📝 | #یادداشت_همسنگر
📍لااقل چراغ مسجد را روشن نگه داریم!
✍ حجتالاسلام #محمدرضا_زائری
همين الان، به صورت غير منتظره و اتفاقي موقع نماز سر از اين مسجد درآوردم كه گويا به خاطر پارهای تعميرات نماز جماعتش تعطيل است و خوشبختانه يكي از درهايش باز بود و توانستم داخل شوم. قدري برای مؤسس مرحومش قرآن خواندم و بعد تنها مشغول نماز شدم. البته موقع نماز عصر دو نفر ديگر آمدند.
سكوت و خلوتش تفاوت عجيبي داشت با خاطراتي كه از سالهای گذشتهاش دارم و روزها و شبهايي كه داخلش حتى جای سوزن انداختن هم نبود. كاش اين روزهای كرونا متصديان مساجد ترتيبی بدهند كه حداقل يك نفر بيايد قرآنی تلاوت كند و نمازی بخواند، نثار روح بانيانش، تا اگر بعدها معلوم شد سياست تعطيلي كامل مراكز دينی و مذهبی در ايام كرونا درست نبوده خيلي عذاب وجدان نداشته باشيم و لااقل بگوييم چراغش روشن بوده!
مرحوم سپهسالار در وقفنامه مدرسهاش تأكيد داشته كه حتى وقتي ايام تعطيلات است حتما يكي از طلبهها در هر حجره بماند تا اصطلاحا چراغش خاموش نشود و همينطور تأكيد شده كه به صورت شبانهروزی و دائم كسانی برای او قرآن بخوانند (قبلا وقف كرده و پولش را قبلاً داده و متولی وقف را مأمور كرده برای اين كار نه اين كه مردم بخوانند) كه متأسفانه عمل نمیشود!
#مسئله_مسجد_و_کرونا
🕌 @masjid_sangar
سنگر مسجد
🕌 @masjid_sangar
📍 روحانی نويسنده و دانشمندی که امام مسجد است!
✍ حجتالاسلام #محمدرضا_زائری
رفتم جلو، سلام كردم و بدون مقدمه پرسيدم: اسم شما چيه؟ بدون هيچ تعارف و ملاحظه و احترام خاص و بدون اين كه از نمازگزاران بپرسم. میخواستم ببينم اخلاق امام جماعت اين مسجد چهطوری است، در عالم كودكی و نوجوانی خودم فكر میكردم تواضع و خوش اخلاقی امام جماعت میتواند ملاك عدالتش باشد و آن وقت پشت سرش نماز میخوانم!
يك دوچرخه ٢٦ داشتم و ركاب زده بودم تا ناصرخسرو كوچه حاج نايب و يك كتابچه "إحياء فضائل أهل البيت" سيوطی خريده بودم و حالا سر راه خانه میخواستم نماز ظهر و عصرم را در مسجد محمديه بخوانم. رفتم جلو و پرسيدم اسم شما چيه؟ لبخندی زد و با محبت و صميميت عجيبی گفت: سيد كاظم ارفع!
تعجب كردم و ذوق زده پرسيدم: نويسنده كتاب آيات الولايه؟
شايد هم كتاب ديگری بود كه يكی دو سال قبل توی كتابهای مرحوم عمهام ديده بودم و اين اسم سيد كاظم ارفع توی ذهنم مانده بود. خيلی خوشحال شدم كه روحانی نويسنده و دانشمندی امام آن مسجد است. كتابچهای كه در دست داشتم گرفت و ورق زد و تشويقم كرد و پرسوجويی كه كجا هستی و چه میكنی و بعد ديگر شدم دوستدارش و گاه ديدارهايی در مسجد و منزل سادهاش و بعد مسجد شارعی چهارراه مختاری و بعد بيشتر شناختمش با جايگاه علمی و موقعيت اجتماعی ممتازش و پدر بزرگوار و عالمش و در سالهای بعد فقط گاه گاهی احوالپرسی تلفنی بود تا امروز كه خبر را خواندم؛ "درگذشت آيت الله سيدكاظم ارفع" و پيش چشمم آمد با همان صداي محكم و آهنگين، با همان وقار و متانت، با همان قامت بلند و چهره دلنشين، با همان مهربانی و صميميت!
خدايش بر سفره محمدی مهمانی خويش با همان گرما و مهری بپذيرد كه آن روز گرم تابستانی، نوجوانی خسته را در حياط مسجد محمديه پذيرفت. 🤲🏻
#سيدكاظم_ارفع
#امام_جماعت
💢 شما هم اگه از امام جماعت مسجدتون خاطرات خوش و تلخی دارید برامون بفرستید: @mohsenzlf
🕌 @masjid_sangar