eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
25.4هزار ویدیو
126 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ✍️ استاد اخلاق و معرفت و دانشمند متواضع ، استاد فاطمی نیا نقل می کنند از زبان علامه جعفری و او از زبان آیت‌الله‌خویی، که: 🍀 در شهر خوی حدود 200 سال پیش دختر ماهرخ و وجیهه و مومنه‌ای زندگی می‌کرد که عشاق فراوانی واله و شیدای او بودند. عاقبت امر با مرد مومنی ازدواج کرد. این مرد به حد استطاعت رسید و خواست عازم حج شود، اما از عشاق سابق می‌ترسید که در نبود او در شهر همسر او را آزار دهند. به خانه مرد مومنی (به ظاهر) رفت و از او خواست یک سال همسر او را در خانه اش نگه دارد تا این مرد عازم سفر شود. اما نه تنها او ،بلکه کسی نپذیرفت. عاقبت به فردی به نام علی باباخان متوسل شد، که لات بود و همه لات ها از او می‌ترسیدند. علی باباخان گفت : برو وسایل زندگی و همسرت را به خانه من بیاور. این مرد چنین کرد، و بار سفر حج بست و وسایل خانه را به خانه علی بابا آورد. همسرش را علی بابا تحویل گرفت و زن و دخترش را صدا کرد و گفت مهمان ما را تحویل بگیرید. مرد عازم حج شد، و بعد یک سال برگشت، سراغ خانه علی بابا رفت تا همسرش را بگیرد. خانه رسید در زد، زن علی بابا بیرون آمده گفت: من بدون اجازه علی بابا حق ندارم این بانو را تحویل کسی دهم . برو در تبریز است، اجازه بگیر برگرد. مرد عازم تبریز شد، در خانه ای علی بابا خان را یافت، علی باباخان گفت، بگذار خانه را اجاره کردم تحویل دهیم با هم برگردیم، مرد پرسید، تو در تبریز چه می‌کنی؟ علی باباخان گفت: از روزی که همسرت را در خانه جا دادم از ترس این که مبادا چشمم بلغزد و در امانتی که به من سپرده بودی خیانت کنم، از خانه خارج شدم و من هم یک سال است اهل بیتم را ندیده‌ام و اینجا خانه‌ای اجاره کرده‌ام تا تو برگردی. پس حال با هم بر می گردیم شهرمان خوی. ❖زهد با نیت پاک است نه با جامه پاک ❖ای بس آلوده که پاکیزه ردایی دارد ❀اللهم اهدنا الصراط المستقیم❀ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
📚 «ملانصرالدين كمونيست شده بود» از او پرسيدند: ملا ميدونى كمونيسم يعنى چه؟ گفت: بله ميدانم. گفتند: ميدانى اگر دو تا اتومبيل داشته باشى و يكى ديگر اتومبيل نداشته باشد، ناچار خواهى بود يكى از آن دو را بدهى؟ گفت: بله كاملاً حاضرم همين حالا این کار را بکنم. گفتند: ميدانى اگر دو تا الاغ داشته باشى بايد يكى را بدهى به كسى كه الاغ ندارد! گفت: نه! با اين مخالفم! اين كار را نمى توانم انجام دهم. گفتند: چرا اين كه همان منطق است و همان نتيجه؟ گفت: نه اين همان نيست؛ چون من الان دو تا الاغ دارم ولى دو تا اتومبيل که ندارم! 👈بسيارى از مردم تا زمانى به شعارهاى زيبايشان پایبند هستند كه منافع خودشان در خطر نباشد. آنها قشنگ حرف ميزنند اما در مقام عمل، هرگز بر اساس آنچه ميگويند رفتار نمى كنند. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✍حکایت خواندنی https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 💢روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند... و او را بدینگونه سیر نمایند. بعد از 70 سال عبادت ، روزی خدا به فرشتگانش گفت: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم. آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد. طاقتش تمام شد و از کوه پایین آمد و به خانه آتش پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد، آتش پرست 3 قرص نان به او داد و او بسمت عبادتگاه خود حرکت کرد. سگ نگهبان خانه آتش پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت... مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت، مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمی گذاشت مرد به راهش ادامه دهد. مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت : ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟ به اذن خدای عزوجلٌ ، سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم، شبهایی که به من غذا داد پیشش ماندم ، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم... تو بی حیایی، تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک آتش پرست آمدی و طلب نان کردی... 🍂 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 (عج) https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 💠غذاي ؛ و از !