🌀باز کردن یخ مرغ با قرار دادن آن در دمای اتاق و یا گرفتن مرغ زیر آب داغ اشتباه است ❗️ چون به محض اینکه دما از 10 درجه سانتی گراد بگذرد، همه ی باکتری هایی که از قبل درون مرغ جا خوش کرده اند، شروع به تکثیر شدن میکنند ! روش درست : 🔸 از یخچال استفاده کنید : این روش زمان بیشتری میبرد، بنابراین باید از قبل برای آن برنامه ریزی کنید (مثلاً یخ 500 گرم گوشت قرمز یا مرغ بدون استخوان، یک روز کامل طول می کشد تا آب شود.) 🔸 از آب سرد استفاده کنید : مرغ را به هیچ وجه نباید در تماس مستقیم با آب قرار دهید. برای این کار، مرغ را درون یک کیسه ی پلاستیکی غیر قابل نفوذ بگذارید و آن را درون یک کاسه یا تشت پر از آب سرد شیر فرو ببرید. این آب را باید هر 30 دقیقه عوض کنی https://eitaa.com/matalbamozande1399 .❣

ترفندهایی ک برای پخت برنج و حبوبات خوبه بدونی😃 https://eitaa.com/matalbamozande1399

ترشی مخلوط😍😋 این مدل ترشی ذائقه من و خانوادم هست گل کلم خرد شده دو کاسه هویج خرد شده نصف کاسه خیار خرد شده نصف کاسه ساقه کرفس خرد شده نصف کاسه بادمجان خرد شده نصف کاسه کلم برگ خرد شده نصف کاسه موسیر و سیب زمینی ترشی هم میتونید بریزید من چون دوست نداشتیم نریختم اندازه های مواد اولیه کاملا اختیاری و سلیقه و ذائقه خودتون داره من چون گل کلم و بیشتر دوست دارم بیشتر هم ریختم شما هر چیزی و دوست داشتین کمتر بیشتر و یا حذف و اضافه کنید)سبزی ها با نسبت مساوی :ترخون، مرزه، جعفری، شوید ، نعناادویه ها: زرد چوبه ، نمک، پودر تخم گشنیز پودر گلپر و سیاه دانه نمک هم نباید کم باشه من برای این مقداریک لیوان سر خالی نمک ریختم سرکه و هم به نسبت دو به یک با آب مخلوط کنید دو لیوان سرکه یک لیوان آب تا جایی که تمام مواد داخل سرکه باشه و ظرف ها بر بشه بریزید(داخل یک ظرف آب و سرکه رو مخلوط کنید و بعد روی ترشی بریزید. #ترشی_مخلوط https://eitaa.com/matalbamozande1399

خوشمزه ترین شیرموز😋 🔺این شیرموز هم خیلی خوشمزه میشه هم بافت😋خوبی داره،حتما درستش کن😍 دو عدد موز یخ زده مقداری عسل یک قاشق چای خوری وانیل یک لیوان(۲۰۰ سی سی)شیر 🔰دوتا موز یخ زده و یکم عسل و یک قاشق چایخوری وانیل و یک لیوان شیر رو بریز توی مخلوط کن و تمام.😋😋 🔺موز حتما باید یخ زده باشه تا بافت کش دار بده. 🔺مقدار عسل سلیقه ای هست. 🔺میتونی به جای عسل،شکر یا شیرعسلی بریزی. https://eitaa.com/matalbamozande1399

کدوسبز سیخی در فر 🥒🍢 https://eitaa.com/matalbamozande1399

زرشک پلو مجلسی با مرغ زعفرانی https://eitaa.com/matalbamozande1399

باقالی پلو با گوشت😋♥️ مواد لازم : گوشت زردچوبه فلفل سیاه زعفران https://eitaa.com/matalbamozande1399

🍃🌸 بــِســْم اللــّهِ الـرَّحـْمـَن الـرَّحـيم🍃🌸 الهی؛ چہ عزّتی دارد اینکه بنده ی تو باشم و چه فخری بالاتر از اینڪه تو "خـدای" من باشی تو آنگونه خدایی هستی ڪه من دوست دارم پس از من آن بنده ای را بساز که تو دوست داری با توکل به اسم الله... 🦋الهی به امید تو یا ارحم الراحمین🦋 امروز سه شنبه 23 مرداد 1403 هجری شمسی 8 صفر 1446 هجری قمری 13 اگوست 2024 میلادی 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399

