eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
23.4هزار عکس
27.5هزار ویدیو
133 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean @جهت تبلیغات با قبول ....
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d امیر فوری گفت: ا، اون خالص ها هم دل دارن، سنگ كه نیستن. ثریا در جواب در حالی كه سعی می كرد مستقیم به امیر نگاه نكند گفت: اون كه بله،منتها توی عشق اون ها ، حساب بانكی پدر معشوق هاست كه حرف اول رو اگه نزنه لااقل نصف بیش تر حرف رو می زنه . امیر خواست دفاع كند كه زهرا خانم با دلخوری گفت: گفتم شوخی هم می كنین حرمت خونه خدا رو نگه دارین. جواد گفت: مادر جون ما منظورمون از حاجی اون هایی كه رفتن مكه نیست كه. منظورمون بچه پولدارهاس و چون معمولا اون ها بازاری هستن با انگشت و چشم و ابرو اشاره ای به محمد و امیر كرد و پدرهاشون حاجی، اینو می گیم. مادر من چرا حرص بی خود می خوری؟ معلوم بود زهرا خانم جوش ورده، برای همین بقیه دیگه دنبال شوخی را نگرفتند. كنایه های آن ها برایم تقریبا بی مفهوم بود می خندیدم ولی از این كه سر در نمی آوردم منظورشان چیست و در ضمن بیش تر از این كه می دیدم محمد با دختری دیگر این قدر راحت حرف می زند، ناراضی بودم. لبخند می زدم خود را خوشحال نشان می دادم ولی در باطن كلافه بودم. مخصوصا در برابر ثریا كه این قدر راحت حرف می زد، بحث می كرد و جواب می داد و به نظر می آمد كه اطلاعات وسیعی دارد،خودم را دست پا چلفتی و معذب احساس می كردم. اعتماد به نفس ثریا و تسلطش بر محیط و اطرافیان و نگاه های تحسین و تایید دیگران برای من با آن ذهن خام و افكار بچگانه رنج آور بود. مثل آدم های ناتوان كه وقتی از چیزی سر در نمی آورند  سعی می كنند نفی اش كنند،من هم در وجودم دنبال بهانه ای برای پس زدن و نادیده گرفتن محاسن ثریا می گشتم و از دستش حرصم می گرفت. آن شب وقتی دیر وقت از خانه آنها برمی گشتیم امیر و محمد سر حال و خوشحال حرف می زدند و می خندیدند و از خانواده جواد تعریف می كردند. ولی من توی فكر بودم. ناخواسته اخم هایم در هم رفته بود و در سكوت به حرف هایشان گوش می دادم. محمد آن قدردر حال و هوای خودش غرق بود كه برای اولین بار متوجه حال من نشد. و همان شب بود كه برخلاف انتظارم كه توی ذهنم همیشه فكر می كردم امیر به زری علاقه دارد،از حال و هوای و نگاه های امیر با تردید و دودلی حس كردم كه نگاه های پر از تحسین امیر به ثریا رنگی از محبت دارد. ولی نمی خواستم قبول كنم،یعنی باورم نمی شد امیر به دختری در شرایط ثریا دل بسته باشد. آن شب همه چیز برایم عجیب و غیر منتظره بود. موقع خواب در حالی كه سعی می كردم لحن صحبتم معمولی باشد گفتم: فكر نمی كردم این قدر با جواد  این ها صمیمی باشی. محمد در حالی كه معلوم بود هنوز فكرش مشغول است گفت: من كه برایت ازش تعریف كرده بودم. تو از جواد گفتی نه خانواده اش،راستی اصلا تو چطوری با جواد دوست شدی؟ قصه اش طولانیه، حالا بخواب خسته ای، بعدا برایت می گم. نه خوابم نمی یاد بگو. بالاخره با اصرار من آرام و شمرده انگار در خیال خودش غرق شد و مثل یك قصه گو شروع كرد: من جواد این ها رو خیلی ساله كه می شناسم. تقریبا از دوازده سالگیم. نمی دونم یادت هست ما تابستونا با بابا می رفتیم بازار؟ اون موقع جواد سیزده سالش بود و همراه پدرش آقا اسدالله می آمد بازار.