💠 ابو محمّد عيسي بن مهدي جوهري مي‌گويد: سال ۲۶۸ هجري قمري به حج مشرّف شدم. اعمال حج را به جا آوردم، پس از پايان اعمال بيمار شدم. قبلاً شنيده بودم كه مي‌توان امام زمان عليه السلام را ملاقات نمود و اين موضوع براي من ثابت شده بود به همين منظور، با اين كه بيمار بودم از «قلعه فيد» كه نزديك مكه و اقامت گاهم بود به قصد مدينه به راه افتادم. در راه هوس ماهي و خرما كردم، ولي به جهت بيماري نمي توانستم ماهي و خرما بخورم. به هر نحوي بود خودم را به مدينه رساندم، در آنجا برادران ايماني‌ام به من بشارت دادند كه در محلي به نام «صابر» حضرت عليه السلام ديده شده است. من به عشق ديدار مولا به طرف منطقه صابر حركت كردم، وقتي به آن حوالي رسيدم، چند رأس بزغاله لاغري ديدم كه وارد قصري شدند. ايستادم و مراقب قضيه بودم تا اين كه شب فرا رسيد، نماز مغرب و عشا را به جا آوردم، و پس از نماز رو به درگاه الهي آورده و بسيار دعا و تضرّع نمودم، و از خدا خواستم كه توفيق زيارت حضرت عليه السلام را نصيبم نمايد. ناگاه در برابر خود خادمي را ديدم كه فرياد مي‌زد: اي عيسي بن مهدي جوهري! وارد شو! من از شوق تكبير و تهليل گفتم، خدا را بسيار حمد و ثنا نمودم، وارد حياط شدم، ديدم سفره غذايي گسترده شده است. خادم به طرف آن رفت و مرا كنار آن نشاند و گفت: مولايت مي‌خواهد كه از آنچه كه در زمان بيماري هنگام خروج از «فيد» هوس كرده بودي، ميل كني. من پيش خود گفتم: تا همين مقدار حجّت بر من تمام شد كه مورد عنايت امام زمان عليه السلام قرار گرفته ام. اما چگونه غذا بخورم در حالي كه مولايم را نديده ام؟ ناگاه صداي حضرت عليه السلام را شنيدم كه مي‌فرمود: اي عيسي! از طعامت بخور! مرا خواهي ديد. وقتي به سفره نگاه كردم، ديدم ماهي سرخ شده و كنار آن خرمايي كه مثل خرماهاي شهر خودمان بود و مقداري شير نهاده شده است. باز با خود گفتم: من مريضم چطور ماهي و خرما را با شير بخورم؟ باز صداي حضرت عليه السلام را شنيدم كه فرمود: اي عيسي! آيا به كار ما شك مي‌كني؟ آيا تو بهتر نفع و ضرر خودت را مي‌داني يا ما؟ من گريستم و استغفار كردم، و از همه آن‌ها خوردم. اما هرچه مي‌خوردم چيزي از آن كم نمي شد، و اثر خوردن در آن باقي نمي ماند، غذايي بود لذيذ كه طعم آن مثل غذاهاي اين دنيا نبود. مقدار زيادي خوردم. دوست داشتم باز هم بخورم، اما خجالت مي‌كشيدم. حضرت عليه السلام دوباره فرمود: اي عيسي! بخور! خجالت نكش! اين طعام بهشتي است و به دست انسان پخته نشده است. دوباره مشغول خوردن غذا شدم اما سيري نداشتم. عرض كردم: آقا جان! كافي است. حضرت عليه السلام فرمود: اكنون بيا نزد من! من پيش خود گفتم: چگونه نزد مولايم بروم در حالي كه دست هايم را نشسته ام؟ حضرت عليه السلام در همان حال فرمود: اي عيسي! آيا لك آنچه خورده اي باقي است؟ دستانم را بو كردم، عطر مشك و كافور داشت. آن گاه نزديك تر رفتم ناگاه نور خيره كننده اي درخشيد و براي چند لحظه گيج شدم. وقتي به حالت عادي برگشتم حضرت عليه السلام فرمود: اي عيسي! اگر سخن كنندگان نبود كه مي‌گويند: او است؟ و كجا به آمده است؟ و چه او را ديده است؟ و چه از او به شما مي‌رسد؟ و به شما چه مي‌دهد، و چه اي دارد؟ هرگز تو نمي ديدي. بدان كه با اين كه عليه السلام را و او مي‌رفتند نمانده بود كه او را به برسانند. آنها پدران مرا اين كرده و آن‌ها را به ، و چيزهاي ديگر دادند. اي عيسي! آنچه را كه ديدي به ما بگو و از ما پنهان دار! عرض كردم: آقا جان! دعا بفرماييد من در اين اعتقاد ثابت بمانم! فرمود: اگر خداوند تو را ثابت قدم نمي نمود، هرگز مرا نمي ديدي، بازگرد كه راه يافتي! من در حالي كه خدا را بر اين توفيق سپاس مي‌نمودم و شكر مي‌كردم بازگشتم. (۱۵۵) 📚۱۵۵) بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۶۸ - ۷٠. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