#صبح_بخیر زیباست گلستان خدا رنگ ‌به‌ رنگ است لبخند بزن خنده دوای دل تنگست صبح است بزن بوسه تو بر ساحت خورشید ترکیب گل و شادی ‌و لبخند قشنگ است🍃🌸 سلام صبح بخیر🍃 روزتون سراسر شادی و مهربانی 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399

تقویم نجومی اسلامی ✴️ سه شنبه 👈 23 مرداد / اسد 1403 👈8 صفر 1446👈13 اوت 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 💠نزول آخرین آیه قرآن بر پیامبر صلی الله علیه و اله.(واتقوا یوما ترجعون فیه الی الله...بقره ۲۸۱) 🏴وفات جناب سلمان فارسی رضوان الله علیه سال 36 هجری در سن ۲۵۰ سالگی در مدائن عراق. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. 📛ساعت 13:31 قمر از برج عقرب خارج می شود. پس از خروج قمر از برج عقرب احتیاطا به مقدار یک روز از امور اساسی و زیر بنایی پرهیز شود. ✅ برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی و دریافت تقویم هر روز کافی است کلمه"تقویم همسران"را در تلگرام و ایتا جستجو کنید. 👶مناسب زایمان و نوزاد متوسط الحال و عمر طولانی دارد. 🤕 بیمار امروز زود خوب شود. 🚘 مسافرت : مسافرت مکروه و حتما همراه صدقه باشد. 🔭 احکام نجوم. 🌗 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️خرید باغ و مزرعه و زمین کشاورزی. ✳️بذر افشانی و کاشت. ✳️آبیاری. ✳️کندن چاه و حفریات. ✳️از شیر گرفتن کودک. ✳️جراحی چشم آب مروارید و... ✳️خارج کردن خال و زگیل و میخچه. ✳️و کشیدن دندان و پر کردن آن نیک است. 📛ولی امور اساسی و زیر بنایی مثل مسافرت و ازدواج خوب نیست. 🟣نوشتن ادعیه احراز و نماز حرز و بستن آن خوب نیست. 👩‍❤️‍👨مباشرت. امشب شبِ چهارشنبه مباشرت مکروه است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، #اصلاح_مو (سروصورت) در این روز از ماه قمری ، باعث بیماری می شود. 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن. 🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،باعث درد سر می شود. ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد. 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند) ✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب. تعبیر خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق آیه ی 9 سوره مبارکه "توبه" است. اشتروا بآیات الله ثمنا قلیلا... و از معنای آن استفاده می شود که دو نفر برای قطع معامله ای نزد خواب بیننده بیایند. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منبع مطالب: تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان برای خرید کتاب تقویم همسران به آیدی @tl_09123532816 مراجعه فرمایید

پر می کشد دلم به هوای حرم حسین دارم به اشتیاق شما می پرم حسین خورشید از حوالی گنبد طلوع کرد صبح است و باز نام تو را می برم حسین سلام ارباب خوبم✋🌸 #لبیک_یاحسین 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399

سلام امام زمانم✋🌸 منتقم حسین نمی‌آیی؟ پدر هر کارے کند، پسر یاد می‌گیرد. مثلاً اگر در رکوع، انگشتر ببخشد. و «او» هم در گودال قتلگاه، انگشتر را با انگشت بخشید. نخواست او دستِ خالی از گودال برگردد. مولاجان اربعین نزدیک است، ما را برسان به کربلاے حسین #لبیک_یاحسین 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399

🎥 واقعا زیباست حتما بخونید؛ ادب مدرک نیست! ادب لباس گران پوشیدن نیست، ادب بالای شهر زندگی کردن نیست! ادب ماشین خوب داشتن نیست، ثروت و مدرک ادب نمی آورد، ادب در ذات آدمهاست که با تربیت و آموزش صحیح به بار می نشیند، ادب یعنی به همسرت امنیت، به فرزندت محبت به پدر و مادرت خدمت و به دوستانت شادی را هدیه کنی، ادب یعنی با هر مدرک و مقامی که باشی معنای انسانیت را درک کرده و نام نیک از خود به جا گذاشتن است...! 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399

