🌟🌼☘🌼☘🌼🌾
☘🌼☘🌼☘🌾
🍀🌼☘🌼🌾
☘🌼🍀🌾
☘🌼🌾
☘🌾
🌟
#مکر مرداب
خشت دویست و چهل و پنج
پشت در اتاق مرجان مادر ارمیا همراه سکینه خاله ایستاده بود.ارمیا جلوتر وارد اتاق شده بود ومنتظر بودنداجازه ی ورودبرای عیادت صادر شود.
از اضطراب و دلشوره انگاردلش را سنگ شور میکردندو به جان ناخن های بیچاره اش افتاده بود.
_آروم باش دختر!چته افتادی به جون ناخونای بیچاره.انگار حالا اون بنده خدا میخاد بخورتت اینجور میکنی؟
با باز شدن در اتاق، ارمیا با لبخندی بفرماییدی گفت و باعث شد قدم به داخل بگذارند.
در نگاه اول تخت بزرگ وسط اتاق توجهش را جلب کرد وبعد زنی تقریبا هم سن سکینه خاله که روی آن به صورت نیم خیز خوابیده بود.
_سلام خانم،خدا بد نده،حالتون بهتره انشاءالله؟
سکینه بود که شروع به احوال پرسی کرده بود و اوهم با صدایی آرام جواب داد
_ممنونم،خوش اومدین
نمی دانست زبان چند متری اش چرا برای یک سلام ساده کار نمی کند و در لحظه ی مورد نیاز قایم شده است. بااین حال با صدای پایینی که فکر کرد تنها خودش شنیده است سلامی داد،
که نگاه مرجان نصیبش شد و توانست بهتر اورا ببیند.رنگ چشم های عسلی اش اولین شباهت ارمیا به مادرش را نشان میداد.
_علیک سلام ....بیا اینجا ببینم عروس
سرش را که بعد از آنالیز اوفوری پایین انداخته بود بالا آوردو نزدیکترشد و جایی کنارتختش ایستاد.
_میبینم پسرم شاه ماهی تور کرده
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
https://eitaa.com/arzansaraakaliman
🌟🌼☘🌼☘🌼🌾
☘🌼☘🌼☘🌾
🍀🌼☘🌼🌾
☘🌼🍀🌾
☘🌼🌾
☘🌾
🌟
#مکر مرداب
خشت دویست و چهل و شش
_چشاتون قشنگ میبینه
باحرکت چشم وابروی سکینه سمت مرجان، فهمید که باید دست اورا ببوسد. اصلا از این کار خوشش نمی آمد و دوست نداشت این کار را انجام دهد. در دلش کفری به سکینه خاله غر زدو به ناچار دست راست اورا که با دو انگشتر بزرگ وقیمتی زینت شده بود گرفت و بوسید. با این کار لبخندی بر لبهای مرجان نقش بست که واقعی یا تصنعی بودنش قابل تشخیص نبود.
_ببخشید که نیومدم استقبال....چند وقتیه قلبم اذیتم میکنه
_ای خانم،مااز این آدما نیستیم که
از کوه کاه میسازن و ادا میان ،بلخره آدمه دیگه مریض میشه،انشاءا...شمام بهتر بشی خودت وایسی سر خونه زندگیت
_ خالم حرفایی میزنه ،چه فرقی میکنه مریض باشه یا سالم،اینا در هر صورت کارای خونشونو یکی دیگه انجام میده.
افکاری که با حرف سکینه خاله به ذهنش آمده بود با سخن شمره و آرام مرجان بهم ریخت
_شما که میدونید ....ارمیا تنها بچه ی منه ....آیندش برام خیلی مهمه ....برای ادامه تحصیل باید بره آلمان ....توام اسمت چی بود؟
اصلا این موضوع را فراموش کرده بودکه ارمیا در حال تحصیل در آلمان میباشد.در فکر مانده بودو برای همین سوال اورانشنید
_هادیه ....اسمش هادیه اس
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
https://eitaa.com/arzansaraakaliman
🌟🌼☘🌼☘🌼🌾
☘🌼☘🌼☘🌾
🍀🌼☘🌼🌾
☘🌼🍀🌾
☘🌼🌾
☘🌾
🌟
#مکر مرداب
خشت دویست و چهل و هفت
جوابی که به جای او سکینه داده بود حواسش را جمع کرد.
_هادیه!
بعد از مکثی که مرجان روی اسمش داشت و آرام آن را تکرار کرد ادامه داد
_توهم هنوز سنی نداری ....فکر نکنم چهارده پونزده سالت بیشتر باشه....چهار سال طول میکشه درس ارمیا تموم بشه....تا اون موقع توهم میتونی ادامه تحصیل بدی،حتما سواد داری دیگه؟
با این سوال او که بوی تمسخر میداد
دیگر سر بزیری را جایز ندانست و به قول بی بی آن روی زبان درازش آفتابی شد
_نه من سواد ندارم،ولی یادمه ارمیا گفته بود از دخترای با سواد خوشش نمیادو برای همین منو انتخاب کرده
سپس روبه ارمیا هشدار گونه نگاه کرد و گفت
_مگه نه ارمیا؟
ارمیا فوری برای اینکه زبان هادیه کار دستشان ندهد گفته ی اورا تایید کرد وبا لبخندی روبه او گفت
_هادیه دختر زرنگیه،اراده کنه میتونه سوادم یاد بگیره،ولی من همین طوری ام قبولش دارم.