👌آداب شوخی را رعایت کنیم ... ▪️صالح بن عقبة،عن عبد اللّه بن محمّد الجعفيّ‌ قال : سمعت أبا جعفر عليه السّلام يقول:إنّ‌ اللّه عزّ و جلّ‌ يحبّ‌ المداعب في الجماعة بلا رفث. 🔸عبد اللّه بن محمد جعفى گفت : از حضرت باقر عليه السّلام شنيدم مى‌ فرمايد : همانا خداوند عزّتمند كسى را كه در ميان جمع بى‌ آنكه هرزه‌ گويى نمايد ، شوخى كند دوست مى‌ دارد . 📚اصول کافی،جلد۴،صفحه۶۷۳ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌱🌿🌱🌿🌱🌿 💌 امیرالمومنین سلام الله علیه، در وصفِ عروسشان فرمودند:* *او (حضرت شهربانو علیهاالسلام)، ام الاوصیاء است* یا حضرت شهربانو مددی ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى الْحُسَيْنِ (صلوات الله علیه) فَقَالَ لَهُ ... ‏وَ *هِيَ أُمُّ الْأَوْصِيَاءِ الذُّرِّيَّةِ الطَّيِّبَة*ِ فَوَلَدَتْ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ زَيْنَ الْعَابِدِينَ (صلوات الله علیها). حضرت آقا امیرالمومنین صلوات الله علیه به امام حسین صلوات الله علیه در مورد حضرت شهربانو صلوات الله علیها فرمود: او مادر اوصيا و ذريّه پاك است؛ پس امام زين العابدين (صلوات الله عليه) از او به دنيا آمد. 📚الخرائج و الجرائح، ج‏2، ص: 751 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏46، ص: 11 رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار، ج‏2، ص: 15 الله اکبر از شأن این بانو؛ صلوات به نیابت از جسم و روح و جان مطهر حضرت شهربانو صلوات الله علیها اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن عدوهم 🌱🌿🌱🌿🌱 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فردا دیر است ... امروزت را همین امروز زندگے ڪن ... همےن امروز لذتش را ببر ... و همین امروز براے آرزوهایت تلاش ڪن ... حسرت یعنے در گذشته جا مانده اے ... و نگرانے یعنے اسیرِ آینده اے شده اے ڪه هنوز نرسیده و اتفاقاتے ڪه هنوز نیفتاده ... آینده اے ڪه شاید نرسد و اتفاقاتے ڪه شاید نیفتد بیخیالِ چیزهایے ڪه نبودنشان ڪیفیتِ بودنت را ڪم مے ڪند آرامش و لبخند را در آغوش بگیر و امروز را همان جورے ڪه دوست دارے زندگے ڪن ... https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
حصاری داریم به نام سِن! از این عدد ناچیز برای خودمان دیوار چین ساخته ایم! چه فرقی میکند چند باشد؟؟! ۱۸٬۲۱٬۲۹... و یا حتی ۸۳ و بیشتر... در هر سِنی میتوانی عاشق شوی! عاشق چیزهای خوب، مثل رنگ ‌های مداد رنگی، دنباله‌ های بادبادک،‌ عروسکها و ماشین‌ های کوچکی که زمانی شاید هم قَد و اندازه خودت بودند و حالا... در هر سنی میتوانی پُفک بخوری و آخرسر انگشتانت را با لذت لیس بزنی، میتوانی بجای اینکه فقط نیمکت‌های پارک را حق خودت بدانی مانند ۷-۸ سالگی‌ات تاپ سوار شوی و تاپ تاپ عباسی بخوانی، میتوانی قبل از خواب ستاره‌ها یا حتی گوسفندها را بشماری! نگرانِ چه هستی؟! مَردُم؟!؟ بگذار دیوانه خطابت کنند اما تو زندانی یک عدد نباش! بگذار بین تمام ناباوری ‌ها، دروغ ‌ها، تنهایی‌ ها و آلودگی‌ های این شهر لحظاتی مانند کودکی ‌ات بخندی! تو هنوز همانی! چیزی جز یک سن در تو تغییر نکرده! فقط چند سال بیشتر اسیر زندگی شده‌ای! فقط چند سال...! هیچوقت دیر نیست... https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🌼🌿🌼🌿🌼
ناصر: 🌸🌼حضرت علي (ع) مي فرمايد : زندگي کردن با مردم اين دنيا همچون دويدن در گله اسب است.. تا مي تازي با تو مي تازند. زمين که خوردي، آنهايي که جلوتر بودند.. هرگز براي تو به عقب باز نمي گردند. و آنهايي که عقب بودند، به داغ روزهايي که مي تاختي تورا لگد مال خواهند کرد! * در عجبم از مردمي که بدنبال دنيايي هستند که روز به روز از آن دورتر مي شوند وغافلند از آخرتي که روز به روز به آن نزديکتر مي شوند.. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
❌جواب های دندان شکن حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) به کفار! https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🔹کفار: خدا کیست و در چه سال و تاريخى خدايت به وجود آمد ؟ 🌺امام فرمود:خداوند وجود داشته قبل از بوجود آمدن زمان و تاريخ و هرچيزى كه وجود داشته . 🔹كفار گفتند: چه طور ميشود؟ ! هرچيزى كه به وجود آمده يا قبلش چيزى بوده كه از او به وجود آمده ويا تبديل شده!! 🌺امام على (علیه السلام) فرمود : قبل از عدد ٣ چه عددى است ؟ 🔹گفتند ٢ 🌺امام پرسيد: قبل از عدد ٢ چه عدديست ؟ 🔹گفتند: ١ 🌺امام پرسيد: و قبل از عدد ١ ؟ گفتند :هيچ! 🌺امام فرمود: چطور ميشود عدد يك كه بعدش اعداد بسیاری هست قبل نداشته باشد ولی قبل از خداوند كه خود احد و واحد حقيقى است نميشود چيزى نباشد ؟؟ 🔹كفار گفتند خدايت كجاست وكدام جهت قرار گرفته؟!! 🌺امام فرمود:همه جا حضور دارد وبر همه چيز مشرف است . 🔹گفتند چطور ممكن است كه همه جا باشى و همه جهت اشراف داشته باشى؟! 🌺امام فرمود : اگر شما در مكانى تاريك خوابيده باشيد صبح كه بيدار شويد روشنايي را از كدام طرف و كجا مي بینيد ؟ 🔹كفار گفتند همه جا و از همه طرف! 