آقا اسدالله باربر بود. با اون جثه لاغر و ضعیف ، فرش ها رو كول می گرفت و این طرف و آن طرف می برد. آقا جون به خاطر چشم و دل پاكیش خیلی آقا اسدالله رو دوست داشت. من مدت ها اصلا جواد رو نمی دیدم،یعنی منظورم اینه كه چون مثلا پسر صاحب حجره بودم به جواد مثل اشیای مغازه نگاه می كردم، مثل فرش های آقا جون! یادمه هر روز ظهر آقا جون از ما می پرسید كه ناهار چی می خوریم. بعد سفارش غذا می داد و یكی رو می فرستاد غذا بگیره. جواد و باباش ظهر كه می شد پشت مغازه غذاشون رو می خوردن،باورت می شه من حتی یك بار هم به فكرم نرسیده بود اون ها ناهار چی می خورن. یك روز آقا جون نزدیك ظهر با مهدی رفت دنبال یك كاری و خیلی دیر كرد. سر ظهر بود و من گرسنه،آقا اسدالله پرسید: آقا چی ناهار بگیرم؟ گفتم نمی دونم باید آقا جون بیاد. آقا اسدالله با مهربونی گفت: ما یك لقمه ناهار ناقابل همراهمون هست. شما بفرمایین تا حاجی بیاد. قبول نكردم ولی دلم برای نون خالی هم ضعف می رفت. اون ها مثل هر روز رفتن و بقچه شون رو باز كردن و من حیرون پشت میز آقا جون منتظر نشستم. چند دقیقه بعد جواد با خجالت اومد و گفت: محمد آقا شاید اومدن حاج آقا طول بكشه یك لقمه از این بخورین ته دلتون رو بگیره. آن قدر مهربون و با صفا گفت كه رویم نشد قبول كنم. باورت نمی شه مهناز دو تا سیب زمینی پخته بود كه رویش گلپر ریخته بودن، روی یك تكه نان، بعد از صبح تا ظهر كه جواد با اون جسم ریزه ومیزه اش كار كرده بود،ناهارش این بود. 👇🔔 این داستان ادامه دارد 🔔👇 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 📚نویسنده: نازی صفوی ⛔ کپی با ذکر نام نویسنده بلامانع است
⛔ کپی با ذکر نام نویسنده بلامانع است
🌹 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d از همه عجیب تر این بود كه اون نون و سیب زمینی به دهن من از چلو كباب هر روزه خوشمزه تر بود. اینم خاصیت های گرسنگی است كه من تا اون روز نمی شناختم. این اولین جرقه انسانیت بود كه جواد باعث شد توی ذهن من زده بشه. فردای اون روز كه آقا جون فرستاد غذا گرفتن، نا خود آگاه یاد كار دیروز جواد افتادم و این دفعه من پا شدم غذامو بردم پیش جواد و باباش. من با تعجب گفتم: یعنی آقا جون به این مهربونی یك تعارف به اون ها نمی كرد؟ محمد با دلخوری گفت: ای بابا مهناز،تو باید باشی و ببینی تا بفهمی توی محیط كار و بازار و روابط آدم ها چه خبره. آقا جون تازه در فهم و شعور سرآمد شكم سیرهاست آقا جون كمك می كرد، خرج دوا و درمان زنش رو می داد. كمك كرد تا آقا اسدالله خونه بخره، واسه درس و مدرسه بچه هاش هم همین طور ولی نه بیش تر! می دونی من یك چیزی از آدم ها فهمیدم اونم اینه كه شكم كه سیر می شه، چشم ها كور می شه و گوش ها كر، و میزان این كری و كوری هم، ارتباط مستقیم با دو چیز داره، یكی میزان سیری، دیگری انسانیت طرف. منظورم رو می فهمی؟ ببین همین بابای من و تو كه جزو خوب ها و انسان های شریف و با رحم هستن اندازه همه توانشون كه كمك نمی كنند. اگر همه داراها اندازه توانشون كمك می كردند به خدا دیگه آقا اسدالله و زهرا خانمی پیدا نمی شد یا آدم مستحق و محتاجی. بیش تر داراها یا به قول ثریا حاج آقاها،بستگی به واجدانشون یك سقفی برای كمك در نظر گرفتن. یكی آن قدر می ده كه فقط وجدانش راضی باشه. دیگه كاری نداره كه گرهی از كار كسی باز می شه یا نه؟ یكی از روی چشم و همچشمی ، یكی برای اسم در كردن، بعضی ها هم هر وقت میلشون بكشه و دلشون بخواد و خلاصه این وسط ، كسی كه بخواد با تمام توان و برای از میان برداشتن مشكل كار كنه، انگشت شماره. خاصیت وجودی آدم فراموشیه و اولین چیزی كه آدم ها فراموش می كنن همو نیاز و سختی و درموندگی هاشونه. برای همینه كه با همه سختی كه هر كس ممكنه توی زندگیش بكشه تا به بی نیازی برسه، اولین چیزی هم كه فراموش می كنه، همونه حال گذشته خودشه و حال فعلی عده زیادی از مردم. اینه كه درك و همدردی رو از آدم ها می گیره. هر قدر نیازمندی و تنگنای زندگی آدمو هوشیار می كنه، بی نیازی باعث كوری ذهن و كرختیش می شه. تو الان ثریا رو ببین، مگه چند سالشه ؟ دختری به این سن، فكر می كنی چرا این قدر ذهنش باز و فهمیده ست؟ من كه حسادت به دلم نیش می زد، با كنایه گفتم: به خاطر طعنه هایش می گی فهمیده س؟ محمد انگار منظور كنایه آمیزم را نفهمیده باشد، فوری گفت: اون طعنه نمی زنه. حقایقی رو كه توی زندگیش فهمیده به شوخی بیان می كنه . تو خودتو جای اون بگذار. ببین ثریا وقتی كوچیك بوده همراه مادرش بوده كه توی خونه های مردم كار می كرده. فرق دارا و ندار، نیاز و بی نیازی، خواستن و نداشتن رو با تموم وجود حس كرده و شناخته. این میون شاید معدودی انسان های مهربون و فهمیده رو هم دیده، ولی اكثریت همون فراموشكارهایی بودن كه برایت گفتم. این حرف هاش هم برداشت های تلخی است كه اون از زندگی داشته. نمی دانم چرا تعریف های محمد از او، مثل خاری به قلبم فرو می رفت و احساسی ناخوشایند به قلبم چنگ می زد. محمد ادامه داد: خلاصه دوستی من و جواد كم كم ریشه دار شد. جواد دریچه ای بود رو به دنیایی كه من ازش بی خبر بودم. شنیدن حسرت ها و آرزوهای جواد و مقایسه زندگی اون با خودم و جوانمردی هایی كه از آقا اسدالله و خود جواد و مادرش دیدم، باعث علاقه ام به اون ها شد تا الان كه می بینی. و چون جواد استعداد زیادی برای درس خواندن داشت با همدیگه درس خوندن هم باعث نزدیكی بیش ترمون شد. بی چاره آقا اسدالله آرزویش این بود جواد به جایی برسه، ولی درست همون سالی كه جواد، دانشگاه قبول شد، آقا اسدالله ریه هایش عفونی شد و فوت كرد. خدا رحمتش كنه. خدا رو شكر ، زهرا خانم مونده كه یك نفس راحت بكشه و لااقل یكخورده از آرزوهایش رو برآورده ببینه. مخصوصا حالا كه ثریا هم دانشگاه می ره. الان روزهای خوشبختی و راحتی اون هاست كه دیگه آقا اسدالله نیست حرف هایش برایم مثل داستانی قشنگ بود جواد و مادرش و آقا اسدالله را دوست داشتم ولی در مورد ثریا، احقانه فكر می كردم. كاش جواد خواهر نداشت یا دست كم چنین خواهری نداشت. آدم وقتی جوان است و خام و مثل من احمق، فكر می كند كامل بودن یكی دلیل ناقص بودن خودش است و همین فكر باعث می شد نظر خوبی به ثریا نداشته باشم احساس كردم محمد منتظر است حرفی بزنم پرسیدم پس تو چرا برای عقد مون دعوتشون نكردی؟ خوب الان جواد این ها خیلی سعی كردن از گذشته شون دور بشن و خودشون رو بالا بكشن حق دارن كه دوست نداشته باشن با كسانی كه شاید اون ها رو به چشم قدیم نگاه می كنن 👇🔔 این داستان ادامه دارد 🔔👇 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 📚نویسنده: نازی صفوی
