eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.6هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
25هزار ویدیو
124 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
ناصر: های_نوشیدنی 🧋🧋🧋🧋🧋🍝 اسموتی کرم کنجد کاکائویی😋یک نوشیدنی مقوی و خوشمزه ✍طرز تهیه : دو اسکوپ بستنی وانیلی با یه لیوان شیر و دو قاشق کرم کنجد کاکائویی تو مخلوط کن میریزیم ومیکس میکنیم. به همین راحتی به همین خوشمزگی😊 . https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
۱ لیوان فرانسه سبزی ریز خرد شده / تخم مرغ ۳ عدد / آرد ۱/۵ ق غ / نمک و فلفل به اندازه لازم. 📝همه رو مخلوط کردم کف سینی ۴۰×۳۰ کاغذ روغنی گذاشتم و چربش کردم مواد کوکو روش ریختم و توی ماکروفر گرم با درجه ۱۸۰ بمدت ۶ دقیقه پختم بعد از پخت کاغذ جدا کردم کمی که از داغی افتاد نواری بریدم و رول کردم روی نون های مینی تست کمی سس مالیدم بعد پنیر ورقه ای گذاشتم کوکو و هویج رول شده همه رو با خلال دندون فیکس کردم . این رولت کوکو رو توی تابه رژیمی روی گاز هم میتونید بپزید منتها بازم کاغذ روغنی بزارید چرب کنید و بمدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بپزید حتما زیر تابه شعله پخش کن بگذارید https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
اینا لازمه👇 تخم مرغ ۲ عدد ماست ۳ قاشق غذاخوری بکینگ پودر یک قاشق غذاخوری آرد قنادی ۳ لیوان دسته دار فرانسوی روغن مایع ۳/۴ لیوان دسته دار فرانسوی شکر یک لیوان وانیل کمی پودر هل یک قاشق مرباخوری 🌈برای کلوچه زرد زعفرونی👈کمی زعفرون +یک قاشق آرد 🌈برای کلوچه کاکائویی 👈یک قاشق پودر کاکائو +یک قاشق آب 🌈برای کلوچه قرمز رنگ👈یک قاشق پودر لبو+یک قاشق آب اگر پودر لبو نداشتید میتونید از رنگ قرمز خوراکی هم استفاده کنید. حتما خمیرو یک ساعت بذارین فریزر بعد باهاش کار کنید .دستتون رو هم حتما چرب کنید تا به دستتون نچسبه و کار کردن باهاش راحت باشه. حرارت کم باشه ؛شعله پخش کن و دمکنی هم یادتون نره.یه ربع الی ۲۰ دقه حاضره. توی فر هم میتونید درست کنید دمای ۱۸۰ حدود ده دقیقه تا زمانی که زیر شیرینی ها طلایی بشه. با این مقدار مواد۲۸ عدد کلوچه میتونید داشته باشید https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
❤️ به عادت هر روز پیش از چشم باز کردن خورشید و خوابیدن مهتاب،چشم هایم را به رویت باز میکنم.قبل از بیدار شدنت موهای سپیدم را مرتب میکنم،چای را با عطر مورد علاقه ات دم میکنم و صبح را با نوازش گل های توی گلدان بخیر میکنم. برایت سفره ای با مربای بهار نارنجی که دوست داری پهن میکنم و غنچه های گل محمدی را کنار استکان کمر باریک چایی ات میگذارم.پرده های حریر اتاق را کنار میزنم و پنجره را باز میکنم تا گنجشک های محله را به صرف صبحانه به خانه مهرمان دعوت کنم. چشم باز میکنی و یاس ها گل میکنند، خورشید بیدار میشود. چشم مرا دور میبینی و چایت را با عسل شیرین میکنی.اخم هایم را که گره میکنم میخندی،بلند،ممتد،دلبرانه... خوب میدانی خندیدنت آب روی آتش نگرانی های من برای قندِ بالایت است.کت و شلوار طوسی رنگت را که سال ها قبل باهم از باب همایون خریده بودیم را میپوشی و قدم زنان برای خرید روزنامه از خانه بیرون میزنی.صدای برخورد عصایت با موزاییک های حیاط،گوش نواز ترین موسیقی روز های من است.در انتظار بازگشتت بر روی صندلی چوبی تاب میخورم،با گل ها اختلاط میکنم و برای هفته ای که پیش رو داریم،تفالی به حافظ میزنم. کمی بعد غذا را بار میگذارم و دوباره انتظار آمدنت را میکشم. هر چند دقیقه یکبار از پنجره حیاط را نگاه میکنم تا با آمدنت جان دوباره ای بر قلب سالخورده ام بخشی.