🌺امام فرمود: پس چگونه خدايى كه خود نور سماوات و ارض است نميشود همه جا باشد؟؟ 🔹كفار گفتند : پس جنس خدا از نور است اما نور از خورشيد است خدايت از چيست !؟ چطور ميشود از چيزى نباشى همه جا هم باشى قدرت هم داشته باشى !؟ 🌺امام فرمود: خداوند خودش خالق خورشيد و نور است آیا شما قدرت طوفان و باد را نديده أيد؟ باد از چيست كه نه ديده ميشود نه از چيزى است،در حالى كه قدرتمند است؟ ❤️خداوند خود خالق باد است. 🔹گفتند :خدايت را برايمان توصيف كن.از چه درست شده ؟ آیا مثل آهن سخت است ؟ يا مثل آب روان ؟ ويا از گاز است و مثل دود و بخار است !؟ 🌺امام فرمود : ايا تا به حال كنار مريضى در حال مرگ بوده ايد و با او حرف زده ايد ؟ 🔹گفتند : آرى بوده ايم وحرف زده ايم . 🌺امام فرمود : آيا بعداز مردنش هم بااو حرف زديد ؟ 🔹گفتند نه چطور حرف بزنيم در حالى كه او مرده ؟! 🌺امام فرمود : فرق بين مردن و زنده بودن چه بود كه قادر به تكلم وحركت نبود؟؟ 🔹گفتند :روح،روح از بدنش خارج شد. 🌺امام فرمود: شما آنجا بوديد و ميگوييد كه روح از بدنش خارج شد و مُرد. ❓حال آن روح را كه جلو چشم شما خارج شده برايم توصيف كنيد از چه جنس و چگونه بود !؟ 🔘همه سكوت كردند . 🌺امام على (علیه السلام) فرمود: شماکه قدرت توصيف روحى كه جلو چشمتان از بدن مخلوق خدا بيرون آمده را نداريد؛ چطور قادر به فهم و درك ذات أقدس احديت و خداى خالق روح هستيد...؟!! 📚کتاب توحید نوﺷﺘﻪ ﺣﺠﺖ ﺍﻟاسلا‌ﻡ ﺷﺎﯾﺎﻥ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🍃‼️ هیچگاه در مورد زندگی مردم کنجکاوی نکنیم! 🍃🔶 توصیه میکنیم اگر می خواهید تعادل زندگیتان را نگه دارید... 🍃‼️ راز زندگی مردم را نشنوید چون حمال راز مردم میشوید! 🍃🔶 و بدتر اینکه مشکل تنها حمال راز مردم بودن نیست! 🍃‼️ بلکه دانستن اسرار دیگران تمام اوضاع ذهن و فکر قلب و روحمان را به هم میریزد! -------------------------- https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✅ فقط یک ثانیه برای شما کافیست! ⚠️مرگ در ماست. ملک الموت نمی دهد را جدی بگیرید -------------------------- https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
👶💝👦💝👧💝👶 بذرِ زیادی نپاشید❎ 🗣حرفی که به کسی یا فرزندمان می‌زنیم، دانه ایست 🌱 و فــــکـــر او زمــــــین...🌐 باید توجه کنیم که در این زمین چقدر بـــ🌱ـــذر پاشیدیم✔️ همه ی دانه ها ســـبـــز نمی شوند❎ تازه اگر هم سر از خاک بیرون بیاورند همدیگرو خفه می کنند...🌀 🔰🔰 Ⓜ️موعظه ی زیـــاد، باعث میشود که حرف ها همدیگرو لِه بکنند همدیگرو بپوشانند⏩ ⬇️⬇️⬇️ 👨👩👧👦 والدین نباید فرصت عمل رو با اندرزهای پی در پی از فرزندشون بگیرند❌ ⬅️ بعد از آموزش یک نکته ی مفید که خود قبلا عامل آن بودن و منتظر عکس العمل آن از سمت کودکشان باشند.👀 🌱🌏 Ⓜ️ما باید بدانیم با امانت های الهی با فطرتِ پاکشون با چه روش و پندی عبدِ مولا تربیت می کنیم💯 -------------------------- https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 📮نشر دهید و رسانه باشید📡
سرهنگ تدین: نامه یک بازنشسته کشوری به رییس جمهور : به نام خدا.خدمت ریاست جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران جناب دکتر روحانی. جناب آقای دکتر روحانی دیروز در سخنرانی خود لب به سخن انتقاد گشودید و از نقد لایحه بودجه سال آینده نیز استقبال کردید؛ بر خود لازم دانستیم مطالبی را جهت احقاق حقوق به حق ملت ایران بعرض برسانیم.۱- شما به عنوان رئیس دولت و مقام اول اجرایی کشور حق انتقاد به وضع موجود ندارید بلکه خودتان باید پاسخگوي وضع موجود باشید.۲- لایحه بودجه را نه نهاد رهبری و نه حوزه های علمیه و نه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می نویسد بلکه سازمان منحله برنامه و بودجه که در دوران آقای احمدی نژاد آنرا منحل و شما آنرا با مدیریت آقای نوبخت احیا نمودید می نویسد و کماکان خشت کجی که در اساس کج نهاده شده را مجددا با شدت بیشتری ادامه میدهید. این دیوار کج بی عدالتی را باید نهایتا فرو بریزید .