May 11
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
⭕️ دبیر ستاد امر به معروف: فرزندان برخی مسئولین اکثرا در اروپا، آمریکا، استرالیا و کانادا هستند/چرا هم میخواهی مسئول شوی هم فرزندت برود خارج از کشور؟
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
ساحل دو طرفه جزیره قشم 😱
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
چطوری میشه تو صحرا آب زلال داشت👌 جالب بود
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
💠 یه عمر دکمهی کتهامونو اشتباه میبستیم :(
🗣عمران گلمحمدی
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
✅زیتون
✍زیتون آثار ضددیابتی، ضدسرطانی، ضدمیکروبی، کاهش فشار خون، محافظت از قلب و عروق و فعالیت آنتیاکسیدانی دارد.
ماده مٶثره زیتون، از ترکیبات فنلی است که در زیتون سبز فراوان است ولی با تیره و سیاهشدن آن، کم میشود. این ماده مٶثره که خواص پرشمار زیتون را موجب میشود، در روغن زیتون فرابکر (تصفیهنشده و بودار) وجود دارد و با تصفیهشدن، حذف میشود.
زیتون را میتوان همراه غذا خورد؛ و زیتون و سبزیخوردن، تنها مواردی هستند که مصرف آنها در کنار غذا، عموماً منعی ندارد.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
موفقیتهای عالی انیمیشن ایرانی پسر دلفینی در سطح جهان👌🌼
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🔴 دور از گناه باش!
✍ در صحرا هیزم های بزرگ را با هیزم های کوچک و ریز روشن می کنند. گناهان بزرگ هم با گناهان کوچک شروع می شوند. به همین خاطر است که قرآن کریم روی گناهان ریز و کوچک حساسیت نشان داده و می گوید: اگر به سراغ شرّ و شرارت بروید هر چند کم و ناچیز نتیجه آن را خواهید دید:
مَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَةٍ شَرّاً یَرَه؛ و هر كه هموزن ذرّه اى بدى كند [نتيجه] آن را خواهد ديد.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️نذر کرده ام
يک روزي که خوشحال تر بودم
بيايم و بنويسم که
زندگي را بايد با لذت خورد
که ضربه هاي روي سر را بايد آرام بوسيد
و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد
يک روزي که خوشحال تر بودم
مي آيم و مي نويسم که
اين نيز بگذرد
مثل هميشه که همه چيز گذشته است و
آب از آسياب و طبل طوفان از نوا افتاده است
يک روزي که خوشحال تر بودم
يک نقاشي از پاييز ميگذارم , که يادم بيايد زمستان تنها فصل زندگي نيست
زندگي پاييز هم مي شود , رنگارنگ , از همه رنگ , بخر و ببر
يک روزي که خوشحال تر بودم
نذرم را ادا مي کنم
تا روزهايي مثل حالا
که خستگي و ناتواني لاي دست و پايم پيچيده است
بخوانمشان
و يادم بيايد که
هيچ بهار و پاييزي بي زمستان مزه نمي دهد
و
هيچ آسياب آرامي بي طوفان
مهدي_اخوان_ثالث
🌼🍃
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️راه رفتن خوب است.
همیشه خوب بوده است.
همیشه به درد می خورد.
وقتی که فقیری و کرایه ی تاکسی گران تمام می شود.
وقتی که ثروتمندی و چربی های بدنت با راه رفتن آب می شود.
اگر بخواهی فکر کنی می توانی راه بروی، اگر بخواهی از فکر خالی بشوی باز هم باید راه بروی.
برای احساس کردن زندگی در شلوغی خیابان ها باید راه بروی و برای از یاد بردن آزار و بی مهری مردم باز هم باید راه بروی، وقتی جوانی، وقتی پیری، وقتی هنوز بچه ای هر توقف یعنی یک چیز خوشمزه و برای توقف بعدی باید راه رفت
فریبا_وفی
🌼🍃
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸🌸🌸
هر پادشاهی ابتدا یک نوزاد بوده...
هر ساختمانی ابتدا فقط یک طرح روی کاغذ بوده...
مهم نیست امروز کجایی...!؟
مهم اینه که فردا کجا خواهی بود...!؟
هر کس در زندگی خود یک کوه اورست دارد که سرانجام یک روز باید به آن صعود کند...!!!
زمین خوردی!؟
عیبی ندارد...
برخیز...!!!
نگذار زمین به جاذبه اش ببالد...
سر به دو زانوی غم فرو مبر،سرت را بالا بگیر...
قدرت دستانی که به سویت دراز شده از یاد برده ای!!؟؟
کوله بارت ریخت!؟عیبی ندارد...
سبک باشی راحتتر اوج میگیری...
زندگی عالیست پس عاشق زندگیت باش..