با سجاده ای که برایم از کربلا آورده ای،شروع به نماز خواندن میکنم،اما از خدا که پنهان نیست،از تو چه پنهان،در طول نماز بجای عبادت،تنها به تو فکر میکنم.چشمم به مهر نماز است و گوشم به زنگ خانه.صدای افتادن کلید به مغزی در،خنده را بر روی لبم می نشاند.در حال بلند شدن از زمین،حتی درد کمر و زانو هایم هم نمیتواند ثانیه ای دوباره دیدنت را به تاخیر بیندازد. با دیدن دخترمان و بچه هایش،خنده بر روی لبم خشک میشود سراسیمه و بدون سلام و احوال پرسی،سراغ تو را از او میگیرم. اما چهره بهت زده دخترمان و جمله ی تکراری اش نقطه پایانی میشود بر عشق بازی من با خیال بودنت: بابا سال هاست که دیگه بین ما نیست https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌱 حواست هست؟ زندگی، حتی وقتی انكارش می‌کنی، حتی وقتی به آن بی‌اعتنايی، حتی وقتی از قبولش سر باز می‌زنی، از تو قويتر است. از همه‌چيز قوی‌تر است. آدم‌ها از اردوگاه‌های كار اجباری برگشتند و دوباره زاد و ولد كردند. مردان و زنانی كه شكنجه شده‌بودند، مرگ نزديكان و خاكستر شدن خان و مانشان را ديده بودند، دوباره دنبال اتوبوس دويدند، دوباره درباره‌ی هوا حرف زدند و دخترهايشان را شوهر دادند. باور كردنی نيست، اما همين است ديگر. زندگی از هر چيزی نيرومند‌تر است. 📚 من او را دوست داشتم 👤 آنا گاوالدا https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✅ کسی که دوستت داره ممکنه ناراحتت کنه، اما نمیذاره ناراحت بمونی. کسی که دوستت داره، ممکنه عصبانی بشه، باهات دعوا بکنه، جر و بحث بکنید، ولی هیچوقت حرفی نمیزنه که باعثِ دل‌شکستگی تو بشه. کسی که دوستت داره، هیچوقت تا زمانی که با تو توی رابطت‌ست، تورو با یکی دیگه مقایسه نمیکنه. کسی که دوستت داره، تورو نگران نمیذاره. جوابِ پیامتو دیر به دیر نمیده. از ده تا زنگت، هر ده تاشو بی‌جواب نمیذاره. کسی که دوستت داره، وقتی باهاشی بهت حسِ بدی منتقل نمیکنه. کسی که دوستت داره، باعث نمیشه بمونی توو دوراهی. کسی که دوستت داره، توی مشکلات و سختیا و روزای خوبت، پیش تو می‌ایسته. تورو با کسی عوض نمیکنه. تویِ رابطه، بیشتر از اینکه دوستت داشته باشه، بهت احترام میذاره. جاهایی که لازمه، ازت دفاع میکنه. کسی که دوستت داره، قبلِ اینکه بخواد شریک رابطه باشه باهات، میدونه چطوری با تو رفاقت کنه. کسی که دوستت داره، باید بلد باشه قلبت رو بخندونه. کسی که دوستت داره، بجای اینکه دنبال کارو وضعیت مالیت باشه، باید دنبال این باشه هر لحظه‌ که پیششی، حالت خوبتر از همیشه باشه. کسی که دوستت داره، تورو تشویق میکنه که پیشرفت کنی توی زندگیت. اگه هیچ کدوم از اینا براش اهمیتی نداره، اون آدم نتنها تورو واقعا دوست نداره، بلکه اون هیچکسِ تو نیست. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
#درد_دل_اعضا تا چهلم خونه ی ما فقط عزاداری و رفت و امد بود. همه برای همدردی و تسلیت می‌امدن و میرف
فکر نمی‌کردم خانوادم منو مقصر بدونند، مادرم آرزوی مرگ منو داشته باشه مادری که به من عمر دوباره داده بود و خودشو ناقص کرده بود امروز احساس پشیمونی می‌کرد یک ماه گذشته بود از بچه‌هام خبری نداشتم. به مرضیه زنگ زدم گفت مامان جون میخواد واسه بابا زن بگیره چرا ول کردی رفتی ؟گفتم غلط کرده مگه میتونه شب احمدرضا اومدم خونه ی بابام بهش گفتم چیه اومدی اینجا چی کار؟ گفت اومدم دنبالت بیا برگرد سرزندگیت سر پیری قهر کردنت چیه ؟ _اومدی دنبال من چیکار؟ مرضیه گفت مامانت میخواد برات زن بگیره منو میخوای چیکار کنی ؟ احمدرضا خیلی التماسم کرد برگردم میگفت اگه برنگردی من نمیتونم جلوی مادرمو بگیرم تو بیا سر زندگیت مامانم دیگه ول میکنه گفتم آهان یعنی مادرت به زور میتونه برای تو زن بگیره اگه خودت نخوای کسی نمیتونه کاری کنه. برو برو خودتو خر کن من نمیام.. اصلا مگه میشه مادرت به زور برات زن بگیره تو هیچ کاری نتونی بکنی خیلی جالبه جلوی خونه بابام اینقدر جر و بحث کردیم که همسایه ها از پنجره نگاه می کردند. با زور مامانم اومدم تو و احمدرضا رفت خونه مامان و بابام منو مقصر می دونستم میگفتند شوهرت اومده دنبالت با احترام چرا نمیری حتما مادرش بهش فشار آورده تو باید برمیگشتی سر خونه و زندگیت تا مادرشوهرتم بفهمه که بالا سره بچه ها و شوهرت هستی. نصفه شب ساعت ۲:۳۰ دقیقه صبح بود که ابوالفضل با صدای گریه ای زنگ زد ترسیده بودم _الو ....الو .....چی شده؟ صدای داد و بیداد می امد. ابولفضل صداش واضح نبود داد میزد و گریه میکرد..... https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
#درد_دل_اعضا فکر نمی‌کردم خانوادم منو مقصر بدونند، مادرم آرزوی مرگ منو داشته باشه مادری که به من
_ الو الو...چی شده؟ + قاتل قاتل قاتل ... تو بابامو کشتی _چی شده؟ ابوالفضل گریه نکن داد نزن درست حرف بزن ببینم چی شده؟ قطع کرد به مرضیه زنگ زدم جواب نمیداد خیلی نگران شدم چند بار دیگه زنگ زدم. مرضیه جواب داد، جیغ میزدو گریه میکرد _چی می خوایی از جون ما واسه چی زنگ میزنی؟ به تو هم میشه گفت مادر! بابامو کشتی اینقدر حرصش دادی بابامو داغون کردی بابام اومد دنبالت چرا باهاش بحث کردی؟ با گریه و داد ماجرارو برام تعریف کردو ناله زد تعریف کردو گریه کرد. تازه فهمیدم چی شده ، احمد رضا که از اینجا رفته خیلی عصبانی و سراسیمه به بهونه ی خستگی میره طبقه بالا شام نخورده می‌خوابه، مرضیه براش شام میبره میگه میل ندارم رفتم دنبال مامانت هرچی التماسش کردم نیومده جلوی خونه بابابزرگت اینقدر بحث کردیم ابرومون رفت. مرضیه میاد پایین احمد رضا بالا می خوابه نصفه های شب بوده که یه صدایی از بالا میاد بچه ها میرن بالا میبینن احمد رضا سکته کرده افتاده وسط اتاق، زنگ میزنن اورژانس میگه بر اثر حمله عصبی سکته کرده و فوت شده. وقتی ابوالفضل، احمدرضا رو تو اون وضعیت میبینه زنگ میزنه به منو شروع میکنه به قاتل قاتل گفتن ... منو مقصر مرگ احمدرضا میدونه. روز خاک سپاری با پدر و مادرم رفتم بهشت زهرا. وقتی رسیدم سر خاک تا منو دیدند ابوالفضل و مرضیه با خواهرشوهر و مادرشوهرم حمله کردن به سمتم تا میخوردم کتکم زدند. مرضیه جیغ میزد قاتل چی می خوایی واسه چی اومدی؟ اومدی مطمئن بشی که بابام و کشتی یا هنوز زنده است. پدر و مادرم منو از زیر دست و پاشون کشیدن بیرون. حالم بد شده بود احساس دل درد داشتم منو بردن بیمارستان بخاطر کتک هایی که خورده بودم یکم خونریزی داشتم همراه ادرارم خون خارج میشد اون روز و بستری شدم و فرداش همراه بابام برگشتم خونه.. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
#درد_دل_اعضا _ الو الو...چی شده؟ + قاتل قاتل قاتل ... تو بابامو کشتی _چی شده؟ ابوالفضل گریه ن