۳- در جهت اجرای عدالت و پاسخ به ندای حق طلبی ملت ایران شجاع باشید و این لایحه بودجه را از مجلس پس بگیرید که این بودجه ملت ایران نیست بلکه تقسیم بیت المال مابین چندین خانواده و موسسه ي غیر دولتی که می بایست بدون ارتزاق از بودجه دولتي و وابستگي به دولت اداره شوند!! در واقع شما ما کارکنان دولت را صدقه بگیر پنداشته اید در صورتیکه باید حق و حقوق واقعی ما را بدهید و ما به عنوان ملت خودمان یاد گرفته ایم و آموخته ایم که چگونه وبه چه كساني صدقه بدهیم. ۴- جناب آقای رئیس جمهور در لایحه بودجه شما جای ملت با صدقه بگیران عوض شده و ما بازنشستگان لشگری و کشوری و تامین اجتماعی و سایر مردم این کشور به شما اعلام می داریم که ما حق و حقوق واقعی خودمان را میخواهیم و احتیاجی به صدقه و یارانه چهل و پنج تومانی دولت شما (با هزار سركوفت و تحقير) نداریم. ولی شما به چه حقی از حق و حقوق ما میزنید و ردیف های بودجه برای حورهای علمیه و عتبات عالیات و سایر ملت ها و کشورها در نظر میگیرد؟؟؟؟!!!! ۵- ختم کلام جناب آقای رئیس جمهور لطفا این دیوار کج بودجه نویسی را فرو بریزید و دستان نهان و پیداي بی عدالتی و رانت و ويژه خواري ي آشکار از بیت المال را قطع کنید مصداق همان کاری که حضرت. علي ع با برادرش عقیل کرد و بجای سهم از بیت المال مسلمین آتش بر کف دستش نهاد؛ فراموش نكنيد ملت بدین امید به شما رای داد که حق و حقیقت و عدالت را به جامعه ي اسلامی برگردانید آخه شما دولت خود را دولت تدبير و اميد ناميديد ! جناب آقای روحانی به تعهد و عهدی که با ملت ایران بستدید لطفا پایبند بمانید و به فرياد حق طلبی و عدالت خواهی ملت گوش فرا دهيد و سايه ي شوم ظلم و ستمی را که سالیان سال است بر این ملت زجر کشیده بويژه بازنشستگان کشور روا گشته و میگردد و در شان این پيشكسوتان نظامی ي مدافع کشور و معلمانيکه در آموزش و پرورش أمثال شما ودولتمردانتان نقش داشته اند و این کارگرانی که چرخ اقتصاد این کشور را به کام شما و امثالهم چرخانده اند نيست ! از سرشان برداريد .ملت از این همه ظلم و ستم و بی عدالتی به ستوه آمده و کارد به استخوانش رسیده. بترسید از آه و خشم این همه مظلوم که میتواند با قدرت و اراده الهی کاخ ظلم و فساد و تبعیض هر ظالمی را ویران کند. وعده های خداوند در قرآن غیر قابل انکار و همگی تحقق خواهد یافت. امیدواریم که این سخنان بحق ملت ایران را بخوانید و بدان عمل کنید.لطفا اگر با مطالب این نامه هم نظر و خواسته به حق شما هم هست آنقدر کپی و در کانال و گروه هايتان به اشتراک بگذارید که ما ملت ایران به صدقه و حواله نان شب دفتر امام جمعه نیازی نداریم !!! حق و حقوق واقعی خودمان را بدهید آنموقع خودمان به صدها نفر مثل اینها صدقه خواهیم داد.عزت زیاد ‌. به نمایندگی از هزاران بازنشسته که در روز نوزده آذر ماه در جلوی مجلس فریاد زدیم ولی حتی یک نماینده مجلس شورای اسلامی جرات و شهامت حضور و پاسخگویی را نداشت جمعی از بازنشستگان کشوری خواهشمندیم در هر گروه که هستید به شرفتان قسم تا میتوانید اطلاع رسانی کنید https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🍃خدا به خانه ی ارباب احمد آورده 🍃بیا حسین که لیلا محمد آورده 🍃رسیده تا که شود جلوه ی جلال حسین 🍃جلال ذات خداوندی جمال حسین 🌸میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان مبارک باد. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🎊 میلاد حضرت علی اکبر و روز جوان مبارک باد 🌷 ان شاء الله برای عاقبت به خیر شدن همه نوجوانان و جوانان ۱۴ صلوات بفرستیم.💐
هستے بہ ناخُدا پسـر ناخُدا ! شبیہ خَلقاً و مَنطِقاً بہ رســول خدا شبیہ خلقٺ جدا شبیہ ، مَرامَٺ جدا شبیہ نور نگاه توسٺ بہ نورُ الهُدے شبیہ یا شهزاده علے 🕌🌸 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 💠 مختصری از فضایل حضرت علی اکبر علیه السلام 🔸درباره شخصیت علی اکبر (علیه السلام) گفته شده که وی جوانی خوش چهره، زیبا، خوش زبان و دلیر بود و از جهت سیرت و خلق و خوی و شباهت رخسار، شبیه‌ترین مردم به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بود و شجاعت و رزمندگی را از جدش علی ابن ابی طالب (علیه السلام) به ارث برده و جامع کمالات، محامد و محاسن بود. 📚 منتهی الآمال، ج ۱، ص ۳۷۵ 🔸اباعبدالله الحسین علیه السلام هنگامی که علی اکبر را به میدان می‌فرستاد، به لشگر خطاب کرد و فرمود: «اللهم اشهد علی هولاءِ القوم، فقد برز علیهم غلام، اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله... خدایا شاهد باش! جوانی را به سوی این قوم می‌رود که شبیه‌ترین مردم از نظر خلق و خوی و منطق به رسول الله (صلی الله علیه و آله) است و هر گاه مشتاق سیمای رسول تو می شدیم به چهره اش می نگریستیم. 📚 خصائص الحسینیه به نقل از مقتل الحسین خوارزمی، ج ۲، ص ۳۰ 🔸ایشان نخستین شهید بنی هاشم در روز عاشورا بود و در زیارت شهدای معروفه نیز آمده است: السَّلامُ علیکَ یا اوّل قتیل مِن نَسل خَیْر سلیل. 