💞💞💞💞💞💞💞💞
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
ایرانی عزیز
این حرفهای محشر را چند بار در ذهن خود مرور کنیم
همه اش جامعه را می کوبیم
خود ما مردم چقدر مقید به رفتار درست ایم
🍁 روی تابلو پارک ها نوشته ورود سگ ممنوع
در برخی پارک های تهران تعداد سگ بازان و سگ های فانتزی از آدم های واقعا خواهان آرامش در پارک ، بیشتر است
🍁 در تابلوهای ورودی مکانهای عمومی مثل مترو نوشته شده سیگار کشیدن ممنوع
در برخی از مکانهای آنها به حدی سیگار کشیده شده و ته سیگار جمع شده که جمع کردن آنها هم ، خود معضلی شده است
🍁 در ماه مبارک رمضان روزه خواری در ملاء عام ممنوع است
چقدر نقض این قانون را در جامعه مشاهده می نماییم
🍁 و ما بعنوان انسانهای متمدن ، فرهیخته و مومن ، چقدر غمخوار هم هستیم و وظیفه الهی و انسانی خود را در حسن همجواری ایفا می کنیم
( و این که اصلا صحبتش را جز در مورد قشری اندک نمی توان گفت)
🍁 حجاب یکی از محاسن فاضله یک بانوی متشخص ایرانی و جزء لاینفک زندگی متعالی اوست
چقدر زنان بیخرد و لایعقل را می بینید که تحت جوگیری فرهنگ جهنمی غرب ، سعی دارند این رکن اصلی استحکام خانواده را سست کنند
( اگرچه این حقیقت است که
چراغی را که ایزد برفروزد
هر آنکس پف کند ریشش بسوزد)
و هزاران هزار بزه و بی قانونی دیگر
حال من و تو
و مردم کشور من
چقدر مقید هستیم که
انتظار داریم مسئولین ، همه و جامعه هم مقید باشند
و شاید.....چیزی که عوض دارد گله ندارد
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
و...شاید هدیه ای که ارزشمند تر از صد کوه طلاست
🍂🍃🍁🐔🍀🍀🌷🌿🎈
و هدیه ای قشنگ قشنگ برای شما
وقتی از کنار صحنه گناه عبور می کنی
صلوات قشنگی بفرست
تا آلودگی آن گناه روح تو را هم کدر نکند
از کنار افراد بی عفت و بی حیا می گذری
چند آیه قرآن بخوان
تا حالت گرفته نشود
با اهل دنیا مرادوه داری
زیاد قرآن بخوان و ذکر پرودگار بگو
تا خباثت روح و انرژی منفی آنها حالت را منقص نکند
حرف آزار دهنده یا رفتار آزار دهنده ای شنیدی
یاد پیامبران و امامانت بیفت
تا جان تو متاثر از حرف ها و گفته های ناروا نشود
بعد از مدتی خداوند حالی به تو عطا می کند که سر به آسمان نموده و فریاد میزنی:
" یا قدیم الاحسان لک الحمد"
و به خدایت می گویی
" راستی در دنیای امروز از من خوشبخت تر و دولتمند تر ، کیست؟"
امتحان کن و از این سیادت و دولت لذت ببر
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔴 ماجرای نماز بدون وضوی امام جماعت (حتما بخونید! ارزش خوندن داره👌).
دکتر... در یادداشتی نوشت:
حدود 20 سال پیش منزل ما خیابان 17 شهریور بود و ما برای نماز خواندن و مراسم عزاداری و جشن های مذهبی به مسجدی که نزدیک منزل مان بود می رفتیم.
💠پیش نماز مسجد حاج آقایی بود بنام شیخ هادی که امور مسجد را انجام میداد و معتمد محل بود.
یک روز من برای خواندن نماز مغرب و عشاء راهی مسجد شدم و برای گرفتن وضو به طبقه پائین که وضوخانه در آنجا واقع بود رفتم.
منتظر خالی شدن دستشویی بودم که در این حين، در یکی از دستشوییها باز شد و شیخ هادی از آن بیرون آمد با هم سلام و علیک کردیم و شیخ بدون این که وضو بگیرد. دستشویی را ترک کرد.
من که بسیار تعجب کرده بودم به دنبال شیخ راهی شدم که ببینم کجا وضو میگیرد و با کمال شگفتی دیدم شیخ هادی بدون گرفتن وضو وارد محراب شد و یک سره بعد از خواندن اذان و اقامه نماز را شروع کرد و مردم هم به شیخ اقتداء کردند.
🌷من که کاملا گیج شده بودم سریعا به حاج علی که سال های زیادی با هم همسایه بودیم، گفتم حاجی شیخ هادی وضو ندارد
خودم دیدم از دستشویی اومد بیرون ولی وضو نگرفت. حاج علی که به من اعتماد کامل داشت با تعجب گفت خیلی خوب فرادا می خوانم.