خیلی حالم بد بود، از نظر روحی داغون بودم. بچه هام منو قاتل پدرشون میدونستند. مادرم فقط بهونه میگرفت حتی به نفس کشیدنمم کار داشت خیلی فشار بهم میاورد. تا چهلم چند بار به بچه هام زنگ زدم ولی جوابمو ندادن. مامانم گفت زندگیتو خراب کردی احمدرضا رو سکته دادی واسه ی چی زنگ میزنی مگه ندیدی سر خاک باهات چیکار کردن کاش میمردی کاش کلیه امو بهت نمیدادم دوتا بچه رو هم بدبخت نمی کردم. ای خدا این چه سرنوشتی بود... بعد از چهلم مهریه امو گذاشتم اجرا تا از اموال و خونه ی احمدرضا مهریه امو بگیرم. یه خونه برای خودم بگیرم و از شر‌ّ حرفهای مامانم خلاص بشم. وقتی نامه ی دادگاه رفت دم خونمون بچه هام اومدن دم خونه ی بابام هرچی از دهنشون در اومد به من گفتن... _تو مادر نیستی حالا که بابامونو کشتی میخوایی مهریه اتو از مال بابامون بگیری تو دیگه کی هستی؟ گفتم من می خوام خونه بگیرم با پول مهریه ام شما دوتارو هم ببرم با خودم جدا زندگی کنیم. پول مهریه اموال بابامونه که الان دستمونه ابوالفضل ترک تحصیل کرده بود و رفته بود مغازه ی باباشو میگردوند. راضیه هم برای کنکور می خوند. دختر خواهر شوهر بزرگم وکیله خوب و با تجربه ای بود. پرونده ی شکایت و دادخواست مهریه رو از طرف بچه هام و مادر شوهرم اون پیگیری میکرد. طی رفت و امد هامون به دادگاه و حرفهایی که مادرشوهرم و دوتا بچه هام زدند دادگاه رای به من نداد و هیچ حق و حقوقی بهم تعلق نگرفت. منو تو دادگاه و هر جا که میدیدند بچه هام قاتل صدا میزدند. مادر و پدرم برای یه لقمه نون که جلوم میزاشتند بهم سرکوفت میزدند. اونها هم انگار باورشون شده بود من قاتلم. هرجا میرفتم دنبال کار نمی تونستم کار کنم. چون پیوندی بودم نباید بار سنگین بلند میکردم. تو محیط بسته نمی تونستم ساعت ها بمونم تنگیه نفس میگرفتم. بخاطر پیوندی که زده بودم هر کاری مناسب من نبود. یه روز با مامانم بحثم شد و مامانم شروع کرد به زدن خودشو داد و بیداد کردن، اونم با یه کلیه اینهمه فشار با مشت میزد رو شکمش و میگفت کاش بمیرم از دست تو راحت بشم کاش این کلیه ام از کار بیوفته و از تو خلاص بشم برو گمشو برو از این خونه چی میخوایی از جون ما. منو از خونه انداخت بیرون خیلی گریه کردم التماسش کردم ولی فایده ای نداشت... https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
#درد_دل_اعضا خیلی حالم بد بود، از نظر روحی داغون بودم. بچه هام منو قاتل پدرشون میدونستند. مادرم فق
اومدم سر کوچه ی خونمون نشستم جایی رو نداشتم که برم وقتی مادرم بیرونم کرد پناه آوردم به بچه هام. اینقدر نشستم تا یکی بیاد بیرون. دیدم مرضیه از در خونه اومد بیرون داره میاد به سمت سر کوچه تا منو دید داشت راهشو کج میکرد. رفتم جلوش خودمو انداختم به پاش گریه کردم التماسش کردم گفتم بخدا من نمیخواستم باباتون بمیره من تقصیری ندارم. گفتم بزارید بیام کلفتیتونو بکنم بزار بیام لباساتونو بشورم. بزارید بیام کنارتون باشم من جایی برای رفتن ندارم پدر و مادرم منو بیرون کردن. حتی پول یه نون هم ندارم بخرم شکممو سیر کنم. دلش برام سوخت و منو از زمین بلند کرد با هم رفتیم خونه. مادر شوهرم تا منو دید تعجب کرد افتادم به پاهاش گفتم منو ببخش من دلم نمی‌خواست بلایی سر احمد رضا بیاد بزار بمونم پیش بچه هام بزارید کلفتیتونو بکنم. گفت من کاری ندارم ابوالفضل و مرضیه هرچی بگن من قبول میکنم. تونستم بچه هامو راضی کنم مادرشوهرمم دید بچه ها راضی شدن حرفی نزد. مادر شوهرم بعد از مرگ احمد رضا خیلی پیر و شکسته شده بود. فقط مرضیه بهش رسیدگی میکرد. وقتی دانشگاه قبول شد سرش شلوغ شده بود و مشغول درساش شده بود و کمتر وقت میکرد به مادر بزرگش رسیدگی کنه. من مسئولیت نگهداریشو قبول کردم تا مرضیه وقتش ازاد بشه. تا حدی پیش رفته بود که باید براش لگن میگرفتم. ولی راضی بودم. همینکه کنار بچه هام بودم با اینکه لگن میگرفتم بازم راضی بودم. همین که کنار مادر شوهرم و مرضیه و ابوالفضل زندگیه خوبی دارم خدارو شکر میکنم لطفا برام دعا کنید😔 "پایان" https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 چرا احساس خوشبختی نمیکنیم؟ انتظار غیر واقع بینانه برای خود انتخاب میکنیم فکر میکنیم دیگران خاص هستند اما دلیل آن را نمیدانیم خوشبختی را با واحد های اشتباه میسنجیم عادت کرده ایم فقط داشته هایی که دیگران بیشتر دارند را ببینیم بدنبودن را با خوب بودن اشتباه گرفته ایم امیدواریم دیگران مارا خوشبخت کنند خوشبختی را در گرو پول و موقعیت های آنچنانی میبینیم و هنوز باخودمان دوست نشده ایم فکر میکنیم بدبختی از پس سر باز میکند تاثیر تلاش دیگران بر خوشبختیشان را نمیبینیم به دنبال ترحم هستیم ╭┈────── https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
.                   👇کانال عمومی👇                      (تقویم همسران) ✴️ پنجشنبه 👈 10 شهریور / سنبله 1401 👈4 صفر 1443 👈اول سپتامبر 2021 🕋 مناسبت های دینی و اسلامی . 😭 خارج کردن بدن زید بن علی علیه السلام از قبر و دار زدن آن به شکل عریان به مدت 4 سال در این مدت عنکبوت ها بر عورت او تار تنیدند تا دیده نشود. 🎇 امور دینی و اسلامی. 📛سفر: مسافرت اگر ضروری است همراه صدقه باشد. 🤒 مریض امروز زود خوب می شود. 👶 زایمان خوب و نوزادش مبارک و شایسته باشد .ان شاءالله. 💠 🔭احکام نجوم . 🌗 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است : ✳️استعمال دارو. ✳️قی کردن برای مداوا‌. ✳️کارهای عمقی مثل کندن چاه و کانال. ✳️کشیدن دندان. ✳️ کندن درخت. ✳️بیرون آوردن دمل و خال و.... ✳️ازشیر گرفتن کودک. ✳️بذر پاشی و کاشت. ✳️آبیاری. ✳️جراحی چشم. ✳️ و مداوای زخم نیک است. ✳️ برای دریافت تقویم نجومی هر روز کافی است کلمه "تقویم همسران"را در تلگرام و ایتا جستجو و به ما بپیوندید . 📛ولی امور ازدواجی. 📛مسافرت. 📛و امور اساسی و زیر بنایی خوب نیست. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت : طبق روایات، (سر و صورت) در این روز ماه قمری ، باعث غم و اندوه می شود. 💉💉حجامت فصد خون دادن . یا و فصد باعث درد در سر می شود. 🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب جمعه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 5 سوره مبارکه "مائده" است. الیوم احل لکم الطیبات... و مفهوم آن این است که منفعتی به خواب بیننده برسد و به شکلی خوشحال شود.ان شاءالله و شما مطلب خود را دراین مضامین قیاس کنید . 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد . ✴️️ وقت استخاره : در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان میگردد . 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🗓 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: پنجشنبه - ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ میلادی: Thursday - 01 September 2022 قمری: الخميس، 4 صفر 1444 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام 🗞 وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️16 روز تا اربعین حسینی ▪️24 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️26 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ▪️31 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
📢📢📢📢 ✨✨✨✨✨✨✨ دعای گشایش رزق و روزی : اَللّهُمَّ ارْزُقْنى مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ الْحَلالِ الطَّیِّبِ رِزْقاً واسِعاً حَلالاً طَیِّباً بَلاغاً لِلدُّنْیا وَالاْخِرَهِ صَبّاً صَبّاً هَنیَّئاً مَری ئاً مِنْ غَیْرِ کَدٍّ وَلا مَنٍّ مِنْ اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ اِلا سَعَهً مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ فَاِنَّکَ قُلْتَ وَاسْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِکَ اَسْئَلُ وَ مِنْ عَطِیَّتِکَ اَسْئَلُ وَ مِنْ یَدِکَ الْمَلاْ اَسْئَلُ ✨✨✨✨✨✨✨ *خلاصه تمام دعاهاکه مولاامیرالمومنین علی بن ابی طالب فرمودند:بهترین دعابرای هرروزمان* 🍃💞🍃💞🍃💞🍃 الحمدلله علی کل نعمه🤲🏼 واسئل الله من کل خیر🤲🏼 واستغفرالله من کل ذنب🤲🏼 واعوذبالله من کل شر🤲🏼 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 📿 اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ، 💍 فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ، 📿 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ، 💍 فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ، 📿 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم 💍 تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ . ♻️ دعای غریق ♻️ ♡🌸 دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان 🌸♡ یا اَللَّهُ یا رَحْمن 💠یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک 🌦 إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً 🌦 🌷 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌷 ‍ ‍🍃💗🍃💗🍃💗🍃💗🍃💗 ♥️دعای چهارحمد♥️ 💞بسم الله الرحمن الرحیم 💞 💥اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب🌺 💥اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی الله ُ عَلَیهِ وَ آلِه🌺 💥اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس🌺 💥اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.🌺 💚اللهم عجل لولیک الفرج💚 ♥️خواص دعای چهارحمد♥️ 💠از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مرویست💠 🌺 که هر کس از پیروان ما هر روز این چهار حمد را بخواند خداوند او را سه چیز کرامت فرماید: 🍀اول عمر طبیعی 🍀 🍀دوم مال و جمعیت بسیار 🍀 🍀سوم باایمان ازدنیارفتن وبی حساب داخل بهشت شدن🍀ّ 🌺💚🌺💚🌺💚🌺💚🌺 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💛دعا برای شروع روز 💛 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💜امين يا رب العالمین 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✨﷽✨ ✅حال خوش معنوی یعنی «نداشتن نگرانیِ بیهوده» 🌻 یعنی «داشتن حالت شکر» 🌻 یعنی «دیدن و درک زیبایی‌هایی که خدا آفریده». ما معمولاً وقتی دل‌مان خیلی گرفته و مشکلات خیلی به ما هجوم آورده، به سراغ عبادت و دعا می‌رویم و درِ خانۀ خدا ناله می‌زنیم. در‌حالی‌که اصلش این است که وقتی سرشار از شادی و نشاط هستی، دنبال دعا و عبادت باشی تا از خدا تشکر کنی. حال خوش معنوی یعنی دیدن کبریایی خدا و لذت بردن از عظمت و شکوهش. «الله اکبر» یعنی «خدایا! تو چه باعظمت و باشکوهی!» باید دلت با این ذکر بلرزد! حال خوش معنوی یعنی لذت بردن از اینکه در بغل خدا هستی؛ عین یک کودک که وقتی بین غریبه‌ها، به بغل پدر و مادرش می‌رود، کِیف می‌کند. حال خوش معنوی یعنی پناه‌جویی به خدا و لذت بردن از اینکه احساس کنی در پناه خدا هستی! این کِیف- از یک مرحله‌ای به بعد- اشک آدم را هم جاری می‌کند. حال خوش معنوی یعنی چشیدن حلاوت ذکر خدا، یعنی چشیدن شیرینی، نه چشیدن غم و اندوه ناشی از بدبختی! 📚«استاد » 🍃🍃 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🔸عاقبت کسی که برای آقا امام زمان ‌(عجل الله) دعا بکند... ‎‌‌ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d