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
https://eitaa.com/arzansaraakaliman
🌟🌼☘🌼☘🌼🌾
☘🌼☘🌼☘🌾
🍀🌼☘🌼🌾
☘🌼🍀🌾
☘🌼🌾
☘🌾
🌟
#مکر مرداب
خشت دویست و چهل و هشت
_ یعنی چی که میخای منو چهار سال تنها بزاری بری آلمان ؟هع....لابد خونه ی دختر خالتم میری؟
_اوه اوه ....پس برای همین دیشب شام نخوردی وبخت النصر بی خدافظی رفتی اتاقت؟
ارمیا در حالی که روبه روی او روی صندلی زیر آلاچیق مینشت با ته خنده ای جوابش را داده بود.
_پس چی؟ توام مثل مامانت پیش خودت گفتی هادیه که یه دختردهاتی بی سواد،بزارمش تو آب نمک هر وقت خیس اومد و لازمش داشتم بیام سراغش
_این حرفای بیخودو بذار کنار،اولا که مامان نمیدونه من خیلی وقته کارای انتقالیموانجام دادم تاهمین جا درس بخونم وبابا در جریانه،
دوما.... این چه حرفیه خاله سکینه میگه ؟
_کدوم حرف ؟
_خودتو به اون راه نزن، یعنی چی به خاله گفتی فعلا نمی خای ما زندگیمونو شروع کنیم؟
با این حرف دوباره دختر سربزیر و خجالتی شد و لپ هایش گل انداخته و سکوت کرد.
_پس من برای چی اون همه موقعیت و ول کردم اومدم اینجا درس بخونم ،نخیر عزیزم،از این یکی کوتاه نمی یام
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
https://eitaa.com/arzansaraakaliman
🌟🌼☘🌼☘🌼🌾
☘🌼☘🌼☘🌾
🍀🌼☘🌼🌾
☘🌼🍀🌾
☘🌼🌾
☘🌾
🌟
#مکر مرداب
خشت دویست و چهل و نه
سه روز بود که باهمه ی سرکشی و قلدری که داشت نتوانسته بود حریف ارمیا شود و با راهنمایی مادرانه ی سکینه، که مثل مادرهوایش را چه جسمی وچه روحی داشت ،زندگی مشترکش رابا ارمیا شروع کرده بود .
دیروز صبح که مرجان فهمیده بود ارمیا قرار نیست به آلمان برود خانه را روی سرش گذاشته بود و اعتصاب غذا کرده بود.شاید فکر میکرد وجود هادیه مانع پیشرفت پسرش میباشد.
تصمیم گرفته بود با کمک ارمیا پیگیرتحصیلش شود وخود را پله به پله بالا بکشاند.با خود فکر میکرد مگر نه اینکه برادرش هادی در سن پانزده سالگی شروع به یادگیری کرده بود و اگر جوان مرگ نمیشد حتما تا الان به جاهای خوبی رسیده بود.
ارمیا هم ازاین تصمیم او استقبال کرده بود و پیگیر مدرسه ی شبانه روزی برای او شده بود.مصصم بود که در برابرسختی هایش کم نیاورد و به مرجان ثابت کند که چیزی از دختر خواهرش که فهمیده بود اسمش مهسا است کم ندارد
دستی به موهای کوتاهش که ارمیابا اولین نگاه ،از علت کوتاه شدنش پرسیده بودکشید.با وجود کوتاهی موهایش باز هم زیبا بود وسیمای دخترانه اش معصومیت خاصی را در صورتش نمایان میکرد.
ارمیا صبح زود دنبال کارهای دانشگاهش رفته بود و قول داده بود از شروع سال جدید اوهم به مدرسه ی شبانه روزی برود.بورس را از روی میز توالت برداشت تا مرتب و تمیز سر میز صبحانه حاضر شود.هر چند به علت حضور صفدر باید باروسری میرفت.
_هادیه ...دخترم
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
https://eitaa.com/arzansaraakaliman
🌟🌼☘🌼☘🌼🌾
☘🌼☘🌼☘🌾
🍀🌼☘🌼🌾
☘🌼🍀🌾
☘🌼🌾
☘🌾
🌟
#مکر مرداب
خشت دویست و پنجاه
با صدای سکینه خاله بورس را کنار گذاشت و به احترامش از روی صندلی برخاست
_جانم خاله
سکینه خاله که نصف تنش هنوز بیرون از در مانده بود با نگاهی به اتاق آرام گفت
_تنهایی؟
_آره خاله بیا تو
با این حرف انگارخاطرش آسوده شده باشد، از حالت منقبض درآمد و خودرا داخل اتاق انداخت ولبه ی تخت نشست.