☘این ماجرا بین متدینین پیچید، من و دوستانم برای رضای خدا، همه را از وضو نداشتن شیخ هادی آگاه کردیم و مامومین کم کم از دور شیخ متفرّق شدند تا جائی که بعد از چند روز خانواده او هم فهمیدند. زن شیخ قهر کرد و به خانه پدرش رفت ، بچه های شیخ هم برای این آبروریزی، پدر را ترک کردند.
💧دیگر همه جا صحبت از مشکوک بودن شیخ هادی بود آیا اصلا مسلمان است ؟
آیا جاسوس است ؟ و آیا
💦شیخ بعد از مدتی محله ما را ترک کرد و دیگر خبری از او نبود؛ بعد از دوسال از این ماجرا، من به اتفاق همسرم به عمره مشرف شدیم در مکه بخاطر آب و هوای آلوده بیمار شدم.
💧بعد از بازگشت به پزشک مراجعه کردم و دکتر پس از معاینه مقداری قرص و آمپول برایم تجویز کرد.
🌹روز بعد وقتی می خواستم برای نماز به مسجد بروم تصمیم گرفتم قبل از آن به درمانگاه بروم و آمپول بزنم، پس از تزریق به مسجد رفتم و چون هنوز وقت اذان نشده بود وارد دستشویی شدم تا جای آمپول را آب بکشم.
درحال خارج شدن از دستشویی، ناگهان به یاد شیخ هادی افتادم چشمانم سیاهی میرفت، همه چیز دور سرم شروع به چرخیدن کرد انگار دنیا را روی سرم خراب کردند.
نکند آن بیچاره هم می خواسته جای آمپول را آب بکشد! نکند؟ نکند؟! دیگر نفهمیدم چه شد. به خانه برگشتم تا صبح خوابم نبرد و به شیخ هادی فکر می کردم که چگونه من نادان و دوستان و متدینین نادان تر از خودم ندانسته و با قصد قربت آبرویش را بردیم.
💦خانواده اش را نابود کردیم ! از فردا، سراسیمه پرس و جو را شروع کردم تا شیخ هادی را پیدا کنم. به پیش حاج ابراهیم رفتم به او گفتم برای کار مهمی دنبال شیخ هادی می گردم.
💠او گفت: شیخ دوستی در بازار حضرت عبدالعظیم داشت و گاه گاهی به دیدنش میرفت اسمش هم حاج احمد بود و به عطاری مشغول بود.
☘پس از خداحافظی با حاج احمد یکراست به بازار شاه عبدالعظیم رفتم و سراغ عطاری حاج احمد را گرفتم. خوشبختانه توانستم از کسبه آدرسش را پیدا کنم بعد چند دقیقه جستجو پیر مردی با صفا را یافتم که پشت پیشخوان نشسته و قرآن میخواند.
سلام کردم جواب سلام را با مهربانی داد و گفتم ببخشید من دنبال شیخ هادی می گردم ظاهرا از دوستان شماست، شما او را میشناسید؟
💎پیرمرد سری تکان داد و گفت دو سال پیش شیخ هادی در حالی که بسیار ناراحت و دل گیر بود و خیلی هم شکسته شده بود پیش من آمد، من تا آن زمان شیخ را در این حال ندیده بودم.
بسیار تعجب کردم و علتش را پرسیدم.
💦 او در جواب گفت: من برای آب کشیدن جای آمپول به دستشویی رفته بودم که متدینین بدون این که از خودم بپرسند به من تهمت زدند که وضو نگرفته نماز خوانده ام، خلاصه حاج احمد آبرویم را بردند، خانواده ام را نابود کردند و آبرویی برایم در این شهر نگذاشتند و دیگر نمی توانم در این شهر بمانم، فقط شما شاهد باش که با من چه کردند.
🌷بعد از این جملات گفت: قصد دارد این شهر را ترک گفته و به عراق سفر کند که در جوار حرم امیرالمومنین ( علیه السلام ) مجاور گردد تا بقیه عمرش را سپری کند او رفت و از آن روز به بعد دیگر خبری از او ندارم.
ناگهان بغضم سرباز کرد و اشک هایم جاری شد که خدای من این چه غلطی بود که من مرتکب شدم.
الان حدود 20 سال است که از این ماجرا می گذرد و هر کس به نجف مشرف می شود من سراغ شیخ هادی را از او می گیرم.
ولی افسوس که هیچ خبری از شیخ هادی مظلوم نیست.
🔴 *ما هر روز چقدر آبروی دیگران را می بریم* ؟!
با یه جمله، چقدر زندگی ها را نابود می کنیم 👌🏽
*مواظب قضاوت های مان باشیم
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d