📚 منتهی الآمال، ج ۱، ص ۳۷۵ 🔸مقبره حضرت علی اکبر (علیه السلام) در کربلای معلی پایین پای امام حسین (علیه السلام) است. 💐ولادت سرو باغ احمدی و آیینه ی محمدی، حضرت علی اکبر علیه السلام مبارک باد.💐 🌺🌸🍃🕌🌺🌸🍃🕌🌺🌸🍃🕌 یا رب این صوت محمّد یا صدای اکبر است روی ماه احمد است یا لقای اکبر است   چون شبیه حضرت طه است خلق و خوی او زین جهت مدح پیمبر خود ثنای اکبر است   خوی احمد را خدا فرمود اگر خلق عظیم وصف این آئینه احمد نمای اکبر است برتر از بیت الحرام است این حریم کربلا چون گلشن آغشته با خون خدای اکبر است   داد قربانی بسی در کربلا ذات حسین لیک حال او دگرگون در منای اکبر است   شد صفاو مروه اش ، سعی و تکاپوی حسین زینبش لبیک گویان بر ندای اکبر است   داد جان خود حسین آن گه که اکبر شد جدا گر نفس آید هنوزش ، از صدای اکبر است   از لب عطشان اکبر ، خشک شد کام حسین عقل حیران از حدیث کربلای اکبر است   نور یزدان  است اگر چه نور چشم فاطمه تیره چشمانش و لیکن در عزای اکبر است   گفت بعد از تو علی جان گردد این دنیا خراب قصه لولاک مصداقش فنای اکبر است   در حریم قرب حق ساقی علی مرتضی است احمد اندر کربلا ساقی برای اکبر است   شد به زیر پای ثارالله جسمش تکیه گاه عالم هستی حسان در زیر پای اکبر است https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🌺🌸🍃🕌🌺🌸🍃🕌🌺🌸🍃🕌
ُ🍀🌹🍀 💝به‌نام‌خداوندی‌که‌ارامش‌بخش‌دلهاست💝 ✋سلام‌‌یکشنبه‌شما‌بخیر‌و‌پرازلطف‌خدا☀️ 💟ذکرروز،یکشنبه📖 1⃣یاذالجلال‌و‌‌الاکرام☄100☄مرتبه👈ای‌صاحب‌جلال‌واکرام💗 💕به نیت قربة‌الی‌الله💕 2⃣ذکرشریف🔅یا فتاح،‌را🔅489مرتبه‌; در این روزبگویید .تا فتح‌ونصرت یابید.ان‌شا‌ءالله🙏💞 3⃣صلوات‌و استغفار💓 📝امروز چند تا قرار باامام زمانمون بذاریم 😊: 🌹خواندن دعای عهد 📚زیارت‌امام‌علی(ع)وحضرت‌زهرا(س).... 🌹 هر کار که خواستیم کنیم ببینیم خـــــ💕ــــدا دوست داره یا نه 😍 🌹تمام کارهامون با نیت رضایت امام زمانمون باشه.💖 🌹سعی کنیم امروز دل یکی رو شاد کنیم.💚 🌹اللهم عجل لولیک الفرج تو قنوت نمازها فراموش نشه‼ ✅نمازهام اول وقت باشه😇 ✅ قلبمون رو صاف کنیم همه رو ببخشیم ❤️ ✅امروز خیلی مراقب زبونمون باشیم ✅مراقب چشمامون هم باشیم👀 ✅خوش اخلاق باشم ☺️ ✅ترجمه ی یک صفحه قران رو بخونیم📗 😊🙏☺️ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
ناصر: 🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 💢 ⭕️این قسمت : چادر میپوشد اما.. ⚠️💄(چادر می پوشد اما!!!)👇👇👇 چادر می‌پوشد اما! سرخی لبانش از دور پیداست ...💄 چادر می‌پوشد اما! سیاهیِ آرایش چشمانش، چشمِ نامحرم را خیره می‌کند...👁 چادر می‌پوشد اما! بوی عطر دل‌انگیزش، مشامِ هر نامحرمی را می‌نوازد ...👀 چادر می‌پوشد اما! رنگ‌های جیغِ لباس‌هایش، تحسینِ مردهای هرزه‌چشم را بر می‌انگیزد...👠 و توجیه می‌کند که! می‌خواهم همه بدانند که چادری‌ها هم، زیبا ... شیک ... خوشبو و مرتب‌اند ... و هزار چیزِ دیگر ...!💅 آی چادری‌نما!😡 پوشیدنِ چادر آداب دارد ... به هر چادرپوشی، چادری نگوئید، به فرشته‌ها بر می‌خورد.😔 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ‌‌┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄
هر وقت که دستت از همه جا کوتاه شد بگو:  و أُفَوِّضُ أَمْرِ‌ی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّـهَ بَصِیرٌ‌ بِالْعِبَـــادِ  کارم را به خدا می‌سپارم  خداوند بینای به بندگان است خدایا این روزا گره کورِ مردم مظلوم و بی گناه کشورم فقط به دستای پر معجزه ی خودت باز میشه ... تو رو به بزرگیت قسم آرامش، و نعمت سلامتی را به مردم کشورم هدیه کن و آنها را در آغوش اَمن و گرمت بگیر ... 🌺🌺🌺عاقبت همگی بخیر ‏https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
‍ 💎آدمها مثل کتابند! از روی بعضیها بایدمشق نوشت و آموخت، از روی بعضیها بایدجریمه نوشت و عبرت گرفت، بعضیها را بایدنخوانده کنارگذاشت، و بعضیها را باید چندبار خواند تا معنیشان را فهمید 🌹🦋 ‏ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🦋