@ضرب المثل 👇👇👇 از خجالت آب شد  ---- آدمی را وقتی خجلت و شرمساری دست دهد بدنش گرم می شود و گونه هایش سرخی می گیرد. خلاصه عرق شرمساری كه ناشی از شدت وحدت گرمی و حرارت است از مسامات بدنش جاری می گردد. عبارت بالا گویای آن مرتبه از شرمندگی و سر شكستگی است كه خجلت زده را یارای سر بلند كردن نباشد و از فرط انفعال و سر افكندگی سر تا پا خیس عرق شود و زبانش بند آید. اما فعل آب شدن كه در این عبارت به كار رفته ریشه تاریخی دارد و همان ریشه و واقعه تاریخی موجب گردیده كه به صورت ضرب المثل در آید. نقل است روزی مریدی از حیا و شرم مسئله ای از بایزید بسطامی پرسید شیخ جواب آن مسئله چنان موثر گفت كه درویش آب گشت و روی زمین روان شد. در این موقع درویشی وارد شد و آبی زرد دید . پرسید:« یا شیخ، این چیست؟» گفت:« یكی از در در آمد و سئوالی از حیا كرد من جواب دادم . طاقت نداشت چنین آب شد از شرم.» به قول علامه قزوینی :« گفت این بیچاره فلان كس است كه از خجالت آب شده است.» این عبارت از آن تاریخ به صورت ضرب المثل در آمد و در مواردی كه بحث از شرم و آزرم به میان آید از آن استفاده و به آن استناد می شود. 🌿🌿🌿🌿🌿 داستان کوتاه اخلاقی، مذهبی، اجتماعی،رمان حکایات شنیدنی ، همراه با ضرب‌المثل جهت ارتباط با ادمین👈👈 @Ndashti ~~~~ https://eitaa.com/joinchat/2761883670C6191fa3660

💢با این سبزی خوش طعم قندخون‌تان را کنترل کنید 🔹پیازچه علاوه بر خوش طعم کردن غذاها خواص درمانی بسیاری دارد؛ این نوع سبزی در حفظ سلامت قلب، تقویت استخوان‌ها بسیار مفید است. 🔹همچنین برای پوست، درمان سرماخوردگی، حفظ سلامت چشم‌ها، کاهش ریسک سرطان، کنترل قند خون، سلامت گوارش، برطرف کردن عفونت‌ها بسیار مفید است و می‌توان از آن بهره‌های زیادی برد 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399