بسم الله الرحمن الرحیم 😍 🌺جلوگیری از 🌻 - قبل از کردن، 1 قاشق غذاخوری عسل را با 1 قاشق چای خوری پودر دارچین مخلوط کرده و روی سر خود بمالید و 5-15 دقیقه صبر کنید و سپس موهای خود را بشوئید. 💐عفونت مثانه💍 - 2 قاشق غذاخوری به همراه با 1 قاشق چای خوری پودر را در 1 لیوان آب گرم حل کرده و آن را بنوشید. این روش باعث می شود که های مثانه را از بین برود. http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 😡درد دندان😡 - 5 قاشق چایخوری عسل به همراه با 1 قاشق چای خوری پودر دارچین مخلوط کرده و خمیر حاصله را روی بمالید. این عمل را 3 بار در روز انجام دهید تا دندان خراب و دردناک درمان شود. 🙊🙊 - 2 قاشق غذاخوری عسل به همراه با 3 قاشق چای خوری پودر دارچین را در مقداری برابر 2 لیوان چای حل کرده و آن را بنوشید. بدین وسیله بعد از 2 ساعت کلسترول خون به اندازه 10درصد پایین می آید. - تحقیقات اخیر نشان داده است که مصرف عسل خالص در درمان بیماران مبتلا به کلسترول بسیار مفید است. 😐 😑 - به مدت 3 روز از مخلوط 1 قاشق غذاخوری عسل گرم با 4/1 قاشق چایخوری پودر دارچین استفاده کنید. این روش برای درمان سرفه مزمن، سرماخوردگی و سینوزیت به کار می رود. 💔❤ - مخلوط عسل و پودر دارچین ، درمان کننده درد ، و می باشد. 💔 ❤❤ - خمیر عسل و پودر دارچین را تهیه کنید و آن را بر روی نان به جای قرار دهید. آن را به طور مرتب به عنوان صبحانه میل کنید. - این روش باعث پایین آوردن کلسترول، کاهش ، به راحتی نفس کشیدن، بهتر شدن و جلوگیری از می شود. 😎😍 - استفاده روزانه از عسل و دارچین باعث حفاظت بدن از و می شود. - عسل، محتوی مقدار زیادی ویتامین و آهن می باشد و بدن را مقاوم می کند. - استفاده روزانه از عسل، باعث عملکرد بهتر های_سفید_خون می شود و درنتیجه بهتر با ویروس ها و باکتری های وارد شده به بدن می جنگد. 🍓 🌷 - قبل از هر وعده غذا، پودر دارچین را روی 2 قاشق غذاخوری عسل بریزید. این کار باعث می شود که ترشح شود و غذای وارده به معده را کند و از سوء هاضمه جلوگیری کند. 🤨 🤓 - عسل محتوی مواد مفید طبیعی است و به این ترتیب از آنفلوآنزا و جلوگیری می کند. 🤩🥰 - نوشیدن چای با عسل و پودر دارچین از بین برنده می شود. - 4 قاشق غذاخوری عسل و 1 قاشق پودر دارچین را در 3 فنجان آب حل کرده و بجوشانید و مانند چای میل کنید. 4-3 بار در روز به مقدار 4/1 فنجان بنوشید تا لطیف و نرم داشته باشید. 😤😟 - 3 قاشق غذاخوری عسل با 1 قاشق غذاخوری پودر دارچین مخلوط کرده و قبل از خواب، روی تاول بگذارید و صبح مخلوط مالیده شده بر روی تاول را با آب گرم بشویید. اگر این کار را به مدت 2 هفته هر روز انجام دهید، تاول را از ریشه از بین خواهید برد. 🥶🥺 - تمام عفونت های پوستی و با استفاده از عسل و پودر دارچین درمان می شوند. 🤑🤗 - 1 فنجان آب،عسل و پودر دارچین را هر روز و قبل از صبحانه با معده خالی بنوشید. - اگر مخلوط گفته شده را هر روز بنوشید، از تجمع چربی در بدن جلوگیری کرده و باعث کاهش وزن می گردد. 🙄🥴 - عسل و دارچین، درمان کننده سرطان های معده و شناخته شده است. http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d - برای 1 ماه و 3 بار در روز، 1 قاشق غذاخوری عسل با 1 قاشق چای خوری پودر دارچین را برای جلوگیری از سرطان مصرف کنید. 😛😋 - مطالعات اخیر نشان دهنده این است که شکر عسل نه تنها مضر نیست، بلکه بسیار مفید می باشد. - مقدار مساوی از عسل و دارچین جلوی گرسنگی را می گیرد. - 2/1 قاشق غذاخوری عسل در 1 لیوان آب و مقدار کمی پودر دارچین، باعث می شود که سرزنده تر و دارای بیشتر باشید. 😒😞 - صبح ها 1 قاشق چای خوری عسل و دارچین را با آب گرم مخلوط کرده و بنوشید. این روش باعث راحت نفس کشیدن می شود.