اینو میگن کارستون از نظر من کار بزرگی کرده 🆔https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌷☘🌸☘🌷چرا بعضی"دعاها" مستجاب نمی شود🌷☘🌸☘🌷 مردی از امام علی علیه السلام پرسید: «خداوند در قرآن می فرماید: (ادعونی استجب لکم؛ مرا بخوانید تا دعایتان را اجابت کنم) پس چرا ما دعا می‌کنیم ولی اجابت نمی‌شود؟» امام علی علیه السلام فرمودند: «زیرا شما در هشت مورد بی وفایی کردید: یک : خدا را شناختید ، ولی حقش را آن گونه که بر شما واجب بود ادا نکردید. دو : به حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله ایمان آوردید؛ ولی با سُنّت و سیره او مخالفت کردید و شریعت او را از بین بردید. پس ثمره ایمان شما چه شد؟ سه : قرآن را خواندید ولی به آن عمل نکردید. گفتید: (قرآن را به گوش و دل می‌پذیریم)، ولی در عمل با آن به مخالفت برخواستید. چهار : گفتید: ما خواهان بهشتیم ولی در تمام حالات، کارهایی انجام می‌دهید که شما را از بهشت دور می‌سازد. پنج : گفتید: ما از آتش دوزخ می‌ترسیم، ولی در همه حالات به واسطه گناهان خود به سوی دوزخ می‌روید. شش : نعمت های خدا را خوردید، ولی سپاسگزاری نکردید. هفت : خداوند شما را به دشمنی با شیطان دستور داد و فرمود: "ان الشیطان لکم عدو فاتخذوه عدوا؛ شیطان دشمن شما است، او را دشمن گیرید." شما با زبان با او دشمنی کردید ولی در عمل، دوست شیطان بودید. هشت : عیبهای مردم را مقابل دیدگانتان قرار دادید و عیبهای خود را پشت سرتان انداختید، در نتیجه دیگران را ملامت می‌کنید، در حالی که خودتان به ملامت شدن سزاوارتر هستید. حال ؛ با این وضع چه دعایی از شما مستجاب گردد در صورتی که شما خودتان درهای دعا و راههای اجابت آن را بسته‌اید! پس کارهایتان را اصلاح کنید تا خدا دعایتان را مستجاب کند.» بحارالانوار ، جلد ۹ ، صفحه ۳۷۶🌸☘🌷☘ 🆔https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 سلام السلام علیک یا ابا صالح المهدی عج اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽 🔵فواید گوش كردن به اذان 🌹۱. شنیدن اذان انسان را از اهل آسمان قرار مى دهد. پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرماید: همانا اهل آسمان از اهل زمین چیزى نمى شنوند مگر اذان 🌹2. شنیدنِ اذان اخلاق را نیكو مى كند، امام على(علیه السلام) مى فرماید: كسى كه اخلاقش بد است در گوش او اذان بگویید 🌹3. شنیدن اذان انسان را سعادت مند مى كند.پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرماید: كسى كه صداى اذان را بشنود و به آن روى آورد، نزد خداوند از سعادت مندان است 🌹4. شنیدن اذان سبب دورى شیطان مى شود. رسول اكرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: شیطان وقتى نداى اذان را مى شنود فرار مى كند. 🌹5.امام باقر(علیه السلام) فرمود: رسول خدا صلي الله عليه واله و سلم هنگامي که اذان موذّن را مي شنيد، آنچه را موذّن مي گفت تکرار مي کرد. 📙منبع: محمدى رى شهرى، میزان الحكمه، ج1، ص82. . همان، ج1، ص84. مجلسى، بحارالانوار، ج77، ص190 کانال: جامع قرآن کریم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🍃🌺ارتعاش مثبت بدهید ✔️به هر کس که می رسید، از شادکامی و سلامتی، از آرامش و شکوفایی و از سعادت و نیکبختی سخن بگویید. ✔️به جنبه ی خوشایند هر چیز نگاه کنید. فقط به بهترین ها فکر کنید، فقط به خاطر بهترین ها کار کنید و فقط در انتظار بهترین ها باشید. ✔️با دیدن و شنیدن موفقیت دیگران به همان اندازه شاد و خوشحال شوید که از موفقیت خود شاد و خوشحال می شوید. ✔️از اشتباهات گذشته درس گرفته و آن را به فراموشی بسپارید و با عزم راسخ و ثبات قدم بیشتر به سوی دستاوردهای عظیم آینده بشتابید. ✔️به هر کس که می رسید، بزنید. برای دیدن چیزهای مثبت در زندگی و اطرافیان به قدری وقت صرف کنید که وقتی برای جستجوی منفیها نداشته باشید. 🍃🌺👇 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••• https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d قسمت۱⃣ 💌گاهے روزگار بہ بازیهاے عجیبے دعوتت میڪند وتو را درمسیرے قرار میده ڪه اصلا تصورش هم نمیڪردی!!پانزده سال پیش هیچ گاه تصور نمیڪردم مغلوب چنین سرنوشتے بشم! ااااااااااههههه..!!!!!!این روزها خیلے درگیر ڪودڪیهامم.چندسالے میشه ڪه خواب آقام رو ندیدم. میدونم باهام قهره.شاید بخاطر همینہ ڪہ بے اختیار هفتہ هاست راهم رو ڪج میڪنم بہ سمت محلہ ی قدیمے و مسجد قدیمے! با اینڪه سالها از ڪودڪیهام گذشتہ هنوز گنبد و مناره ها مثل سابق زیبا و باشڪوهند. من اما بہ جاے اینکہ نزدیڪ مسجد بشم ساعتها روے نیمکتے ڪه درست درمقابل گنبد سبز رنگ مسجد وسط یڪ میدون بزرگ قرار داره مے‌نشینم و با حسرت بہ آدمهایے ڪه باصداے اذان داخل صحن وحیاطش میشن نگاه میڪنم.