🌼☘🌼☘🌼🌾 خشت چهارصد و نود و یک باگفتن این حرف نداهم حرصی و عصبانی سالن را ترک کردو رفت. حمیرا در حالی که موهای مجعد و فِرش را دست میکشید نگاهی ریز شده به او انداخت و گفت _حتما الان داری با خودت درباره ی ما فکر بد می کنی.درسته اهل خدا پیغمبر نیستیم، ولی اونجوری ام که فکر میکنی نیست،سیاوش در این مورد حساسه..... ما صیغه ی سیاوشیم، حلال حلال، به زور و اجبارم نبوده، حالا به ندا نگاه نکن که این جوری حرف میزنه، هممون عاشق سیاوشیم، نه به خاطر اینکه خوشتیپ و پولداره، به خاطر اینکه مردِ، ازش میترسیم ولی همونقدر بهش احترام میذاریم، چون زنای زیادی مثل مارو که بیژن میخاست بفرسته اونور برای حمالی نجات داده و برگردونده پیش خانوادشون .... نمیدونم فازش با پدر خوندش چیه، ولی من یکی حاضرم تا آخر عمرم همین جوری زندگی کنم ولی پیش سیاوش بمونم، طمع اینکه فقط برای من باشه رو هم ندارم، فقط میخام کنارش باشم. با حرفهایی که حمیرا زد کمی خیالش راحت شد. ولی باز برایش جای سوال بود که چرا اورا نگه داشته است؟ _خوب اگه شمارو اجبار برای موندن نکرده باید منم بذاره برم دیگه سارا به جای حمیرا جواب داد _خوب ایندفه اومد شاید بذاره بری، هردختری که نجات پیدا میکنه اگه خودش نخاد اینجا باشه سیاوش به داوود میگه برش گردونه پیش خانوادش. ولی یه چیزدرمورد تو خاصه، شنیدم که قرار بوده بیژن تورو بفرسه آل ویو آل 🌟🌼☘🌼☘🌼🌾 خشت چهارصد و نود و دو سرش را میان دستانش گرفته بود و شنیده هایش را تجزیه تحلیل میکرد. به اتاقش باز گشته بود وحرف سارا که در باره ی آل و یو آل گفته بودفکرش را مشغول کرده بود. _آل و یو آل یه استعارس برای مکانی که مخصوص خود بیژنه، یه ملکه برای امپراطوری وحشتناکی که درست کرده لازم داره و تعداد محدودی از زنها رو اونجا فرستاده ، ولی معمولا بدون آموزش و آزمایش های قبلی اونجا فرستاده نمیشن، برای همین عجیبه که بیژن تورو از راه نرسیده میخاسته بفرسته اونجا باورش نمیشد در دنیا چنین برنامه هایی باشد و از دخترانی که خواسته و ناخواسته در دام آنها می افتادن بخواهند چنین بهره های کثیفی ببرند، حمیرادر ادامه ی حرف های سارا گفته بود _قرار بود منو مثل خیلی از دخترای دیگه بفرستن لاندری، اینا اصطلاحات هتل داریه و برای استتار کارهاشه ، آخه بیژن تو کشورای مختلف هتل های معروف و بزرگی داره، اصطلاح لاندری جاییه که وسایل نظافت و خدمات نگه داری میشه ، دخترایی که اون بخش فرستاده میشن...... همه مجازن هر بلایی دلشون خواست سرشون بیارن...میفهمی هر بلایی..... ولی سیاوش مارو نجات داد، میتونست نسبت به ما بی تفاوت باشه چون خودمون این راه پر خطر رو انتخاب کرده بودیم.... میدونی اگه بیژن بفهمه سیاوش خم گوشش داره چوب لای چرخش میذاره چه بلایی سرش میاره ؟حتی فکرشم وحشتناکه.... بعد از اینکه نجات پیدا کردیم هر کدوم از ما به دلایلی جایی برای رفتن نداشتیم، اون به ما یه سر پناه با تمام امکانات داده، ولی قانونایی داره که بهش حساسه،حق داره به ما که سابقه ی جالبی نداشتیم بی اعتماد باشه و نذاره از اینجا بیرون بریم،زندگی با بیژن و شاهد بودن چیزایی که مو به تن آدم سیخ میکنه باعث شده سیاوش اینقدر خشک و بداخلاق بشه، یکی از قانوناش اینه که تاوقتی اینجا زندگی میکنیم نباید با کسی ارتباط داشته باشیم و این باعث ناراحتی ندا شده https://eitaa.com/matalbamozande1399 🌟🌼☘🌼☘🌼🌾

🌟🌼☘🌼☘🌼🌾 خشت چهارصد و نود و سه _نمیای شام؟ حمیرا چند جورغذای جنوبی درست کرده، چی میگن....اممم....آهان نافله....بقیه اسمش یادم نیست یه جور پلو دمیِ که قبلنم درست کرده بود،خیلی خوشمزه است، اسمش یادم رفته ولی نخوری خسران دو دنیا کردی سارا با آن تیشرت گشاد و خردلی اش که از همیشه تپل ترنشانش میداد،سعی داشت اورا دوباره به جمعشان بکشاند. _خدایی این اتاقو سیاوش به هیچ کدوم مانداد، منو حمیرا تو یه اتاقیم ، ندا و نسرین تو یه اتاق دیگه، سیاوشم که اتاقش جدا و همیشه درش قفله،البته فکر کنم نسرین امشب باز بیاد اتاق ما بخوابه چون از دست ندا حسابی کفریه ، بدجور پیش تو ضایش کرد.البته خودش باید میدونست بلاخره تو میفهمی قضیه چیه ولی.... _سارا جان ، من میلم به غذا نیست ، فقط یه پارچ آب میخام که شب بذارم بغل دستم که بعدا خودم میرم میارم. حوصله حرف زدن و گوش دادن نداشت که باعث شده بود بر خلاف آداب همیشگی اش،میان کلام سارا آمده وباتغییر نگاهش ادامه دهد _به نسرینم از طرف من بگو من درکش میکنم، لازم نیست از من خجالت بکشه _نسرین دختر خوبیه، سیاوشم نسبت به ما بهش احترام بیشتری میذاره و خیلی از کارهارو به اون سپرده، میتونه برای ندا دردسر درست کنه اما دلش نمیاد،به نظرم توام خودتو اینقدر ناراحت نکن و گوشه گیرنباش، حتما سیاوش یه تصمیم درست برات میگیره، بهش اعتماد کن، بایدبه خاطر بچتم شده یه چیزی بخوری. ☘🌼☘🌼☘🌾 خشت چهارصد و نود و چهار چند روز دیگر هم سپری شده بود و گذر زمان هر روز بیش از بیش باعث آزار روحی و جسمی اش شده بود.به طوری که حالش بد شده بود و تا مرز تشنج پیش رفته بود. _آخه دختر خوب، تو چه جور مادری هستی که جون بچتو به خطر میندازی؟الان چند روزه درست و حسابی چیزی نخوردی، دیدی که احمد گفت اگه همین جور پیش بری ممکنه بچت از بین بره نگاه بی فروع و بی حالش را به نسرین داد.چه طور میتوانست بگوید هر لقمه ای که میخورد انگار زهر هلاهل فرو میبرد. _امروز سیاوش خبر داده داره میاد،مطمئنم این وضع تورو ببینه میفرسته بری نمیدانست از ویار بارداریست یا هیجاناتی که این چند روزه متحمل شده است،که اعصاب معده اش داغون و خراب بودودرونش چیزی نگه نمیداشت _قرصایی که احمد داد هیچ تاثیری رو اشتهات نذاشته؟ نگفت که از آنها استفاده نکرده است، چرا باید به کسانی که از آنها شناختی نداشت اعتماد میکرد؟ _ نگران نباش،کاسه ی سوپ رو بذار سعی میکنم بخورم نسرین با اینکه چند روز خودش را نشانش نداده بود، حالا با سینی غذا به اتاقش آمده بود. _میدونم شاید فکر کنی من احمقم،ولی حرفای ندا درسته، من بدون سیاوش نمیتونم زندگی کنم، پیداس خودت عاشق شوهرتی، میدونم همون طور که به سارا گفتی حال منو درک میکنی،من کمکت میکنم از اینجا بری،فقط باید صبور باشی واز این به بعد به فکر خودتو بچت باشی https://eitaa.com/matalbamozande1399 🌟🌼☘🌼☘🌼🌾

🌼☘🌼☘🌼🌾 خشت چهارصد و نود و پنج _چرا اینجوری میکنی؟ مگه نمیخای باهاش حرف بزنی ؟ اگه از الان باهاش لج کنی به حرفت گوش نمیده _حالم خوب نیست ، اشتها ندارم از طرف من معذرت خواهی کن ، بعد شام میام حرف میزنم. سیاوش آمده بود و نسرین برای بردن او سر میز شام آمده بود، گفته بود سیاوش عادت دارد و دستور داده که همه به جز مرد های نگهبان، وقتی او اینجاست باید سر یک میز غذا بخورند _خود دانی، اگه عصبانی بشه معلوم نیست بتونی باهاش حرف بزنی این طور که پیدا بود برای صحبت و راضی کردن آقای از خود راضی باید بوی نا مطبوع غذاها را تحمل میکرد.بی حال لب زد _باشه.... تو برو منم آماده میشم میام بعد از رفتن نسرین با نگاهی به کمد لباس هایش که نسرین برایش خریده بود، لباس حریر سورمه ای و بلندی را بیرون آورد و پوشید، شال مشکی اش را هم بر سرش انداخت و با پوشیدن چادرش از اتاق بیرون آمد. 🌟🌼☘🌼☘🌼🌾 خشت چهارصد و نود و شش با قدم های سست و مایه ی تلخی که هراز گاهی تا حلقش می آمد و باز پایین میرفت، وارد سالن پذیرایی شد. انگار جمعشان جمع بود و فقط اوراکم داشتند _اومدی؟ بیا اینجا بشین سارا اولین نفری بود که اورا دیده بودوبه کنارش برای نشستن اشاره کرده بود. با دیدن سفره ی پر آب و رنگ و بوی غذاهای مختلف قبل ازاینکه نگاهش به سیاوش بیافتد انگار دلش دوباره بالا آمد و سریع به طرف سرویس راه افتاد. اما زرد آبه ای بیش از گلویش خارج نمی شد و عق های نفس گیرش به جایی نمیرسید. _هانیه! خوبی؟ صدای نسرین بود که نگران با ضربه زدن به در سرویس صدایش میزد.خوب نبود،حالش ابدا خوب نبود. ضعف جسمی با حال خراب روحی اش بر علیهش توطئه کرده بودند واورا از پا درآورده بودند.آبی به صورتش زد و از سرویس خارج شد. _حالم خوب نیست، گفتم که نمیتونم چیزی بخورم، بذار برم اتاقم شاید بهتر شدم _چی شده؟ نگاهش از صورت نسرین متوجه ی داوود شدکه این را پرسیده بود،مرد بلند قامتی که بور بود ورنگ خاص چشم های آبیش چشم را میزد. _چیزی نیست ، حالش زیاد خوب نیست، به سیاوش بگو برش میگردونم اتاقش، نمیتونه غذا بخوره، دوباره باید زنگ بزنم احمد بیاد ببینتش https://eitaa.com/matalbamozande1399 🌟🌼☘🌼☘🌼🌾