ناهار نخوردن و بجای آن استراحت قیلوله(خوابِ یک ساعت قبل از ظهر) موجب سلامتی و تناسب اندام است و بالعکس شام نخوردن موجب زیان برای بدن است. ✅⇦در قرآن آمده در بهشت مومنان با دو وعده غذای صبح و شب پذیرایی میشوند. ⇦خدا در مهمانی خود در ماه رمضان دو وعده صبح و شب به ما غذا میدهد و ناهار نداریم! ⇦غربی ها خود نیز به این نتیجه رسیده و سعی میکنند صبحانه و عصرانه بخورند و ناهار مصرف نکنند ⇦در صدر اسلام مسلمین ناهار نمیخوردند و ناهار از زمان معاویه شکم پرست باب شد! ️ ⇦آیا میدانید معنای کلمه ناهار چیست؟ 📝⇦دهخدا برای ما معنی میکند: ☉️معنای کلمه ناهار : ❌ن:به معنای منفی و سلب کردن ❌آهار:به معنای خورش و غذا ❌ناهار:به معنای غذا نخوردن 🌞‍ وقت ناهار است یعنی وقت نخوردن است، یعنی زمانی که نخوردن موجب سلامتی بدن میشود. 🌜‍ شام وعده غذایی بسیار مهمی است که به هیچ عنوان نباید ترک شود، فقط باید حداقل سه ساعت تا زمان خواب فاصله داشته باشد 🎍🎍🎍🎍🎍http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✋🏻 زمان قدیم کرسی از سکته جلوگیری میکرد زمان قدیم سنگ پا از دیابت ... زمان قدیم کیسه کشیدن منافذ پوست را باز میکرد زمان قدیم کتیرا و حنا و تخم مرغ موها را پرپشت میکرد ... زمان قدیم مصرف حبوبات از یبوست جلوگیری میکرد ... زمان قدیم هر میوه و سبزیجات در فصل خود مصرف و فریزری در کار نبود زمان قدیم از ظروف مسی و روحی استفاده میشد سرطان نبود ... زمان قدیم خونه ها ویلایی بود مردم بیشتر آفتاب میگرفتند... دست و پا درد نبود ... زمان قدیم تو چشم بزرگترها نگاه نمیکردند... حیا بود ... زمان قدیم پزشک کم بود ... چونکه مردم خودشون طبیب جسم روح خودشون بودند ... زمان قدیم کسی از یه خانواده فوت میکرد تا چهلم صاحب عزا را دعوت میکردند و تنهاش نمیگذاشتند افسردگی نبود... زندگی دوام داشت ... کاش قدیم باز سازی بشه 😔 http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌲👈زقوم ایاتاکنون درخت زقوم رادیده اید خداوندتبارک وتعالی درقران میفرمایدگل این درخت مانندسر شیطانهاست.سپاس پرودگاروستایش مخصوص اوست وصفش خیلی دقیق است.این درخت درشمال شهرنجدعربستان میروید http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
١٠٢ لطفا در مورد بعد از توضيح دهید. http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ✅پاسخ : سجده شکر یکی از دستورات مهم و با ارزش اهل بیت علیهم السلام است که چند نمونه از احادیث آن را در مورد اهمیت و کیفیت آن عرضه می کنیم و همه شما را به پیگیری سایر روایات آن در مجامع حدیثی شیعه توصیه می کنیم: عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا قَالَ السَّجْدَةُ بَعْدَ الْفَرِیضَةِ شُکْراً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَی مَا وَفَّقَ لَهُ الْعَبْدَ مِنْ أَدَاءِ فَرْضِهِ وَ أَدْنَی مَا یُجْزِی فِیهَا مِنَ الْقَوْلِ أَنْ یُقَالَ شُکْراً لِلَّهِ شُکْراً لِلَّهِ شُکْراً لِلَّهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ قُلْتُ فَمَا مَعْنَی قَوْلِهِ شُکْراً لِلَّهِ قَالَ یَقُولُ هَذِهِ السَّجْدَةُ مِنِّی شُکْراً لِلَّهِ عَلَی مَا وَفَّقَنِی لَهُ مِنْ خِدْمَتِهِ وَ أَدَاءِ فَرْضِهِ وَ الشُّکْرُ مُوجِبٌ لِلزِّیَادَةِ فَإِنْ کَانَ فِی الصَّلَاةِ تَقْصِیرٌ لَمْ یَتِمَّ بِالنَّوَافِلِ تَمَّ بِهَذِهِ السَّجْدَةِ 📚عیون أخبار الرضا ج ١ص٢٨١ ترجمه :امام رضا علیه السلام فرمود :سجده بعد از نماز فریضه شکر خداوند عزوجل است بر آنچه او را برای انجام فریضه توفیق عطا نمود و کمترین چیز از گفتار که در آن کفایت می کند این است که سه بار گفته شود: شُکْراً لِلَّهِ شُکْراً لِلَّهِ شُکْراً لِلَّهِ، گوید:من گفتم:معنی شُکْراً لِلَّهِ چیست؟ فرمودند :در حقیقت بنده می گوید:این سجده من شکر خداوند است بر آنچه مرا موفق نمود از خدمتش و انجام فریضه اش، و شکر باعث زیادی است. پس اگر در نماز تقصیر و کوتاهی باشد که با نمازهای نافله تمام نشده باشد با این سجده، تمام می شود عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَجْدَةُ الشُّکْرِ وَاجِبَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ تُتِمُّ بِهَا صَلَاتَکَ وَ تُرْضِی بِهَا رَبَّکَ وَ تَعْجَبُ الْمَلَائِکَةُ مِنْکَ 📚من لا یحضره الفقيه ج١ص٣٣٣ ترجمه :امام صادق علیه السلام فرمود :سجده شکر بر هر مسلمانی واجب است. با سجده شکر نمازت را کامل و تمام می کنی و پروردگارت را راضی و خشنود می گردانی و ملائکه از تو به شگفت می آیند.. سلیمان گوید:امام رضا علیه السلام به من نوشتند:در سجده شکر صد بار بگو: شُکْراً شُکْراً و اگر خواستی صد بار بگو: عَفْواً عَفْواً 📚من لا یحضره الفقيه ج١ص٣۳٢ مُحَمَّدَ بْنَ جَعْفَرٍ أَنَّ الصَّادِقَ قَالَ إِنَّمَا یَسْجُدُ الْمُصَلِّی سَجْدَةً بَعْدَ الْفَرِیضَةِ لِیَشْکُرَ اللَّهَ تَعَالَی ذِکْرُهُ فِیهَا عَلَی مَا مَنَّ بِهِ عَلَیْهِ مِنْ أَدَاءِ فَرْضِهِ وَ أَدْنَی مَا یُجْزِی فِیهَا شُکْراً لِلَّهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ 📚من لا یحضره الفقيه ج ١ص٣٣٣ ترجمه :امام صادق علیه السلام فرمود :همانا نمازگزار بعد از نماز فریضه سجده ای به جا می آورد تا خدای تعالی ذکره را بر آنچه از انجام فریضه اش بر او منت گذاشت شکر کند و کمترین مقداری که در آن کفایت می کند این است که سه بار بگویی:شُکْراً لِلَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ أَنَّهُ قَالَ کَانَ مُوسَی بْنُ عِمْرَانَ إِذَا صَلَّی لَمْ یَنْفَتِلْ حَتَّی یُلْصِقَ خَدَّهُ الْأَیْمَنَ بِالْأَرْضِ وَ خَدَّهُ الْأَیْسَرَ بِالْأَرْضِ 📚من لا یحضره الفقيه ج١ص٣٣٢ ترجمه :امام صادق علیه السلام فرمود :موسی بن عمران وقتی نماز می خواند از نماز منصرف نمی شد مگر اینکه گونه راست و گونه چپش را به زمین می چسباند. جَعْفَرِ بْنِ عَلِیٍّ قَالَ رَأَیْتُ أَبَا الْحَسَنِ وَ قَدْ سَجَدَ بَعْدَ الصَّلَاةِ فَبَسَطَ ذِرَاعَیْهِ عَلَی الْأَرْضِ وَ أَلْصَقَ جُؤْجُؤَهُ بِالْأَرْضِ فِی دُعَائِهِ 📚کافی ج٣ص٣٢۴ ترجمه :جعفر بن علی گوید:دیدم امام کاظم علیه السلام بعد از نماز سجده کرد و دو ساق دستش را بر روی زمین پهن کرد و در هنگام دعا سینه اش را به زمین چسباند. ذَرِیحٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَیُّمَا مُؤْمِنٍ سَجَدَ سَجْدَةً لِشُکْرِ نِعْمَةٍ فِی غَیْرِ صَلَاةٍ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عَشْرَ حَسَنَاتٍ وَ مَحَا عَنْهُ عَشْرَ سَیِّئَاتٍ وَ رَفَعَ لَهُ عَشْرَ دَرَجَاتٍ فِی الْجِنَانِ 📚ثواب الاعمال ص٣۵ ترجمه :امام صادق فرمود :هر مومنی که برای شکر نعمتی در غیر نماز برای خدا سجده کند خداوند ده حسنه برایش می نویسد و ده گناه از او محو می‌کند و ده درجه در جنان برایش بالا می برد. امام باقرگوید:پدرم امام سجاد هیچ نعمتی از خدا را بر خودش به یاد نمی آورد مگر اینکه سجده می کرد... و از نماز فریضه فارغ نمی شد مگر اینکه سجده می کرد 📚علل الشرایع ج ١ص٢٣٣ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ فرمود :محبوب ترین کلام نزد خداوند تعالی این است که بنده سه بار در حال سجده بگويد: إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي 📚مستدرک ج۵ص١٣۵ امام صادق فرمود:کسی که برای نعمتی سجده شکر به جا آورد در حالی که با وضو باشد، خداوند به خاطر آن برایش ده نماز می نویسد و ده خطای عظیم