وقتے هنوز ساڪن این محل بودم شنیدم ڪه چندسالیه پیش نماز پیر ومهربون  ڪودڪیهام دیگه امامت این مسجد رو به عهده نداره و از این محل نقل مڪان ڪردن به جاے دیگرے. پیش نماز جدید رواولین بار دم در مسجد دیدمش.یڪ تسبیح سبز رنگ بہ دست داشت و با جوونایی ڪه دوره اش ڪرده بودند صحبت وخوش وبش میڪرد.معمولا زیاد این صحنه رو میدیدم.درست مثل امروز!!! او ڪنار مسجد ایستاده بود با همون شڪل وسیاق همیشگے ومن از دور تماشاش میکردم بدون اینڪه واقعا نیتے داشته باشم این چند روز ڪارم نشستن رو این نیمڪت و تماشای او و مریدانش شده بود.!  شاید بخاطر مرد مهربون ڪودڪیهام، شاید هم دیدن اونها حواس منو از لجنزاری که توش دست وپا میزدم پرت میڪرد.آره اگر بخوام صادق باشم دیدن اون منظره حس خوبے بهم میداد.ساعتها روے نیمڪت میدون ڪه بہ لطف مسئولین شهردارے یڪ حوض بزرگ با فواره هاے رنگین چشم انداز خوبے بهش داده بود مینشستم و از بین آدمهاے رنگارنگے ڪه از ڪنارم میگذشتند تصویر اون جماعت ڪنار در مسجد حال خوبے بهم میداد.راستش حتے بدم هم نمیومد برم داخل مسجد و اونجا بشینم.اما من ڪجا و مسجد ڪجا؟!!! ادامہ دارد..💌 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 💌-کپی با ذکر لینک کانال مانعی ندارد.....💌 ف مقیمی
قسمت۲⃣ 💌یادش بخیر !! بچگے هام چقدر مسجد میرفتم.اون هم تو قسمت مردونہ.!.عشقم این بود ڪه آقام بیاد خونہ و دستمو بگیره ببرتم مسجد ڪنار خودش بنشونہ.آقام براے خودش آقایے بود.یڪ محل بود و یڪ آقا سید مجتبے! همیشہ صف اول مسجد مینشست.یادمہ یڪبار پیش نماز سابق مسجد با یڪ لبخند خیلے مهربون و لهجہ ے زیباے مشهدے بهم گفت:سیده خانوم دیگہ شما بزرگ شدے. اینجا صف آقایونہ.باید برے پیش حاج خانوما نماز بخونے.آقام با شرم و افتخار میخندید و در حالیکه دست منو ڪه با خجالت بہ ڪتش حلقہ شده بود نوازش میڪرد رو بہ حاج آقا گفت:حاج اقا تا چند وقت دیگہ بہ تکلیف میرسہ قول میده بره سمت خانمها..پیش نماز هم بہ صورت اخم ڪرده و دمغ من لبخندے زدو گفت: -ان شالله…ان شالله.پس سیده خانوم ما بزودے مڪلف هم میشن؟! بعد دست ڪرد تو جیبش و یڪ مشت نخودچے ڪشمش دراورد و حلقہ ے دست منو بازڪرد ریخت تو مشتم گفت: -این هم جایزه ے سیده خانوم.خدا حفظت ڪنہ بابا! ان شالله عاقبت بخیرشے و هم مسیر مادرت زهرا حرڪت ڪنے… از یاد آورے این خاطره مو براندامم راست شد ودلم برای یڪ لحظہ لرزید.زیر لب زمزمہ ڪردم:سیده خانوووووم…..هم مسیر مادرت زهرا بشے !!!!!!! غافل از اینڪه من دیگہ نہ سیده خانومم نه هم مسیر مادرم زهرا..ڪاش همیشہ بچہ میموندم.دست در دست آقام.، صف اول نماز جماعت! ڪاش بازهم اون مرد پیر مهربون تو ڪف دستم نخودچے ڪشمش مینداخت و اجازه میداد همیشہ ڪنار آقام صف اول مسجد نماز بخونم.اینطورے شاید مسیرم عوض نمیشد! شاید براے همیشہ سیده خانوم میموندم.. ادامه دارد. …..💌 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 💌-کپی با ذکر لینک کانال مانعی ندارد.... ف مقیمی
 قسمت۳⃣ 💌بعد از رسیدن بہ سن تڪلیف فڪرڪنم فقط سہ یا چهاربارتو مسجد در صف نمازگزاران خانوم ایستادم  ولے آنجا بودنم هیچ لطفی نداشت.چون ڪسے منو سیده خانوم صدا نمیڪرد!چون هیبت آقام ڪنارم نبود.از طرفے چندبار این حاج خانومهایے ڪه ڪنارم نشستہ بودن از نمازم ایراد میگرفتن . یڪیشون ڪه آخرین سرے برگشت با لحن بد بهم گفت : -دختر تو ڪه بلد نیستے درست نماز بخونے چرا میاے صفهاے اول،نماز ما هم بهم میریزے؟.پاشو برو عقب.!!! بعد با سرعت جانمازمو جمع ڪرد بازومم گرفت بلندم؟ڪرد و باصداے نسبتا بلندے روبہ عقب صدا زد: -خانوم حسینے جان بیا اینجا برات جا گرفتم. وبدون اینڪه بہ بغض گره خورده تو سینہ ے من فڪر کنہ و اشڪ چشمهامو ببینهہ شروع ڪرد برای خانوم حسینی از اشڪالات نمازے من صحبت ڪردن..و اینقدر بلند تعریف میڪرد ڪه صفهایے عقب و هم توجهشون بہ سمت من جلب شد و شروع ڪردن بہ اظهار فضل ڪردن.. و من در حالیکہ داشتم از شدت خجالت آب میشدم بہ سمت آخرین صف نمازگزاران پناه بردم و در طول نماز فقط اشڪ میریختم . اون شب آخرین حضور من در مسجد رقم خورد ودیگہ هیچ وقت نرفتم و هرچقدر آقام بازبون خوش وناخوش میگفت گوشم بدهڪار نبود ڪه نبود.میگفتم یا میام پیش خودت نماز میخونم یا اصلن حرفشو نزن.!!! البته اگر دروغ نگم  یڪبار دیگہ هم  رفتم مسجد.پانزده سال پیش واسہ فوت آقام. نویسنده داستان: ادامہ دارد…💌 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 💌-کپی با ذکر لینک کانال مانعی ندارد.....