🌟🌼☘🌼☘ خشت چهارصد و نود و هفت _چرا قرصایی که بهت دادم و نخوردی؟ با لحن توبیخانه و سرزنش گر احمد چیزی برای گفتن جز سکوت نداشت _میدونی ممکنه به خودت یا بچت آسیب بزنی؟ با سکوت دنباله دار او کلافه پوفی کشید و آمپولی داخل سرمش تزریق کردوادامه داد _تا خودت نخای من کار زیادی نمیتونم برات انجام بدم،اگه قرصارو مرتب و به موقع استفاده کنی، حالت به مرور بهتر میشه، چند تا آمپول تقویتی ام آوردم که نسرین بهت میزنه _دستت درد نکنه احمد، لااقل هانیه باعث میشه زود زود به ما سربزنی با تشکر نسرین، احمد وسایلش را درون کیفش جابه جا کرد و با نگاهی به او جواب داد _امید وارم دفعه ی بعد که میام تو این وضعیت نباشه،مراقبش باش، قرصاشو که مصرف کنه اشتهاش باز میشه، اول از مایعات سبک شروع کن و کم کم غذاهای سنگین تر و مقوی بهش بده، معدش خیلی ضعیف شده با گرفتن کتش از روی صندلی بدون خداحافظی از اتاق بیرون رفت _شنیدی چی گفت؟ چرا قرصاتو نخوردی؟ میدونی سیاوش بفهمه فکر میکنه کوتاهی از من بوده؟تورو خدا ایندفه قرصاتو مصرف کن، اگه قرار بود بلایی سرت بیاریم تا حالا آورده بودیم. 🌟🌼☘🌼☘🌼🌾 خشت چهارصد و نودو هشت با قرص و دارویی که مصرف کرده بود برای نماز صبح خواب مانده بود. احساس گرسنگی شدید باعث شده بود صبح زود بی سرو صدا وارد آشپزخانه شود.انگارحالش خوب شده بود و اگر این رامیدانست،زودتر از داروهااستفاده میکرد. در یخچال را گشود ولی با آشفتگی و بهم ریختگی آن به سختی میشد چیزی پیدا کرد.. نوچی کرد و بلاخره با کمی جابه جا کردن وسایل زردی مربای هویجی نظرش را جلب کرد. کمی از آن داخل نان باگت مالید و باولع شروع به خوردن کرد. لیوانی از شیر موجود پر کرد و با یک ته بندی قصد خروج از آشپز خانه را نمود. در این شرایط نمیتوانست درباره ی شبهه ناک بودن خورد و خوراکش فکر کند. چون تنها منبع تغذیه اش از همین جا تامین میشد. به در آشپز خانه نرسیده حجم بزرگی از هیبت یک مرد سد راهش شد. _سلام، انگار حالت بهتر شده، دیدم چه جوری ساندویجتو گاز میزدی داوود بود که جمله ی آخرش را با کمی ته خنده گفته بود.با هیکلی که کل درگاه را گرفته بودمانع رد شدن او بود. بدون جواب دادن به سلامش، با کمی اخم گفت _میشه برید کنار؟ _یه سوال.... تو شبام که میخابی چادر سرته؟ بهش چسبی چیزی زدی که یه سانتم این ور اون ور نمی ره؟ https://eitaa.com/matalbamozande1399 🌟🌼☘🌼☘🌼🌾