_ببخش عزیزم،در باز بود هرچی ام صدات زدم جواب ندادی،اینه که بدون اجازه سرک کشیدم
_خاله نگو .... شما سرک نکشی پس کی سرک بکشه؟
با خنده ادامه داد
_سرک بکش خاله که من قربون سرکتم میرم
_پدر صلواتی زبون باز،بیا بشین مثل چوب بالا سرم واینستا کارت دارم
از حدسی که در ذهنش جرقه زد ناراحت کنارش نشست
_خدارو شکر تا حدودی خیالم ازت راحت شده،انشاءالله اون دنیا زینبم ازم راضی شده باشه،دیگه وقتشه برم سر خونه ....
بااضطراب وسط حرفش آمدو نگذاشت حرفش را ادامه دهد
_خااله.... اگه بخای بری منم باهات میام گفته باشم
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
https://eitaa.com/arzansaraakaliman
May 11
👇تقویم نجومی سه شنبه👇
✴️ سه شنبه 👈5 تیر / سرطان 1403
👈18 ذی الحجه 1445👈 25 ژوین 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍀عید سعید غدیر خم بزرگترین عید مسلمین.
الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمؤمنین و ائمه المعصومین علیهم السلام.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🐪 امام حسین علیه السلام در مسیرش به کربلا در منزل دهم " خزیمیه " اتراق کردند.
👍قتل عثمان توسط مردم مصر و مدینه " 35
❤️ بیعت مردم با امام علی علیه السلام و اولین روز خلافت ظاهری امیر مؤمنان علیه السلام.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
✅مسافرت.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅شراکت و امور مشارکتی.
✅داد و ستد و تجارت.
✅خون دادن و حجامت.
✅آغاز بنایی و خشت بنای عمارت.
✅خرید دکان و محل کسب.
✅پیگیری اقدامات قضایی.
✅خواستگاری عقد و ازدواج.
✅و قرض و وام دادن و گرفتن خوب است.
🚖سفر : مسافرت خوب است.
👶مناسب زایمان و نوزاد زندگی خوبی خواهد داشت.
🤕 بیمار امروز زود خوب شود.
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز قمر در برج دلو است و برای امور زیر خوب است :
✳️رفتن به منزل نو.
✳️ختنه و نام گذاری کودک.
✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️معامله خانه و آپارتمان.
✳️امور زراعی و کشاورزی.
✳️کندن چاه و کانال.
✳️و امور شراکتی و مشارکتی نیک است.
👨👩👧👦مباشرت امشب شب چهارشنبه : مباشرت برای سلامتی مفید است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث غم و اندوه می شود.
💉💉حجامت خون دادن فصد.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث قوت بدن می شود.
✂️ ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد.
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴 تعبیر خواب
تعبیر خوابی که امشب شبِ چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی 19 سوره مبارکه "مریم "علیها السلام است.
قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما...
و از معنای آن استفاده می شود که فرستاده ای از جانب فرد بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای دلپسند و خاطر خواه به او برسد. ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
کتاب تقویم همسران صفحه 115
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه.
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
📚 منبع مطالب:
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
برای خرید کتاب تقویم همسران به آیدی @tl_09123532816 مراجعه فرمایید
❣#سلام_امام_زمانم❣
🌸السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُحْیِیَ مَعَالِمِ الدِّینِ وَ أَهْلِهِ...
سلام بر تو و نَفَس مسیحایی تو که روح زندگی را در کالبد مرده ی نشانه های دین خدا می دمد تا قلب اهالی ایمان با تپشی عاشقانه زندگی حقیقی را از سر بگیرند.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
╭─═ঊঈ💖🌺💖ঊঈ═─╮
https://eitaa.com/matalbamozande1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅دلیل زنده بودن امام زمان چیست؟!
🔻استاد عالی
#امام_زمان علیه السلام
#انتظار
#طول_عمر
#راه خدا🥀
https://eitaa.com/matalbamozande1399
#سلام_امام_زمانم ❤️✋
🔹هرصبح بہ رسمنوڪرے ازما تورا سلام
اے مانده در میان قائله تنها،تو را سلام
🔹ما هرچہ خوبو بد، بہدرِخانہے توییـم
از نوڪـران مُنتـظــــر آقـا تـو را ســلام
السلامعلیکیااباصالحالمهدی ≽
✦السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ،
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
❣#لَـیِّن_قَـلبی_لِوَلِیِّ_اَمرِک ❣
#العجلمولایغریبم
🌹 اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج صلوات
#امام_زمان
#سلامایمولایعالم
🥀
https://eitaa.com/matalbamozande1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دُر نَجف❤️🔥؛
♥️¦⇠#غدیر
---------------------------------------------------
https://eitaa.com/matalbamozande1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 #عید_غدیر
🌻اعمال روز عید غدیر(2)
🎥 #موشن_گرافیک
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
https://eitaa.com/matalbamozande1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا