دست بریدهای که فریاد زد: مرا دریاب
▪
*صِحِتْ وَیلاه یا اخویه وْ ظَهَرْ مِحْنی*
و با شنیدن آن صدا، آشکارا فریاد زدم که بیبرادر شدم و اندوهم بر من آشکار شد
▪
*کِسَرْ ظَهری سَهَمْ هَجْـرَکْ*
تیر هجرت کمرم را شکست
▪
*نِفَدْ صَبری بَعَدْ عُمـرَکْ*
بعد از شهادتت صبرم به پایان رسید
▪
*اُوَصّیکُمْ عَلَی الرّایِه اُوَصّیکُمْ*
سفارش این پرچم را به شما میکنم
▪
*هَـله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید
▪
*یَا مَنْ گاصِدْ إلَیَّ و دَمْـعِه تِجْـریـهْ*
ای که با چشمان اشکبار قصد زیارت مرا کردهاید
▪
*اَعرُفْ حاجِتَکْ مو داعی تِحْـچیـهِ*
حاجتتان را میدانم، نیازی به گفتن نیست
▪
*وَ حَـگ نَحـْـرِ الرِّضیع اِلـحاجِه اَگضیهِ*
قسم به گلوی شیرخواره، حاجتتان را برآورده میکنم
▪
*یَا زائرْ عاهَدِتْ کِلْ عِلّه اَشْـفیهِ*
زائران من، عهده کردهام که هر بیماری را شفا دهم
▪
*اَخو زینب فَرَحْ بیکُمْ*
برادر زینب به خاطرتان شاد شد
▪
*هَله وْ مَرحَبْ یُنادیکُم*
خوش آمدید صدایتان میزند
▪
*یُحَیّیـکُم اَبو الغیـره یْحَیّیـکُم*
مرد غیرتمند به شما درود میگوید
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید
▪
*زینبْ مَنْ تُشاهِدکُم تِزورونی*
زینب هنگامی که شما را میبیند که زیارتم میکنید، میگوید:
▪
*تُنادیکُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُرونی!*
کاش در جنگ حاضر میشدید
▪
*ما اَمْـشی یِسْره وْ لا یَسلِبونی*
که مرا به اسیری نمیبردند و مرا غارت نمیکردند
▪
*و لا بسیاطهم غَدَر یْضرِبونی*
با تازیانههای خیانت نمیزدند
▪
*تُنادینی: أنَا الجیره وْ صَد عَنّی أبو الغیره*
صدایم میزند که من در بندم و سرور غیرتمندان از دستم رفت
▪
*اَبَچّیکُم عَلی مْصابه اَبَچّیکُم*
شما را بر این مصیبت میگریانم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من،خوش آمدید.
**
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اقتصاد به زبان ساده : چرا نمی توانیم پول بیشتری چاپ کنیم تا همه پولدار بشن ؟
عضویت درکانال مسجد حضرت ام البنین(س)👇
https://eitaa.com/masjedomolbanin
11.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این تحقیق علمی است را گوش کنید.
⭕️ تاثیر لاک و براقکننده ناخن بر تنبلی تخمدانها، نازایی و سقط جنین در زنان!
عضویت درکانال مسجد حضرت ام البنین(س)👇
https://eitaa.com/masjedomolbanin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⬅️دردی که مرد رو به این وضع بندازه بی درمونه😔😔
⬅️رفت گواهی تولد نوزادان دو قلوش رو بگیره
۴ روزشون بود
ولی وقتی برگشت، دو قلوها و مادر و مادربزرگشون توسط صهیونیستها شهید شدند
😔😔
عضویت درکانال مسجد حضرت ام البنین(س)👇
https://eitaa.com/masjedomolbanin
داستانک
فریدون یه انگشت نداشت، مادر زادی;
انگشت اشارهی دست چپ نداشت!
ننه بابای خوب داشت، خانوادهی درست حسابی;
مدرسهی خوب درس خوند; سفرای خوب خوب رفت;
دانشگاه رفت، مهندس شد،
اما..
یه انگشت نداشت..
همین درد توی سینهش بود!
درد بدتر اینکه دختری که عاشقش بود بخاطر همین یه دونه انگشت نداشته، بهش جواب رد داد;
اونجا بود که هرچی فریدون کلاس موفقیت و عزت نفس رفته بود، دود هوا شد!
چندسالی گذشت و فریدون با دختر خوبی ازدواج کرد،
میگفت خوب، چون فریدون رو با انگشت نداشتهش خواسته بود!
بعد چندسال زندگی، فریدون فهمید غم عشقش اونقدرا هم دردناک نبوده و بی جهت عمری غصهشو خورده;
درد بدتر اینه که هنوز بچهای نداشت;
تو حین و بین دوا درمون;
مادر فریدون مُرد!
اونجا بود که فریدون فهمید درد بدتر غم بی مادریه، بچه نداشتن چه اهمیت داشت وقتی خودش گلی به سر مادرش نزده بود و الان حسرت روی حسرت تلمبار میکرد..
بالاخره خدا به فریدون یه دختر سالم داد، همون لحظه اول به دستای بچهش نگاه کرد که یه وقت انگشتی کم نباشه..
بچه بزرگ شد،
پدر فریدون مرد،
زنش مریض شد،
فریدون پیر شد..
دم مرگش..;
به دخترش گفت: ما آدما همیشه فکر میکنیم یه چیزی نداریم..
فکر میکنیم خونمون کوچیکه، ماشینمون خوب نمیرونه، هوامون بده، اونی که خواستیمش رفته، عزیزمون مُرده..
انقد تو زندگیمون فکر نداشتههاییم که یادمون میره چیا رو داریم، کیا رو داریم..
اونقد حساب کتاب دل و عقلمون اشتباهه که چشم باز میکنیم، می بینم ساعتای آخر عمرمونه و حیف که کیف زندگی رو نکردیم..
کاش ده انگشت نداشتم، اما کم غصه میخوردم،
اون موقع کمتر هرروز می مُردم..!
تو مث من نشو بابا جان..زندگی هرچی باشه..خوبه!
👤نسرین قنواتی
عضویت درکانال مسجد حضرت ام البنین(س)👇
https://eitaa.com/masjedomolbanin
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#زندگی_زیر_آتش!!
🌷شلمچه بودیم! آتش دشمن سنگین بود و همهجا تاریک تاریک. بچهها همه کپ کرده بودند به سینهی خاکریز دورِ شیخ اکبر نشسته بودیم و میگفتیم و میخندیدیم که یه دفعه دو نفر اسلحه به دست از خاکریز اومدند پایین و داد زدند «الایرانی! الایرانی!» و بعد هرچه تیر داشتند، ریختند تو آسمون. نگاشون میکردیم که اومدند نزدیکتر و داد زدند «القم! القم! ،بپر بالا!»
🌷صالح گفت: «ایرانیند! بازی در آوردند...» عراقی با قنداق تفنگ زد به شانهاش و گفت: «الخفه شو! الید بالا!» نفس تو گلوهامون گیر کرد. شیخ اکبر گفت: «نه مثله اینکه راستی راستی عراقیند» خلیلیان گفت: «صداشون ایرانیه.» یه نفرشون، چند تیر شلیک کرد و گفت: «روح روح» دیگری گفت: «اقتلوا کلهم جمیعا!» خلیلیان گفت: «بچهها میخوان شهیدمون کنند.» بعد شهادتینشو خوند. دستامون بالا بود که....
🌷که شروع کردند با قنداق تفنگ ما رو زدن و هُلمان دادن که ببرندمون طرف عراقیا، همه گیج و منگ شده بودیم. نمیدونستیم چیکار بکنیم که یهدفعه صدای حاجی اومد که داد زد: «آقای شهسواری، حجتی! کدوم گوری رفتین؟» هنوز حرفش تموم نشده بود که یکی از عراقیا، کلاشو برداشت. رو به حاجی گفت: «بله حاجی بله! ما اینجاییم!» حاجی گفت: «اونجا چیکار میکنید؟» گفت: «چندتا عراقیه مزدور و دستگیر کردیم.» و زدند زیر خنده و پا به فرار گذاشتند....
منبع: سایت مرکز ملی پاسخگویی به مسائل دینی
https://eitaa.com/masjedomolbanin
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ترامپ: من مصاحبه ای با زنان افغانستان دیدم که خودشان میگفتند ما میخواهیم حجاب داشته باشیم. زنان افغان هزاران سال است که محجبه بوده اند.لعنتی ها چرا رفتیم اونجا و بهشان گفتیم حجابشان را بردارند؟ به نظر من پوشاندن راحت تر از آرایش کردن برای خانمهاست. اگر زن بودم، احتمالاً خودم را می پوشاندم.
⭕️ ترامپ خودش یکی از این آسیبدیدگان فرهنگ برهنگی هست که بخشی از پروندههای دادگاهیش دربارهی تعرضهاش به زنان امریکا است
⭕️ حالا همین ترامپ میگه به ما چه مردم دنیا میخوان چه بپوشن، چرا اینقدر هزینه صرف میکنیم زنان آسیا رو بیحجای کنیم؟
⭕️ حالا میدونید برداشت اصلی چیه؟
بله همان مداخلات سرویسهای جاسوسی دشمن در پروژهی کشف حجابهای زنان ایرانی
اگر بدتون نمیاد لااقل مکر دشمن رو خنثی کنید!
عضویت درکانال مسجد حضرت ام البنین(س)👇
https://eitaa.com/masjedomolbanin