🌟🌼☘🌼☘🌼🌾 خشت چهارصد و نود و نه باز هم گیرشان به چادر مظلومش بود، چقدر معذب بود و حرف زدن با او ناراحتش میکرد. _آقا.....میشه بامن حرف نزنیدو برید کنار؟ _چرا نمیشه بفرمایید. کنار رفت وبا دست تعارف به بیرون کرد و عقب ایستاد.با باز شدن مسیرسریع از آنجا دور شد و نفس حبس شده اش را رها کرد.خوب بود که زیاد پا پی او نشده بود، اصلا نمی خواست بدون ضرورت با یک نامحرم همکلام شود. قضای نمازش رابه جا آورد و دعاکرد....برای همه، برای کسانی که تازه با آنهاآشنا شده بود،برای سلامتی ارمیا.....مردش سختی زیاد کشیده بودو میتوانست تصور کند چه حال خرابی دارد.هادی کوچکش ، چه مدت بود آغوش اورا نداشت و شاید بهانه اش را میگرفت....هادی بزرگ، برادر عزیزش حتما چقدر پریشان شده بود. با خود میگفت چرا کودک در بطنش حالا،در این غربت اظهار وجود کرده بود؟حکمتش چه بود؟میدانست ارمیا با وجود مخالفتش با بچه دار شدن، اگر میفهمید دوباره پدر شده است چقدر خوشحال میشد.از خدا خواست دوباره هرچه زودتر اورا به آغوش خانواده اش باز گرداند.باید امروز با سیاوش صحبت میکرد و تکلیفش را معلوم میکرد. 🌟🌼☘🌼☘🌼🌾 خشت پانصد _هانیه جان، تو سیاوشو نمیشناسی ، اخلاقای خاصی داره، با اینکه در مورد گذشتش با کسی حرف نزده ولی پیداس خیلی اذیت شده، برای همین رفتاراش غیر قابل پیش بینیه،نمیدونیم سنگدلی که بعضی مواقع نشون میده رو باور کنیم ، یا به خطر انداختن جونش به خاطر زنای اسیر شده رو، به هر حال الان که میری اتاقش ، سعی کن ملایم باهاش صحبت کنی، شاید راضی شد بری. صبر کن برم بهش اطلاع بدم. نسرین با گفتن این حرف ها به سمت اتاق سیاوش رفت و منتظرماند تا اجازه ی ورودش صادر شود. دل خودش هم مثل سیر و سرکه میجوشید. اگر باز فقط اجازه ی خروجش را میدادتا تک وتنهادر بیابان بی سر و ته برود چه؟حالا که فهمیده بود موجودی بیگناه در وجودش متصل به اوست، نا خود آگاه محتاط شده بود. _بیا برو عزیزم، فقط یه چیز دیگه،حرفتو بزن ولی به چیزی اصرار نکن، چون نتیجه ی عکس میده پشت در اتاق از مرتب بودن چادرش مطمئن شد و با تقه ای وارد اتاق شد.سیاوش پشت میز کار بزرگی نشسته بود و خیره به مانیتور روبه رویش اخم عمیقی بین ابروانش نشانده بود. سارا میگفت همه ی آنها سنشان چند سالی از سیاوش بزرگتر است و فقط ندا یک سال تفاوت سنی با او دارد. چطور میتوانستند چنین شرایطی را بپذیرند و درکنار هم به همسری سیاوش راضی باشند https://eitaa.com/matalbamozande1399 🌟🌼☘🌼☘🌼🌾

🍃🥀تسلای قلب نازنین آقا صاحب الزمان عج ،سلامتی ورفع موانع ظهورشون اِجماعاً...صلوات:) اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...🌷🍃 🍃❤️ا یاالله؛یارحمن،یارحیم؛ یامقلب القلوب؛ثبِّت قلبی علی دینِک.....🌱.......💚🍃

#سلام بر مادر خوبی ها 🌴هر روزمان با سلام بر خانم فاطمه زهرا س آغاز کنیم •سلامی دهیم هر صبح محضر بی بی دوجهاڹ فاطمہ سلــام اللہ علیها• 🌹السلام علیک یا فاطمه الزهرا 🌴السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ 🌴 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّه ِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِكَتِه ِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ #التماس دعا فرج https://eitaa.com/matalbamozande1399