او را محو می کند 📚فقیه ج١ص٣٣٢ http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
ناصر: ١٠١ ﷽ و در به چه صورت است؟ http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ✅پاسخ : برای شخص دو دستورالعمل جهت اذان و اقامه نمازهایش رسیده است که عرضه می گردد: بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ السِّنْدِیِّ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ یُقْصَرُ الْأَذَانُ فِی السَّفَرِ کَمَا تُقْصَرُ الصَّلَاةُ تُجْزِی إِقَامَةٌ وَاحِدَةٌ 📚تهذیب ج٢ ص۵١ ترجمه :عبدالرحمان گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام می فرمود: در سفر همانطور که نماز شکسته می شود، اذان هم شکسته می شود (به این صورت که) یک اقامه تنها (بدون اذان) کفایت می کند. الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ الْأَذَانُ يُقْصَرُ فِي السَّفَرِ كَمَا تُقْصَرُ الصَّلَاةُ الْأَذَانُ وَاحِداً وَاحِداً وَ الْإِقَامَةُ وَاحِدَةً وَاحِدَةً 📚تهذیب ج٢ ص۶٢ ترجمه : امام باقر علیه السلام فرمود :در سفر شکسته می شود همانطور که می شود (به این صورت که) جملات اذان یکی یکی و جملات اقامه هم یکبار یکبار است. ✅البته به دلیل حدیث زیر، عمل به حدیث اول، بهتر و مشهورتر و موافق تر با کلیات روایات است: بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حُسَیْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ بُرَیْدٍ مَوْلَی الْحَکَمِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عقَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ لَأَنْ أُقِیمَ مَثْنَی مَثْنَی أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أُؤَذِّنَ وَ أُقِیمَ وَاحِداً وَاحِداً 📚تهذیب ج٢ ص ۶۲ ترجمه :راوی گوید:شنیدم امام صادق علیه السلام فرمود :اگر من فقط اقامه بگویم و جملات آن را دو بار دو بار بگویم بیشتر دوست دارم از اینکه هم اذان بگویم و هم اقامه و جملات آن را یکی یکی بگویم. ✅نکته:به روایت زیر هم دقت شود : عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی جَمِیعاً عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ الْبَزَنْطِیِّ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ الْأَذَانُ مَثْنَی مَثْنَی وَ الْإِقَامَةُ مَثْنَی مَثْنَی وَ لَا بُدَّ فِی الْفَجْرِ وَ الْمَغْرِبِ مِنْ أَذَانٍ وَ إِقَامَةٍ فِی الْحَضَرِ وَ السَّفَرِ لِأَنَّهُ لَا یُقَصَّرُ فِیهِمَا فِی حَضَرٍ وَ لَا سَفَرٍ.... 📚علل الشرایع ج ٢ص٣٣٧ ترجمه :امام صادق علیه السلام فرمود (جملات) اذان دوبار دوبار و اقامه هم دو بار دوبار است و در نماز صبح و نماز مغرب چه‌ در وطن و چه در سفر ناگزیر اذان و اقامه هست زیرا نماز صبح و مغرب در وطن و در سفر تقصیر و شکسته شدن در آن نیست... ✅طبق روایت فوق، اذان و اقامه در نماز صبح و مغرب در وطن و سفر تغییر نمی کند و به طور کامل در هر دو گفته می شود. http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
١٠۴ دلیل جایز نبودن و برای بچه چیست؟ http://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ✅پاسخ : ابتدا به چند حدیث در این مورد توجه کنید: مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْعَبْدِیِّ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ قَالَ الْجَارِیَةُ إِذَا تَزَوَّجَتْ وَ دُخِلَ بِهَا وَ لَهَا تِسْعُ سِنِینَ ذَهَبَ عَنْهَا الْیُتْمُ وَ دُفِعَ إِلَیْهَا مَالُهَا وَ جَازَ أَمْرُهَا فِی الشِّرَاءِ وَ الْبَیْعِ قَالَ وَ الْغُلَامُ لَا یَجُوزُ أَمْرُهُ فِی الشِّرَاءِ وَ الْبَیْعِ وَ لَا یَخْرُجُ مِنَ الْیُتْمِ حَتَّی یَبْلُغَ خَمْسَ عَشْرَةَ سَنَةً أَوْ یَحْتَلِمَ أَوْ یُشْعِرَ أَوْ یُنْبِتَ قَبْلَ ذَلِکَ 📚کافی ج ٧ص١٩٨ ترجمه : امام باقر علیه السلام در حدیثی فرمودند : وقتی کند و... و سال داشته باشد دیگر نیست و مال او به او تحویل داده می شود و امر او در خرید و فروش جایز است ولی پسربچه امر او در خرید و فروش جایز نیست و از حد یتیمی خارج نمی شود تا اینکه به (ابتدای) پانزده سالگی برسد چه محتلم شده باشد و چه نشده باشد مگر اینکه قبل از این سن، موی(تازه و درشت) در صورت و بالای عورت او بروید. عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ ثَلَاثَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ دَخَلَ فِی الْأَرْبَعَ عَشْرَةَ وَجَبَ عَلَیْهِ مَا وَجَبَ عَلَی الْمُسْلِمِینَ احْتَلَمَ أَمْ لَمْ یَحْتَلِمْ وَ کُتِبَتْ عَلَیْهِ السَّیِّئَاتُ وَ کُتِبَتْ لَهُ الْحَسَنَاتُ وَ جَازَ لَهُ کُلُّ شَیْ ءٍ إِلَّا أَنْ یَکُونَ ضَعِیفاً أَوْ سَفِیهاً 📚کافی ج ٧ص۶٩ ترجمه :امام باقر علیه السلام فرمود :وقتی(یتیم) به زمان قوت و تمییز عقلی یعنی سیزده سالگی رسید و وارد چهارده سالگی شد، هر چه بر اشخاص بالغ واجب است بر او نیز واجب است، چه محتلم شده باشد و چه نشده باشد، گناهان برایش نوشته می شود و حسنات هم برایش نوشته می شود و هر چیزی (مثل خرید و فروش و صدقه و برده آزاد کردن و..) برای او جایز است مگر اینکه سفیه یا ضعیف باشد. (از نظر فهم و عقل) قَالَ وَ قَدْ رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوالَهُمْ قَالَ إِینَاسُ الرُّشْدِ حِفْظُ الْمَالِ 📚من لا یحضره الفقيه ج ۴ص٢٢٢ ترجمه :از امام صادق علیه السلام در مورد گفتار خداوند عزوجل که فرموده است:اگر (از یتیم) رشد را دیدید اموال آنها را به آنها تحویل دهید؛ سوال شد، امام فرمودند :دیدن رشد (توانایی) حفظ و نگهداری مال است. مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ عِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْیَتِیمَةِ مَتَی یُدْفَعُ إِلَیْهَا مَالُهَا قَالَ إِذَا عَلِمْتَ أَنَّهَا لَا تُفْسِدُ وَ لَا تُضَیِّعُ 📚من لا یحضره الفقيه ج ۴ص٢٢١ ترجمه :عیص گوید:از امام صادق علیه السلام پرسیدم: چه زمانی به دختر بچه یتیم، مالش تحویل داده می شود؟ فرمود :وقتی که بدانی که او (مال را) فاسد و تباه نمی کند... ✅بیان:طبق سایر روایت، این زمان، نه سالگی است. ✅✅روایات زیاد دیگری نیز در باب تعیین سن مکلف بودن دختر و پسر و جایز بودن امر آنها در مالشان و تحویل دادن مالشان به آنها و اجرای حدود کامل بر آنها در صورت انجام کار شامل حد، وجود دارد که از ظاهر آنها به دست می آید که در زمان بلوغ، دختر یا پسر توانایی و درک حفظ مال را پیدا می کند و دچار فریب در معامله نمی شود و مال را به خاطر نادانی و عدم درک، فاسد و تباه نمی کند. البته حد نه سال برای دختر و ورود پسر به اول چهارده سال قمری که در روایات آمده است از جانب خداوند تعیین شده و کسی حق ندارد بگوید پسر ده ساله من درک کامل خرید و فروش و گول نخوردن را دارد پس معامله برایش جایز است و اینچنین از حدود خدا تجاوز کند. البته اگر بچه به سن بلوغ یا علائم بلوغ برسد ولی عقب مانده ذهنی باشد (سفیه و ضعیف) باز هم اجازه تصرف در مالش را طبق روایات فوق و سایر روایات ندارد و مالش به او داده نمی شود و قیم و وصی او این کارها را انجام می‌دهد. نکته مهم این است که نمی توان گفت همه علت عدم جواز خرید و فروش برای بچه نابالغ همین موارد است بلکه علت های بسیاری از احکام دینی به طور کامل بر ما مخفی است و برخی از احکام هم، مواردی از علت های آن صرفا جهت آگاهی، توسط اهل بیت بیان شده است. و ما نباید از علت های آن، حکم استخراج کنیم. و اعمال شرعی را تعبدا، از این جهت که از جانب خداوند عالم و عادل و حکی