eitaa logo
موسسه مطاف عشق
196 دنبال‌کننده
169 عکس
79 ویدیو
0 فایل
ناشر تخصصی حوزه جهاد و مقاومت سایت انتشارات https://mataf.ir/ ________ ☎️ شماره تماس: 02537839373 🙋 ارتباط با ادمین: @Mataff_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑🔖 بدون منت مدتی بود که ساق پایم در تصادف شکسته بود و توان کار نداشتم. به سفارش یکی از دوستان پیش سید مصطفی رفتم و کمی درد دل کردم. وقتی وضع زندگی مان را فهمید بدون هیچ منتی کمک هایش شروع شد. هر ماه مرغ گوشت و برنج می آورد. وقتی به اصرار مادر برای خوردن چای داخل خانه می آمد؛ سعی می کرد با ما چشم در چشم نشود و سریع می رفت تا اجر کار خیرش از بین نرود. پول عمل جراحی پایم را هم خودش جفت جور کرد. همه اینها زمانی اتفاق افتاد که او تنها 22 سال داشت. باکمک های مصطفی بود که مشکلاتمان کم رنگ شد. و گرنه با یارانه و سی هزار تومانی که کمیته امداد به ما می داد، واقعا نمی شد گره ای از زندگی باز کرد. مصطفی به اندازه یک دنیا برای ما زحمت کشید. شهید مصطفی صدر زاده شهادت 1394/08/01 🔶برگرفته از فلش کارت شهدای مدافع حرم «خاطراطی از سبک زندگی شهدای مدافع حرم» 🔸برای دسترسی آسان جهت خرید فلش کارت جای پای باران میتوانید روی این متن ضربه بزنید. ┄┅┄┅ •✾• ┅┄┅┄ مطاف عشق ناشر تخصصی حوزه جهاد و مقاومت https://eitaa.com/joinchat/198443804C58855f814f
🛑🔖 آرزوی شهادت قبل از مراسم عقد گفت:«دعایی دارم که حتما موقع قرائت خطبه از خدا برایم بخواه».منتظر بودم ببینم چه دعای مهمی دارد. وقتی وارد مراسم شدیم با فاصله از هم نشتیم و عبدالصالح نمی توانست خواسته‌اش را بلند بگوید. چند لحظه بعد دیدم خواهرش جلو آمد و یک دستمال کاغذی تا شده به من داد و گفت: «داداش فرستاده» دستمال را باز کردم. نوشته بود «دعا کن شهید بشم» همانطور که قرآن در دست داشت از صمیم قلب دعا کردم خدا عاقبتش را به شهادت ختم کند. وقتی گفتم «عاقبتش» فکر نمی کردم شهادت به این زودی ها نصیبش شود و روز های زندگی با او به پایان برسد. شهید عبدالصالح زارع شهادت: 1394/11/14 سوریه 🔶برگرفته از فلش کارت شهدای مدافع حرم «خاطراطی از سبک زندگی شهدای مدافع حرم 🔸برای دسترسی آسان جهت خرید فلش کارت جای پای باران میتوانید روی این متن ضربه بزنید. ┄┅┄┅ •✾• ┅┄┅┄ مطاف عشق ناشر تخصصی حوزه جهاد و مقاومت https://eitaa.com/joinchat/198443804C58855f814f
🛑🔖 حق همیشه درسته داخل پمپ بنزین بودیم که برادر آقا مهدی با یک مرد غریبه بحثش شد. دعوایشان سر نوبت بود. مهدی متوجه شد که حق با آن آقاست. رفت وشلنگ را از برادرش گرفت و داد به او. یعنی واقعا فکر نمی‌کرد که این برادر، دوست یا آشناست. نگاه میکرد ببیند حق با چه کسی است. همانجا پرسیدم:«اگه من به جای برادرت بودم چیکار میکردی؟» گفت:«طرف حق رو میگرفتم». گفتم:«پس معلومه من رو دوست نداری!» گفت:«بحث این حرفا نیست. حق همیشه درسته». شهید مهدی قاضی خانی شهادت1394/09/16 🔶برگرفته از فلش کارت شهدای مدافعان حرم «خاطراطی از سبک زندگی شهدای مدافع حرم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸برای دسترسی آسان جهت خرید فلش کارت جای پای باران میتوانید روی این متن ضربه بزنید. ┄┅┄┅ •✾• ┅┄┅┄ مطاف عشق ناشر تخصصی حوزه جهاد و مقاومت https://eitaa.com/joinchat/198443804C58855f814f