اللهم عجل لولیک الفرج: *❇️ازحضرت‌رسول‌اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله)روایت کرده‌اندکه بعدنمازصبح بخوانید☀️ ✨اللّٰهُمَّ فاطِرَالسَّمَواتِ وَالْأَرْضِ،عالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهادَةِ،الرَّحْمانَ الرَّحِيمَ،أَعْهَدُ إِلَيْكَ فِي هٰذِهِ الدُّنْيَاأَنَّكَ أَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَاشَرِيكَ لَكَ،وَأَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ عَبْدُكَ وَرَسُولُكَ.اللّٰهُمَّ فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍوَآلِهِ ،وَلَا تَكِلْنِي إِلَىٰ نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداًوَلَا إِلىٰ أَحَدٍمِنْ خَلْقِكَ فَإِنَّكَ إِنْ وَكَلْتَنِي إِلَيْهاتُباعِدْنِي مِنَ الْخَيْرِ وَتُقَرِّبْنِي مِنَ الشَّرِّ،أَيْ رَبِّ لَاأَثِقُ إِلّا بِرَحْمَتِكَ،فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍوَآلِهِ الطَيِّبينَ وَاجْعَلْ لِي عِنْدَكَ عَهْداً تُؤَدِّيهِ إِلَيَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لَاتُخْلِفُ الْمِيعاد براےوسعت روزے،11مرتبه بعدازنمازصبح 🌿ومَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًاوَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَحَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْجَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍقَدْرًا https://eitaa.com/matalbamozande1399

#سلام_امام_زمانم چہ زیباسٺ آغاز یڪ صبح شیرین بہ نام سلام علے آل یاسین سلامے ڪہ بوے خوش یار دارد دلٺ را پر از عشق دلدار دارد چہ زیباسٺ آغاز هرروز خود را سلام علے آل یاسین بگوییم #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ_ ▫️السلام علیک یا اباعبدالله▫️ https://eitaa.com/matalbamozande1399

🌸تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج)🌸 🌱دعای عهد 🤲🌤 🌺 بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ‌🌺 🔹 اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ 🔹 وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ 🔹 وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ 🔹 وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ 🔹 وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ 🔹 وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ 🔹 وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ 🔹 وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ 🔹 اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ 🔹 وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ 🔹 وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ 🔹 یا حَىُّ یا قَیُّومُ 🔹 أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى 🔹 أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ 🔹 وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ 🔹 یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ 🔹 وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ 🔹 وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ 🔹 یا مُحْیِىَ الْمَوْتى 🔹 وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ 🔹 یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ 🔹 اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ 🔹 الْقائِمَ بِأَمْرِکَ 🔹 صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ 🔹 عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ 🔹 فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها 🔹 سَهْلِها وَ جَبَلِها وَ بَرِّها وَ بَحْرِها 🔹 وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ 🔹 مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ 🔹 وَ مِدادَ کَلِماتِهِ 🔹 وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ 🔹 وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ 🔹 أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ 🔹 فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا 🔹 وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى 🔹 عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى 🔹 لا أَحُولُ عَنْها وَ لا أَزُولُ أَبَداً 🔹 اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ 🔹 وَالذّابّینَ عَنْهُ 🔹 وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ 🔹 وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ 🔹 وَالْمُحامینَ عَنْهُ 🔹 وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ 🔹 وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ 🔹 اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ 🔹 الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً 🔹 فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى 🔹 مُؤْتَزِراً کَفَنى 🔹 شاهِراً سَیْفى 🔹 مُجَرِّداً قَناتى 🔹 مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى 🔹 فِى الْحاضِرِ وَالْبادى 🔹 اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ 🔹 وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ 🔹 وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ 🔹 وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ 🔹 وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ 🔹 وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ 🔹 وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ 🔹 وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ 🔹 وَاشْدُدْ أَزْرَهُ 🔹 وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ 🔹 وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ 🔹 فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ 🔹 ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ 🔹 بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ 🔹 فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ 🔹 وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک 🔹 َحَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ 🔹 وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ 🔹 وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ 🔹 وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ 🔹 وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ 🔹 وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ 🔹 وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ 🔹 وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ 🔹 مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ 🔹 اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً 🔹 صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ 🔹 وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ 🔹 وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ 🔹 اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ 🔹 عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ 🔹 وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ 🔹 إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً 🔹 وَ نَراهُ قَریباً 🔹 بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ 🔺 آنگاه سه بار بر ران خود دست می‌زنی و در هر مرتبه می‌گویی: 🔹 اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان 🔹 اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان 🔹 اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان #دعای_عهد🌱 #امـام_زمـان♥ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲🏻🕊 https://eitaa.com/matalbamozande1399